واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: محمدرضا گودرزی درباره رمان "مورچه در ماه" گفت: به نظر من از نظر نوع روایت این رمان، در ژانر خاطره میگنجد. بنابراین بافت داستان حالت خاطرهگون دارد و این ویژگی ایراد نیست. از نظر محتوا و واقعگرایی نیز رمان در ژانر رمانتیک تعریف میشود. به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان "مورچه در ماه" نوشته لادن نیکنام، عصر دیروز دوشنبه 18 خرداد با حضور مهناز رونقی، محمد رضا گودرزی و فرشته احمدی در کانون ادبیات ایران برگزار شد. نیکنام در ابتدای این نشست گفت: فکر نگارش این رمان چهار سال پیش به ذهن من رسید و از آن زمان به مدت دو سال پژوهش درباره مسائل اجتماعی زنان را شروع کردم و دو سال نیز برای نگارش این رمان وقت صرف کردم. وی افزود: برای تکمیل این رمان 19 بار پایان بندی آن را عوض کردم و روی زبان و ساختار داستان خیلی کار کردم چرا که زبان و ساختار رمان برای من اهمیت زیادی داشت. در مجموع نگارش این اثر تجربه بسیار سختی بود. مورچه در ماه کتابی پر از رنج است مهناز رونقی نیز عنوان کرد: "مورچه در ماه "کتابی پر از رنج است .داستان این کتاب لایههای اجتماعی بسیار قوی دارد و نویسنده به چیزی جز این مسائل اجتماعی نمیپردازد. وی عنوان کرد: ادبیات جزئی از پدیدههای اجتماعی است، ادبیات یک جریان روبنایی و حاصل جریانهای زیر بنایی مثل اقتصاد و اجتماع است . یکی از ویژگیهای داستان مدرن این است که سراغ دغدغههای ذهنی انسانها برود. رمان مورچه در ماه نیز از این منظر رمان مدرنی است چرا که لادن نیکنام نیز از نویسندگان جوانی است که سراغ آسیبهای اجتماعی زنان رفته است و از این نظر موضوع کتاب به روز و تازه است. رونقی اظهار داشت: این رمان را علاوه برآنکه از جنبه مسائل اجتماعی میتوان نقد کرد، از منظر فمینیستی و روانشناسی هم جای نقد دارد. در نقد فمینیستی باید گفت، داستان نیکنام داستانی زنانه است که مسائل زنان در آن موج میزند و نویسنده با جزئینگری داستانش را روایت میکند. من در گفتمان این کتاب مقابله با هژمونی را دیدم داستان نشاندهنده سلطههایی است که بر زنان تحمیل میشود و زنان قربانی آن هستند این مولفهها بارها در داستان تکرار میشود و نشاندهنده اسارت زنان است. این منتقد در ادامه تصریح کرد: با وجود تعلیقهایی که در پایان این داستان وجود دارد من یک نوع قطعیت و جبرگرایی در قصه میبینم. نویسنده در این رمان با نقد عملکرد NGOهای مختلف که در زمینه مسائل اجتماعی فعالیت میکنند معتقد است این NGOها از مسیر اصلی خود فاصله گرفته است. وی افزود: ما در این رمان لحظه به لحظه با انسان مضطرب روبرو میشویم که دغدغههایش فراتر از مسائل روزمره و عادی زندگی است. مردهای قصه شخصیتهای منفی و یا مثبت نیستند بلکه مردان عادی هستند، نویسنده در نگاهش به مردان از نگاه قالبی و کلیشهای دور شده است و حتی با وجود اینکه مسائل زنان را مطرح میکند اما کاملا فمینیستی نیست و همین موجب میشود یک سر و گردن از آثار فمینیستی دیگر بالاتر باشد. رونقی در پایان گفت: پایان بندی داستان نیز از جنبه روانشناختی اهمیت دارد، درخشانترین تصویر داستان، تصویر پایانی رمان است که داستان جز با این پایانبندی جذاب نمیشد. این پایان بندی موجب میشود ما عینیت و ذهینت را با هم تلفیق کنیم. داستانهای زنان از نظر موضوعی و ساختاری شبیه هستند فرشته احمدی نویسنده و منتقد ادبی دیگر سخنران این نشست نیز در ابتدا با اشاره به افزایش نویسندگان زن در ایران گفت: این اتفاق، اتفاق خوبی است که با استقبال مخاطبان نیز روبرو شده و آثار نویسندگان زن فروش بالایی نیز دارد. اما با همه اینها داستانهایی که زنان مینویسند برخلاف نویسندگان مرد که موضوع داستانهای آنها متنوع است و ساختار غنی دارد، بسیار شبیه هم هستند و این یک آسیب جدی برای ما تلقی میشود. وی در ادامه با انتقاد از انتخاب زاویه دیدهای مختلف در رمان مورچه در ماه تصریح کرد: تغییر زاویه دید از اول شخص مفرد به دوم شخص مفرد یک نوع ریسک است، در واقع با تغییر زاویه دید نویسنده به سمت احساساتی گری پرتاپ میشود و داستانش به سطحینگری نزدیک میشود، نیکنام که این زاویه دید را انتخاب کرده به نظر من ریسک کرده است. احمدی درباره ساختار داستان عنوان کرد: ساختار رمان "مورچه در ماه "مثل یک نیم دایره باز است. داستان نه از نقطه خاصی آغاز میشود و نه در نقطه مشخصی پایان مییابد. نکته مثبت رمان نیز روایت آزاد و فارغبال نویسنده است. این نویسنده در پایان گفت: یکی از ضعفهای رمان نیکنام این است که تصویر درآن کم است و روایت داستان تصویری به ذهن مخاطب القا نمیکند. نویسنده میتوانست با توصیف اشیا پیرامون خود فضای داستان را جاندار کند. مقایسه آثار نویسندگان مرد با زن اشتباه است محمد رضا گودرزی دیگر منتقد این رمان با اشاره به سخنان احمدی درباره شبیه بودن موضوعات در آثار نویسندگان زن اظهار داشت: اگر چه نویسندهای چون سمین دانشور چند دهه است که مینویسد اما سابقه داستان نویسی زنان در ایران 12سال بیشتر نیست .بنابراین نباید آنها را با نویسندگان مرد قیاس کرد. از طرف دیگر تجربه زیستی در نوشتن تاثیر زیادی دارد و تجربه زیستی مردان متنوعتر از زنان است. وی سپس با اشاره به تغییر زاویه دید در داستان نیکنام بیان کرد: اگر چه زاویه دید راوی، از اول شخص مفرد به دوم شخص مفرد و در نهایت به راوی دانای کل تغییر میکند اما در کل رمان با همان روای اول شخص روایت شده و همین زاویه دید تا پایان داستان خود را تحمیل میکند. این نویسنده در ادامه تصریح کرد:داستان خوشخوان، نثر رمان روشن و ضرباهنگ آن تند است و ارائه داستان نیز به شکل تکه تکه است و نویسنده به تدریج ذهنیت خود را به مخاطب منتقل میکند. به تعویق افتادن اطلاعات داستانی کمی توجیه دارد چرا که رمان نه آغاز دارد و نه پایان. رمان حالت خاطره گون دارد گودرزی سپس گفت: مولوی دنبال ساختار و حکایتی میگشت تا پیام و اندیشههای خود را در قالب آن بگنجاند، برای نیکنام نیز رمان محملی شده برای بیان مسائلی که مد نظر اوست. دیدگاه محوری رمان تاکید بر اصالت زن است اما تفاوتش با آثاری از این دست در این است که شعاری نیست، خیلی عالی این دیدگاه در رمان تنیده شده است. زنان رمان دچار سانتی مانتالیزم نشدند، یک مقدار عقلانیت در رمان وجود دارد و ضد مرد نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 858]