واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: درخت گلابي
من كه بالكل از عالم سينما بي خبرم و اصلاً نمي دانم اين ماجراي ريدلي اسكات و جيم جارموش و گلشيفته فراهاني و ديكاپريو و راسل كرو چه بوده و چه شده و به كجا رسيده، اما رفيق و هم پالگي ما، اين جناب شتر نازنين، به شدت پيگير اخبار ريز و درشت سينماي ايران و جهان است و از همه جا مطلع.
البته در اين زمينه شايعات هم كم نبوده و اخبار دروغ و مساله ساز هم كم قاطي اصل ماجرا نشده است، مع ذلك بايد با دقت تمام به حرف هاي شتر گوش بدهيم و ببينيم ماجرا از چه قرار است.
شتر؛ منظورت اينه كه ديگه المپيك رو بي خيال بشيم؟ تازه داشت حال مي دادها.
گاو؛ من تازه ديشب نشستم كلي سوژه يادداشت كردم كه براي المپيك خرجش كنم.
ميرفتاح؛ المپيك رو ديگه بايد فيتيله اش رو بكشيم پايين. ديگه بسه ديگه چي مي خواستين بگين كه نگفتين؟
گاو؛ من مي خواستم بگم كه ما فكر مي كرديم كه علي آباد هم شهريه؟ فكر مي كرديم اين پكن هم واسه خودش جاييه...
بوزينه؛ پكن و پكن و پكن و پكن، اين بود پكن؟ درود بر پكن.
شتر؛ در واقع بررسي و تحليل پكن از الان بايد شروع بشه، تا حالا كه همش خبر بوده.
پلنگ؛ تقصيري هم نداشتن. مي گن تو چين غذاي درست و حسابي نبوده، اين بچه ها ضعيف شدن. چيني ها كه غذاشون مثل آدميزاد نيست. سوسك مي خورن. جيگر سگ مي خورن، مغز ميمون...
بوزينه؛ جدي مي گي.
شتر؛ تو چرا مي ترسي؟ مگه هنوز تو اون جمجمه مغزي مونده كه نگراني.
گاو؛ بالاخره جاي نگراني هم داره. مثل هندونه، كي مي دونه توش شيرينه و قرمزه. اول بايد پاره اش كنند، بعد معلوم مي شه كه چيزي توش هست يا نه.
شتر؛ الان دست كه مي زني، صداي پوك مي ده، نگاه كن...
بوزينه؛ مي شه از توي مغز من بكشيد بيرون اون دست و پاتون رو و بريد تو همون المپيك.
پلنگ؛ داشتم مي گفتم اين چيني ها غذاشون خيلي بده. يه چيزايي مي خورن كه حتي فكرش هم حال به هم زنه.
گاو؛ باز خدا امواتشون رو بيامرزه كه با همين چيزا خودشون رو سير مي كنن. اگه بنا بود گوشت گاو و گوساله ميل كنن كه به سال نرسيده، تخم گاو از رو زمين برداشته مي شد. شوخي كه نيست يك ميليارد و نيم، بلكه بيشتر، آدميزادن. دست رو هرچي بذارن كه بخورن، تا غروب تمومش مي كنن. ياجوج و ماجوج همينان ديگه.
بوزينه؛ حالا اين مغز ميمون رو واقعاً گفتي؟
شتر؛ من كه تا حالا چين نرفتم. البته يكي از اجداد من، تو جاده ابريشم كار مي كرده. دو سه بار چين و ماچين رفته بوده. اون تعريف كرد كه اونجا مغز ميمون زنده رو عين بستني مي خوردن...
بوزينه؛ ول كن. حالم بد شد. نمي شه بي خيال المپيك بشيد، بريم تو سينما و همين جيم جارموش و اينا...
ميرفتاح؛ من هم كه يه ساعته همين رو مي گم.
گاو؛ تو چه ساده يي؟ اينا همش نقشه است. اينا براي سينماي ايران نقشه كشيدن. اينا مي خوان از اين طريق سينمارو زمين بزنن.
پلنگ؛ از كدوم طريق.
شتر؛ يه برنامه ريزي كردن گفتن هر كي تو درخت گلابي بوده، به يه طريقي بايد ببرنش هاليوود. اول همايون ارشادي، حالا هم خانوم فراهاني. اين ناكس ها ديدن سينماشون داره از بين مي ره گفتن بايد بريم سراغ استعدادهاي ايراني.
ميرفتاح؛ من مي گم يكي دو روز ديگه راجع به المپيك حرف بزنيم، خيلي هم بد نيست. مي ترسم اين سينما آخرش شر بشه.
بوزينه؛ تو تا اين مغز مارو نذاري تو كاسه بستني ول كن نيستي.
[email protected]
يکشنبه 3 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]