تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کمترین کفر این است که انسان از برادرش سخنی بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815292126




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سهراب ، عارفی که شعر را نقاشی می کرد


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سهراب ، عارفی که شعر را نقاشی می کرد مهیار زاهد  تولد سهراب سپهری بهترین بهانه است برای گفتن حرفهای شاعرانه و عارفانه . مگر می توان با منطق از سهراب حرف زد و احساسات را کنار گذاشت ؟

خاطرم می آید زمانی که کوچک بودم اشعار سهراب را حفظ می کردم و از خواندن و فهمیدن آنها لذت می بردم . حالا هم اشعار سهراب را می خوانم و می فهمم و  لذت می برم . و در این نکته ایست ریز و ظریف که در بچگی فهم متفاوت و ساده خود را داشتم  و اکنون نیز فهم متفاوت و باز هم ساده  خود را دارم و می دانم که در دوران کهنسالی نیز فهمی دیگر خواهم داشت . و این است راز زنده بودن شعر سهراب .     شاید بهترین وصف را از سهراب سپهری ، داریوش آشوری در یک جمله بیان کرد : در شعر نیز می توان سالک بود  و سیری  به کمال داشت . سهراب بی شک یکی از متفاوت ترین شاعران معاصر ما بود چرا که حاصل فعل و انفعالات درونی او تبدیل به شعر می شد . به بیان دیگر سهراب شعر نمی گفت بلکه این شعر بود که خود را از او  لب ریز  می کرد. نقطه تمایز سهراب سپهری از شاعران دیگر در همین است . شعر سپهری هیچ وقت درگیر مسائل عادی و یا اتفاق های زمانه او نبوده است گویی سهراب جهان پیرامون  خود را حقیر تر از آن می دید که فکر خود را مشغول آن سازد . حقیقت این است که سهراب در جهانی دیگر می زیست در جهانی که دنیای اخبار و حادثه در آن وجود نداشت . در جهانی متفاوت که در آن معیارها و ارزش ها به گونه ای دیگر تعیین می شدند . با این همه نمی توان سهراب را بزرگترین شاعر معاصر به حساب آورد اما می توان  او را متفاوت ترین نامید . انسانی که متفاوت می دید و درگیریهای فکر و ذهنش با دیگران فاصله ای بعید داشت . حال این انسان متفاوت و عارف از خود شعر هم  به یادگار می گذارد و از آن مهم تر نقاشی هم می کند . نقاشی هایی که شاید علی رغم توجه زیاد به سهراب سپهری غالبا از آن غافل بوده ایم . کمتر دیده شده که سهراب را در شمایل یک نقاش بررسی کنند  حال آن که سرگرمی و دلمشغولی اصلی او نقاشی بود و بعد از آن  شعر . لذا نگارنده حقیر بر این عقیده است که  کاوش در نقاشی های سهراب به مراتب ما را بیشتر با روحیات و احساسات او آشنا می کند تا کاوش در شعر او . هر چند که شعر سهراب نیز لایتناهی است . اما  نکته ای که نمی توان در آن شک کرد این است که سهراب بیش از آن که نقاش و شاعر باشد یک عارف بود . عارفی کم حرف و بی صدا که بیشتر در عالم  درون خود به جستجوی معانی می رفت . و برای همین هم به نظر من هیچ عجیب نیست که سهراب  به کارگاه گل و سفال هم گوشه چشمی داشته است . مگر می شود کسی عارف باشد و گل او را به سمت خویش نکشاند . شعر سهراب را همیشه می توان تازه یافت و همیشه می توان از ظن خود یار او  شد . به نقاشی  سهراب  همیشه می توان خیره شد   و هر بار می توان چیزی دید که قبلا از نظر پنهان بوده است . هر چند که گذاردن اسامی شاعران کلاسیک ادبیات فارسی بر روی شاعران معاصر و مقایسه کردن این دو با هم  کار عاقلانه و راستی نیست . اما من به شدت دوست دارم که سهراب را با مولانا به هم پیوند دهم و بگویم که سهراب سپهری نقاشی بود که مولانای معاصر ادبیات ما را در خود متجلی کرد .   





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 342]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن