تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه به نماز ايستادى، با دل به خدا رو كن تا او نيز به تو رو كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825813536




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به‌مناسبت 14 مرداد،‌سالروز صدور فرمان مشروطيت؛جايگاه شعر در ادبيات مشروطه - مسعود عرفانيان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: به‌مناسبت 14 مرداد،‌سالروز صدور فرمان مشروطيت؛جايگاه شعر در ادبيات مشروطه - مسعود عرفانيان


ادبيات مشروطه هم، اگر به اندازه خود جنبش مشروطيت 11)‌ نشده باشد، از سوءبرداشت‌ها و خلط مبحث ايمن نمانده و در طول تاريخ بيش از يكصد ساله‌اي كه از صدور فرمان تاريخي مشروطيت سپري شده است، آرا و انديشه‌هاي گوناگوني پيرامون ‌آن گفته و نوشته شده است. هر يك از طبقات مختلف اجتماعي همان‌گونه كه برداشت خاص خود از جنبش مشروطيت، به عنوان يك رويداد اجتماعي- سياسي را دارد، همان را هم پيرامون ادبيات مشروطيت تسري داده است.

ادبيات هر دوره‌اي را بايد در شرايط و ويژگي‌هاي همه‌جانبه همان دوران به‌ويژه با توجه به دگرگوني‌هاي اوضاع اجتماعي-سياسي آن بررسي نمود. طبيعي است هر كوششي در اين راه بدون پرداختن به اين مساله راه را درست و تا به آخر آن نخواهد پيمود. هر طبقه اجتماعي در هر لحظه‌اي از حيات و زمان خويش، ادبيات خاص خود را دارد ولي تشخيص اينكه كدام كتاب و كدام نوشته به طبقه خاصي تعلق دارد كار آسان و ساده‌اي نيست. ‌

جامعه ايران در قرن نوزدهم دچار دگرگوني‌هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شد كه همين دگرگوني‌ها بسترهاي مناسب رشد آگاهي سياسي و ملي را فراهم آورد. دگرگوني در ساختار ادبيات هم در همين دوران آغاز شد و تحت‌تاثير تحولا‌تي كه در جامعه ايران روي مي‌داد، ادبيات آن دوره نيز سخت دچار تحول و دگرگوني شد.22)‌ زمينه‌هاي دگرگوني تاريخي ادبيات مشروطه را بايد در سال‌هاي پيش‌تر از انقلا‌ب مشروطيت جست‌وجو نمود. به‌ويژه در 25 سال آخر حكومت ناصرالدين‌شاه، ويژگي‌هايي در ادبيات آن روز ديده مي‌شود كه داراي اساسي‌ترين ويژگي‌هاي ادبيات مشروطه هم هست. 33)

اگر ادبيات را يكي از ابزارهاي زندگي انسان‌ها بدانيم كه به وسيله آن به بيان خواست‌‌ها، آرزوها، دشواري‌هاي زندگي، رنج و ناكامي‌هاي خويش مي‌پردازند، پس اين ابزار هم در هر دوره‌اي متناسب با ويژگي‌هاي همان دوره نياز به نو شدن و كارآمد شدن دارد. ادبيات مشروطه هم در مقايسه با ادبيات پيش از آن- دوره بازگشت- همين ويژگي را داشت و هم از نظر شكل و فرم و هم از نظر ساختار و محتوا، نوآوري‌هايي در آن ديده مي‌شود. اين ادبيات نو و سنت‌شكن است و در سنت‌شكني هم سخت پرخاشگر است. از ديگر ويژگي‌هاي ادبيات مشروطيت، واقع‌گرايي (رئاليسم) و دموكراتيك و مردمي بودن آن است. 44)

نشريات دوران انقلا‌ب مشروطيت نقشي بنيادي در پخش و گسترش ادبيات آن دوره داشته‌اند. با اعلا‌م فرمان مشروطيت در 1285ش، دگرگوني‌ها شتاب بيشتري گرفت و زمينه‌هاي مناسبي براي رشد و پيشرفت چشمگير مطبوعات كه خود منعكس‌كننده آراي نويسندگان و شعراي طيف‌هاي مختلفي از گروه‌هاي جامعه بودند، فراهم شد. اين امكان در سايه برچيده شدن تدريجي دستگاه سانسور حاكم بر سرنوشت روزنامه‌ها به وجود آمد. در اين زمان مطبوعات نقش پل ارتباطي ميان آرا و انديشه‌هاي نويسندگان و شعراي مشروطه‌خواه با اقشار مختلف جامعه را داشتند چراكه بسياري از همين شعرا و نويسندگان خود روزنامه‌نگار هم بودند و با استفاده از همين امكان در گسترش افكار و انديشه‌هاي خود در سطح جامعه از اين تريبون به خوبي استفاده مي‌نمودند. ‌

شعر مشروطه

در حالي كه شعر در سده‌هاي پيشين مخاطبان خاص و ويژه‌اي داشت كه از محدوده درباريان و تعداد اندكي از نخبگان و فرهيختگان فراتر نمي‌رفت، در دوران مشروطيت و به مدد فضاي نسبتا بازي كه بر جامعه حاكم شده بود، گروه‌هاي بيشتري از مردم توانستند در شمار مخاطبان قرار گيرند. ‌

سليقه، خواست‌ها و نيازهاي مخاطبان جديد نيز بسيار متفاوت با مخاطبان گذشته بود. به همين دليل نيز راه براي استفاده از مضامين جديد، عامه فهم و طرح انتقادهايي از خودكامگان حاكم بر سرنوشت، جان و مال مردم هموار شده بود. ‌ شعرا ديگر تمايل چنداني به وصف روي و موي، لب و دندان، كمان ابرو و زنخدان يار و يا توصيف چگونگي جاه و جلا‌ل، كرم و بخشندگي، جنگجويي و كشورستاني شاهان نداشتند. هنگام آن رسيده بود تا روي ديگر سكه را در معرض ديد همگان قرار دهند و آنان را با حقايق موجود آشنا سازند. بنابراين توجه به مضامين اجتماعي در مركز توجه شعرا قرار گرفت و درونمايه شعر آنان را انتقاد از اوضاع اجتماعي، وضعيت زندگي مردمان، غارت و چپاول سرمايه‌هاي ملي، آزادي، مخالفت با دخالت بيگانگان و به‌ويژه وطن‌پرستي و مسائلي ديگري از اين دست تشكيل مي‌داد. ‌

صرف‌نظر از اهداف سياسي كه در شعر شعراي دوران مشروطه آشكارا ديده مي‌شود، شعر اين دوره بيشترين تقابل را با شعر سنتي داشت كه نه‌تنها به مسائل اجتماعي و فرهنگي مورد توجه عموم، از قبيل آموزش و پرورش، آزادي زنان و مشكلا‌ت اقشار زحمتكش توجه مي‌نمود، بلكه به مسائل نوين روزگار هم كه در چارچوب نيازهاي ضروري مردم مي‌گنجيد توجه داشت. 66)‌

شاعران دوره مشروطه با استفاده از هر ابزار بيان و هر زباني به پخش و گسترش انديشه‌هاي انقلا‌بي خود مي‌پرداختند. در اين ميان زبان طنز يكي ديگر از شيوه‌هاي بيان انديشه از سوي طرفداران آزادي و مشروطه بود كه در اين دوران وسيعا از آن استفاده مي‌شد. در اين زمينه نبايد نقش ارزنده به مديريت و اشعار را فراموش نمود 77)‌ كه خود نياز به پژوهشي مستقل دارد. طنزنويسان از شعر بيشتر استفاده نمودند تا نثر و پيشوايي شعر طنز با سيداشرف‌الدين قزويني (گيلا‌ني) مدير روزنامه بود. 88)

شعر دوران مشروطه اگرچه در چارچوب دگرگوني درونمايه شعر فارسي بسيار موفق بود و توانست سنت‌هاي كهن را زير و رو نمايد اما از نظر دگرگوني در فرم و قالب چندان موفقيتي به دست نياورد. البته نبايد فراموش نمود كه شعر مشروطه در عرصه طنز، تجربه در بيان نمايشي 99)‌ و اولين تلا‌ش‌ها- اگرچه ناموفق- براي ارائه قالب‌هاي نو توانست دست به نوآوري‌هايي بزند كه زمينه‌ساز پيداش جريان‌هاي شعري بعدي شد. ‌

شعر مشروطه داراي ويژگي‌هايي است كه مي‌توان آنها را از وجوه مختلفي بررسي نمود. برخي از اين ويژگي‌ها عبارتند از قالب، زبان و شيوه بيان، درونمايه (مضمون)، منابع شعر مشروطه، پارسي سره‌نويسي، سادگي و رواني زبان و چند ويژگي ديگر كه هر يك نياز به پژوهشي مفصل و مستقل دارد. در نوشتار حاضر به دو ويژگي شعر مشروطه، يعني قالب و درونمايه - كه از مهم‌ترين و شايد هم مهم‌ترين ويژگي شعر مشروطه باشد- خواهيم پرداخت. ‌

قالب‌هاي شعر مشروطه

قالب‌هاي كهن شعر فارسي در شعر مشروطه دگرگون نشد و از بين نرفت و اشكال كلا‌سيك همچنان حفظ شد، ولي برخي قالب‌هاي خشك مانند قصيده از چشم افتاد و چندان تمايلي به استفاده از آن نبود اما در كنار و قالب‌هاي و از سوي سرايندگان مورد توجه بيشتري قرار گرفت. 100)

در اين ميان از قالب به شكل ماهرانه‌اي در بيان ابراز احساسات وطن‌دوستانه و ترويج روح ميهن دوستي استفاده مي‌شد و هم از ديگر قالب‌هاي مورد استفاده شعرا بود. اما به يكي از پرطرفدارترين قالب‌هاي شعري در دوران مشروطيت تبديل شد كه اين خود در عمل برداشتن‌گام‌هايي در مسير نوسازي شعر بود. سيداشرف‌الدين قزويني (گيلا‌ني) و محمدتقي بهار (ملك‌الشعرا) از اين قالب بسيار استفاده نمودند. 111)‌ افزون بر و از هم كه ريشه در ادبيات كهن فارسي داشت استفاده مي‌شد. 122)‌ فرم ديگري از اشعار كه در اين دوران انتشار يافت، شعرهايي بود كه برگرفته از ادبيات عاميانه و به فرم لا‌لا‌يي‌هايي بود كه مادران براي فرزندان خود مي‌خواندند. 133)‌ در اين زمينه لا‌هوتي اشعاري سروده است. ‌

اما به اعتقاد پاره‌اي از پژوهشگران، زنده‌ترين قالب شعري در اين دوران بود كه زبان ساده و انعطاف‌پذير از ويژگي‌هاي آن بود و از نمايندگان برجسته آن مي‌توان ايرج ميرزا را نام برد كه اساسا در تحول زبان شعر در آن دوران و ساده‌گويي نقش انكارناپذيري دارد. هم كه تا پيش از اين دوره چندان مورد توجه نبود و حتي از سوي نخبگان مورد تحقير و تمسخر واقع مي‌شد، به عنوان سبك شناخته‌شده‌اي در شعر مشروطه درآمد. 144)‌ از اين شيوه بيان در آثار هجايي و به‌ويژه در تعزل‌هاي وطني بيشتر استفاده مي‌شد. شاعران ضمن استفاده از اين شيوه، همه ويژگي‌هاي آن را به ويژه وزن كه بر پايه ملودي (آهنگ) شكل مي‌گرفت و تكرار پاره‌اي از ابيات پس از هر بند را رعايت مي‌كردند. 155)‌ عارف‌ قزويني از تصنيف‌سازان نامي اين دوره است. اگرچه بيشتر پژوهشگران بر اين باورند كه بيشتر قالب‌هاي مورد استفاده در شعر مشروطه همان قالب‌هاي موجود در شعر كلا‌سيك پارسي است، اما بايد توجه داشت كه تلا‌ش‌هايي هم در جهت تغيير و دستكاري قالب‌هاي كلا‌سيك صورت گرفت. اين تلا‌ش‌ها كه با نگاه به نمونه‌هاي غربي بود اگر همراه با موفقيت نبود اما زمينه‌ساز دگرگوني‌هاي آينده در شعر فارسي بود. ‌

درونمايه شعر مشروطه

اساسي‌ترين درونمايه شعر مشروطه را همان مفاهيم مشروطه‌خواهي با همه ويژگي‌هايي كه تاكنون شناخته‌شده تشكيل مي‌دهد و همان‌گونه كه پيش‌تر نيز اشاره شد وجه تقابل شعر اين دوره با شعر ادوار پيشين و به‌ويژه دوره بازگشت در همين است. درونمايه‌هاي شعر مشروطه را مي‌توان در چندين شاخه اصلي كه هر كدام از آنها زيرشاخه‌هايي هم دارد تقسيم نمود:‌

1- وطن: (ناسيوناليسم، مليت، پان‌اسلا‌ميسم (اتحاد اسلا‌مي)، شوونيسم، حق حاكميت مردم بر سرنوشت خويش)

2- آزادي: دموكراسي اجتماعي، آزادي بيان، قلم، گفتار و افكار،‌آزادي احزاب، برپا نمودن حكومت قانون، پارلمانتاريسم، استقلا‌ل سياسي و اجتماعي، مسائل مربوط به زنان و به رسميت شناختن پاره‌اي از حقوق اجتماعي آنان.

3- تمدن غربي:‌توجه به علم، دانش و صنعت غرب، انديشه‌ايجاد مدارس و دانشگاه‌ها به شيوه اروپايي، سوسياليسم و تكيه بر داشتن نهادهاي حكومتي همانند غرب.

4- انتقادهاي سياسي و اجتماعي: انتقاد از خودكامگي حاكم، انتقاد از بي‌عدالتي‌ها و نابرابري‌ها، انتقاد از بي‌توجهي‌به سرنوشت وطن و ... . 166)

به عبارت ديگر در اين اشعار مضامين مربوط به مبارزه با خودكامگي، دفاع از وطن، افشاي ماهيت استعمارگران و غارتگران، بي‌توجهي به سرنوشت و آينده وطن، انتقاد از سياست‌پيشگان وطن‌فروش، ترجيح منافع فردي بر منافع گروهي، ناديده گرفتن منافع ملي، زهد، ريا و جهل و خرافه‌پرستي جاي اصلي را اشغال نموه بود. 177)

به دليل اهميتي كه وطن در هر يك از ادوار تاريخي براي ايرانيان داشته و حال نيز نه‌تنها از آن كاسته نشده، بلكه بر آن افزوده گرديده است، در اينجا از ميان چهار شاخته اصلي درونمايه‌هاي شعر مشروطه كه برشمرديم، را برگزيديم تا ضمن آوردن نمونه‌هايي از شعرهاي برخي شعراي دوره مشروطه پيرامون اين مقوله، بازتاب كژرفتاري‌ها و بي‌مهري‌هاي بيگانگان و سرسپردگان داخلي نسبت به و حس وطن‌دوستي، دلبستگي به وطن‌و نگراني نسبت به آينده آن را در شعر آنان دريابيم. ‌

ابوالقاسم عارف قزويني، 1312-1259ش همدان: ‌

او يكي از نامدارترين شعراي دوران انقلا‌ب مشروطه است كه در اشعار خود با حس و حال و شور وطن‌پرستي زيادي كه داشت به خلق آثار ماندگاري دست زد، به‌ويژه در تصنيف كه به جهت آشنايي‌اش با موسيقي و به مدد صداي دلنشيني كه داشت توانست در اين عرصه دگرگوني ايجاد كند. عارف در زمينه تصنيف‌سازي در اين دوره از پيشگامان است. او خود درباره مفهوم در تصنيف‌هايش نوشته:

اندر وطن كسي كه ندارد وطن منم

آن‌كس كه هيچ‌كس نشود مثل من منم

اندر لحد كسي كه بدرد كفن به تن

از بهر آن وطن كه نشد آن من منم...

آن مرد با تعصب و غيرت كه زندگي

كرده است در فشار ز درد وطن منم188)

علي‌اكبر دهخدا،1334- 1258ش تهران:‌ اگرچه وجه نويسندگي و پژوهشگري علا‌مه دهخدا بر شخصيت فرهنگي او غالب است و از اين لحاظ او در ادبيات دوره مشروطه مقام ارجمندي دارد - به‌ويژه طنزهايش در ستون صوراسرافيل و مقالا‌ت انتقادي‌اش در همانجا - اما به هر صورت او شعر هم مي‌سروده و در اين عرصه دست به نوآوري‌هايي هم زده است. در اينجا اين شعر زيباي او را كه به زباني ساده و همه‌فهم درباره و سروده شده است با همديگر مي‌خوانيم:

هنوزم زخردي به خاطر در است

كه در لا‌نه ماكيان برده دست

به منقارم آن‌سان به سختي گزيد

كه اشكم، چو خون از رگ آن دم جهيد

پدر خنده بر گريه‌ام زد كه هان

وطن‌داري آموز از ماكيان211)

محمدتقي بهار (ملك‌الشعرا)، 1265ش مشهد - 1330 ش تهران ‌

او بدون ترديد نه‌تنها يكي از شعراي بزرگ دوره مشروطه، بلكه از بزرگ‌ترين گويندگان تاريخ ادب پارسي است. او در شعر فارسي به چنان جايگاه بالا‌يي دست يافت كه كمتر كسي از گويندگان هم‌روزگارش توانست بدان دست يابد. بهار نيز همانند ديگر شعراي دوره مشروطه همواره دل‌نگران مام بود. موضوع در اشعار او جاي وسيعي را از آن خود ساخته است. پاره‌اي ابيات از چند شعر او پيرامون را مي‌خوانيم:

مهرگان آمده و دشت و دمن در خطر است

مرغكان نوحه برآريد، چمن در خطر است ‌

چمن از غلغله زاغ و زغن در خطر است

سنبل و سوسن و ريحان و سمن در خطر است

بلبل شيفته خوب سخن در خطر است

اي وطن‌خواهان زنهار، وطن در خطر است

خانه‌ات يكسره ويرانه شد اي ايراني

مسكن لشكر بيگانه شد اي ايراني

عهد و پيمان تو ايفا نشد اي ايراني

عهد بشكستنت افسانه شد اي ايراني

عهد غيرت مشكن، عهدشكن در خطر است

اي وطن‌خواهان زنهار، وطن در خطر است222)

بهار بار ديگر به بهانه گسيل لشكريان روس به خراسان در سال 1289 ش اين قصيده شيوا را سروده است:

اي خطه ايران مهين، اي وطن من

اي گشته به مهر تو عجين جان و تن من

اي عاصمه دنيي آباد كه شد باز

آشفته كنارت چو دل پرحزن من...

تا هست كنار تو پر از لشكر دشمن

هرگز نشود خالي از دل محن من...

و امروز همي گويم با محنت بسيار

دردا و دريغا وطن من، وطن من233)

سيدمحمدرضا ميرزاده عشقي، 1272ش همدان - 1303ش تهران ‌

ميرزاده عشقي نيز يكي ديگر از چهره‌هاي تابناك شعر مشروطه است كه با جسارت و شهامتي بي‌نظير رودرروي خودكامگان، چپاول‌گران و زورمداران ايستاد. او در شعر خود به مخالفت آشكار با وطن‌فروشان، دشمنان ايران و استعمارگران پرداخت. سرانجام هم تاوان اين فاش‌گويي و شهامت خود را در دوران رضاخان با جان خويش پرداخت و در شكوفاترين سال‌هاي زندگي خود - 31 سالگي - ترور شد. او نيز درد و نابساماني و خرابي اوضاع آن را در دل داشت و اندوه ويراني دلش را به درد آورده بود. در اينجا ابياتي از عشقي درباره ايران) را كه از منظومه او كه در حقيقت نخستين نمايشنامه منظوم و به عبارت ديگر اولين اپرايي است كه به زبان پارسي سروده شده مي‌خوانيم:

زدلم دست بداريد كه خون مي‌ريزد

قطره‌قطره، دلم از ديده برون مي‌ريزد

كنم ار درد دل از تربت اهخامنشي

از لحد بر سر آن سلسله خون مي‌ريزد

آبروي و شرف و عزت ايران قديم

نكبت و ذلت ايران كنون مي‌ريزد244)

و باز در جاي ديگري پيرامون سروده:

خاكم به سر، زغصه به سر، خاك اگر كنم

خاك وطن كه رفت، چه خاكي به سر كنم؟

آوخ كلا‌ه نيست وطن تا كه از سرم

برداشتند، فكر كلا‌هي دگر كنم...

معشوق عشقي اي وطن، اي عشق پاك

اي آنكه ذكر عشق تو شام و سحر كنم255)

سيداشرف‌الدين گيلا‌ني، 1249ش قزوين - 1312ش تهران

بدون شك و ترديد سيداشرف‌الدين، يكي از چهره‌هاي برجسته شعر مشروطه و به گفته آرين‌پور 266)‌ نفيسي، اجر او در آزادي ايران را كمتر از اجر ستارخان، پهلوان بزرگ نمي‌داند.277)‌

اين مي‌رساند كه شعر او و روزنامه‌اش نقش بزرگي در بيداري مردم در آن دوران داشته است. اشعار او به زباني ساده و عامه‌پسند بود. سيداشرف‌الدين از پشتيبانان راستين مردم زحمتكش بود و بسياري از اشعار او بازتاب رنج، فقر، گرسنگي و دردهاي همين قشر بود.

اشرف‌الدين هم مانند ديگر شاعران اين دوره، غم را در دل داشت و همواره چشم به آينده و سرنوشت آن داشت و دلش در سوداي بهروزي مي‌تپيد. ‌

او در يكي از اشعارش درباره وطن سروده:

اي غرقه در هزار غم و ابتلا‌ وطن

اي در دهان گرگ اجل مبتلا‌ وطن

اي يوسف عزيز ديار بلا‌ وطن

قربانيان تو همه گلگون قبا وطن

بي‌كس وطن غريب وطن بي‌نوا وطن

اي جنت معارف ويران شدي چرا

از رخت علم يكسره عريان شدي چرا

در آتش جهالت بريان شدي چرا

اي بي‌معين و مونس بي‌اقربا وطن

بي‌كس وطن غريب وطن بي‌نوا وطن288)

و در شعري ديگر در بيتي به و چنين اشاره كرده است:

خائنين خاك وطن بفروختند

تا كه مشتي اسكناس اندوختند299)

درباره تلقي اين شعر از مفهوم تفاوت‌هايي وجود دارد كه فرصت پرداختن به آن را در اينجا نداريم و همين‌قدر يادآور مي‌شوم كه انديشه و عشق و علا‌قه به ايران به‌عنوان وطن تاريخي، جوهر مشترك انديشه همه آنان بوده است.

اين نمونه‌ها مشتي از خروار است. پيرامون اشعار بسيار ديگري از كساني همچون ايرج ميرزا، لا‌هوتي، فرخي و ديگران وجود دارد كه پرداختن به آنها فرصت ديگري را مي‌طلبد.

پي‌نوشت‌ها:

1-‌تورج اتابكي: مجله گفت‌وگو، شماره 51، خرداد 1387، ص3.

2-‌سرور سرودي: ، انقلا‌ب مشروطيت، از سري مقالا‌ت دانشنامه ايرانيكا، زير نظر احسان يارشاطر، ترجمه پيمان متين، تهران 1383، ص164.

3-‌ماشاءالله آجوداني: يا مرگ يا تجدد، دفتري در شعر و ادب مشروطه، چاپ دوم 1383، صص 54-53.

4-‌باقر مومني: ايران در آستانه انقلا‌ب مشروطيت و ادبيات مشروطه، چاپ پنجم، 135772537)، صص119 و 120.

5-‌سكينه برنجيان: ادبيات آذري و فارسي در آذربايجان ايران در سده بيستم، ترجمه اسماعيل فقيه، تهران 1385، ص63.

6-‌يكي از آخرين منابعي كه به زبان فارسي ترجمه شده و به اين موضوع اشاره نموده، همين كتاب خانم سكينه برنجيان است. علا‌قه‌مندان جهت آگاهي بيشتر مي‌توانند به صص 90-80 همين كتاب مراجعه نمايند.

7-‌يحيي آرين‌پور: از صبا تا نما (تاريخ 150 سال ادب فارسي) جلد دوم، چاپ چهارم 1372، ص39.

8-‌محمدرضا شفيعي كدكني: زمينه اجتماعي شعر فارسي، تهران 1386، ص31.

9-‌سرودي: پيشين، ص 165.

10-‌گ.گ.گامين: عارف شاعر مردم، ترجمه غلا‌محسين متين، تهران 135772537)، ص31.

11-‌برنجيان: پيشين، ص66.

12-‌گ.گ.گامين: پيشين، ص32.

13-‌سرودي: پيشين، ص166.

14-‌گ.گ. گامين، همانجا.

15-‌چهار شاخه اصلي اين تقسيم‌بندي و شاخه‌هاي فرعي آن - البته با افزوده‌هايي - توسط ماشاءالله آجوداني انجام گرفته است. نك: آجوداني، پيشين، ص210. اما اين يك تقسيم‌بندي نهايي و مورد پذيرش همگان نيست و مي‌توان موارد ديگري را بر آن افزود.

16-‌گ.گ. گامين، پيشين، ص31.

17-‌ابوالقاسم عارف قزويني: كليات ديوان، به اهتمام عبدالرحمن سيف آزاد، چاپ هشتم، 1358، صص 336-334.

18-‌علي‌اكبر دهخدا: ديوان، به كوشش سيدمحمد دبير سياقي، تهران 1360، ص125.

19-‌محمدتقي بهار: ديوان اشعار، جلد اول، به كوشش چهرزاد بهار، تهران 1380، صص228.

20-‌همان: صص 238-237.

21-‌ميرزاده عشقي: كليات، به كوشش علي‌اكبر مشيرسليمي، تهران 1344، ص233.

22-‌همان، ص 377.

23-‌آرين‌پور: پيشين، ص61.

24-‌سيداشرف‌الدين گيلا‌ني: ديوان، تهران 1370، ص13 مقدمه. اين مقدمه همان مقاله‌اي است كه در مجله شماره 3531 شهريور 1334، به قلم سعيد نفيسي چاپ شده است كه در اين چاپ به‌عنوان مقدمه از آن استفاده شده است.

25-‌همان، ص 57.

26-‌همان، ص 63.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 دوشنبه 14 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن