واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: امپریالیسم و رسانه های عالمگیر (2)
توسل به سیاستهای اقتصادی که به دنبال شکلگیری معاهده تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) و سازمان تجارت جهانی با هدف مهیا ساختن زمینههای سرمایهگذاری در بازارهای داخلی و جهانی بود، سبب شد تا نظام رسانهای نیز رویکردی متفاوت یابد؛ به طوری که منطق آن همانا بزرگتر شدن، کاهش مخاطرات و نیز تقویت زمینههای سودآوری است.امروزه سرویسهای خبری غرب، جریان رسانهها را در کنترل خود دارند و اینها کسانی جز ایالات متحده و متحدین وی نیستند. در عرصه فرهنگی، مصیبت هالیوود به نگرانی بسیاری از کشورها، تبدیل شده است.بهترین راه برای درک رابطه بین رسانههای عالمگیر با اقتصاد سرمایهسالار نئولیبرال، توجه به نقش تبلیغات است. تبلیغات، تجارتی است که بزرگترین شرکتهای اقتصادی دامنزنندگان به آن هستند، به طوری که عملاً تحقق جهانیسازی تا حدی در گروی چنین تبلیغاتی است. امروزه سه چهارم هزینه سرسامآور تبلیغات تنها به جیب بیست شرکت میرود. حدود یک سوم تا یک چهارم شرکتهای فعال در این عرصه از آمریکای شمالیاند و بقیه نیز از اروپای غربی و ژاپن هستند و در مجموع، عمده بازار کتاب، نشریات، روزنامهها، موسیقی، تولیدات تلویزیونی، شبکهها، سیستمهای ماهوارهای و صنعت فیلم در دستان اینها است. این نظام هنوز هم در حال گسترش است؛ به طوری که بخشی از این شبکهها توجه خود را به بازار سودآور آسیا معطوف نمودهاند.اینترنت هم به نحوی فزاینده در حال تبدیل به بخشی مهم از نظام رسانهای و ارتباطی است و به بخشی مهم از روند ادغام شرکتها نیز تبدیل شده است. اگر چه ادعا میشود، گسترش اینترنت میتواند در بسیاری از جهات از انحصار رسانهای شرکتهای بکاهد، اما اینترنت به تنهایی نمیتواند از عهده چنین کاری برآید. تا میزانی که اینترنت در حال تبدیل به بخشی از نظام تجارتمآبانه حاکم است، به نظر میرسد که بر میزان کنترل آن توسط شرکتها نیز افزوده میشود.
رسانههای عالمگیر و امپریالیسمرابطه رسانهها با امپریالیسم رابطهای پیچیده است. در اواخر دهه هفتاد، بیشتر کشورهای جهان سوم با توسل به راهکارهای ارائه شده توسط یونسکو، به مقابله با امپریالیسم فرهنگی قدرتهای غربی رفتند. این کشورها با استفاده از طرحهایی بر آن شدند تا به مخاطرات ناشی از استیلای قدرتهای غربی بر نظام رسانهای فرهنگی خود که رهایی آنها را از وضعیت استعمارزده غربیان ناممکن ساخته بود، بپردازند. نگرانیهای مشابهی نیز از استیلای نظام رسانهای غرب در اروپا شنیده میشد. کشورهای جهان سوم با پرداختن به نابرابری اقتصادیای که میراث استعمار بود، بر دامنه مبارزه خود افزودند که البته این جریانها با سلاح نئولیبرالیستی ایالات متحده و بریتانیا به شکست انجامید.امروزه سرویسهای خبری غرب، جریان رسانهها را در کنترل خود دارند و اینها کسانی جز ایالات متحده و متحدین وی نیستند. در عرصه فرهنگی، «مصیبت هالیوود» به نگرانی بسیاری از کشورها تبدیل شده است. عرضه فیلمهای آمریکایی و برنامههای تلویزیونی این کشور به دیگر کشورها در سال 1999 با رشد 22 درصدی همراه شد و 125 فیلم برتر این سال، همه محصول هالیوود بودند. حتی کشوری مانند فرانسه که به عنوان کشوری ملیگرا و وابسته به فرهنگ خود شناخته میشود، 9 فیلم برترش، همگی تولید غولهای هالیوود بود. یکی از تولیدکنندگان هالیوودی در این باره گفت: «اگر چه روشنفکران چپگرای فرانسوی فیلمهای آمریکایی را تقبیح کرده و به باد انتقاد گرفتهاند، اما مردم این کشور با ولع به استقبال آنها آمدهاند».توسل به سیاستهای اقتصادی که به دنبال شکلگیری معاهده تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) و سازمان تجارت جهانی با هدف مهیا ساختن زمینههای سرمایهگذاری در بازارهای داخلی و جهانی بود، سبب شد تا نظام رسانهای نیز رویکردی متفاوت یابد؛ به طوری که منطق آن همانا بزرگتر شدن، کاهش مخاطرات و نیز تقویت زمینههای سودآوری است.در ایتالیا نیز اقبال به فیلمهایی از این دست، به رکود محصولات داخلی انجامید. درآمریکای لاتین نیز تلویزیونها در محصولات تولیدی غولهای رسانهای غرق شدهاند. حتی در جوامعی که مردم به فیلمهای با مضامین داخلی علاقه مندند، این شرکتها نیز به تولید این محصولات روی آوردهاند که شرکت سونی پیشگام در این عرصه است؛ به طوری که اکنون سونی با شرکتهای داخلی در چین، فرانسه، هند و مکزیک همکاریهایی گسترده دارد. در هند که مدعی داشتن صنعت فیلمسازی داخلی تحت عنوان «بالیوود» است، رابطه نزدیک و رو به گسترش آن با غولهای رسانهای غربی غیرقابل انکار است.در عرصه موسیقی نیز چنین شرایطی ملموس است. موسیقی همواره به عنوان یکی از سودآورترین بخشهای فعالیتهای رسانهای و مناسبترین میدان عرضه اندیشههای جدید بوده است. اگر چه عرضه 60 درصدی آثار موسیقی آمریکا در سال 1993 در خارج از این کشور به 40 درصد در سال 1998 رسید، اما این شرکتها، به بازارهای داخلی و تشکیل شرکتهای تابعه در کشورهای دیگر روآوردهاند تا به تولید موسیقیهای محلی بپردازند. نکتهای که نباید از آن غافل شد، این است که نقش قدرت نظامی آمریکا در تحقق چنین نظام جدیدی غیرقابل انکار است. توماس فریدمن در این باره میگوید: «دست نامرئی بازار، بدون مشت نامرئی، کارگر نمیافتد. مک دونالد بدون وجود مکدونلداگلاس طراح هواپیمای اف 15، نمیتواند موفق باشد. آن مشت نامرئی که دنیا را برای تکنولوژیهای شرکت «سیلیکون ولی» امن نگه میدارد، ارتش آمریکا، نیروی هوایی و سربازان نیروی دریایی این کشور است. از این روست که در درک جهانیسازی نئولیبرالیستی، باید به نظامیگری ایالات متحده نیز توجه داشته باشیم».منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره 20لینک مطالب مرتبط: روز جهانی مطبوعات رسانه ها و انحرافات اجتماعی انفجار اطلاعات رد پای سطحی نگری در رسانه ها (مطبوعات) ردپای سطحی نگری در رسانه ها (تلویزیون) تلویزیون : دشمنی در خانه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 335]