واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: جامعه - دانشآموز متهم نيست
جامعه - دانشآموز متهم نيست
شهناز سلطاني:هرگاه از افت تحصيلي دانشآموزي صحبت به ميان ميآيد ناخودآگاه انگشت اتهام و تنبلي و بازيگوشي به سوي او نشانه ميرود. معلم اولياي او را به مدرسه فرا ميخواند و آنها نيز او را مورد مواخذه قرار ميدهند و براي چندمينبار امكانات محدود و نامحدودي را كه از سر لطف و وظيفه برايش مهيا كردهاند، برميشمرند. غافل از اينكه ممكن است همه آنها در اشتباه باشند. شايد بهتر باشد ابزار گرهگشايي را در جاي ديگر جستوجو كنند. پژوهشهاي كارشناسان تعليم و تربيت گواه اين مطلب است كه دانشآموزان كمترين تاثير را در افت تحصيلي خود دارند، در مواردي نيز بيتاثيرند. در اين ميان آنچه نقش بازي ميكند عوامل ديگري همچون كيفيت و ميزان فضا و امكانات آموزشي، شيوههاي تدريس، مهارتهاي معلمي آموزگاران، محتوا و حجم كتابهاي درسي، بهروز بودن آموزشها، ارتباط عاطفي بين معلم و شاگرد، هماهنگي آموزشهاي جامعه، خانواده و مدرسه، توجه به نيازها، علايق و توانمنديهاي دانشآموزان است.
پراكندگي جغرافيايي افت تحصيلي
دكتر «عليرضا شريفي» پژوهشگر حوزه تعليم و تربيت در تعريف و علل افت تحصيلي ميگويد: «آموزش و پرورش با توجه به IQ دانشآموز و امكاناتي كه در اختيار او قرار ميدهد، در هر مقطع و پايه تحصيلي اهداف نهايي و مياني براي خود تعريف ميكند و سعي دارد دانشآموز را تا حد ممكن به اين اهداف نزديك كند. در اين ميان هميشه درصد مشخصي نيز افت را در نظر ميگيرد، مانند تكرار پايه تحصيلي و تسلط نداشتن دانشآموز به همه مطالبي كه توسط معلم ارائه ميشود. هرگاه ميزان اين افت در فرآيند ياددهي و يادگيري بيش از حد انتظار آموزش و پرورش باشد، از آن به عنوان افت تحصيلي نام ميبريم. پراكندگي جغرافيايي افت تحصيلي هم در سطح كشور چه از نظر ميزان و چه از نظر عوامل بهوجودآورنده آن يكسان نيست. در بررسي اين مسئله بايد شرايط متعددي از قبيل شرايط جغرافيايي، فرهنگي، قومي، زباني و طبقه اجتماعي و اقتصادي دانشآموزان مورد توجه قرار گيرد. البته چند عامل مشترك در همه نقاط كشور به چشم ميخورد. مشكل نيروي انساني يكي از اين عوامل است. معلماني كه از نظر نحوه و چگونگي انتقال دانش خود به دانشآموزان و استفاده از تكنيكها و روشهاي معلمي متخصص هستند و روانشناسي تربيت را بهخوبي ميدانند، افت تحصيلي دانشآموزان در درسي كه آنها تدريس ميكنند، كمتر است البته نوع ارزشيابي دانشآموزان نيز در افت تحصيلي اهميت مييابد. هرچه در اينباره تكنيكها را بهتر رعايت كنيم و سوالات استاندارد و همخوان با محتواي درس ارائهشده، طراحي كنيم، افت تحصيلي كاهش مييابد. تراكم بالاي دانشآموزي نيز به عنوان يك عامل در افت تحصيلي مورد بحث و بررسي است. در تراكم بالا به علت كمبود فضا و نيروي انساني، تكاليف و آنچه كه دانشآموز فراگرفته زير ذرهبين قرار نميگيرد. نقش انجمن اوليا و مربيان هم دراينباره ضروري بهنظر ميرسد. بر پايه پژوهشهاي انجامشده هرچه ميزان حساسيت خانواده و دفعات رفت و آمد آنها به مدرسه بيشتر و ارتباط انجمن اوليا و مربيان با مسوولان مدرسه نزديكتر باشد افت تحصيلي كاهش و بازده فعاليتها افزايش مييابد. در مناطق دوزبانه نيز همواره افت تحصيلي بيشتر از مناطق يكزبانه است. در اين مناطق دانشآموز هم بايد زبان فارسي و رسمي را بياموزد و هم مطالب را فراگيرد، اين فراگيري براي او به ويژه در سالهاي اول مدرسه بسيار مشكل خواهد بود. ميزان اشراف و تسلط فراگيران به توان خواندن و نوشتن هم بايد مدنظر قرارگيرد. هرچه اين مهارت بالاتر باشد افت تحصيلي او كمتر ميشود. ميزان مهارت خواندن و نوشتن را از طريق آزمون جهاني پرلز (Pirls) و ميزان مهارت رياضي و علوم را از طريق آزمون تيمز (Tims) كه در همه كشورها برگزار ميشود ميتوان بهدست آورد. در اين آزمونها سوالات كاملا بومي و محلي ميشود. شيوههاي تدريس نيز در ميزان افت تحصيلي مهم تلقي ميشود. بهاندازهاي كه شيوههاي تدريس را نو ميكنيم و با شرايط و نيازهاي روز هماهنگ ميكنيم و آن را در كلاس درس به كار ميگيريم، ميزان افت كاهش مييابد. البته اگر در برخي مدارس روشهاي نوين به كار نميرود به خاطر آشنا نبودن معلمان با اين روشها نيست، بلكه به علت نوع ارزشيابي است كه استفاده ميشود. با توجه به آنكه عناوين كتابهاي درسي و حجم آنها بالاست و از همه كتاب آزمون به عمل ميآيد، عملا نميتوان از روشهاي نوين كه نياز به زمان زياد و حجم كمتر درس دارد، استفاده كرد. بنابراين معلم ناگزير است همچنان از روش سخنراني و معلممحوري استفاده كند. در كنار حجم و تنوع بالاي كتب درسي كه يكي از بالاترين كشورها در اينباره محسوب ميشويم، سبك نگارش كتاب نيز با كاستيهايي روبهرو است. همچنين هرچه پايگاه اقتصادي دانشآموز بالاتر و بعد خانوار او كمتر باشد به همان نسبت امكانات بيشتري در اختيار او قرار ميگيرد و به همان ميزان نيز افت تحصيلي كاهش مييابد. ميزان سواد والدين، مكان جغرافيايي دانشآموز (شهر يا روستا، مناطق برخوردار يا محروم) نيز بر ميزان افت تحصيلي تاثير بسزايي دارد. تحصيل دانشآموز در مدرسه دولتي يا غيردولتي نيز اهميت دارد. معمولا در مدارس غيردولتي به خاطر آنكه برخي از عوامل به وجودآورنده افت تحصيلي حذف ميشود، ميزان افت تحصيلي كمتر است.» ابوالقاسم جامهبزرگ مديركل سابق آموزش و پرورش ابتدايي و پيشدبستاني و صاحبنظر در امر تعليم و تربيت نيز در اينباره ميافزايد: «به افت تحصيلي در هر دوره تحصيلي بايد به شكل متفاوت نگاه كرد. بنابراين نميتوان براي همه دورههاي تحصيلي نسخه واحدي پيچيد. ضمن آنكه همه دانشآموزان از نظر درك، توانايي، هوش علمي و انتزاعي متفاوت هستند. در دوره ابتدايي انتظار داريم دروسي را كه به آنها ارائه ميكنيم، مانند يك شعر حفظ كنند و روي ورقه بياورند، معلم هم آنچه را كه از كتاب به او آموخته است مورد ارزيابي قرار ميدهد، بنابراين اگر دانشآموز نتواند بخشي از آنچه را كه به او آموزش داده شده، بيان كند، او را در معرض افت تحصيلي ميبينيم. در حالي كه بايد عملكرد او مورد توجه قرار گيرد نه صرفا آنچه را از كتاب آموخته است. بنابراين نوع و شيوه تدريس معلم كه همان توجه زياد به حفظكردن است، بايد مورد تجديدنظر قرار گيرد. ارائه حجم بالايي از مطالب و ارائه پشت سر آنها هم باعث ميشود دانشآموز نتواند همه مطالب را روي كاغذ بياورد، اين ناتواني را افت تحصيلي ميدانيم در حالي كه بايد اين حجم و محتوا بازنگري شود. مطالبي هم كه آموزش داده ميشود، به خاطر آنكه ذهن دانشآموز را با خود درگير نميكند و ارتباط چنداني نيز با زندگي روزمره آنها ندارد، جذاب نيست همه اين مسائل بر روي يادگيري دانشآموز تاثير ميگذارد ولي نبايد آن را افت تحصيلي قلمداد كنيم.
دوشنبه 4 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]