واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مـيخـواهـم بـگـويـم نـه!
شما بايد ياد بگيريد كه بدون عصبانيت و بيآن كه كنترل خود را از دست بدهيد، روي حرف خود بمانيدو استقامت به خرج دهيد.
براي اين كار، پيش از هر چيز، بايد حقوق خود را بشناسيد و آن گاه چگونگي اِعمالش را ياد بگيريد. در هر منازعه، علاوه بر روش جنگ يا گريز، ميتوانيد از شيوه نيرومند گفتوگو استفاده كنيد. همه چيز به اين بستگي دارد كه بتوانيد قاطعانه صحبت كنيد؛ صرف آشنايي با حقوق ويژه كافي نيست و براي اين منظور، آشنايي با پارهاي از مهارتهاي كلامي لازم است.
با برخي از اين مهارتها، آشنا ميشويم: 1) پافشاري در بيان خواسته: اين روش معمولاً اولين روشي است كه آموزش داده ميشود. افراد، معمولاً پس از بيان درخواست خود و شنيدن «نه»، سكوت ميكنند و تسليم ميشوند. بايد توجه داشته باشيد كه طرف مقابل شما، مثل بقيه، بيش از چند «نه» در ذخيره ندارد و شما به كمي مقاومت احتياج داريد. يكي از مهمترين جنبههاي قاطعيت در گفتگو، استقامت و روي حرف خود ايستادن است. بيشتر اوقات براي آن كه در برخوردها و درگيريها پيروز شويد، بايد استقامت به خرج دهيد. شخص بيقاطعيت، در برابر كمترين مقاومت طرف مقابل و در برابر اولين چرا و با شنيدن نخستين استدلالي كه شخص مقابل در حمايت از نظرش ميكند، تسليم ميشود و ميدان را خالي ميكند. شخص بيقاطعيت، براي تجهيز شدن به سلاح پايداري، نبايد در جواب «چراها»، به عذر و بهانه متوسل شود، مهم اين است كه چيزي را ميخواهد و بايد سرزنشهاي ديگران را فراموش كند. به طور خلاصه، براي پيدا كردن قاطعيت كلامي، يك راه اين است كه بيتوجه به گوشزدهاي ديگران، موضوعي را تكرار كنيد. در اين روش، بي آن كه تحت تأثير گفته سايرين قرار بگيريد، خونسرد و محترمانه روي حرف خود بايستيد و نظر خود را به طرف مقابل بقبولانيد. هدف، تكرار يك جمله و عبارت نيست؛ منظور اين است كه در هر عبارتي كه انتخاب ميكنيد، درس مقاومت و پايداري ياد بگيريد.
2) پافشاري در «نه» گفتن: پافشاري در «نه» گفتن، شكلي از پافشاري در بيان خواسته است. در اين روش، فرد در برابر سماجت ديگران، براي قبولاندن يك نظر - براي مثال به فروش رساندن يك كالا يا دستيابي به يك وسيله - روي گفتن «نه»، پافشاري ميكند. البته ميتوان از كلمات ديگري استفاده كرد يا شكل رد و انكار را به گونههاي مختلف بيان داشت؛ ولي جوهر پيام، بايد عدم قبول را در برداشته باشد. براي اين كار، از عباراتي نظير علاقهاي به اين كار ندارم، نه نميتوانم و...، استفاده كنيد. فرد بدون توجه به گفتههاي ديگران، حرف خودش را ميزند. براي رهايي از شر سلطهجويي، به تمرين در «نه» گفتن نياز است.
3) توافق: خيليها ميپرسند كه اگر طرف مقابل در برابر قاطعيتها تسليم نشد، آن گاه چه بايد كرد؟ جواب اين است كه عزت نفس، نسبت به هر چيز ديگر مقدم است. در نتيجه، اگر عزت نفس خود را در جريان اِعمال حق خود محترم شمرديد و رعايتش كرديد، حتي اگر بيدرنگ به خواسته خود نرسيد، احساس خوبي خواهيد داشت. در اين گونه مواقع، شما ميتوانيد به مصالحه عملي و مؤثري برسيد؛ براي مثال، ميتوانيد با رعايت نظر طرف مقابل، فرصتي براي تعمير يا تعويض كالايتان تعيين كنيد؛ البته اگر اين مصالحه به قيمت زيرپاگذاشتن عزت نفس باشد، توصيه نميشود.
در واقع، بايد ببينيد در كجا بايد دست به مصالحه بزنيد و از قاطعيت كلامي بپرهيزيد. مواردي پيش ميآيد كه به خرج دادن قاطعيت، عاقلانه نيست؛ يكي از آنها هنگامي است كه بروز حوادث، دور از كنترل شماست. در اين مواقع، قاطعيت به خرج دادن، دور از عقل و چه بسا خطرناك است. در درگيريهاي حقوقي و يا در مواردي كه احتمال آسيبهاي جسمي وجود دارد، بايد حتيالمقدور از موضع خود عدول كنيد و حرفي نزنيد و همچنين بايد به گونهاي عمل كنيد كه با حفظ مصالحه، به عزت نفس شما آسيب وارد نشود.
4) توسعه روابط اجتماعي: براي ايجاد روابط اجتماعي، توجه و گوش فرا دادن به افكار و احساسات ديگران، اهميت اساسي دارد. مردم معمولاً به طور غيرمستقيم، اطلاعات خويش را ارائه ميدهند كه ميتوان از آنها به عنوان سرنخ براي ايجاد ارتباط مناسب استفاده كرد. مهارت لازم ديگر، ارتباط مؤثر و شناساندن خود است. وقتي از تمايلات و خواستههاي خود صحبت ميكنيد و ديدگاهها و واكنشهاي خود را عيان ميسازيد، ارتباط بهتري ايجاد ميشود. اگر تنها به گفتههاي طرف مقابل توجه كنيد و از خود مايهاي نگذاريد، چه بسا همصحبت شما نيز به تدريج سكوت كند. بايد نظرتان را با صراحت مطرح كنيد و از احساساتتان با ديگران صحبت كنيد. اين بيان، هم شامل احساسات مثبت و هم منفي ميشود. اگر مايل نيستيد وسيلهاي را در اختيار دوست خود بگذاريد، صراحتا آن را بيان كنيد و از احساس خود نيز بگوييد؛ مثلاً بگوييد: «از در اختيار گذاردن اتومبيل معذورم؛ زيرا احساس نگراني شديدي پيدا ميكنم». اگر دوست در مقام نصيحت و پاسخگويي، بيمورد بودن طرز فكر و احساستان را پيش كشيد، ميتوانيد خيلي ساده بگوييد: «بله، شايد حق با شما باشد؛ اما به هر صورت، چيزي است كه وجود دارد و احساسي است كه فعلاً دارم».
وقتي با دوست خود صحبت ميكنيد، تا ميتوانيد در چشمان او نگاه كنيد؛ زيرا نگاه نكردن، به چشم مخاطب از مهمترين نشانههاي تشويش و اضطراب است.
5) سكوت كردن :سكوت كردن به خصوص در برخورد با انتقاد، خيلي مؤثر است. در روبهرو شدن قاطع با انتقاد سلطهجويانه، لازم نيست منكر انتقاد شويد يا موضع تدافعي بگيريد و انتقاد را با انتقاد جواب دهيد.
در اين صورت، لازم است حقيقت انتقاد ديگران را بپذيريد و درستي احتمالي گفتههاي انتقادآميز ديگران را نيز بپذيريد (پذيرش اشتباه).
6) تأييد منفي: براي نشان دادن قاطعيت بيشتر در زندگي با ديگران، بايد بتوانيد با انتقاد ديگران روبهرو شويد.
گاهي ممكن است اشتباهاتي از شما سر بزند. براي برخورد درست با اشتباهاتي كه ميكنيد، بايد به روشي تجهيز شويد و بدانيد كه اشتباه، تقصير نيست.
اگر در مواجهه با اشتباه، به شيوه قاطعيت مجهز نباشيد، تحت تأثير احساس تقصير و اضطراب از ناحيه ديگران، زير سلطه ميرويد و يا حالت تدافعي ميگيرد و منكر اشتباه خود ميشويد و به اصطلاح، براي عقب نماندن، شما هم از انتقاد كننده، انتقاد ميكنيد. واكنش درست در برابر اشتباه چيست؟ خيلي ساده است؛ اشتباه، جز اشتباه، چيز ديگري نيست و بايد آن را به همين شكل بپذيريد. نام اين روش، «تأييد منفي» است و براي مواجهه حساب شده با اشتباه، ميتوان از آن استفاده كرد. اگر اشتباهي مرتكب شده، با عكسالعمل خصمانهاي روبهرو شديد، خيلي ساده آن را قبول و انتقاد كننده را تأييد كنيد؛ مثلاً اگر كسي گفت: «خوب پيشرفت نميكني»، در پاسخ بگوييد: «بله، حق با شماست؛ جديت لازم را به خرج ندادم» (تأييدمنفي). در انتقاد به شايستگيها، عادتها و يا وضع ظاهرتان هم ميتوانيد با اين روش مواجهه شويد.
نكته مهمي كه بايد متذكر شد، اين است كه در مسائل حقوقي و جسماني، از اين روش استفاده نكنيد. اگر كسي به شما بگويد: «چرخ اتومبيل شما از روي پايم گذشت»، واكنش مناسب اين نيست كه بگوييد: «بله، موافقم چه كار مضحكي كردم»؛ بلكه بهتر است بگوييد: «بفرماييد براي معالجه پايتان چه كار ميتوانم انجام دهم».
7) پرسوجوي منفي : در مواجهه با كساني كه با آنها صميمي نيستيد و روابط رسمي داريد، روش «خود را به نفهميدن زدن»، مفيد و مناسب است؛ اما اگر شخص انتقاد كننده، كسي است كه با او در تماس دائم هستيد، بايد كاري كنيد كه او هم درس قاطعيت را بياموزد و ميل سلطه جويياش كاهش يابد. براي اين هدف، روش «پرسوجوي منفي» را توصيه ميكنيم. در اين روش نيز انتقاد، انكار نميشود و شما نبايد موضع تدافعي بگيريد و مقابله به مثل كنيد. به جاي همه اين كارها، بايد اطلاعات بيشتري از او بگيريد و كاري كنيد كه او توضيح بيشتري بدهد و انتقادش را بشكافد. در روش پرسوجوي منفي، شما ميتوانيد هر پاسخ از طرف مقابل را با روش پرسوجوي منفي، بيشتر بكاويد تا به جايي برسيد كه علت اصلي ناراحتي و ناخرسندي فرد را بيابيد.
مسائلي چون سر وقت حاضر شدن، وقت اختصاص دادن، طرز لباس پوشيدن، آراستگي، نظافت، پول دادن، پول گرفتن، تقسيم كارها، قبول مسئوليت در قبال بچهها و چيزهايي از اين قبيل، از مسائل معمولي مورد اختلاف زوجين است.
با روش پرسوجوي منفي در هر يك از زمينههاي فوق، ميتوان به درك ناراحتيهاي فرد مقابل رسيد و از طريق صحبت و مذاكره، توافقي ميان خواستههاي طرفين به وجود آورد.
نكته آخري كه تذكر آن لازم است، اين است كه در روابط متقابل و پيچيده زندگي روزمره، به منظور اعمال قاطعيت و شهامت روزافزون، آشنايي بيشتر با حقوق پايه و نيز به كار بستن مستمر روشهاي مقابلهاي شجاعانه، لازم است.
در يك رابطه زنده، اين روشها ميبايد با هم و با توجه به شرايط، استفاده شوند.
عباس بخشي پور رودسري
پايگاه اطلاعرساني تبيان زنجان
چهارشنبه 2 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]