تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):در هر جمعه، اندكى از سبيل و ناخن‏هاى خود را بگير، و اگر هم چيزى وجود نداشته باشد، آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820005874




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در گفت‌وگو با اعتماد ملي مطرح شد؛انتقاد محتشمي‌پور از سياست‌هاي دولت درباره فلسطين


واضح آرشیو وب فارسی:موج: در گفت‌وگو با اعتماد ملي مطرح شد؛انتقاد محتشمي‌پور از سياست‌هاي دولت درباره فلسطين


گروه سياست- سرگه بارسقيان: سيدعلي‌اكبر محتشمي‌پور، دبيركل كنفرانس بين‌المللي قدس و حمايت از انتفاضه مردم فلسطين، در آستانه روز قدس گلا‌يه‌هايش از سياست‌هاي اخير دولت نهم درباره فلسطين را بازگو مي‌كند. به عقيده وي سياست دولت نهم درباره فلسطين شناور است و همين امر موجب تنزل اعتبار دولت در داخل و خارج مي‌شود.

محتشمي‌پور گلا‌يه‌هايي از بي‌توجهي به پيشنهاد سال گذشته خود مبني بر تشكيل صندوق مهر قدس و عدم اعطاي مجوز به سازمان‌هاي غيردولتي حامي فلسطين دارد، مضاف بر اينكه پيشنهاد امسال خود براي روز قدس را نيز بيان كرد: پرتاب 7 سنگ‌ريزه از سوي تعداد معيني از حاميان فلسطين به سوي سفارتخانه‌هاي آمريكا در كشورهاي مختلف. ‌

خصلت سياست خارجي جمهوري اسلا‌مي در نگاه اول با اين سوال مواجه مي‌شود كه چه ضرورتي دارد نقطه كانوني ديپلماسي ايران در مناقشه اسرائيل و فلسطينيان تعريف شود و اصولا‌ هزينه‌اي كه ايران براي فلسطين مي‌پردازد چه ارتباطي با تامين منافع ملي دارد؟

سياست خارجي جمهوري اسلا‌مي، فلسطين‌محور نيست؛ فلسطين يكي از محورهاي سياست خارجي ايران است. منافع ملي اقتضا مي‌كند برخورد ما با كشورهايي كه رابطه خصمانه با ايران دارند و تماميت ارضي اين كشور را تهديد مي‌كنند، متناسب با سياست‌هاي آنها باشد. رژيم اشغالگر فلسطين كه به نام اسرائيل مطرح است ولي رژيمي كاملا‌ جعلي است، در راس اهداف و برنامه‌هايش تشكيل اسرائيل بزرگ است كه حتي نقشه آن در سكه‌هاي رايج اسرائيلي ضرب شده و بخشي از خاك ايران را هم در بر مي‌گيرد. اين نشان مي‌دهد كه اسرائيل به دنبال توسعه، كشورگشايي و تجاوز به خاك ايران است و منافع ملي ما اقتضا مي‌كند كه اجازه ندهيم اين دشمن در مرزهاي ما خيمه بزند. اگر بنا است اصطكاك و درگيري به وجود بيايد، قبل از اينكه دشمن به مرز ما برسد، بايد آن را در مرزهاي خود متوقف كرد. منافع ملي اقتضا مي‌كند كه به فلسطينياني كه به خاطر دشمني با اسرائيل آسيب ديدند و عليه آن به مبارزه برخاسته‌اند، كمك كنيم. اينكه مي‌گوييم دشمن را در داخل سرزمين خود متوقف كنيم، جست‌وجو كردن منافع ملي در خارج مرزها مخصوص ايران نيست؛ قدرت‌هايي كه در دنيا منافعي دارند در آن سوي مرزهاي خود براي تامين منافعشان هزينه مي‌كنند، چنانكه آمريكا در خليج فارس، عراق، افغانستان، اسرائيل و... هزينه‌هاي سياسي و اقتصادي مي‌كند. بحث ما با فلسطين و اسرائيل از نظر منافع ملي روشن است. آنهايي كه با مباني سياست خارجي آشنايي دارند اين نگرش را تاييد مي‌كنند البته ممكن است برخي افراد مغرض در داخل يا اطلا‌عي نسبت به مسائل سياسي و ديپلماسي نداشته باشند يا مزدور دشمنان باشند كه حرف‌هايي غير از اين بزنند. مساله ديگر ايدئولوژي است، ما مسلمان هستيم و اسلا‌م بر ما حكم مي‌كند كه اجازه ندهيم سرزمين‌هاي اسلا‌مي مورد تاخت و تاز و اشغال بيگانگان قرار گيرد. اگر مكه مكرمه از سوي دشمن مورد حمله قرار بگيرد تمام مسلمانان وظيفه دارند كه از آن دفاع كنند. مسجدالا‌قصي و سرزمين‌هاي مقدس اطراف آن هم مانند مسجدالحرام است و دفاع از آن بر همه مسلمانان واجب است. طبق منشور حقوق بشر هم بايد در مقابل قدرت‌هايي كه حقوق بشر را زير پا مي‌گذارند موضعگيري كرد. 60 سال پيش قدرت‌هاي اهريمني استكباري، رژيمي در فلسطين جعل كردند كه با تاسيس آن، فلسطينيان را آواره كردند و كوچ دادند و افرادي را از گوشه و كنار جهان به آنجا بردند كه شب و روز جنايت مي‌كنند، رژيم آپارتايد (تبعيض نژادي) تاسيس كردند.

يكي از اجزاي پايدار سياست خارجي نظام جمهوري اسلا‌مي است و دولت‌ها با هر گرايشي كه دارند مجري آن هستند. با اين حال شما بين دولت‌هاي پس از انقلا‌ب در زمينه برخورد با مساله فلسطين تفاوت‌هايي قائل هستيد؟

نمي‌توان راجع به دولت‌ها به‌صورت جزمي و قطعي قضاوت كرد. همه دولت‌هاي پس از انقلا‌ب در رابطه با فلسطين خواستشان اين بوده كه به فلسطينيان كمك كنند تا آنها به آرمان‌ها و آزادي خود برسند. ولي طبيعتا سلا‌يق متفاوت است. گرچه هدف يكي بوده اما دولت‌ها در اتخاذ مواضع علني و پشت پرده تفاوت‌هايي با يكديگر داشتند. ممكن است دولت‌هايي كه موضع شديد و غليظي نگرفتند در عمل خيلي قوي‌تر عمل كرده باشند تا افرادي كه به صورت ظاهري مواضع تندي اتخاذ كردند اما كاري را كه در راستاي آزادي فلسطينيان باشد پيش نبردند. دولت نهم هم در بين دولت‌هاي پس از انقلا‌ب در اين زمينه سياست شناوري داشته است. من معتقدم دولت‌ها اگر بخواهند منافع ملي ايران را مورد توجه قرار دهند، راهي ندارند جز اينكه از حقوق حقه ملت فلسطين حمايت كنند. ‌

منظورتان از اينكه مي‌گوييد سياست دولت نهم درباره فلسطين شناور بوده چيست؟

من شخصا معتقدم كه سياست خارجي و داخلي يك دولت مقتدر و باثبات بايد ثابت باشد و تغييري در آن ايجاد نشود. اگر هم تغييري صورت مي‌گيرد، بايد روش‌ها و خط‌مشي‌ها به فراخور زمان و مكان تنظيم شود اما خود هدف نبايد تغيير كند.

‌ دولت نهم درباره مساله فلسطين كليت موضعش را تغيير داد؛ يك روز گفت هولوكاست افسانه است، يك روز گفت اگر اتفاق افتاده تعداد قربانيان كمتر از اين است كه مي‌گويند، يك روز مي‌گويد هولوكاست قابل تحقيق است. اين ديگر شناور بودن نيست، بلكه تناقض است كه يك روز بگويد اسرائيل بايد محو شود و يك روز طرح دوستي با مردم همان جايي كه بايد محو شود را بريزد. ‌

قبول ندارم يك روز هولوكاست را نفي كنيم بعد بگوييم درباره آن تحقيق كنيم. اگر مسوولي بيايد و بگويد هولوكاست افسانه است، بعد بگويد تحقيق كنيد، اين سياست درستي نيست. اينكه يك روز بگوييم اسرائيل بايد از صفحه روزگار محو شود و يك روز آن حرف را عوض كنيم، باعث مي‌شود اعتبار ما در داخل نزد مردم و در خارج مقابل دولت‌ها و سازمان‌هاي بين‌المللي كم شود. اهميت امام در اين بود كه هر حرفي مي‌زد سنجيده بود و خيلي دقيق و متقن روي حرف خود پافشاري مي‌كرد. دنيا خوب مي‌دانست امام هيچ وقت راجع به سياست‌ها و اهداف و برنامه‌هاي خود تغيير موضع نمي‌دهد. هيچ‌وقت سياست شناور را زيبنده نظام جمهوري اسلا‌مي نمي‌دانم ، در رابطه با مساله فلسطين نظرم اين است كه بايد موضع واضح و روشني اتخاذ كرد البته مي‌شود روي خط‌مشي‌ها مانور كرد. ‌

شما فكر نمي‌كنيد كه طرح مساله دوستي با مردم اسرائيل از سوي اسفنديار رحيم‌مشايي معاون رئيس‌جمهور كه احمدي‌نژاد آن را موضع دولت مي‌داند، اصلا‌ح تصويري است كه پس از موضعگيري‌هاي تند دولت نهم درباره اسرائيل و هولوكاست ايجاد شد و حال مي‌كوشند از مواضع خود عقب‌نشيني كنند؟

اظهارات آقاي مشايي را جدا از سياست‌ها و حرف‌هاي دولت نمي‌دانم.

شما ببينيد اين حرف چه بازتاب منفي‌اي در رسانه‌هاي گروهي خارج و ملت‌هايي داشت كه به دولت نهم و حرف‌هاي رئيس‌جمهور راجع به اسرائيل و فلسطين اميد بسته بودند. وقتي يك عضو كابينه چنين حرف غلط و اشتباهي بزرگ مي‌زند، دولت نه‌تنها او را بركنار كه حرفش را هم رد نمي‌كند. انتظار اين بود اولين كسي كه موضع قاطعي نسبت به اظهارات سخيف مشايي داشته باشد، با توجه به موضعگيري‌هاي گذشته‌اش رئيس‌جمهور باشد و آن حرف‌ها را رد كند. اين مي‌شود سياست شناور كه اعتبار دولت را در داخل و خارج زير سوال مي‌برد. ‌

شما معتقديد كه موضعگيري‌هاي ضداسرائيلي احمدي‌نژاد موجب شده بود ملت‌هاي ديگر به او اميد ببندند؟ حالا‌ اميدشان تبديل به ياس شده است؟

در رابطه با مساله فلسطين كه در دولت نهم اظهارات پررنگي شده بود، اميدواري ملت‌هاي مسلمان و كشورهاي عربي به جمهوري اسلا‌مي بيشتر شد اما حالا‌ خيلي به اين اميدواري آسيب‌زده‌اند. اگر دولت از همان ابتدا نسبت به فلسطين موضعگيري نمي‌كرد بهتر بود تا امروز كه با اين مواضع به اميدواري ملت‌هاي ديگر آسيب جدي وارد شده است. همه رشته‌هاي آقاي احمدي‌نژاد در طول 3 سال گذشته پنبه شد. ‌

البته دولت ناگزير به چنين اصلا‌حي شد؛ بخش زيادي از فشارها بر ايران و مخالفت‌ها با برنامه هسته‌اي در ارتباط با موضعگيري‌هاي تند ضد اسرائيلي احمدي‌نژاد بود تا جايي كه ترمينولوژي هولوكاست اتمي بر سر زبان‌هاي مقامات غربي افتاد.

من سياست هسته‌اي دولت نهم را قبول دارم و معتقدم آبرو، حيثيت و پرستيژ جمهوري اسلا‌مي به واسطه اتخاذ اين سياست‌ها و قاطعيت دولت نهم به مراتب بالا‌ رفته است، مگر اينكه اين هم شناور باشد. در كشورهاي مختلف چه نخبگان و چه مردم عادي اين اظهارات را كاملا‌ تاييد مي‌كنند. بسياري از مقاماتي كه به صورت ظاهر در اثر فشارهاي غرب و آمريكا با سياست هسته‌اي ايران مخالفت مي‌كنند در جلسات خصوصي تاييد مي‌كنند كه انرژي هسته‌اي حق شماست، چطور اسرائيل علم هسته‌اي و زرادخانه اتمي داشته باشد اما شما از دانش هسته‌اي محروم شويد؟

در ديدارهايي كه با برخي روساي كشورهاي اسلا‌مي و عربي داشتم آنها از سياست‌هاي هسته‌اي ايران حمايت مي‌كردند و مي‌گفتند ما با شما هستيم؛ هر چقدر هم هزينه بپردازيم ارزش آن را دارد.

‌ شما اخيرا گفته‌ايد در اسرائيل همه نظامي‌ها ساكنند و چيزي به نام شهروندان اسرائيل نداريم. مي‌شود در اين باره بيشتر توضيح دهيد. ‌

به چيزي كه گفتم علم دارم چراكه از سال 1341 تاكنون مسائل فلسطين را دنبال مي‌كنم. يهودياني كه آنجا هستند اصالتا فلسطيني‌اند. در سال 1840 در مجموع 5 هزار نفر يهودي در بيت‌المقدس زندگي مي‌كردند كه كارشان صرافي بود. از سال 1882 كه هرتسل و برخي صهيونيست‌ها گردهم جمع شدند و خواستند وطني براي خود دست و پا كنند، با حمايت دولت‌هاي استعمارگر، يهودي‌هاي ساير كشورها را تشويق كردند به فلسطين مهاجرت و در آنجا زندگي كنند. از سال 1946 به بعد اين مساله به اوج خود مي‌رسد. پس از جنگ جهاني اول كه انگلستان قيموميت نظامي فلسطين را برعهده گرفت، به آموزش سربازان نظامي اسرائيل و يهوديان كوچ داده شده پرداخت تا براي بيرون كردن مردم فلسطين از خانه‌هايشان آماده باشند. از سال 21-1920 تا سال 1948 اين مساله ادامه داشت، تمام يهودياني كه به فلسطين مي‌رفتند هم مي‌دانستند با چه هدفي مي‌روند، آنها مي‌رفتند فلسطيني‌ها را با اسلحه از خانه‌هايشان بيرون كنند و جاي آنها بنشينند. از سال 1946 به بعد كه مساله سلطه يهودي‌هاي نظامي ثابت شد، اين امر به صورت آشكار و علني صورت مي‌گرفت. آنها در فلسطين اردوگاه نظامي تشكيل دادند؛ در اين اردوگاه نظامي هم زن هست و هم مرد و هم پير و جوان و خردسال. همه آنها وقتي با طرف مقابل مواجه مي‌شوند اسلحه به دست مي‌گيرند. ‌

دو مساله وجود دارد يا اشاره شما به نظاميان يهودي است كه به ارتش ملحق مي‌شوند يا يهوديان نظامي كه اين مساله آموزش‌هاي مداوم مي‌خواهد؟ اين يعني تمامي ساكنان آنجا في‌نفسه يك عنصر نظامي هستند. ‌

سيستم حكومتي رژيم اشغالگر اسرائيل بر اين بنا شد كه همه مردم يهودي آنجا نظامي باشند. اصلا‌ دولت اسرائيل به نظامي‌هاي تحت امرش تكيه ندارد. هيچ كشوري هم از نظامي‌هاي تمام وقت اسرائيل هراسي ندارد؛ آنها از ارتش احتياط اسرائيل كه متشكل از همه مردم آنجا است مي‌ترسند. دوره‌هاي آموزشي كه آنها مي‌بينند بسيار تخصصي‌تر از دوره‌هاي نظامي‌هاي اسرائيل است. آنها هر سال يك ماه دوره آموزشي و تكميلي نظامي مي‌بينند. اين را همه يهودي‌ها و همه غربي‌ها مي‌دانند. همه مردم آنجا نظامي‌اند و شهروند و يهودي مدني وجود ندارد. ‌

سال گذشته در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد ملي پيشنهاد تشكيل صندوقي به نام مهر قدس براي جمع‌آوري كمك‌هاي نقدي براي مردم فلسطين را مطرح كرديد. سرنوشت اين صندوق چه شد و چه استقبالي از اين طرح به عمل آمد؟

صندوق مهر قدس بايد از سوي دولت كه صندوق‌هاي مختلفي براي حمايت از مستضعفان دارد، تشكيل شود تا سرمايه اوليه‌اي داشته باشد. مردم هم احساس كنند كساني كه عضو هيات‌مديره صندوق هستند پول را در چارچوب هدف آزادي قدس هزينه مي‌كنند ولي اگر اينگونه نباشد و افرادي علا‌قه‌اي نشان ندهند اين صندوق پا نمي‌گيرد. پيشنهاد من براي اين بود كه در ايران پيشگام شويم و مي‌توانست بازتاب خوبي داشته باشد، ولي متاسفانه هيچكس پيگيري نكرد؛ لا‌اقل توقع داشتم چند نفر تماس بگيرند و پيگيري كنند، آيين‌نامه‌اي نوشته شود كه نشد. خيلي اميدي به دستگاه‌هاي رسمي ندارم. اگر بخواهد كاري صورت گيرد، اين ‌NGO ها و سازمان‌هاي مردم نهاد هستند كه بهتر مي‌توانند كار را پيگيري كنند. اما سازمان‌هاي غيردولتي و مردم‌نهاد حامي بحث فلسطين و قدس در دولت‌هاي مختلف مورد بي‌مهري قرار گرفتند و هنوز به رسميت شناخته نشده‌اند. علي‌رغم تلا‌ش‌هايي كه صورت‌گرفته اين نهادها هنوز رسمي نيستند و هنوز نتوانستند مجوز بگيرند و كارهاي در حال انجام، غيررسمي است. ‌

آقاي محتشمي‌پور سال‌ها است از پيشنهاد نامگذاري روز قدس و راهپيماهي‌هاي سالا‌نه آن مي‌گذرد. به عنوان دبيركل كنفرانس بين‌المللي قدس و حمايت از انتفاضه مردم فلسطين از برگزاري روز قدس با اين روال راضي هستيد؟ همين راهپيمايي كفايت مي‌كند؟

متاسفانه در زمينه‌هاي مختلف آنگونه كه بايد به فراخور پيشرفت مسائل روز كارهايمان پيشرفت كند، اقدامي صورت نمي‌گيرد. دنبال حركت‌هاي نو براي زنده نگه داشتن روز قدس نيستيم. راهپيمايي در حمايت از فلسطين، طي 30 سالي كه از پيشنهاد امام خميني(ره) مي‌گذرد هر ساله در ايران و كمابيش در برخي كشورهاي اسلا‌مي - غيراسلا‌مي برگزار مي‌شود اما در اين 10، 20 سال اخير دچار روزمرگي شديم. به راحتي مي‌شود كارهايي كرد كه روز قدس در راس خبرهاي دنيا قرار گيرد. ‌

مثلا‌ چه كارهايي؟

آمريكا و اسرائيل نمادهاي شرارت در دنيا هستند؛ امام به حقيقت فرمودند آمريكا شيطان بزرگ است. وقتي شيطان مي‌خواست ابراهيم خليل‌الله را فريب دهد، آن حضرت 7 سنگ به طرف شيطان پرتاب كرد؛ گفته‌شده ‌اي انسان اگر مي‌خواهي آزاد باشي بايد اين شيطان را رجم كني، شبيه همان كاري كه در مراسم حج انجام مي‌شود. صندوق مهر قدس كه نشد، امسال پيشنهاد مي‌دهم در روز قدس در ساعت معيني در كشورهاي مختلف، تعداد مشخصي از هواداران فلسطين روبه‌روي سفارتخانه‌هاي آمريكا جمع شوند و 7 سنگ‌ريزه حتي از فاصله دور به طرف سفارت پرتاب كنند. اين كار نمادين تاثير فوق‌العاده‌اي در سراسر جهان خواهد داشت. ‌

پيشنهاد شما در ايران عملي نيست. سفارت آمريكا را 30 سال است كه بسته‌اند(خنده.) ‌

(خنده) نه مي‌شود سفارت سوئيس كه دفتر حافظ منافع آمريكا در ايران است را انتخاب كرد و پرچم‌هاي آمريكا و اسرائيل را آنجا گذاشت و به طرفشان سنگ پرتاب كرد.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 پنجشنبه 4 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن