تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هيچ شفيعى براى زن نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضايت شوهرش نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826530830




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وقتي «چارخونه» مي‌سازيم دقيقا چي مي‌سازيم؟!


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: وقتي «چارخونه» مي‌سازيم دقيقا چي مي‌سازيم؟!   1ـ منه در بغل آش آلوچه را / به مطبخ ميفكن ره كوچه را / ز تنبان زنبور و تن‌پوش ببر / قفس مي‌توان ساخت اما به صبر اين دو بيت بخشي از يك مثنوي است كه يادم نيست كداميك از شعرا ـ كه البته اسم و رسمي هم داشته ـ سروده. در واقع، اين‌طور كه حكايت مي‌كنند اين مثنوي حاصل يك شرط‌بندي بين شاعر و كسي‌ ديگر بوده و شاعر در اين شرط، قبول كرده كه شعري بگويد كه حتي از يك بيت آن هم معناي درست و درماني نشود بيرون كشيد. خب... اين قبيل كارها براي يك شرط‌بندي و شيرين‌كاري و تغيير ذائقه بد نيست، يك شلنگ تخته فني ادبياتي است كه مي‌‌شود گاهي به عنوان زنگ تفريح به آن نگاه كرد. ولي اگر شعري در اين مايه‌ها قرار باشد هر شب به اسم تيتراژ يك سريال براي ميليون ميليون آدم پخش شود، اصلا نه خنده‌دار است، نه زنگ تفريح؛ يك سوهان اعصاب مفصل است. به‌خصوص كه موسيقي همراهي‌كننده شعر هم با قواعدي شبيه قواعد همان شعر شكل گرفته باشد. ما هر شب، «چارخونه» را با اين وضع و مقدمه افسرده‌كننده به اسم «طنز» آغاز مي‌كنيم. 2ـ از وقتي شبانه‌هاي طنز باب شد، اعتراض‌هايي به گوش رسيد با اين مضمون كه: «اين مجموعه‌ها اخلاقيات را لوث مي‌كنند» و جواب‌هايي داده شد با اين مضمون كه «90 شب كه هزار شب نمي‌شه!» و يا اينكه «نبايد با خودمان و مردممان رودربايستي كنيم و بايد ضعف‌هاي اخلاقي‌مان را پيش‌ چشم هم بياوريم و به آن بخنديم تا مضمحل شوند» آدم مي‌تواند اين توجيه را يك جوري به خودش بقبولاند و حتي اگر قانع نشد، خود را به بي‌خيالي بزند. ولي انصافا دعواي زن و شوهري كه هر چيزي را بهانه مي‌كنند تا صدايشان را براي همه بلند كنند و بد و بيراه به هم بگويند و اتفاقا سر مسائل خيلي جدي هم جر و بحث مي‌كنند، چقدر تماشايي است؟ توقع مي‌رود به چه چيز اين ماجراها بخنديم؟ اساسا چند درصد بينندگان «چارخونه» اين‌طور زيرآب همديگر را مي‌زنند؟ پدر زيرآب داماد را مي‌زند و داماد، پدرزن را سنگ‌روي يخ مي‌كند. نمي‌خواهم بگويم همه ما منزه هستيم، توي اتوپيا هم زندگي نمي‌كنيم ولي آويختن به چنين سوژه‌اي كه عموميت ندارد، به روش هجويه‌هاي بازاري خنده‌دار هم نيست و تكدر خاطر هم مي‌آورد، بعيد مي‌دانم به ذائقه مخاطبان ساعت 10:30 شب شبكه سوم خوش بيايد.3 ـ حتما تا به حال «كمدي سياه» به گوشتان خورده است، در عالم سينما خيلي معمول است كه كمدي‌هاي سياه ساخته شوند، فيلم‌هايي كه روان بيننده را مي‌چلاند و مي‌فشرد و او را ضربت خورده از سالن بيرون مي‌‌فرستد، گلايه‌اي هم نيست، بيننده سينما تا حدودي مختار به انتخاب است، ضمن اينكه بسياري آثار اين‌گونه در پس اين در هم ريختن مخاطب، هدفي را دنبال مي‌كنند. بيشتر مي‌خواهند چيزي درون مخاطب، در ذهنش، در قلبش تكان بخورد، به درد بيايد و تغييراتي آغاز شود، آن هم با فشاري هدفمند به مدت يكي، دو ساعت. ولي اگر قرار باشد هر شب تابستان را با مشتي نقش?هاي پشت‌ هم انداز، ضعيف و پرحمق سر كنيم كه همديگر را ضايع مي‌كنند و دائم انتظار بكشيم كه از پس اين همه اتفاق، تركيب خنده‌داري حاصل شود و چشمان به اين انتظار، سياه شود، بعد از 90 شب، يك روحيه جمعي خسته به مردم سرزمينمان هديه داده‌ايم. آن هم نه مجاني، بلكه كلي بودجه صرف كرده‌ايم، وقت سوزانده‌ايم و انرژي به باد داده‌ايم. اين فقط گردن كارگردان مجموعه نيست. اتفاقا كارگرداني در حيطه وظايف كارگرداني‌اش كمتر دخلي به اين ماجراها دارد. ولي دوست دارم بدانم، تهيه‌كننده، نويسندگان و مديراني كه طرح «چارخونه» را پشتيباني مي‌كنند، دقيقا چه كاري مي‌كنند؟ تهران امروز  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن