واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: بارها ۱۰ دقیقه وقت خواستم ولی روحانی قبول نکرد!
من گفتم بنده لوله سرخرمن نیستم حداقل از من بپرسید ماجرا چیست. آقای نوبخت گفت حالا که تصمیم گرفتیم و باید اینطور اجرا شود.
«سید محمد بطحائی»، وزیر مستعفی آموزشوپرورش که با 238 رای نمایندگان، موفق به نشستن بر کرسی وزارت آموزش و پروش دولت دوزادهم شده بود، خردادماه سال گذشته از این مسئولیت استعفا داد. بخش هایی از گفتگوی او با سایت اصلاح طلب انصاف نیوز پیرامون چرایی استعفا و نوع رفتار روحانی و دیگر مسئولان ارشد دولت را خواهید خواند:
آقای بطحائی شما وقتیکه استعفا دادید گفتید من برای کاندیداتوری مجلس این کار را کردم ولی این غیرواقعی بود.
شما یک سند از من بیاورید که جایی گفته باشم میخواهم به مجلس بروم.
پس چه کسی چنین چیزی را گفته است.
من طی یک نامه محرمانه با آقای رئیسجمهور چنین چیزی و نوشتم که این فرصتی است که ایشان تصمیم بگیرند.
چه کسی به شما گفت که این نامه را بنویسید.
هیچکس، من خودم تصمیم گرفتم.
من شنیدم به شما گفته شد این استعفا را بنویسید، به این بهانه آقای رئیسجمهور به شما وقت میدهند بعد در آنجا رایزنیهای بکنید.
این حرف شما را من تکذیب میکنم. هیچکس به من نگفت نامه بنویس. هیچکس حتی همسر بنده اطلاع نداشت که من این نامه را نوشتهام.
تحلیل شما یا کسانی که به شما مشورت میدادند این نبوده که شما با این استعفا بخشی از مشکلات آموزشوپرورش و حل میکنید و سرکار برمیگردید؟
صادقانه عرض کنم بخشی از آن استعفا اینطور بود. من تصور میکردم با آن پیوستی که با آن استعفانامه به آقای رئیسجمهور داده بودم. گمان کردم آقای رئیسجمهور فرصتی را برای آن موضوع تعیین میکند. این موضوع هم در مورد شرایط رتبهبندی بود. من هم این موضوع را به نفع دولت میدانستم. پس زمانی که ایشان من را میخواست من طی زمان کوتاهی مشکلی را به آقای رئیسجمهور توضیح بدهم.
من در آن نامه انتخابات مجلس را بهانه کرده بودم. بعد هم به دوستان مجلس گلایه کردم که چرا آن را رسانهای کردید. شما هم بعد از استعفا هیچوقت از من نشنیدهاید که من برای چه چیزی استعفا کردم.
واقعاً آقای روحانی وزرای خود را به این راحتی نمیبینند؟
نه اینطور نبود.
چند بار خواستید او را ببینید و دیدید؟
ایشان فرصت زیادی نداشتند. من به طور مشخص برای آن موضوع که رتبهبندی معلمان بود، رنجیدم که من از رئیسم [رئیسجمهور] ۱۰ دقیقه وقت خواستم که در مورد موضوعی که به نظرم بسیار مهم است حرف بزنم و ایشان به من وقت ندادند.
چند بار اصرار، ایشان من را به آقای واعظی ارجاع دادند. آقای واعظی هم من را به آقای نوبخت ارجاع دادند. آقای نوبخت هم بدون جلسه با من تصمیم گرفت. من گفتم بنده لوله سرخرمن نیستم حداقل از من بپرسید ماجرا چیست. آقای نوبخت گفت حالا که تصمیم گرفتیم و باید اینطور اجرا شود.
صادقانه عرض کنم به من برخورد. میدیدم وزرای دیگر خیلی بدتر از اینها را تحمل میکنند ولی من نتوانستم تحمل کنم که بهعنوان سکاندار آموزشوپرورش هستم چنین رفتاری ببینم.
شاید آقای روحانی شما را همسو با خودشان نمیدانستند.
من در طول آن دو سال نشانه آن دیدم که تأییدکننده حرف شما باشد. ایشان هیچوقت کلامی توهینآمیز زیاد تحقیرآمیز از ایشان ندیدم.
آیا برای ۱۴۰۰ احتمال دارد که شما کاندید شوید؟ بههرحال خیلیها بهعنوان گزینه مطرح هستند.
واقعاً نمیدانم چه پاسخی به این سوال بدهم. اگر بگویم خیر اشتباه است چون ممکن است فردا شرایطی رخ دهد که تصمیم بگیرم بیایم. اگر هم بگویم بله اشتباه است چون هنوز خودم تصمیم نگرفتم. طی ماههای گذشته با برخی دوستان اصلاحطلب و اصولگرا صحبتهایی را داشتم و پیشنهاد دادم جمعی را تشکیل بدهند. اصلاً معلوم نیست که کسی از این گروه کاندیدا بشود ولی این گروه شروع به خدمت به مردم کند. مردم ما از این تقابل اصلاحطلب و اصولگرا خسته شدند. هر گروهی که زیر پرچم خودش سینه میزند و هرکسی میخواهد علم خودش را بالاتر ببرد.
آیا دولت میتواند کاری را از پیش ببرد؟
از نظر اختیارات، به نظرم شدنی است ولی یک شرط مهم دارد. رئیسجمهور، رئیس قوه قضاییه و رئیس مجلس باید مهارت کارکردن با همدیگر را تمرین کنند. همین اواخر دیدیم که مجلس برای پروتکل الحاقی شلوغ کرد آن طرف هم دولت اصلاً کوتاه نیامد تا رهبری چیزی گفتند.
این ایراد به نظر شما از ساختار نیست؟
حتماً ریشه آن ساختار است.
الان شورای نگهبان میگوید شما با ساختار مشکل دارید!
من ساختار جمهوری اسلامی را نمیگویم. منظور من ساختارهای اداری است.
مگر به جز ساختارهای اداری چیز دیگری هم داریم.
الان عرض میکنم. در شرایط فعلی دولت فکر میکند مجلس در اختیارات او دخالت میکند. مجلس هم تصور میکند دولت او را دور میزند. مثلاً میگوید چرا فلان توافقنامه را بدون هماهنگی با من امضا کردید.
آقای بطحائی شما خودتان با مجلس کارکردهاید و چند جمله بالاتر هم گفتید که، اکثر نمایندگان به دنبال منافع شخصی یا منطقهای و حزبی هستند.
کلمه اکثراً به نظر من اشتباه است ولی گاهی این اتفاق میافتد. ولی من بهعنوان کسی که هم با دولت کار کردم، هم در مجلس رفتوآمد زیادی داشتم. وقتی دولت آقای روحانی من را به مجلس معرفی کرد ۲۳۸ رأی آوردم. چون واقعاً میخواستم خدمت کنم. یکی از مخالفترین افراد دولت به من رأی مثبت داد چون دید من برای منافع شخصی تلاش نمیکنم.
ولی وقتی ما شمشیر و ما آن را در میآوریم و برق شمشیرمان را به او نشان میدهیم او هم شمشیر میکشد. نباید رهبری هر روز ورود پیدا کنند.
این ناشی از نقش محوری ایشان است.
بله. ولی چرا ایشان ورود پیدا کرد؟
چون از کس دیگری کاری برنمیآید.
بله ولی ما ایشان را به این نقطه رساندهایم. ایشان مجبور شدند بگویند شمشیرهایتان را غلاف کنید.
ایراد از ساختار است. در فرانسه اگر اختلاف بین دولت و مجلس باشد چه میکنند.
ساختار سیاسی آنجا رهبری ندارد! شما امروز صحبتهای دکتر روحانی را شنیدید. ایشان گفتند چرا به حرف رهبری گوش نمیدهید و توهین میکنید. من بهعنوان کسی که دو سال در کنار ایشان در دولت بودم بلافاصله به ذهنم آمد چند وقت پیش ایشان به نمایندهها گفتند شما چهار عمل اصلی را بلد نیستید این هم توهین است.
سه شنبه, 12 اسفند 1399 ساعت 09:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]