واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: گزارشي از اعمال خشونت در مدارس؛ناامني در خانه دوم - زهرا بازرگان
حادثه تلخ و اسفبار دانشآموزي كه در خوزستان با تنبيه بدني معلم خود توان حركت خود را از دست داد، سيلي خشمآلود معلمي كه به بينايي رامين كوچك، دانشآموز كلاس اول ابتدايي در تهران آسيب وارد كرد، دردهاي جسماني يا حقارتهاي روحي وارد آمده به دهها دانشآموز در نقاط مختلف كشور كه با برچسبها و نامگذاريهاي حقارتآميز برخي از معلمها به عناويني مانند ، ، ، و ... مفتخر ميشوند و اين برچسبهاي تحقيركننده را در طول دوران تحصيل حمل و آثار آن را تحمل ميكنند چند نمونه از حوادث تلخ روزهاي اخير، صدمهاي است كه در اثر اين وقايع بر جسم و روح كودكان وارد ميشود. اين وقايع خبر از دهها مورد ناشناخته ديگر ميدهد كه با سكوت مدرسه ظاهرا به فراموشي سپرده ميشود.
بهرغم پيشرفتهايي كه تا بهحال در روشهاي تربيتي صورت گرفته در برخي از مدارس كشور ما، در شهر و روستا هنوز از روشهاي تربيتياي كه دانشآموز و مسائل فردي او را مسبب بروز مشكل تحصيلي و رفتاري ميداند استفاده ميشود و او هنوز با وجود دهها مكتب سازنده روانشناسي تربيتي، از اعمال قدرت و نظام تشويق و تنبيه براي تغيير رفتار دانشآموزان و بهبود مسائل آنها استفاده ميشود. درست است كه اين روشهاي انضباطي معمولا با سرعت رفتار نامطلوب را خفه ميكند اما با ايجاد لطمات جسماني و احساسات منفي در دانشآموزان به بروز رفتارهاي نامطلوب ديگري در آينده ميانجامد. كودكاني كه در خانه يا مدرسه به هر علتي آزار ميبينند علاوه بر احساس ناامني و بيزاري از مدرسه، اعتماد به نفس خود را از دست ميدهند و دچار اضطراب، خودكمبيني و افسردگي ميشوند. اخبار تلخ رسانهها، هرازگاهي خبر از مجروح شدن، معلوليت جسمي و يا افسردگي دانشآموزاني ميدهد كه در معرض خشونت بزرگسالان مدرسه اعم از معلمان يا ساير كاركنان قرار ميگيرند.
خشونت بزرگسالان در مدرسه
وجود خشونت در مدرسه پديده جديدي نيست. اسناد و خاطرات باقيمانده از مكتبخانههاي قديم نمونههاي فراواني از انواع خشونتهاي اعمالشده بر يادگيرندگان را آشكار ميسازد. از هنگامي كه تعليمات عمومي در ايران در پاسخگويي به تقاضاي مردم براي آموزش و پرورش مطرح و به تدريج اجباري شد و مدرسهها درهاي خود را به روي كودكاني با ويژگيهاي متنوع فردي، خانوادگي و فرهنگي گشودند، وجود نظام آموزشي متمركز و يكسان براي همه كودكان بدون توجه به تفاوتهاي وسيع آنان، با عدم كارايي لازم روبهرو بوده است. بسياري از كودكان و نوجوانان، به خاطر تفاوتهاي فردي، خانوادگي، فرهنگي و... نميتوانند خود را با نظامي يكسان، برنامههايي يك شكل و روشهاي تربيتي واحد تطبيق دهند. اين مساله همواره در اكثر مدارس تنشها و در نتيجه اعمال خشونتهايي را براي رام كردن دانشآموزان و وادار كردن آنان به تبعيت از آنچه مصلحت كودك تشخيص داده ميشود ايجاد كرده است. در چند دهه اخير با پيشرفت علوم اجتماعي و رفتاري و انجام تحقيقات وسيع براي ريشهيابي مسائل و مشكلات درسي و رفتاري دانشآموزان، نظام و روشهاي برخورد مدرسه با مسائل دانشآموزان، در بسياري از كشورها تغيير كرده و راهبردهاي ديگري براي پيشگيري و كاهش مسائل و مشكلات مطرح شده است. ديدگاههاي جديد با تكيه به تركيب و تعامل عوامل مختلف رفتار فرد، به جاي آنكه مشكلات را در درون كودك يا نوجوان جستوجو كنند، آن را در چارچوب وسيعتري تحليل ميكنند، به طوري كه دانشآموز، خانواده، محيط اجتماعي، فرهنگي و بهخصوص مدرسه و متغيرهاي دروني آن مانند جو اجتماعي رواني مدرسه، روشهاي تدريس و برخورد مسوولان و معلمان با مسائل انضباطي و... را از عوامل مهم ايجاد مسائل تحصيلي و رفتاري دانشآموزان بهشمار ميآورد. در اين صورت براي پيشگيري و كاهش مسائل، به مداخله در هر يك از عوامل ياد شده بهويژه تغيير شرايط اجتماعي و رواني مدرسه تاكيد ميگردد. ديدگاههاي جديد به حقوق و نيازهاي كودك و شأن و منزلت او و ايجاد محيط امن و پرانگيزهاي براي تحصيل وي توجه دارد. بدين منظور روشهاي معمول تنبيه و تشويق كنار گذارده شده و دهها رويكرد تربيتي سازنده از قبيل روشهاي مشاركتي حل تعارض، ميانجيگري، جرأتآموزي، آموزش شهروندي، و .... به كار گرفته ميشود. با چنين نگرشي به كودك، مدرسه خود را موظف ميداند كودكان را با مجموعهاي از راهبردهاي مثبت براي استفاده در شرايط دشوار مانند تعارضهاي شخصي، مشكلات بين فردي، خشونت و آزارگري، متناسب با توان و استعداد هر يك از آنها مجهز كند.
چرا خشونت؟
نتايج پژوهشها در بسياري از كشورهاي دنيا از جمله ايران، خشونت بزرگسالان نسبت به دانشآموزان را به عنوان يكي از ابزار تدريس و وسيلهاي براي برقراري نظم و اجراي مقررات معرفي ميكند. اين تحقيقات خبر از اين واقعيت ميدهند كه تنبيه بدني در مدرسه، در مواردي كه دانشآموز درس خود را ياد نگرفته، تكاليف خود را انجام نداده، موهاي خود را كوتاه نكرده، به شاگرد ديگري تقلب رسانده و يا حتي كتاب خود را جلد نكرده است، اعمال ميشود. نتايج تحقيقات همچنين تاكيد دارد كه ميان تنبيه بدني، پرخاشگري، افسردگي و افت تحصيلي به ويژه در پسران رابطه معناداري وجود دارد. در همين حال نتايج پژوهشي ديگر در مدارس يكي از استانها گزارش ميدهد كه تنبيه بدني با ابزارهاي مختلف مانند كمربند، چوب، شلنگ، خطكش، خودكار و... از طرف برخي از عوامل آموزشي يا اجرايي مدارس با نسبتهاي متفاوت صورت ميگيرد. در اين زمينه واكنش دانشآموزان شامل رفتارهاي متفاوت از جمله گريه، اهانت متقابل، اظهار تنفر از تنبيهكننده، بيزاري از مدرسه و خمودي، احساس اضطراب يا برعكس پرخاشگري و ناسازگاري است. در پژوهشي ديگر 77 درصد از دبيران دوره راهنمايي تحصيلي كه موافق با تنبيه بدني بودهاند بنا به اظهار خود در دوره تحصيل، تنبيه بدني شدهاند. در مطالعهاي در مورد معلمان دوره ابتدايي، به اين نتيجه اشاره ميكند كه از هر يكصد معلم پنج تن با داشتن درجهاي از رفتارهاي نامتعادل و سازشنيافته نياز به كمكهاي آني حرفهاي و تخصصي دارند.
خشونت در خانه شكل ميگيرد
خشونت معلمان بدون شك از رفتار آنها در خانواده جدا نيست. پژوهشهاي متعدد نشان ميدهد معلمي كه در مدرسه شاگردان را تنبيه بدني يا رواني ميكند، درخانه نيز اغلب با فرزندان خود همين رفتار را دنبال مينمايد كه اين امر ناشي از ناآگاهي او از روشهاي سالم تربيتي و از عواقب مصيبتبار رفتار سلطهجويانهاش بر فرزندان و دانشآموزان او است. برخي از تحقيقات مويد اين واقعيت است كه پدر و مادري كه دست به خشونت در خانه ميزنند در كودكي تحت خشونت خانواده يا مربيان خود در مدرسه قرار داشتهاند. خشونتي كه ريشه در باورهاي نادرست برخي از گروههاي اجتماعي دارد. بر اساس فرهنگ ملي و ديني ما كه هزاران نكته تربيتي از طريق ضربالمثل، شعر و نثر، افراد جامعه بهخصوص اوليا و مربيان را به صبر، مدارا، همدلي و همدردي فرا ميخواند، هنوز اعتقاد به مفاهيمي مانند و بر جامعه ما حاكم است بنابراين تا وقتي افراد، راهحل مسائل تربيتي را بدانند ابلاغ بخشنامههاي هرازچندگاه وزارت آموزش و پرورش در مورد عدم تنبيه دانشآموزان موثر نخواهد بود مگر آنكه بخشنامهها ضمانت اجرايي داشته باشند.
راههايي براي پيشگيري و كاهش خشونت در مدارس
1-آموزش معلمان: طبيعتا پيشگيري از خشونت در خانه و با آموزش والدين آغاز ميشود اما تحليل رفتار اوليا، عواقب آن و نوع آموزش مورد نياز نيازمند مطلبي ديگر است. برخي از برنامههاي پيشگيري و كاهش خشونت تجديدنظر در سازمان و تشكيلات مدرسه، در نحوه ارتباطات حاكم و بازنگري مقررات انضباطي را پيشنهاد ميكند. برنامههاي ديگر با توجه به نقش كليدي معلمان و بزرگسالان در ايجاد محيطي امن و مطمئن براي يادگيري، به آموزش فوري و وسيع ضمن خدمت معلمان و ساير كاركنان مدرسه و آگاه نمودن آنان در مورد ريشهها و علل رفتار و مسائل درسي دانشآموزان تاكيد دارد. اين برنامهها به ضرورت آموزش روشهاي سازنده برخورد مسوولان مدرسه با دانشآموزان تاكيد دارد. در اين نوع آموزش لازم است به معلمان كمك شود تا با بررسي و تحليل ابعاد مختلف رفتار خود از واكنشهاي خود آگاهي يابند، تأثير رفتار خود را بر ديگران درك كنند و سپس با شناخت بهتر خود، آشنايي با نيازها و انتظارات دانشآموزان و علل بهوجود آمدن تعارض، مهارتهاي توافق و كاركردن با دانشآموزان را ياد بگيريد. در اين دورهها ضروري است معلمان در مورد مديريت بدون خشونت در كلاس، چگونگي نظارت بر رفتار و اعمال دانشآموزان و روشهاي افزايش ظرفيت حل اختلافات در دانشآموزان آموزش ببينند و با رويكردهاي جلب همكاري اوليا براي كاهش خشونت در خانه و مدرسه آشنا شوند. مبارزه با خشونت بزرگسالان بايد از مهد كودك و از طريق آموزش مربيان آغاز شود و شرايطي فراهم شود تا كودكان بتوانند از مربيان خود ملاطفت، ملايمت، همكاري، تحمل عقايد ديگران و حل مسالمتآميز مشكلاتي را كه در ضمن بازي و تحصيل پيش ميآيد فرا گيرند.
2-آموزش دانش آموزان: از راههاي ديگر تقويت تفاهم و ايجاد جو آرامش در مدرسه، كار با دانشآموزان است. از برنامههاي موفق برخي از نظامهاي آموزشي، ايجاد خطمشي و سياست كلي رفتاري در مدرسه در مقابله با خشونت است. مداخله در برنامه آموزشي مدرسه و گنجاندن مطالبي در كتابهاي درسي براي آگاه كردن دانشآموزان از روشهاي مسالمتآميز، حل تعارض، حمايت از همتايان خود، همچنين تدوين پروژههايي براي برقراري دوستيهاي عميق بين دانشآموزان و ايجاد صلح و آرامش در مدرسه، از راهبردهاي موثر بهشمار ميرود.
حمايت قانوني از دانشآموزان
ترديدي نيست كه دانشآموزان بايد از حمايتهاي قانوني برخوردار باشند. در اين زمينه تدوين قوانين جدي و قابل اجرا در مدرسه براي برخورد قاطع با كساني كه به هر نحو بر كودك آسيب جسمي يا رواني وارد ميآورند ضروري است. انتقال فرد متخلف كه شايد ناآگاهانه با رفتار خود آينده كودكي را تباه ميسازد، به يك مدرسه يا منطقه ديگر و يا اجبار او به پرداخت جريمههاي نقدي، مساله خشونت در مدرسه را حل نخواهد كرد زيرا او در محيطي ديگر با كودكان يا نوجواناني ديگر وقايع تلخ ديگري را بهوجود خواهد آورد و سلامت آنان را به خطر خواهد افكند، بنابراين پيشبيني قوانين مشخص و اجراي آن در چنين مواردي، از گامهاي موثر در كاهش خشونت خواهد بود.
و حمايت از معلمان...
قدم بعدي، ارائه كمكهاي مشاوره و حمايت از معلمان و ساير كاركنان مدرسه براي حل تعارضهاي شخصي و بين فردي آنان است. تنشهاي شغلي، جمعيت زياد كلاس، تنوع ويژگيهاي يادگيرندگان، كمبودهاي اقتصادي و انتظارات وسيع جامعه از معلمان، آسيبپذيري آنان را افزايش ميدهد و سلامت آنها را به مخاطره ميافكند. معلمان بيش از كاركنان سازمانهاي ديگر نيازمند حمايت و پشتيباني هستند تا بتوانند از كودكان و نوجوانان، اين امانتهاي الهي و بسيار ارزشمند كه جامعه به دست آنان ميسپارد پاسداري كنند و دانشآموزان خود را به صورت شهرونداني متعادل، مسوول، باايمان و خلاق به جامعه تحويل دهند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
مشاهده خبر بعدي
------------
پنجشنبه 13 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]