واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: من چي گفتم، تو چي گفتي، چرا گفتي، چرا چپ نگاهم كردي، منظورش چي بود، دلم شكست، كوتاه نميآيم، از بس پررو شده، چه اداها، حالا حاليش ميكنم، به من احترام نگذاشت، تا جوابش را ندهم راحت نميشوم، جلوي همه خيطش ميكنم و... . همه آنهايي كه يكي از نزديكانشان لباس عروسي و دامادي پوشيدهاند با اين جملات آشنا هستند. آشنايي 2 فاميل معمولا با طمانينه و احترام انجام ميشود، اما هر چقدر زمان به خانه بخت رفتن نزديكتر ميشود، رابطهها شكل و شمايل متفاوتتري پيدا ميكند و حرف و حديثها بيشتر ميشود. در روز اول آشنايي، خانواده دختر و پسر بشدت مراقب رفتارشان هستند تا مبادا اشتباهي بكنند و نظر طرف مقابل را از خود برگردانند. اين شدت مراقبت معمولا تا شبي كه عروس، بله را ميگويد وجود دارد؛ شبي سرنوشتساز كه خيلي از مردم بعد از آن برخي قيد و بندهاي ادب و احترام را كنار ميگذارند. قديميها ميگويند خرشان از پل گذشته اما بهتر است بگوييم خيلي از آدمهايي كه رفتاري صادقانه ندارند، ترجيح ميدهند تا زمان قانوني شدن ازدواجشان خوددار باشند و خيلي از رفتارهايشان را بروز ندهند و به محض اينكه خطر جدايي از فرد مورد علاقهشان به كمترين حد رسيد، دست به كارهايي بزنند كه كسي فكرش را هم نميكرد. رسوم من درآوردي گريزان از سنت، وقتي به نفعمان نيست و پايبند به سنت، وقتي برايمان سود دارد. شايد اين بهترين تعبير از رفتار خيلي از ما باشد؛ آدمهايي كه سعي ميكنيم خودمان را نه فردي سنتي كه آدمي مدرن نشان دهيم اما به وقت ازدواج كردن، سنتها را با تمام جزئياتش پياده ميكنيم. البته برخي از اين آداب و رسومها هم پذيرفتني است و هم اجرا كردنش شور ازدواج را چند برابر ميكند، اما كار وقتي مشكل ميشود كه رسوم خود ساخته به ميدان ميآيند و جز ايجاد اختلاف و كدورت كاري نميكنند. ما رسم داريم داماد چند كالاي بزرگ با بهترين مارك را پشت قباله عروس بيندازد، رسممان اين است كه فهرست خريد لوازم چوبي جهيزيه را به داماد بدهيم و او به نشانه عشقش آنها را تقبل كند، همه دختران فاميل ما سهدانگ خانه به نامشان ميشود، عروسي همه جوانهاي خانواده ما در فلان تالار معروف است، ما خانوادگي لباس عروسي دخترمان را از خارج ميخريم، ما رسم داريم خانواده عروس نامزدي مفصل بگيرد، كت و شلوار همه مردهاي خانواده ما فلان مارك است، عقد كنان و حنابندان بايد در تالار باشد، پاتختي هم اگر در تالار باشد بهتر است و... فهرست سنتهاي دست و پاگير ازدواج خيلي بيشتر از اين حرفهاست، سنتهايي كه اگر كسي از دور تماشاچي آن باشد ازدواج را ميدان دادوستدي ميبيند كه هر كسي ميخواهد با به دست آوردن برگ برنده بيشتر، سهم بيشتري از غنايم داشته باشد. حرفهايي كه تمامي ندارد بيشتر مردها وقتي تصميم به ازدواج با فرد مورد نظرشان ميگيرند به خاطر علاقه يا به خاطر ترس از دست دادن طرف مقابل خيلي از تعهدات را ميپذيرند و گاهي تا آنجا پيش ميروند كه جلوي اصول خانوادگيشان ميايستند و همين ايستادگي، پاي حرف و حديثهاي آزاردهنده را به زندگيشان باز ميكند. البته برخي اوقات نيز پسرها در اين باره نقشي ندارند و اين خانوادهها هستند كه با كشيدن مو از ماست، حرف ميسازند. فقط يك نگاه خالي از محبت، تنها خريد يك كالاي مازاد بر آنچه براي عروسهاي بزرگتر خريده شده، فقط اداي يك جمله مبهم و خيلي از ريزهكاريهاي ديگر جرقههاي خوبي براي تشكيل خانوادهاي جديد در هالهاي از بگو مگوهاست. خاطرات بدي كه در مراحل مختلف ازدواج ايجاد ميشوند، خاصيت عجيبي دارند. عمر اين خاطرات بسيار بلند است و گاهي به درازاي عمر آدمها ميرسد. همه ما در اطراف خود نمونههايي از اين خاطرات داريم كه يادآوريشان نه تنها مشكلي را حل نميكند كه فقط به كدورتها دامن ميزند. هنوز مردان و زنان سپيد موي زيادي را ميتوان سراغ گرفت كه وقتي يادشان ميآيد مثلا برادربزرگ زن در مراسم عقد فلان حرف را زده يا مادر شوهر يا خواهرهاي داماد حرفي زدهاند و طور خاصي نگاهش كردهاند، چطور كينه آنها را به دل گرفتهاند و منتظر فرصتي براي تلافي نشستهاند. اينكه ميگويند حرف، حرف ميآورد نيز گفته بسيار درستي است چون كدورتهاي ناشي از ازدواج 2جوان گاهي به حدي كشدار ميشود كه نتيجه كار به مراتب شديدتر از نقطه آغاز است، يعني اگر حرف و حديثها در ابتدا يك كاه بوده بعد از مدتي تبديل به كوه شده است. سادگي هم زيباست همه زيباييهاي دنيا دوست داشتنياند بويژه اگر دختر و پسري لباس بخت پوشيده باشند و سوار بر روياها در حال ساختن خانه آرزوهايشان باشند. ميليونها تومان خريد كردن، رزرو آرايشگاهي كه دستمزدش ميليوني است، گرفتن بهترين تالار، تدارك مفصلترين وسايل پذيرايي، ماشين عروس آنچناني، لباسهاي فاخر و... واقعا ميتواند خيليها را وسوسه كند، اما در مقابل كساني هستند كه زيبايي و آسايش آسان گرفتن را به دردسرهاي اينچنيني ترجيح ميدهند. البته همه آدمها مختارند تا آنگونه كه دوست دارند و احساس آرامش ميكنند زندگي كنند، ولي اين باور كه داشتن مراسم عروسي ساده يا حتي بدون داشتن اين مراسم به خانه بخت رفتن باعث بدبختي و پشيماني است، حرف اشتباهي است چون كساني كه خوشبختي را گمشده خود ميدانند، ميكوشند تا به هر وسيله ممكن خوشبخت باشند حتي با انتخاب سادهترين چيزها. چقدر عقبيم؟ رسوم زائد، حرفهايي كه به جنگ فرسايشي ميماند، بدهيهايي كه بيجهت به وجود ميآيد، كدورتهايي كه بيهيچ علت محكمهپسندي خوره روح آدمها ميشود... اينها همه به ما ثابت ميكنند مردم ما فراموش كردهاند كه فلسفه ازدواج چه بوده است و مراسمي كه عروس و داماد را به خانه جديدشان بدرقه ميكرده، چه حكمتي داشته است. مراسم ازدواج براي اين به وجود آمده كه شادي تشكيل خانوادهاي جديد كه نمادي از استقلال 2 جوان است را با هم جشن بگيريم و با شاديهايي كه سر ميدهيم و هديههايي كه رد و بدل ميكنيم، خاطره خوب با هم بودن را تجربه كنيم. حالا اينكه رسيدن به اين اهداف چقدر نياز به تجملات و زيادهخواهي و توليد كدورت دارد، سوالاتي بيپاسخ است. بررسي مراسم ازدواج در نقاط مختلف جهان نشان ميدهد كه همه مردم دنيا به اين مراسم به چشم فرصتي براي شاد بودن و خلق خاطرات خوش نگاه ميكنند؛ مراسمي كه دقيق شدن در جزئيات آن نشان ميدهد ما كه خود را پيشتاز فرهنگ و تمدن ميدانيم در برخي زمينهها چقدر از ديگران عقب افتادهايم. مراسم ازدواج در بلژيك، برزيل، چين و... در كشور بلژيك عروس هميشه لباس سفيد ميپوشد، مرد به خانه عروس ميرود و به وي دسته گلي با گلهاي سفيد يا روشن ميدهد. آنها با هم به كليسا ميروند و داماد زودتر داخل كليسا ميشود و پدر عروس، عروس را تا جايگاه داماد همراهي ميكند و به همسر آيندهاش تحويل ميدهد و در پايان هنگامي كه آنها از كليسا خارج ميشوند، خانواده آنها بر سرشان برنج ميريزند. مراسم ازدواج در برزيل جزئيات مهمي دارد. به عنوان مثال داماد نميتواند عروس را در حالي كه لباس عروسي پوشيده است تا قبل از مراسم ببيند. عروس بايد يك چيز كهنه و چيزي نو و چيزي كه قرض گرفته شده باشد را در مراسم استفاده كند. يك نكته ديگر آن است كه حلقه ازدواج بايد حكاكي شده باشد و روي حلقه عروس نام داماد و روي حلقه داماد نام عروس نقش بسته باشد. در چين هر زوج جوان روز قبل از مراسم ازدواج بايد براي عصرانه به پارك بروند و يك فيلم ويدئويي از خود تهيه كنند. در اين روز عروس و داماد بايد دستمالهاي جديدشان را با هم عوض كنند و براي يكديگر آرزوي موفقيت و خوشبختي كنند. اين دستمال بايد قرمز باشد و عكس اردك چيني روي آن باشد، چرا كه اين اردكها هميشه كنار هم باقي ميمانند و اين به آن معني است كه زوج هميشه كنار هم باقي ميمانند.در مراسم ازدواج مسيحيان كلمبيايي يك رسم سنتي وجود دارد كه بعد از مراسم حلقه، داماد و عروس بايستي شمع روشن كنند. اين رسم معناي ويژهاي دارد. هر شمع روشن شدهاي نشاندهنده زندگي هر يك از آنهاست. پس از آن با هم يك شمع را روشن ميكنند و شمع اوليهاي را كه هر يك جداگانه روشن كردهاند، خاموش ميكنند و فقط شمعي كه باهم روشن كردهاند را روشن نگه ميدارند. شمع روشن بيانگر آن است كه هماكنون آن دو يكي شدهاند و باهم لحظه به لحظه زندگيشان را سپري خواهند كرد. در «سيخ فيت» در شرق هند برخي ازدواجها از قبل تعيين شده و برخي براساس عشق و علاقه است. وقتي 2 نفر خواهان ازدواج با هم هستند، يعني اين كه 2 خانواده با هم ازدواج ميكنند و نه فقط آن دو فرد. عروس نيز طبق سنت قرمز ميپوشد (سفيد در فرهنگ هند بيانگر مرگ است) و داماد كت كرم رنگي را كه «اتچكين» ناميده ميشود همراه با عمامه قرمز رنگي ميپوشد. داماد 4 مرتبه با كمك برادران عروس و 3 عموهايش عروس را به دور كتاب مقدس ميچرخاند. بعد از اتمام 4 مرتبه چرخش، آن دو زن و شوهر محسوب ميشوند و شخص روحاني به زوج نصيحت ميكند كه چگونه زندگي كنند و چگونه در زندگي مشتركشان عشق بورزند. اين زوج دو بدن با يك روح هستند.در عربستان هنگامي كه زن و مرد ميخواهند ازدواج كنند ترجيح ميدهند كه لباسهاي نو بخرند و لباسهاي كهنهشان را دور بريزند. آنها بر اين عقيدهاندكه اين زندگي جديدي است پس نياز به لباسهاي جديد دارند. در شب عروسي مرد لباس سفيد و دشتاشه بلندي كه «بيشت» ناميده ميشود، ميپوشد و عروس نيز لباس سفيدي بر تن ميكند. در پايان عروسي مرد همراه پدر و فاميل به اتاق ازدواج ميرود و چند دقيقهاي آنجا ميمانند و قهوه مينوشند و سپس آنجا را ترك ميكنند. سپس عروس همراه مادر و اقوامشان ميآيند و همين كار را تكرار ميكنند. اين سبب ميشود كه اضطراب از زن و مرد دور شود. فرداي ازدواج مرد هديهاي به عروسش اهدا ميكند. در كشور سوئد براي اينكه عروس بعد از شروع زندگي مشترك باز هم حمايت و پشتيباني خانواده پدري خود را احساس كند در تمام طول مراسم يك سكه نقره در كفش سمت چپ از پدر و يك سكه طلا در كفش سمت راستش از طرف مادر حمل ميكند، او بايد در تمام طول مراسم سكهها را در كفش خود داشته باشد. حرمت، چيزي كه بايد حفظ شود دقيق شدن در جزئيات اين مراسم نشان ميدهد كه همه مردم دنيا با هر مليت و هر نوع تفكر مذهبي و قومي، مراسم ازدواج را فرآيندي براي انتقال شادي ميدانند. از ديدگاه بسياري از مردم دنيا شاد بودن حتما نبايد با زرق و برق زياد همراه باشد، چون حتي با محدودترين امكانات هم ميتوان شاد بود و از زندگي لذت برد. البته هيچ كس حق ندارد براي مردم تعيين تكليف كند و يك الگوي خاص براي زندگي آنها طراحي كند، چون اصول زندگي آزاد به افراد اين اجازه را ميدهد آن طوري رفتار كنند كه فكر ميكنند درست است. اما حرف اصولي همه صاحبنظران امور خانواده اين است: «در ازدواج حرمتها بايد حفظ شود.» حفظ حرمت فقط در به كار بردن كلمات آميخته به ادب نيست، به كار بردن برخي تعارفات كلامي هم فقط جزء كوچكي از حفظ حرمت است، ولي آنچه كه پيكره احترام را ميسازد، رعايت اصولي است كه دو طرف ازدواج به آن اعتقاد دارند. بيشك راضي كردن همه افراد با همه جزئيات امري محال است اما اگر ما ياد بگيريم و تمبرين كنيم كه ازدواج نه فرصتي براي جمع كردن غنيمت كه مجالي است براي پيدا كردن همدمي هميشگي كه بايد از او آرامش گرفت و به او آرامش داد، آن وقت بسياري از تعصبات از بين خواهند رفت و ازدواجي كه نتيجهاش ايجاد عشق و تفاهم 2 خانواده است، خواهد درخشيد. جام جم حميد بروغني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 717]