تحليل سياسي هفته

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: تحليل سياسي هفته
بسم الله الرحمن الرحيم
روزهاي پرفيض و بركت رجب از نيمه گذشت و مبعث عصاره خلقت و تجلي اعظم حضرت ختمي مرتبت محمدمصطفي (ص ) در پيش رو قرار مي گيرد وجود شريفي كه واسطه فيض خداوند فياض و مظهر اسماي حسناي الهي است . بايد اين روزها با همه وجود به استقبال « رحمت للعالمين » رفت و با تمام هستي آئين او را شناخت و آنرا براي سعادت بشريت به ديگران معرفي كرد.
جمهوري اسلامي ايران در اين هفته وارد يكي ديگر از مراحل مذاكرات هسته اي خود با غرب شد. آنچه كه اين مرحله از گفتگوها را با مذاكرات پيشين متمايز مي ساخت حضور نماينده آمريكا در تركيب گروه 1 +5 بود . برخي مقامات آمريكايي معتقدند حضور « نيكلاس برنز » معاون رايس در اين مذاكرات باعث خواهد شد آمريكا ساده تر بتواند شركاي خود در مذاكرات را متقاعد سازد تا در صورت عدم قبول فرمول « تعليق براي تعليق » از سوي ايران اقدامات شديدتري را تحت عنوان تصميم جامعه بين المللي به اجرا گذارد. همانگونه كه مقامات آمريكايي اذعان داشته اند آنها با حضور فيزيكي در نشست ژنو علاوه بر مديريت قبلي خود از راه دور به دنبال تحقق سريع خواسته هاي غيرقانوني و سلطه طلبانه هستند و سعي دارند مسير مذاكره را با گزينه اي كردن و اجراي نمايش تعليق « آري » يا « نه » به بن بست بكشانند.
گرچه هنوز زود است كه درباره نتايج اجلاس ژنو قضاوت شود ولي اصرار لجاجت آميز آمريكا بر پذيرش تعليق از سوي ايران نشان مي دهد كه در اين دور از مذاكرات صرفا طرح تنگ كردن زاويه تصميم گيري بر ايران دنبال مي شود. از اين رو هيات ايراني بايد با هوشياري و ذكاوت لازم در مذاكرات بعدي حضور يافته و ضمن اطلاع رساني شفاف به مردم حافظ حقوق مسلم ملت ايران باشد.
در اين ميان اين روزها اخبار متنوعي نيز درباره نقش آفريني تركيه و سوريه براي ميانجيگري هسته اي ميان ايران و 1 +5 در سطح محافل سياسي و رسانه اي مطرح مي شود كه البته وزراي خارجه آنكارا و دمشق آنرا تاييد كرده اند. به گفته وزيرخارجه تركيه كه تحرك بيشتري در اين زمينه به خود گرفته اين كشور قصد دارد نقش ميانجي را براي حل مشكل بي اعتمادي بين ايران و 1 +5 ايفا كند . به هرحال اين تلاش ها صرفنظر از اهداف ويژه اي كه ممكن است دنبال نمايد نبايد از تثبيت حق مسلم هسته اي ايران غافل شود.
هفته اي كه گذشت در مسائل خارجي نيز شاهد تحولات مهمي بوديم . پيروزي حزب الله در وادار ساختن صهيونيستها به آزادي اسرا و استرداد پيكر شهداي ضد صهيونيستي بازتاب گسترده اي در صحنه جهان پيدا كرد و بار ديگر بر نقش موثر و جايگاه برجسته جنبش حزب الله در معادلات سياسي بين المللي تاكيد گذاشت . مراسم پرشكوه بازگشت پنج اسير لبناني و پيكر 198 شهيد قهرمان مبارزات ضد صهيونيستي به همان اندازه كه براي لبناني ها فلسطيني ها و تمامي مسلمانان شادي آور و به منزله جشني بزرگ بود براي صهيونيستها واقعه اي ذلت بار و تلخ محسوب مي شد چنانكه « عامي يعالون » مدير داخلي رژيم صهيونيستي تن دادن اين رژيم به تبادل اسرا را « روز غم براي تمام اسرائيل » عنوان كرد و رسانه هاي خبري اين رژيم نيز با ابراز خشم به رهبران اسرائيل تبادل اسرا را بزرگترين پيروزي براي حزب الله و فاحش ترين شكست براي رژيم صهيونيستي خواندند. اين رسانه ها تاكيد كردند تاريخ نام سيد حسن نصرالله را به عنوان اولين رهبر عرب كه با رژيم صهيونيستي جنگيد و آنرا شكست داد ثبت خواهد كرد چرا كه نه دولت هاي عرب نه سازمان ملل و نه صليب سرخ تا به امروز نتوانسته بود اسرائيل را وادار به آزادسازي حتي يك اسير نمايد.
سردمداران صهيونيست نيز نتوانستند خشم خود را از اقتدار و پيروزي حزب الله در آزادسازي اسرا پنهان كنند و كينه خود را با اعلام اينكه نصرالله را ترور خواهند كرد بروز دادند. پر واضح است اين تهديد نيز توخالي و صرفا براي تقويت روحيه پژمرده اسرائيلي ها عنوان مي شود چرا كه قطعا اگر صهيونيستها توان ترور نصرالله را داشتند لحظه اي در آن درنگ نمي كردند. واقعيت اين است كه صهيونيستها حزب الله لبنان و در راس آن نصرالله را امروزه دشمن شماره يك خود مي دانند چرا كه مقاومت اسلامي لبنان و سياست هاي مدبرانه سيدحسن نصرالله به واقع كلمه اسطوره شكست ناپذيري اسرائيل را درهم شكسته و نشانه هاي اضمحلال اين رژيم جعلي را بيش از هر زمان ديگر آشكارتر ساخته است . عصبانيت و نگراني رژيم صهيونيستي و حاميان بين المللي آن رژيم به اين علت است كه حزب الله پوشالي بودن ساختار اين رژيم را برملا كرد و اثبات نمود هيولايي كه قدرتهاي استكباري و در راس آنها آمريكا از اسرائيل براي ملتهاي منطقه و جهان تجسم كرده بودند ببر كاغذي بيش نيست . در ماجراي آزادي اسرا بعد ديگري از شكست و ناتواني رژيم صهيونيستي آشكار شد و آن ضعف اطلاعاتي اين رژيم بود. صهيونيستها در طول دو سالي كه از زمان اسارت دو نظامي آنها مي گذشت با وجود خبرچين هاي متعدد خود نه تنها نتوانستند هيچگونه اطلاعي از محل اختفا و نگهداري سربازان اسرائيلي به دست آورند بلكه حتي تا آخرين روز از مرگ سربازان اسرائيلي آگاهي داشته . نكته قابل تامل ديگر آنكه با وجود نقش بدون انكار حزب الله در آزادي اسرا اين جنبش انحصار طلبي نكرد و سخاوتمندانه همه لبناني ها در جشن آزادي اسرا شريك دانست .
موضوع مهم ديگري كه اين هفته نظر محافل سياسي و خبري را جلب كرد افزايش تنش ميان پاكستان و آمريكا بر سر موضوع حمله واشنگتن به خاك پاكستان به بهانه سركوب القاعده و طالبان بود. آمريكايي ها از چندي قبل به صراحت اعلام كرده اند ممكن است براي حمله به قرارگاههاي فرماندهي طالبان و القاعده كه آمريكايي ها مدعي اند در مناطق شمالي پاكستان است به اين مناطق حمله نظامي بكنند. در واكنش به اين اظهارات مقامات دولت پاكستان اعلام كردند اجازه اينگونه عمليات را به واشنگتن نخواهند داد. آمريكايي ها پيشتر و در زمان دولت پرويز مشرف در مناطق قبايلي پاكستاني حمله كردند ولي دولت جديد پاكستان با اينگونه عمليات قاطعانه به مخالفت برخاسته است .
به نظر مي رسد دولت جديد در اين زمينه رويكرد تازه اي را در پيش گرفته و در سياست همكاري بدون چون و چرا كه مشرف با آمريكا در زمينه به اصطلاح مبارزه با تروريسم در پيش گرفته بود تجديدنظر كرده است . دولت جديد اعلام كرده است در قضيه برخورد با گروههاي افراطي مذهبي مناطق شمالي و شمال غربي اين كشور قصد ندارد صرفا به راهكار سركوب نظامي كه مورد نظر آمريكاست متوسل شود بلكه براي اين معضل آميخته اي از ابتكارهاي جديد از جمله مذاكره با رهبران گروههاي افراطي و رفع محروميت هاي اقتصادي را مدنظر دارد. طبعا اين موضع گيري باب ميل كاخ سفيد نمي باشد و موجب شده است كه واشنگتن حتي به طور مستقيم و غيرمستقيم دولت پاكستان را به همدستي با القاعده و طالبان متهم سازد. تنش ميان پاكستان و آمريكا با در نظر گرفتن اوج گيري حملات بر ضداشغالگران غربي در افغانستان طي روزهاي اخير و وخيم تر شدن موقعيت نظاميان ناتو در افغانستان احتمالا روزهاي آينده شدت خواهد گرفت .
رخداد مهم ديگر هفته دستگيري « رادوان كارادزيچ » سركرده صربهاي بوسني و يكي از مسئولان اصلي نسل كشي مسلمانان بوسني در جنگ هاي داخلي اوايل دهه 1370 بود . كارادزيچ كه به « صدام بالكان » و « قصاب بالكان » نيز شهرت يافته است در سالهاي بين 1371 تا 1374 با پشت گرمي ارتش به ارث مانده از يوگسلاوي حمايت دولتمردان بلگراد پشتيباني روسها و همدستي چند تن ديگر از ملي گرايان افراطي صرب بوسني از جمله « راتكو ملاديچ » قتل عامي در بوسني به راه انداخت كه روي اسلاف خونخوار غربي خود از جمله اسكندر مغول و هيتلر و ديگر جنايتكاران تاريخ را سفيد كرد. افراد زيردست كارادزيچ در سايه سكوت جهت دار دولتهاي اروپايي و بي تفاوتي مجامع بين المللي هر آنچه خواستند بر سر قشر مسلمان بوسني كه دسترسي به هيچ ملجا و پناهگاهي نداشتند آوردند زنان مسلمان را ددمنشانه مورد تعدي قرار دادند جوانان و مردان را دسته دسته به قتل رساندند و منازل مسلمانان را با خاك يكسان كردند و در يك كلمه نسل كشي مسلمانان را در بالكان به اجرا گذاشتند. سكوت قدرتهاي غربي در قبال اين جنايت عظيم عامل تشويق جنايتكاران در تداوم جناياتشان بود. البته اين قدرتها دل خوشي از صربها نداشتند زير صربها به طور سنتي متحد شوروي سابق و روسها بودند ولي به دو دليل تا مدتها از مداخله براي توقف جنايات صربها خودداري مي كردند نخست اينكه به زعم خودشان اروپا را از وجود مسلمانان اروپايي پاكسازي كنند دوم اينكه در مقطع مقتضي وارد عمل شده و خود را به عنوان ناجي جلوه دهند كه همانگونه نيز شد.
همانگونه كه انتظار مي رفت دستگيري كارادزيچ توسط مقامات دولت غربگراي صربستان موجب خوشحالي و شادماني مردم مسلمان و داغ ديده بوسني شد ولي در مقابل ملي گرايان در بلگراد از اين مسئله خشمگين شده و حتي تظاهراتي براي آزادي كارادزيچ به راه انداختند . اين ملي گرايان دولت فعلي صربستان را دست نشانده آمريكا خطاب كردند . كارادزيچ مدت 13 سال خود را زيركانه مخفي كرده بود و اخيرا پنج سال بود كه با تغيير ظاهر و چهره دريك مطب به حرفه پزشكي مشغول بود. وي حتي در با اسم مستعار چندين مقاله در يكي از روزنامه هاي بلگراد به چاپ رسانده بود. قرار است كارادزيچ در دادگاه لاهه مورد محاكمه قرار گيرد.
از ديگر موضوعات مهم هفته تحولات عراق و به ويژه موضع گيري هاي تازه در قبال توافقنامه امنيتي آمريكا و عراق بود. چندي پيش نوري مالكي نخست وزير عراق اعلام كرد مذاكرات درباره امضاي توافقنامه امنيتي دراز مدت با آمريكا به بن بست رسيده و چند روز پس از آن يكي از مشاوران مالكي اعلام كرد اين توافقنامه ديگر از دستور كار دولت عراق خارج شده است . اين همان چيزي بود كه موافق خواست رهبران مذهبي و اكثريت مردم اين كشور بود. بااينحال جناح كرد در درون دولت ائتلافي عراق كه از ابتدا مناسبات تنگاتنگي با واشنگتن داشته و از متحدين بسيار نزديك منطقه اي آمريكا به شمار مي رود و از برقرار كرده و از هرگونه همكاري با آمريكا ابايي ندارد عملا در مقابل خواست دولت و قاطبه ملت عراق موضع گيري مي كند در تلاش است تا به هر نحو ممكن موافقتنامه طولاني مدت امنيتي ـ نظامي با آمريكا را كه عمده رهبران مذهبي و سياسي عراق آن را خفت بار و خطرناك خوانده اند به امضا برساند. مقامات كرد دولت عراق هر چند وقت يكبار با ذكر اينكه اين موافقنامه بايد براي دفاع از منافع عرقي ها! به امضا برسد دودستگي در دولت ائتلافي ايجاد كرده است . اين جناح آنچنانكه ثابت كرده است براي نشان دادن خوش خدمتي به كاخ سفيد حاضر است در مقابل خواست اكثريت مردم عراق و رهبران جامعه اين كشور بايستد و امضاي خود را پاي توافقنامه ننگين با آمريكا كه حضور استعماري طولاني مدت واشنگتن را در عراق تضمين مي كند بگذارد. در اين شرايط حساس ضرورت دارد كشورهاي منطقه نيز با تشديد مخالفت ها طرح استعماري آمريكا در عراق را ناكام گذارند.
چهارشنبه 2 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]