واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: معنای حسین (ع) در نظر اندیشمندان جهان
مىنویسند زیبایى ، آدرس خانه خدا است و حسین یعنى زیبا كه از حسن و زیبایى صادر مىشود . اگر زیبایى با آزادگى ممزوج شود، تندیسى جاودان خواهد ساخت كه نظیرى براى آن نتوان یافت.در این گلگشت مىخواهیم درباره كسى بنویسیم كه به قول عقاد پیامبرش او را «سرور جوانان بهشتى» نامید؛او را به «پسر من» خطاب مىكرد و دربارهاش مىفرمود: «آیا نمىدانى كه گریهاش مرا مىآزارد.»عظمت واقعه عاشورا و قهرمانانش چنان است كه بسیارى از متفكران جهان آن را ستوده، دربارهاش سخنان نغز گفتهاند. با توجه به حوصله این نوشتار توجه به نمونههایى از آن سودمند مىنماید: كاپیتان هانیبلت:آن شب (شب عاشورا) هنگامى كه آتش اردوها در اطراف او در بیابان برق مىزد، پیروان خویش را به اطراف خود جمع كرد و طى یك سخنرانى طولانى و قلب نواز با آنها سخن گفت و بیعت خود را از آنها برداشت؛ آنها را از اتفاقات صبح فردا آگاه كرد و فرمود: یقینا قتل عام انجام خواهد شد و كسانى كه با من بمانند یقینا شهید خواهند شد . سپس عمل بسیار زیبایى انجام داد كه نشانه آگاهى كامل او از ضعف بشرى و قدرت روح فداكارى وى و علامت قلب رئوف آن بزرگوار بود . تمام چراغهاى اردو را خاموش كرد و سپس به پیروان خود گفت: هر كس جرات و قلب ایستادگى و شهادت را در خود نمىبیند، در تاریكى به طور ناشناس و بدون خجلت برود. صبح روز عاشورا، در حالى كه ابرهاى ارغوانى در آسمان شرق جمع مىشد، تمام یاران آن شب با ایمان دور امام را گرفتند و همگى آماده مرگ و شهادت بودند.(1)جرح جرداق (مسیحى):فرق على (ع) با معاویه این است كه اصحاب معاویه فریفته جاه و زر و زور، مقام و منصب بودند، ولى یاران امام على (ع) فریفته اخلاق و فضیلت و كرامت او شدند و نمونه آن در اصحاب فرزندانش پدیدار بود كه وقتى یزید مردم را تشویق به قتل امام حسین (ع) و مامور به خونریزى مىكرد، یاران یزید مىگفتند: «كم تهب لنا؛ یعنى چقدر و چه مبلغ مىدهى تا او را بكشیم» اما انصار امام حسین (ع) به او مىگفتند: «یا حسین نموت معك؛ ما با تو هستیم و با تو مىمیریم .» از جمله حبیب این پیر حافظ قرآن به امام حسین (ع) در شب عاشورا گفت: اگر هفتاد بار كشته شویم، سوزانده شویم و پراكنده شویم و سپس جمع شویم و از نو زنده شویم، باز مىخواهیم در ركاب تو جنگ كنیم و كشته شویم .(2)ونستان (امریكایى):تا وقتى مسلمانان مثلث جاودانهاى چون: قرآن كه تلاوت شود و پیامهایش پیروى گردند، كعبهاى كه قصد شود و ایجاد همدلى و وحدت كند و حسینى كه یاد شود و از او الهام گرفته شود دارند، هیچ كس قدرت نفوذ و تسلط كامل بر آنها را نخواهد داشت.(3)عباس محمد عقاد (مصرى):جنبش امام حسین (ع) و رفتن او از مكه به سوى كشور عراق حركتى نیست كه با سنجش حوادث امروز و با پیش آمدهاى روزانه معمولى به آسانى بتوان در آن قضاوت كرد؛ زیرا جنبش امام حسین (ع) یكى از بى نظیرترین جنبشهاى تاریخى است كه تاكنون در زمینه دعوتهاى دینى و یا نهضتهاى سیاسى پدیدار شده است . (4)ماربین (آلمانى):امام حسین بن على (ع) كه از دختر محبوب پیامبر (ص) فاطمه (س) متولد شد، تنها كسى است كه در چهارده قرن پیش دربرابر حكومت جور و ظلم قد علم كرد . . . موضوعى را كه نمىتوان نادیده گرفت این است كه حسین (ع) اول شخص سیاستمدارى بود كه تا به امروز احدى چنین سیاست مؤثرى اختیار ننموده است . حسین (ع) به شعار همیشگى خود مىگفت: من در راه حق و حقیقت كشته مىشوم و دست به ناحق نخواهم داد.(5)علامه علائلى، (نویسنده مصرى):تاریخ هر ملتى واقعا تاریخ بزرگان آن است . پس هر ملتى كه رجال بزرگ ندارد تاریخ سترگ ندارد یا اصلا تاریخش شایسته نگارش نیست؛ و ما چون حسین (ع) را میان رجال تاریخ داریم نه تنها بزرگوارى را مانند رجال تاریخى دیگر در نظر داریم، بلكه بزرگترین رجال تاریخ است كه همه را كوچك كرده و شخصیت خود را سرمقاله همه آنان پدید آورده و این عجیب نیست؛ زیرا همه مردان عالم را كه تاریخ شناخته، عمر خود را در تحصیل مجد و بزرگوارى زمین صرف كردهاند؛ ولى حسین (ع) مجد آسمان را طلبید و جان خود را فداى آن كرد.(6)دكتر طه حسین (مصرى):ابن زیاد چنان مىپنداشت كه با كشتن حسین (ع) فتنه را ریشه كن و شیعه را نومید خواهد ساخت و به این ترتیب آنان را وادار خواهد كرد كه دست از آرزوها بشویند و به آنچه ناچار باید به آن گردن نهند سرفرود آورند . ابن زیاد فتنه را گداخته تر كرد و كار بد او كارهاى بد دیگرى را سبب شد و خونهاى ریخته شده و شكنجههایى كه به كودكان و زنان داده شد همه بر خلاف آن چه ابن زیاد مىخواست نتیجه به بار آورد.(7)ابن ابى الحدید معتزلى (شارح معروف نهج البلاغه) در خصوص واقعه كربلا، مىنویسد:سرور مردانى كه داراى حس امتناع بودند، آن كسى كه حمیت به مردم آموخت و به آنان فهماند كه زیر سایه شمشیر مردن از پستى و مذلت بهتر است، حسین بن على (ع) است . به او و یارانش پیشنهاد امان شد، ولیكن نپذیرفت و زیر بار ذلت نرفت و فرمود: آگاه باشید كه ناكس فرومایهاى به من اتمام حجت فرستاده و مرا میان كشته شدن و تسلیم شدن مخیر ساخته، لیكن ذلت از حضرت من دور است . نه خدا راضى است كه من ذلیل شوم نه پیامبرش و نه مردان با ایمان دنیا و نه آن دامن پاكى كه مرا پرورش داده و نه آن روح با مناعت كه من دارم . من هرگز طاعت لئیمان را بر كشته شدن به شرافت ترجیح نخواهم داد .پی نوشت ها:1- نور دانش، سال 2، شماره 3، ص6 .2- حسین پیشواى انسانها، م . اكبرزاده .3- زندگانى امیرالمؤمنین على (ع)، عماد زاده .4- الامام الحسین ابوالشهداء، عباس محمود عقاد، ترجمه محمد كاظم معزى .5- على (ع) و دو فرزند بزرگوارش، طه حسین، ترجمه احمد آرام، ج2.6- واقعه كربلا، عباس محمود عقاد، ترجمه مسعود انصارى .7- سلسله سخنرانى 79- 1378، محمد رضا سنگرى .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 382]