تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دوست ندارم كه در كودكى از دنيا مى رفتم و وارد بهشت مى شدم و بزرگ نمى شدم تا پروردگارم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835234554




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در سوگ آفتاب


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در سوگ آفتابشعرهایی در رثای امام خمینی

چرا گریه کنیم؟محمد علی بهمنیزنده تر از تو کسی نیست، چرا گریه کنیممرگمان باد و مباد آنکه تو را گریه کنیمهفت پشت عطش از نام زلالت لرزیدما که باشیم که در مرگ شما گریه کنیم؟رفتنت آینه آمدنت بود، ببخشروز میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیمما به جسم شهدا گریه نکردیم، مگرمی توانیم به جان شهدا گریه کنیم؟آسمانا! همه ابریم گره خورده به همسر به دامان کدام عقده گشا گریه کنیم؟باغبانا! زتو و چشم تو آموخته ایمکه به جان تشنگی باغچه ها گریه کنیمگوش جان باز به فتوای تو داریم، بگوبا چنین حال بمیریم، ویا گریه کنیم؟روز وداععلی معلم دامغانیمفت حیرت سبقان، سیلی الفت کاری‌سترخ مأنوس‌ترین آینه‌ها زنگاری‌ستحسن خون می‌مزد و عشق نمک می‌ریزدشش‌جهت زخم براین هفت فلک می‌ریزدخستگان پاس حیا، دعوی راحت دارندخنده‌ها گر برسی بوی جراحت دارندمحض زخم‌ست شکر خند گل، اما تازه‌ستبوسه تا غنچه دهانی بدرد خمیازه‌ستگرچه ناسورترین لاله ایاغی داردنشنیدیم کسی را که دماغی داردجوش داغ است چمن، رخت شقایق نیلی‌ستلاله سرخ است، نه از داده، که سرخ از سیلی‌ستگر شمیم است در این بادیه شومش‌یابیور نسیم است به یک عشوه سمومش‌یابیدوش ناموس غمش گفت: نوا بنماییدلاف و دعوی بگذارید و گوا بنماییدعشق داوی‌ست که بر نرد قلندر بازنددنیی و عقبی و پیوند و سر و زر بازندگریه باجی‌ست که از نقد کرامت گیرنددیت از قاتل و از کشته غرامت گیرندجوش جور است، یلی، هفت خطی می‌جوییملایق لجّه تقدیر بطی می‌جوییمغیرت بت شکنش گفت که: آتش بنمایتا خط جور حریفم، می بیغش بنمایهله، با ماه درین پرده رسیلی خواهمهمچو دف آینه را رنجه سیلی خواهم.مفت حیرت سبقان، سیلی الفت کاری‌سترخ مأنوس‌ترین آینه‌ها زنگاری‌ستحسن خون می‌مزد و عشق نمک می‌ریزدشش‌جهت زخم بر این هفت فلک می‌ریزدزین سبق وحشت سیماب ظریفان را بسعبرت آیینه مهتاب حریفان را بسای نسیم سحر! از بادیه مجنون برخیزای شمیم جگر! از چاه نفس خون برخیزای نشاط گل شب‌گیر! نیازی گل کنای شب گریه مستانه! گدازی گل کنای شرار دل افروخته! در بسمل‌گیرای گداز نفس سوخته! در محمل‌گیرای سحر! شادی شب، روز وداع است امروزبی‌تو بازار جهان هیچ متاع است امروزبار می‌بندی و داغ از سفر اینک ماییمبی‌تو از بار فرو بسته‌تر اینک ماییمای رفیقان سفر! این ره پرخون چون است؟غم یک لیلی و صد طایفه مجنون چون است؟هله، حنظل شکن، ای چشم غبار آلوده!یا تو بیدار شو، ای بخت خمار آلوده!ای کبود شب وادی یله در خون بی‌توخفته در آغل گرگان گله در خون بی‌توای دلت جوشن ایمان یلان در ناورد!وی دعایت سپر زنده‌دلان در ناورد!بی‌تو صعب است که سیمرغ بپرّد تا قافبی‌تو صعب است که هموار شود استضعافبی‌تو صعب است که سودای نخستین گیرندپی آزادی لبنان و فلسطین گیرندفتنه بیدار شد، ای طالع خواب آلوده!شرق شیطان زده و غرب شراب آلودهموج کشتی شکن، ای نوح مویّد! دریابدشمنان طعنه‌زن، ای روح مجرّد! دریابآفتابا! شب محنت مه این صحرا باشهله، گرماه نه‌ای در شب‌ها شعرا باش.اذاالّشمس کورّتدر سوک بقیةالله مصطفوی امام خمینیو بیعت با جانشین روح خدا آیت‌الله خامنه‌اییوسفعلی میرشکاکسر بر آر،ای خصم کافر کیش! حیدر مرده استمعنی انا فتحنا، سرّ اکبر مرده استصاحب معراج، یعنی مصطفی منبر سپردآنکه بر منبر سلونی گفت و منبر مرده استای یهود خیبری! بردار دست از آستینمرتضی، صاحب لوای فتح خیبر مرده استگر حسن را زهر خواهی داد، ای فرزند هند!گاه شد، چون صاحب تیغ دو پیکر مرده استزینبی کو تا بگرید زار بر نعش حسین؟یا حسین! آیا کسی جز تو مکرر مرده است؟آفتاب دین احمد، جانشین بوتراببر سر حق سدر سبز سایه‌گستر مرده استکهف کامل، آخرین فرزند صدق مصطفیشهپر جبریل، اسماعیل هاجر مرده استلا فتی الاّ علی لا سیف الا ذوالفقارروز خندق پیش چشم خیل کافر مرده استخاک بر سر کن، الا شرق حقیقت هم‌عنان!باختر! پیوند شادی کن که خاور مرده است«دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ماچیست یاران طریقت بعد ازین تدبیر ما؟»بشنو ای میراجل! خورشید را از ما مگیرآفتاب غیرت توحید را از ما مگیرمرجع ما ملجاء ما، تیغ ما تمهید ماستتا رسد مهدی به ما، تمهید را از ما مگیرزندگی ما را ببخش ارزان‌، که بو یحیاستیدیده صد یحیی ازو تعمید را از ما مگیرسرکشی کن گرنه اندر مهد عقلی ای ملکعشق را، امداد بی تمدید را از ما مگیردرد دین مصطفی داری اگر، تأخیر کنمرتضای مرجع تقلید را از ما مگیرای زمین! هموار شو، ای آسمان! بر خود بلرزای زمان! صاحب زمان تأیید را از ما مگیرای امام عاشقان! گر می روی، ما را ببریا بگو با حق که این توحید را از ما مگیرخبرگان بی شبهه یعنی معنی روح خدایا قویم! این قوم با تاکید را از ما مگیرسید صندید، صاحب مسند تفرید شداین امیر عرصه تجرید را از ما مگیرجانشین میرصاحب افسر گردون رسیددل قوی دارید، ای موسائیان!هارون رسیدخود سلامت چیست؟ جز ترک سلامت داشتنسینه عریان پیش شمشیر ملامت داشتنترک نفس فتنه‌جو گفتن به تأیید ولیرو به فرزند پیمبر کرده بیعت داشتنهمچو احمد یادگار آن امام از این امامامر پذیرفتن، به‌صدق دل اطاعت داشتنای مرایی! صدق دل پیش آر و درد دین، که منمی‌ندارم با خسان گوش نصیحت داشتنرو به پیشانی مناز؛ ای مدعی! کز سجده‌اتدر نیابم جز منافق را علامت داشتنمن مدیح کس نگویم جز به امر مرتضیاینت معنای دل و دین با ولایت داشتنگر نفرماید مرا حیدر که بنویس ای جهولکی جنونم را بود تاب عبارت داشتن؟داند آنکو خود امیر ماست امروز، ای عنود!نیست این دیوانه را با مدح عادت داشتنیوسف اندر چاه عسرت گریه حیدر شنیدبشنو، ار با توست پروای قیامت داشتن:دین احمد برگزیدی فارغ از اندیشه باشبا علی همراه اگر هستی ملامت پیشه باشهر که بیرون ماند ازین امّت بلایی دیگر استهر که تنها رفت، گو رو، بینوای دیگر استداند آنکو در خرابات مغان فرد آمده‌ستبر سر ما سایه روح خدایی دیگر استدرد دین را اقتدا گر می‌کنی، نک مرد دینورنه در بازار دنیا مقتدایی دیگر استمقتدایی کش تو بهتر می‌شناسی از پدرآنکه در خط تو زو هر دم خطایی دیگر استجز هوای دین و دنیای همین مردم، به حقباطل است اندر سر هر کس هوایی دیگر استبیم شرق کافر اندر سر که دارد؟ پیش ماشرق همچون غرب ویران روستایی دیگر استروز هیجا هر که را تردید بردارد ز جاخصم را یاریگر بی‌دست و پایی دیگر استاهل وحدت را نباشد فکر فردا داشتنچند ازین فردا؟ که فردا کربلایی دیگر استخواب مصر مرگ خونین مرا تعبیر کردآنکه خندان گفت: یوسف را بهایی دیگر استمژده ایدل می‌تپی آخر به خون خویشتنمی‌رسی روزی به پاداش جنون خویشتنای جنون! گل کن که پیشانی نبندد راه منزلف در قحط پریشانی نبندد راه منیا مرا بردار و در آیینه زندانی مخواهیا بگو دیوار حیرانی نبندد راه منبا خسان تا کی تواضع پیشه باشم؟ ای جنون!حیلتی؛ تا نان و نادانی نبندد راه منعشق تا بردار می‌خواهد مرا منصوروارعقل کارافزا به ویرانی نبندد راه منگر نهم پا از صراط حق برون، دانم کسیجز همین میرخراسانی نبندد راه منهر که از حیدر ادب دارد مجابم می‌کندور نه آداب مسلمانی نبندد راه منفاش می‌گویم پس از روح خدا، ای مقتدا!جز تو تمهیدی و برهانی نبندد راه منبا همین آلوده دامانی هزاران دیو دینتا تویی حرز سلیمانی، نبندد راه منتا مرا رایات احمد، رو به رحمان می‌بردفتنه آیات شیطانی نبندد راه منبیعتم را تا نگردانم به خون خویش رنگهستم ای رهبر! به سودای تو نادرویش رنگیک دو شاعر شعر خود را فقه اکبر کرده‌اندحظ نفس خویش را با حق برابر کرده‌اندخام ریشی چند گرد خود فراهم یافتهپارگین خویش را تسنیم و کوثر کرده‌اندکیستند این بوالحکم کیشان که با نفی رسولاختیار مذهب بوجهل کافر کرده‌اند؟زلّه‌ای از خوان خبث بولهب برداشتهقبض و بسطی خوانده انکار پیمبر کرده‌اندغافلند آیا که امّت بیعتی عمار وشبا کسی کش گفت روح‌الله برادر، کرده‌اندمرگ آنان باد کز اثبات شان مصطفیقصد نفی ذوالفقار و دست حیدر کرده‌اندما گرفتار عزای آنکه اندر ماتمشساکنان سدره، صد ره خاک بر سر کرده‌اندوین خوارج بار دیگر زهد خشک خویش رااز تف خون امام شیعیان‌ تر کرده‌اندحبّذا وقت قلندر پیشه مردانی که فرقغرق خون در ماتم عظمای رهبر کرده‌اندشیعه! سر بردار، هنگام کفن پوشیدن استغرق خون گل کن، بهار رنگ در جوشیدن استچشم وا کردیم، رنگی از بهار آموختیمشد فراهم گوش، آواز هزار آموختیمفتنه آخر زمان رنگی به روی ما شکستتا ز چشم یار درس انتظار آموختیمدر تکاپوی سراغ بی‌نشان معشوق خویشجاده‌ها خواندیم و غوغای غبار آموختیمخاک دامن‌گیر غربت بود و داغ بی‌کسیسایه زلف بتان دیدیم و کار آموختیمجز پریشانی که دارد فکر سامان یافتن؟سیر بخت خود ز وضع روزگار آموختیمعشق محرومان به بازارت خریداری نیافتسوختیم و معنی شمع مزار آموختیمجز جنون ما به غیرت دستگیر ما نبودهر کرا سود و زیان در کوی یار آموختیمگر نداری درد درویشان بدیشان رو مکنزین فناکیشان من و منصوردار آموختمپرسش ما بیدلان را پاسخی با کس نبودبیکسی را ناله‌ای در کوهسار آموختیم«حیرت آهنگم چه می‌پرسی زبان راز من؟گوش بر آئینه نه، تا بشنوی آواز من»در سوگ آینهمحمد کاظم کاظمیامشب خبر کنید تمام قبیله رابر شانه می‌برند امام قبیله راای کاش می‌گرفت به جای تو دست مرگجان تمام قوم، تمام قبیله رابرگرد، ای بهار شکفتن! که سال‌هاستسنجیده‌ایم با تو مقام قبیله رابعد از تو، بعد رفتن تو- گرچه نا به‌جاست-باور نمی‌کنیم دوام قبیله راتا انتهای جاده نماندی که بسپریفردا به دست دوست، زمام قبیله رازخمیم، خنجر یمنی را بیاوریدزنجیرهای سینه‌زنی را بیاوریدای خفته در نگاه تو صد کشور آینهشد مدتی نگاه نکردی در آینهرفتی و روزگار سیه شد بر آینهرفتی و کرد خاک جهان بر سر آینهرفتی و شد ز شعله برانگیزی جنوندر خشکسال چشم تو خاکستر آینهچون رنگ تا پریدی از این خاک خورده باغخون می خورد به حسرت بال و پر آینهدردا، فتاده کار دل ما به دست چرخیعنی که داده‌اند به آهنگر آینهدر سنگ‌خیز حادثه تنها نشاندیشای سرنوشت! رحم نکردی بر آینهامشب در آستان ندامت عجیب نیست،ای مرگ! اگر ز شرم بمیری هرآینهای سنگدل! دگر به دلم نیشتر مزنبسیار زخم‌ها زده‌ای، بیشتر مزن.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 721]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن