واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: جنگلهاي شمال ايران اغلب از گونههاي پهنبرگ تشكيل شده است كه حساسيت كمتري در مقايسه با سوزنيبرگان در مقابل آتشسوزي دارند زيرا رزين و صمغ موجود در سوزني برگان، شدت آتش را بيشتر ميكند. از اين نظر خطر آتشسوزي در شمال ايران به اندازهاي كه در جنگلهاي سوزنيبرگ غرب فرانسه يا آمريكا يا منطقه مديترانه روي ميدهد، نيست. اما به دليل كمبود سطح جنگل در ايران و اينكه جنگلهاي شمال، تنها جنگل انبوه كشور محسوب ميشود، خطر آتشسوزي در اين جنگلها را بايد جدي گرفت و اين امر بويژه بر اثر تغييرات آب و هوايي از جمله خشكي و گرماي كمسابقه كه امسال رخ داده است اهميت زيادي مييابد. در سال 88 در كل شمال كشور شامل سه استان گلستان ، مازندران و گيلان حدود 315 هكتار از جنگلها براثر حريق ازبين رفت درحالي كه فقط در آخرين آتشسوزي بزرگ جنگلهاي شمال كه از اواخر آبان تا اواخر آذر ماه امسال در استان گلستان ادامه داشت، حدود 700 هكتار از جنگلهاي اين منطقه نابود شد. آتشسوزيهاي پياپي در مناطق مختلف جنگلهاي شمال، امسال به گونهاي است كه هنوز آتشي خاموش نشده، حريق ديگري رخ ميدهد و مسوولان منابع طبيعي سه استان شمالي بشدت درگير اطفاي آتشهاي متعدد و بيسابقه شدهاند. علت بسياري از اين حريقها معلوم نميشود، ممكن است دامدار يا شكارچي يا گردشگري كه براي پخت غذا آتش روشن كرده است، آن را به طور كامل خاموش نكند و براثر وزش باد و خشكي برگها و خرده چوبهاي كف جنگل، آتش گسترده رخ دهد. البته معدودي از آتش سوزي ها نيز به عمد و با هدف تصرف زمين يا انتقامگيري از ادارات منابع طبيعي صورت ميگيرد. تاثير واضح آتش بر درختان و گياهان كف جنگل است، ولي حريق، آثار مخرب زيادي هم بر خاك جنگل دارد و چون حيات درختان وابسته به خاك است، از بين رفتن خصوصيات لازم خاك باعث بروز اخلال در رويش گياهان جنگل ميشود. توفيق احمدي استاديار دانشگاه آزاد اسلامي واحد چالوس، به ايرنا ميگويد : مهمترين تاثير آتش بر خاك جنگل، نابودي ميكروارگانيسمهاي خاك است. وي در گفت و گو با ايرنا افزود: خاكستري كه بعد از سوختن بر جا ميماند منافذ خاك را پر ميكند و نفوذپذيري آن كم ميشود و چون خاك لاشبرگ ندارد، آب روان ميگردد و فرسايش شديد ميشود. احمدي ادامه داد: بعد از حريق، درصد مواد آلي خاك كاهش مييابد و كربن و نيتروژن متصاعد ميشود و درجه حاصلخيزي خاك به خصوص كربن و نيتروژن و گوگرد كم ميشود. وي خاطرنشان كرد: ميكروارگانيسمها و تثبيت كنندگان نيتروژن و بعضي از قارچها كه فسفر را از حالت آلي به حالت معدني و قابل جذب در ميآورند از بين ميروند. وي يادآور شد: نابودي برخي از موجودات كه با ريشه درخت توسكا همزيستي دارند و همچنين از بين رفتن كرمهاي خاكي و مورچهها و موريانهها كه در تجزيه لاشبرگها موثرند از ديگر پيامدهاي آتش سوزي در جنگل است. عضو هيات علمي دانشگاه آزاد چالوس درباره تاثير آتش بر ساختمان خاك جنگل گفت : ترشحات ميكروارگانيسمها از مهمترين عوامل اتصال ذرات خاك است و نابودي اين موجودات، ساختمان خاك را از بين ميبرد و بافت خاك را سنگين و نفوذ آب و هوا را كم ميكند. احمدي تاكيد كرد: مواد دفعي كرم خاكي در حاصلخيزي خاك بسيار موثر است و امروزه استفاده از كودهاي با منشا كرم خاكي رواج زيادي دارد و غذاي كرمهاي خاكي هم نوعي باكتري قارچ مانند به نام اَكتينوميسِت است كه در حريق جنگل نابود ميشود. وي با بيان اينكه عمق تاثير آتش در خاك، دست كم 50 سانتيمتر است، بيان داشت: بتدريج و با اضافه شدن ميكروارگانيسمها، خاك ترميم ميشود و بر اثر گذشت زمان قابليت رويش دوباره مييابد. كارشناسان ميگويند: درختان زنده و سرپا به آن سادگي كه خيليها تصور ميكنند آتش نميگيرند و در اكثر آتشسوزيها، درختان نميسوزند، ولي اين به معناي آن نيست كه خسارتي به بار نميآيد، اگر بافت زاياي درخت در معرض گرمايي حدود 65 تا 69 درجه سانتيگراد قرار گيرد، ميميرد و اگر آسيبديدگي بافت زايا به صورت نوار حلقوي باشد و محيط درخت را در بر بگيرد، درخت حالت كَتزدگي پيدا ميكند و ميخشكد. وي گفت: براي آنكه درختي با پوستِ نازك بميرد لازم نيست سراسر پوست يا قسمت بيشتر آن بسوزد بلكه حرارتي كه سطح خارجي پوست ساقه را داغ ميكند براي كشتن درخت كافي است. قائم مقام دفتر حفاظت و حمايت سازمان جنگلها مراتع و آبخيزداري كشور ميگويد: يكي از دلايل طولاني شدن اطفاي حريق جنگلهاي شمال، كمبود تجهيزات جديد است. محمد عيسي سام دليري در گفت و گو با ايرنا افزود: بهروز نبودن امكانات و تجهيزات اطفاي حريق و وجود معضلات اقتصادي و اجتماعي و كساني كه به هر دليل از ادارات منابع طبيعي ناراضياند از ديگر عوامل آتش سوزي در جنگلها محسوب ميشود. سام دليري درباره ديگر علتهاي طولاني شدن برخي از اطفاي حريقها، اضافه كرد : دير كشف شدن آتش و دير رسيدن ماموران به محل به علت طولاني بودن مسير يا سختگذر بودن آن و همچنين خشكي هوا از مهمترين علل اين امر است. وي ادامه داد: براي اطفاي حريق، اغلب از وسايل سنتي نظير بيل و كلنگ استفاده ميشود كه با توجه به كوهستاني بودن جنگلهاي شمال، رسيدن به كانون آتش، بهسادگي ميسر نيست. وي درباره ميزان خسارت ناشي از آتشسوزي، اظهار ميدارد: در سال 88 در جنگلهاي شمال 181 فقره حريق رخ داد كه باعث نابودي 315 هكتار جنگل و 82 هكتار مرتع شد. قايم مقام دفتر حفاظت و حمايت سازمان جنگلها، بيشترين تعداد حريق را در استان گيلان به ميزان 84 مورد و كمترين آن را در حوزه نوشهر (غرب مازندران) به تعداد 10 مورد ذكر كرد. وي يادآورشد: دامداران، شكارچيان، رهگذران، گردشگران، كشاورزان حاشيه جنگل، و سودجوياني كه با هدف تصرف جنگل و مرتع، اين مناطق را آتش ميزنند، مهمترين عوامل وقوع آتشسوزي محسوب ميشوند. سام دليري خواستار تامين و تخصيص اعتبار كافي براي بكارگيري نيروهاي فصلي بومي براي شناسايي و پيشگيري از حريق در مناطق بحراني شد و گفت : اگر اين نيروهاي گشت و مراقبت به صورت شبانهروزي در جنگلها و مراتع حضور داشته باشند، حريق در كوتاهترين زمان شناسايي و اطفا ميشود. وي پيشنهاد كرد مراكز ذخيره آب يا استقرار تانكر آب در مناطق بحراني حريق در جنگلها و مراتع شمال ايجاد شود تا در هنگام آتشسوزي، با استفاده از شيلنگ و نيروي گرانش، آب به نقطه حريق منتقل شود. قايم مقام دفتر حفاظت و حمايت سازمان جنگلها خواستار شد تا خودروهاي كمك دندهدار سبك، به تانكر آب و پمپ و شيلنگ مجهز شوند تا در جوار جادههاي جنگلي بتوان از آنها استفاده كرد. صاحبنظران ميگويند: آتشسوزي جنگل به طور مستقيم يا غير مستقيم در نابودي بسياري از پرندگان و ماهيها و ديگر جانوران جنگلي موثر است. زيرا بر اثر آتشسوزي تعداد زيادي از حيوانات جنگلي ميسوزند و چون علوفه و ديگر مواد مغذي آنان نيز نابود ميشود، به طور غير مستقيم نيز از آتش آسيب ميبينند. همچنين بر اثر آتشسوزيهايي كه در فصل بهار رخ ميدهد ممكن است به زادآوري جانوران شكاري لطماتي وارد شود اما بايد توجه شود كه ممكن است آتش موجب باز و تُنُك شدن جنگل و بيشتر رسيدن نور به كف جنگل شود كه خود به توسعه و رويش علوفه كمك ميكند. عباس تقيپور گُلسفيدي رييس اداره منابع طبيعي و آبخيزداري شهرستان عباس آباد درباره تجهيزات اطفاي حريق در حوزه كاري خود، به ايرنا گفت: امكانات ما براي اطفاي حريق شامل آبپاش موتوري كولهاي و بيل و شنكش و همچنين اره موتوري است. وي افزود : اين تجهيزات اغلب در اداره مركزي وجود دارد و در واحدهاي تابعه، امكانات خاصي نداريم اما در عين حال در آتشسوزيهاي رخ داده، كافي بوده است. تقيپور درباره راههاي كشف حريق، خاطرنشان كرد: اولين كسي كه متوجه آتشسوزي در جنگل شود به ما خبر ميدهد كه ممكن است قرقبان و جنگلبان خودمان باشد ولي در اغلب موارد، مردم محلي نخستين كساني هستند كه گزارش ميدهند. رييس اداره منابع طبيعي و آبخيزداري شهرستان عباس آباد تاكيد كرد: بيشتر آتشسوزيها در فصل پاييز رخ ميدهد زيرا از يك طرف برگ درختان خشك ميشود و از طرف ديگر وزش باد هم زياد است. وي با بيان اينكه در اداره هميشه يك نفر كشيك شب حضور دارد، ميگويد: از لحظه اعلام حريق، عمليات ما شروع ميشود ولي با توجه به مكان آتش، نميتوان گفت چقدر طول ميكشد تا به كانون حريق برسيم. به گفته جنگلشناسان، اغلبِ آتشسوزيهاي جنگلهاي شمال از نوع سطحي است. منظور از آتشسوزي سطحي آن است كه پوشش مرده و تَراشه و خرده چوب و رُستنيهاي كوچك اعم از گياهان علفي يا نهالهاي جنگلي آتش ميگيرد و ميسوزد. در اينگونه آتش سوزي، بُن يا قسمت پاييني تنه درخت بر اثر گرما و شعله آتش آسيب ميبيند به نحوي كه گاهي خسارت ناشي از گرماي شديد به خشكيدن درخت منجر ميشود. شمال ايران داراي 9/1 ميليون هكتار جنگل و 7/1 ميليون هكتار مرتع است.ك/4 1234/621/506
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1576]