واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: واقعيت هاي پنهان جنگ بايد گفته مي شد
سرمايه، فرزانه ابراهيم زاده: فيلم «فرزند خاك » كه مرداد ماه در گروه سينمايي استقلال روي پرده رفته، سومين ساخته محمدعلي باشه آهنگر و يكي از آثار تحسين شده بيست و ششمين جشنواره بين المللي فيلم فجر است. دومين سيمرغ زرين جشنواره براي بهترين فيلم از نگاه ملي و سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن نقش مكمل (مهتاب نصيرپور)، سيمرغ بهترين فيلمنامه بخش معناگرا ( آهنگر و محمدرضا گوهري) و... و نيز ديپلم افتخار بخش بين الاديان جوايزي است كه اين فيلم در جشنواره نصيب خود كرد. اين فيلم در جشن انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران نيز دو جايزه بهترين كارگرداني و بهترين بازيگر زن را به خود اختصاص داد.
فرزند خاك در گروه فيلم هاي دفاع مقدس قرار دارد اما نگاهي متفاوت به اين موضوع داشته است. اين فيلم يكي از اپيزودهاي 10 گانه اي است كه توسط محمدرضا گوهري و محمدعلي باشه آهنگر در حوزه دفاع مقدس نوشته شده است. باشه آهنگر درباره شكل گيري اين فيلم مي گويد: «جرقه اوليه اين كار نيز در سال 1378 شكل گرفت چرا كه در آن زمان فيلمي در قالب 10 اپيزود طراحي كرده بود. اين 10 اپيزود اگر چه كاملاً مجزا بودند اما ارتباط تنگاتنگي داشتند. آثاري كه هر كدام به نوعي به دفاع مقدس و جنگ ربط پيدا مي كردند و يادآور دوران جنگ و جنوب بودند. يكي از آنها همين فرزند خاك بود كه صادق نام داشت و بعد تبديل شد به تلخ عين عسل و بعد فرزند خاك براساس آن ساخته شد. براي ساخت اين فيلم سال ها تحقيق انجام دادم و از آنجا كه تلاش كردم غير از واقعيت چيزي در آن نباشد معتقدم فيلم غيرشعاري است. براي ساخت اين فيلم بيش از دو سال و نيم به همراه محمدرضا گوهري در مناطق مختلف جنوب و غرب ايران تحقيق كرديم و حاصل تحقيقاتمان را در قالب فيلمنامه اي 10 اپيزودي در سال 79 آماده كرديم. فيلمنامه در اختيار معاونت سينمايي وقت قرار گرفت و از اين 10 اثر فقط يكي مجوز گرفت كه آن هم يك هفته پيش از كليد خوردن توقيف شد. با توقيف آن اثر، پروژه كاملاً مسكوت ماند تا اينكه بالاخره سال قبل شرايط توليد «فرزند خاك » فراهم آمد.»
آهنگر دليل طولاني شدن زمان ساخت اين فيلم را زمان بر بودن مرحله تحقيق فيلمنامه مي داند. داستان فيلم فرزند خاك تلاش زني است كه براي بازگرداندن جنازه همسر مفقودالاثرش راهي كردستان عراق مي شود. موضوعي كه محور فيلمنامه قرار گرفته جريان تفحص براي يافتن جنازه هاي رزمندگان ايران است.
گوهري و آهنگر هنگام نوشتن اين فيلمنامه زمان زيادي را در جنوب و در كنار گروه هاي تحقيق و تفحص به سر بردند اما مرحله تحقيق به دليل عدم همكاري برخي از اعضاي اين گروه ها به كندي پيش رفت. در مراحل مختلف ما با اين پاسخ روبه رو بوديم كه اطلاعات طبقه بندي شده است. ما با اطلاعات كمي راهي كردستان شديم تا به جزئيات و نكات مهم در مورد جنگ رسيديم. قبل از هر چيز بايد به اين پي مي برديم كه افراد كميته تفحص در چه بندهايي مشغول به كار هستند.
پيدا كردن رگه هاي مختلف تفحص زمان زيادي از ما گرفت و سختي هاي فراوان داشت. با هيچ منبع مكتوب يا تصويري مواجه نبوديم و تمام داده هاي ما از طرف افرادي به دست مي آمد كه تمايل چنداني به حرف زدن در مورد اين موضوع نداشتند. اطلاعات را به صورت قطره اي و اندك اندك كنار هم مي گذاشتيم تا به نتيجه برسيم و فردي را پيدا كنيم كه بتواند بيشتر به ما كمك كند. ما به جزئيات بسيار توجه مي كرديم. براي ما اهميت داشت بفهميم شهدايي كه حتي پلاكي از آنها نيست به چه شكل تشخيص هويت مي شوند و اصلاً چطور پي مي برند اين شهيد ايراني است يا عراقي. در «فرزند خاك » چيزهايي را گفتيم. سال ها واقعيت هايي پنهان بود و بالاخره بايد گفته مي شد.»
يكي از داستان هاي حاشيه اي فيلم داستان زنان كرد عراقي است كه جنازه ها يا بازمانده پيكر شهداي هشت سال دفاع مقدس را پيدا مي كنند و به گروه هاي تحقيق و تفحص مي فروشند. طبق صحبت آهنگر اين موضوع در ابتدا در فيلمنامه نبوده و حين تحقيق مورد توجه قرار گرفته است.«در جريان تحقيقاتمان با آقايي به نام شهبازي رو به رو شديم. شهيد شهبازي ابتدا نمي خواست به ما كمك كند اما در نهايت يك خط اطلاعات داد كه آن يك خط مرواريدي بود كه داستان ما در كنارش شكل گرفت. او به ما گفت آن زماني كه زنان و دختران كرد عراقي براي ما جنازه مي آوردند و سر مرز به ما مي فروختند، شما كجا بوديد؟ بيش از اين چيزي نگفت. اين يك جرقه بود. شهيد شهبازي بعدها در تفحص روي مين رفت و به شهادت رسيد. بعد از ايشان شهيد مجيد پازوكي بود كه خاطراتش را برايمان گفت. فرد ديگري هم بود به نام شهيد علي محمودوند كه در فكه ديدم. او هم جزء گروه تفحص بود و اين اطلاعات را كامل كرد.»
داستان محوري فيلم جنازه شهيدي است كه بعد از 20 سال سالم مانده.
آهنگر توضيح مي دهد اين قصه نيز از حادثه اي واقعي شكل گرفته است:«البته اين واقعه در اين نقطه اي كه ما نشان داديم، رخ نداده بود. به هر حال هر واقعيتي مي تواند با واقعيت سينمايي متفاوت باشد اما نمونه چنين جنازه اي هم در هور بود هم در ايلام و هم يك نمونه در نقطه صفر مرزي ديده شد. ما از همه اينها استفاده كرديم و يك داستان واحد به وجود آمد البته نمونه اش در هور باقي ماند كه مكانش مقدس شد. در ايلام هم جنازه يك شهيد وراميني بود كه به سختي تحويل خانواده اش دادند اما به هر حال رنج تحقيقات بسيار نفس گير بود و مهيا نشدن شرايط ساخت فيلم، اين رنج را چند برابر مي كرد.»
فرزند خاك كه هفت سال براي ساخت در انتظار تهيه كننده بود سرانجام به تهيه كنندگي حوزه هنري سازمان تبليغات ساخته شده است. آهنگر با اشاره به اينكه از ابتدا قصد ما ساخت فيلم با حوزه هنري بود، مي گويد: «مهم ترين مشكلي كه براي ساخت اين فيلم داشتيم، نگاه مسوولان توليد اين مركز فرهنگي بود كه البته با تغيير گروه توليد، حوزه سرانجام راضي به ساخت فرزند خاك شدند. تعلل گروه قبلي حدود دو سال ساخت فيلم را به تعويق انداخت اما همين مساله باعث شد در مورد فيلم بيشتر فكر كنم و كار بهتري ارائه بدهم. از اين بابت شايد به فيلم خدمت كردند اما از آن جهت كه زمان ما را براي ساخت فيلم عقب انداختند روزي بايد حداقل به خودشان پاسخ بدهند.»
از ويژگي هاي فرزند خاك بازي هاي خوب بازيگران آن است كه بيشتر از ميان بازيگران تئاتر انتخاب شدند، به ويژه بازي مهتاب نصيرپور در نقش«گوانا»كه جايزه بهترين بازيگر نقش دوم زن جشنواره فيلم فجر و بهترين بازيگر از نگاه منتقدان را براي او به همراه داشت.
آهنگر درباره انتخاب بازيگران اين فيلم توضيح مي دهد: «به دليل نوع روايتي كه در فيلم هست بايد با بازيگراني كار مي كردم كه مي توانستند شرايط لازم براي اين تداوم روايت را به وجود بياورند. ما شانس زيادي داشتيم كه بازيگران اصلي ما خانم نصيرپور، خانم مقدمي و آقاي ابراهيمي كه نقش مريوان را بازي مي كرد از تئاتري ها بودند. به هر حال نقش مهتاب نصيرپور بسيار خاص بود. به نظرم اين متفاوت بودن نقش و بازي درخشان خانم نصيرپور در خلق شخصيتي ماندني كمك زيادي كرد.
آهنگر با اينكه فيلم در جشنواره هاي مختلف به نمايش درآمده و در اكران نظرهاي مثبتي به همراه داشته اما رضايت صددرصدي از آن ندارد،گفت: «شرايطي وجود دارد كه اين نارضايتي را مي آورد.مثلاً اين فيلمنامه به خاطر زمان كوتاه شد. حتي بخشي هم بعد از فيلمبرداري حذف شد. »
او زمان اكران فيلم را هم مناسب نمي داند:«چون به ماه مبارك رمضان نزديك هستيم و اين روي جذب مخاطب تاثير دارد اما فيلم در زمان جشنواره جزء چهار، پنج فيلم اول انتخاب تماشاگران بود. معلوم بود كه تماشاگر ارتباط خوبي برقرار كرده است. تماشاگر اين خصوصيت را دارد كه با فيلم ارتباط برقرار مي كند. كم فروشي نشده است. قرار هم نبوده با مفاهيم بي ارزش وقت تماشاگر را بگيريم.»
سه شنبه 5 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]