واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
آشنایی های قبل از ازدواج، برای یک جوان یکی از مراحل حساس و تاثیرگذار درزندگی و آینده اوست که درسال های اخیر از دیدگاه های مختلف مورد بحث و پژوهش قرارگرفته است. درواقع کیفیت و چگونگی گذران آن یکی از مسائل مهم و قابل تامل است، چرا که این روابط می تواند پیامدهای مثبت و منفی بی شماری را برای جوانان به همراه داشته باشد. یک متخصص امور خانواده در دانشگاه ناتینگهام دراین باره درعصر حاضر می گوید: مبنای ازدواج عشق است و تعریف عملی آن تعهد مشروط، ابدی وجاودانه به فردی ناکامل است و از آنجا که خانواده یک واحد عاطفی و اجتماعی است روابط قبل از خواستگاری نیز باید بر دو رکن عاطفه و اخلاق استوار باشد. درحقیقت ازدواج رکن و مبنای بسیار قوی تری نسبت به رابطه قبل از خواستگاری دارد. جوان با ازدواج به تعهد عرفی، قانونی مکلف می شوند اما به رغم همه تعهدات، حداقل ۲۵درصد ازدواج ها فرجام خوبی ندارد و به طلاق منجر می شود تا حدی که ۴۵ درصد طلاق ها در دو سال اول زندگی رخ می دهد. دکتر باوئر ازدواج هر فرد را منوط به رشد فکری و عاطفی او می داند و معتقد است: فرد باید برای یک تصمیم بزرگ به رشد عقلی و عاطفی لازم رسیده باشد. این پژوهشگر روابط قبل از خواستگاری تا ازدواج را به سه مرحله اصلی و دو هنگامه فرعی تقسیم می کند و می گوید: درمرحله نخست یا سری، پنهان کاری حرف اول را می زند، متاسفانه والدین آخرین خاکریزی هستند که از دوستی با جنس مخالف فرزند خود مطلع می شوند و معمولا دوست صمیمی، اطلاعات بیشتری نسبت به والدین دارد. این مساله نشان می دهد که خانواده از نظر عاطفی با فرزندان خود فاصله زیادی دارند، البته در برخی موارد یکی از والدین (بیشتر مادر) درجریان کامل رابطه قرار می گیرد اما پدر را نسبت به موضوع بی اطلاع نگه می دارد و به صورت پنهانی فرزند خود را مورد حمایت قرار می دهد. وی معتقد است مرحله پنهان کاری دوستی های پیش از خواستگاری بسیار آسیب پذیر، آسیب زا و شکننده است. این استاد دانشگاه با بیان اینکه که در این دوران به خاطر ترشح هورمون های شادی بخش، احساس لذت و سرخوشی به جوان دست می دهد، می افزاید: بیشتر جوان ها تصور می کنند این احساس به خاطر رفتار طرف مقابل است بنابر این نسبت به او احساس خوبی پیدا می کنند تا جایی که حاضر نیستند او را به هیچ قیمتی از دست بدهند. اما این یک فکر فریبنده است که اگر تکرار شود موجب ذوب شدن یکی در دیگری می شود. درحالی که سلامت یک ازدواج، نیازمند حفظ حریم دو طرف ازدواج برای پشت سرگذاشتن بحران هاست. دراین مرحله هرگاه از دختر یا پسری پرسیده می شود«چرا می خواهی با این شخص ازدواج کنی؟» می گوید:«دوستش دارم» و به ندرت افرادی پیدا می شوند که اصالت خانوادگی، اخلاق و تحصیلات را ملاک اصلی انتخابشان قرارداده باشند. اگر چه «دوستش دارم» به عنوان نخستین دلیل مطرح می شود اما جوان ها باید بدانند که این، ضعیف ترین دلیل ممکن است. وی دلیل اصلی پنهان کاری جوانان را دراین دوران مقدس دانستن نهاد خانواده می داند و معتقد است: در بیشتر این روابط، اعضای خانواده در بی خبری مطلق به سر می برند و این درحالی است که جوان ۱۵تا ۲۵ساله نمی تواند جدا از خانواده تصمیم مهمی مثل ازدواج بگیرد.وقتی خانواده ای ازهم پاشیده شود اعضای آن مثل ذرات در هوا معلق می شوند و به هر میزان که از هم پاشیدگی خانواده ها درجامعه ای افزایش یابد به همان میزان نیز از قدرت آن جامعه کاسته می شود. در سیستم خانواده، اعضا باید قدرت انتخاب داشته باشند تا مسئولیت آن را برعهده بگیرند اما داشتن حق انتخاب، حرف آخر را نمی زند چرا که اگر انتخابی به تایید نرسد، باطل است. والدین در ازدواج جوانان خود از شروع دوستی تا ازدواج نهایی نقش تعیین کننده ای دارند و ازدواج پیوند دو خانواده ازطریق به اشتراک گذاشتن هر عضو خانواده است، با این حال برخی جوانان برای تشکیل خانواده، خانواده را نادیده می گیرند. این استاد دانشگاه با اشاره به آسیب هایی که دراین مرحله جوانان را تهدید می کند، می گوید: دختر یا پسر جوان دراین مرحله همه کس را فدای دوست داشتنش می کند تا جایی که اعتبار و احترام خود را نزد والدین از دست می دهد و از همه مهم تر آن که شرف، شخصیت و عزت نفسش را زیر سوال می برد و دچار تحقیر و سرخوردگی می شود. به گفته وی عشق شرط گشایش رابطه است اما شرط تداوم آن مواظبت از رابطه است زیرا درهر مرحله ای امکان فروپاشی آن وجود دارد. به طورکلی شناخت بعد عاطفی و اجتماعی خانواده در تداوم رابطه سالم موثر است. وی نوع تحصیلات، اشتغال و روابط حاکم برخانواده را بر تناسب جوانان به منظور ازدواج موثر می داند و می افزاید: وضعیت فرهنگی، اجتماعی خانواده طرفین ازدواج، درسلامت این ازدواج تاثیرگذار است. این استاد دانشگاه آگاهی والدین از ارتباط جوانان را مرحله بعدی ارتباط قبل از ازدواج برمی شمرد و می گوید: دراین مرحله اگر والدین بتوانند فرزند خود را از تصمیمش منصرف کنند، سه واکنش مختلف نشان می دهند، خانواده ها در افراطی ترین حالت، فرزندان را طرد می کنند. درحالت میانی به ظاهر تسلیم خواسته آنها می شوند اما مانند زیرخاکستر هستند و درحالت تفریطی در قبال آنها کاملا سرد عمل می کنند و هیچ مسئولیتی نمی پذیرند. در واقع درحالت تفریطی زوج ها چتر حمایتی خانواده را ازدست می دهند و درمقابل مشکلات بسیار شکننده می شوند تا جایی که از انتخاب خود پشیمان شده و تصمیم به جدایی می گیرند. وی با بیان اینکه معایب این قبیل روابط بیش از مزایای آن است، می افزاید: والدین درمواجه شدن با این مسائل، نباید رفیق فرزندانشان باشند چرا که در رفاقت مرز بیان دو نفر از بین می رود، ما نباید صمیمیت میان دو دوست را با صمیمیت میان والدین و جوانان مقایسه کنیم. به گفته او همیشه باید میان والدین و جوانان دیواری از حیا وجود داشته باشد اما مانع ارتباط آن دو نشود، درحقیقت یک نظم سلسله مراتبی درخانواده لازم است و فرزندان باید یادبگیرند تا انتخابشان به تایید نهایی خانواده نرسیده، اعتباری ندارد. متاسفانه برخی جوانان قبل از این که موضوع را با خانواده درمیان بگذارند به یکدیگر وعده و وعیدپوشالی می دهند و در صورت مخالفت خانواده ها با اصرار زیاد و حتی تهدید به خودکشی و فرار از منزل، والدین را مجبور به پذیرش انتخابشان می کنند. والدین درچنین مواقعی نباید دچار احساسات شوند و اگر نسبت به انتخاب غلط فرزندشان یقین دارند به هیچ وجه به وصلت میان این دو رضایت ندهند. خانواده ها باید در برابر تصمیمات غلط فرزندان خود با اقتدار عمل کنند، اقتدار به معنای استبداد نیست، بلکه قدرت همراه با منطق است. فرزندان درچنین خانواده ای، حتی آئین های نانوشته را هم قبول دارند و به آن احترام می گذارند. وی تصریح کرد: بهترین حالت انتخاب همسر، پیشنهاددادن شخص از سوی والدین یا خود فرزندان است.به اعتقاد او ۳ تا ۶ ماه بهترین زمان ممکن برای آشنایی پیش از ازدواج است و البته کیفیت رابطه بسته به اعتقاد خانواده ها متفاوت است، گاهی والدین ارتباطات قبل از ازدواج را درحد دوره چند ماهه نامزدی مناسب می بینند. وی با اشاره به آمادگی های لازم برای جوانان در دوره پیش از ازدواج می گوید: والدین در وهله اول باید بتوانند جوان را به عنوان عضوی که تشکیل خانواده داده بپذیرند و از لحاظ روانی و عاطفی آمادگی جدا شدن آنها را درخانواده داشته باشند، از سویی دیگر فرزندان نیز باید به این آمادگی رسیده باشند. متاسفانه برخی افراد هیچ وقت متأهل نمی شوند و فقط همسر خود را وارد زندگی مجردیشان می کنند، تأهل زمانی معنا پیدا می کند که با تعهد عملی یعنی وفای به عهد از نظر عاطفی، اخلاقی، عرفی همراه باشد. آمادگی اقتصادی یکی دیگر از پیش شرط های مهم قبل از ازدواج است که باید حتما از سوی جوانان مورد توجه قرارگیرد. روزنامه کیهان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 563]