محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829299391
تجربهی ما از بتای بازی Mortal Shell
واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:
تجربهی ما از بتای بازی Mortal Shell ادای احترام به Dark Souls "به قلم علیرضا آبروشن"
زمانی که شروع به تجربه عنوان سکیرو کردم به هیچ عنوان فکر نمیکردم تا جادویی با من کند که بعد از تجربه چندباره سهگانه دارک سولز و تجربه عنوان رویایی Bloodborne، هنوز هم تشنه بازیهای بیشتری در این سبک تازه تأسیس باشم. سبکی که با Demon Souls آغاز شد و با شاهکار Dark Souls بر سر زبانها افتاد. خیلی از افراد این سری بازی را با سختی طاقتفرسای آن میشناسند اما باید گفت که درجه سختی، کم اهمیتترین بخش این بازیهاست و جادوی آنها در شیوه مبارزات، داستان سرایی محیطی (هر چند در سکیرو جای خالی آن حس میشود) و همچنین پیوستگی و غنی بودن دنیای این بازیهاست. از زمان عرضه عرضه Dark Souls بود که شاهد بر زبان افتادن بازیهای Souls-Like بودهایم و سازندگان بزرگ و کوچک سعی کردند تا با الهام گیری از عناوین استاد بزرگی به نام هیدتاکا میزاکی، تجربه درخور را برای مخاطبان به ارمغان آورند. در این سالها شاهد عناوین بسیار خوبی نیز مانند Star Wars Jedai Fallen Order یا سری The Surge و Code Vein در این سبک بودهایم. در مجموع با این که افراد بسیار زیادی سعی در آن داشته تا جادوی سری اصلی را تکرار کنند، هیچ کدام حتی موفق به نزدیک شدن به این سری نشدند و کار به جایی رسیده که میتوان گفت این سبک از بازیها در حال اشباع شدن هستند.
در این شرایط استودیو Cold Symmetry سعی کرده تا با الهام گیری ازسری Souls، عنوان Mortal Shell را ساخته و عرضه کند. در حال حاضر نسخه بتای این عنوان که قرار است در سال ۲۰۲۱ برای کنسولها و PC عرضه شود، در فروشگاه ایپیک گیمز برای عموم در دسترس است. هنگامی که شنیدم به اصرار طرفداران بتای خصوصی آن به عمومی تبدیل شده است، بسیار کنجکاو شدم تا ببینم با چه عنوانی طرف هستیم که هنوز عرضه نشده ولی از چنین حمایتی برخوردار است. البته قبل از شروع این بتا انتظارات خودم را با توجه به دیگر عناوین Souls-Like پایین آوردم تا هنوز بازی عرضه نشده از آن ناامید نشوم. در کمال تعجب نتیجه کار باعث شگفتی من شد. درباره داستان بازی نمیتوان نظری داد زیرا تنها شاهد ابتدای بازی هستیم ولی میتوان گفت داستان بازی حول موجودی میچرخد که به دنبال یافتن هدف خود است و برای آن باید دنیای اثر را کاوش کند. این موجود که شباهتی به Voldemort از سری هری پاتر دارد، تواناییهای عجیب و غریبی را داراست. برای مثال یکی از کارهایی که میتواند انجام دهد سفت کردن بدنش است که به کمک آن میتواند هرگونه خطری را دفع کند. از دیگر قابلیتهای مهم او میتوان به توانایی ورود به بدنهای بیجان اشاره کرد که درواقع سیستم اصلی گیمپلی بازی Mortal Shell را تشکیل میدهد. حقیقتاً هر مدل که حساب میکنم نمیتوانم داستانی با کیفیت سری سولز را از یک تیم ۴ نفره انتظار داشته باشم ولی حداقل میتوانم با اطمینان بگویم که کلیت ماجرا چیز جالبی به نظر میرسد.
در بتای بازی بیشتر به گیمپلی و هسته آن پرداخته شده است. در این بازی شاهد ترکیب تمام عناوین سری سولز، بلابورن و سکیرو هستیم و ویژگیهای جالبی از هر عنوان برداشته شده است. در کنار این موارد شاهد موارد جدیدی نیز هستیم که خود سازنده برای بهبود تجربه کلی اضافه کرده است. مانند سری سولز شاهد نوار سلامتی در کنار نوار استامینا هستیم که با ضربه زدن و جاخالی دادن و یا دویدن خالی میشود. در کنار موارد شاهد دو مورد جدید نیز هستیم. اولین مورد قابلیتی به نام Harden است که با فعال کردن آن پوسته شما سفت میشود و توانایی دفع هرگونه حملهای را دارد اما با یک بار ضربه خوردن میشکند. این قابلیت در حین اتک دادن نیز قابل استفاده است و باعث میشود تا توانایی اجرای حملات طولانی مدت را داشته باشید. زمان آماده سازی آن نیز حدوداً ۵ ثانیه است که باعث شده در کنار جاخالی دادن به یکی از قطبهای اصلی مبارزات بازی تبدیل شود.
دومین موردی که باعث تفاوت ساختاری بازی با عناوین سولز میشود وجود قدرتیهای مختلف است که از یک نوار جدا استفاده میکنند. این نوار با آسیب زدن به دشمنان مختلف پر میشود و از ۵ قسمت تشکیل شده است. در صورت حمله به دشمنان این نوار پر میشود تا هر سری یک قسمت آن کامل شود ولی در صورت کامل نشدن شروع به خالی شدن میکند تا وقتی که به قسمت قبلی برسد و یا مجدداً شروع به ضربه زدن به دشمن دیگری کنید. این مسئله باعث تشویق بازیکن به تهاجمی بودن دارد و باعث شده تا بازی حالتی بسیار اکشن داشته باشد. با این نوار میتوان از قدرتیهای مخصوص سلاح استفاده کرد. برای مثال شمشیر به یک نیزه تبدیل میشود و آسیب بسیار سنگین را وارد میکند. دیگر استفاده این نوار این است که با آن میتوان ضربات دشمن را Parry کرد. در این بازی برخلاف سری سولز شاهد فلاسکهایی برای پر کردن جان نیستیم در عوض با Parry کردن مقداری از نوار سلامتی پر میشود. این مورد باعث شده تا این نوار جدید بسیار مهم و کاربردی باشد و نشان از اهمیت بالای Parry کردن نیز دارد.
در این بازی برخلاف سری سولز شاهد انواع سلاحها و آرمورهای مختلف نیستیم و در عوض Mortal Shellهای مختلفی را پیدا میکنیم که با پوشیدن آنها کلاس کاراکتر مشخص میشود. اولین پوستهای که پیدا میکنیم یک شوالیه سنگین وزن است ولی از سپر استفاده نمیکند. در این پوسته شاهد بیشتر بودن نوار سلامتی نسبت به استامینا هستیم و سرعت جاخالی دادن نیز متوسط است. حملات او نیز از آسیب متوسطی استفاده میکنند و در مجموع مبارز سریعی نیست. یک نکته خیلی جالبی که این پوسته دارد این است که ضربه زدن به دشمنان با شمیشیر او کاملاً حس سنگین بودن و کوبیده شدن بر سر دشمنان را القا میکند و این نشانه توجه سازندگان به جزییات بازیست. اما با کمی پیشروی پوسته دوم را پیدا میکنیم که یک مبارز سریع بوده و نوار استامینا طویلی دارد. جاخالیهای او سرعتی میباشند و مانند تلپورت کردن هستند که باعث میشود برای مدت کوتاهی کاملاً غیب و ضد ضربه شوید. سلاح او نیز از حملات سریعتری با آسیب کمتری برخوردار است.
یکی از نکاتی که برای این پوستهها بسیار جالب استفاده شده و از سکیرو الهام گرفته شده است، بازگشت به زندگیست. هنگامی که نوار سلامتی به اواخر خود میرسد، از درون پوسته به بیرون پرت میشوید و با سلامتی بسیار کمی قادر به بازی کردن هستید. در این مدت اگر به سراغ پوسته بروید و دوباره داخل آن شوید یک فرصت مجدد پیدا میکنید و جانتان پر میشود. مجازات مرگ نیز همانند سری سولز است؛ با این تفاوت که در صورت ریکاوری پول خود، میزان سلامتیتان نیز پر میشود و این مورد باعث به وجود آمدن استراتژیهای جدید و ریسک پذیر در بازی میشود. مثلاً فرض کنید سراغ یک باس رفتهاید و مردهاید. در سری بعد که با او مواجه میشوید، میتوانید ریسک کرده و ابتدا پول خود را برندارید و به مبارزه با باس بپردازید. سپس در صورت رو به موت شدن سراغ آن بروید ولی این ریسک وجود دارد که موفق نشوید و پولتان از دست برود. متأسفانه در نسخه دمو باگهای زیادی وجود دارد و بعضی از دفعات قبل از ریکاوری پول، نمیشد از زندگی مجدد استفاده کرد اما بعضی وقتها امکان پذیر بود برای همین نمیتوانم درباره عمق ریسک این کار قضاوت کنم.
با پولی که با کشتن دشمنان بدست میآورید، میتوان به ارتقای پوستهها پرداخت. به این صورت که ابتدا باید پولی بدهید و مشخصات و پیش زمینه داستانی پوسته را آزاد کرده و سپس انواع مهارتهای مختلف را باز کنید. به عنوان مثال پوسته دوم بازی یک قابلیت دارد که در صورت ضربه خوردن، به جای خالی شدن نوار سلامتی، از نوار استامینا شما کم میشود و بیست درصد شانس برای فعالسازی دارد. نوع دیگری ارتقا نیز برای سلاحها در نظر گرفته شده که با پیدا کردن آیتمهایی خاص میتوانید قدرتیهای جدید را برای آن باز کنید یا مقدار سلامتی Parry کردن را افزایش دهید. به نظر میرسد این موارد صرفاً برای القای حس قویتر شدن و آسانتر شدن بازی کاربرد داشته باشند و تفاوت خاصی در سبک بازی کردن با یک پوسته خاص ایجاد نکنند اما با این حال نمیتوان نظر قطعی داد زیرا بیشتر مهارتها در نسخه دمو در دسترس نیستند. در بازی آیتمهای متفاوتی برای یافتن وجود دارند که هر کدام قابلیت متفاوتی دارند و نکته جالبی که در مورد آیتمها وجود دارد این است که برای فهمیدن کاربرد آنها باید تعداد دفعاتی مشخص از آنها استفاده کنید. همچنین آیتمهایی مانند قارچ جان پر کن، با گذشت زمانی مشخص دوباره رشد میکنند و میتوان آنها را لوت کرد.
در این بازی انواع مختلفی تله قرار گرفته شده که برای مثال میتوان به تله حیوانات اشاره کرد. در مورد این تلهها باید اشاره کنم که با گرفتار شدن در آنها نابود نمیشوند و میتوان پشت هم گرفتار آنها شد. این مورد باعث شده تا در نگاه اول بسیار اعصاب خوردکن به نظر برسند اما خوبی ماجرا این است که با یاد گرفتن جای آنها، میتوانید دشمنان خود را گرفتارشان کنید و چیزی که در ابتدا کابوس شما بود، تبدیل به کابوس دشمنان شود! در زمینه سختی شاهد عنوانی بسیار چالش برانگیز هستیم که بارها شما را میکشد اما همانند سری سولز با هر مرگ چیزی را یاد میگیرید که برای پیشروی به شما کمک خواهد کرد. تقریباً در همه جای بازی شاهد حداقل دو دشمن کنار هم هستیم که باعث شده تا مبارزات نیازمند دقت بالایی باشند. اما متأسفانه این چالش حداقل در باس نسخه دمو وجود نداشت و در کمال تعجب در امتحان اول موفق شدم. زیرا حرکات این باس بسیار محدود بود و با جاخالی دادن به موقع میتوان پدر او را در آورد. امیدوارم در نسخه اصلی چالش باسهای بازی همانند مراحل باشد و لذت اثر را دو چندان کند.
طراحی هنری محیطهای بازی نوید یک اثر بسیار سنگین و زیبا را میدهد. در دو محیطی که در نسخه دمو وجود دارد شاهد محیطی جنگلی هستیم که بسیار سرد و پر رطوبت بوده و محیط دیگر یک سیاهچاله تنگ و ترسناک است. متأسفانه این مورد به معنی عمیق بودن خود محیطها نیست و برخلاف سری سولز شاهد طراحی پیچیده و قسمتهای مختلفی برای پیدا کردن محیطهای مخفی—حداقل در این دو محیط ابتدایی—نیستیم. البته جاهای مختلفی برای گشتن وجود دارد ولی راحت بودن پیدا کردن آنها باعث شده تا آن جادوی سری سولز را شاهد نباشیم. همچنین وجود لودینگ بین محیطهای مختلف باعث شده تا حس پیوستگی موجود در سری سولز نیز حس نشود. با این که طراحی مراحل عمیقی را شاهد نیستیم، در عوض طراحی و نحوه مبارزه دشمان مختلف بسیار عالی کار شده و بیراه نیست که بگویم بهترین بخش بازیست. در دو محیط ابتدایی بازی شاهد ۶ عدد دشمن مختلف و یک باس هستیم که هر کدام طراحی و روش مبارزه منحصربهفردی دارند. برای درک بهتر کافیست تا تنها یکی از این دشمنان را شرح دهم: موجودی که انواع شمشیر او را به سیخ کشیدهاند. ابتدا از راه دور این شمشیرها را از بدن خود در میآورد و به سمت شما پرت میکند سپس با نزدیک شدن به او، داسهای خود را برمیدارد و به شما حملهور میشود و در انتها که نزدیک مردن است، سر خود را جدا کرده و به سمت شما میاندازد. در صورت برخورد سر او با شما، مسموم میشوید و به طور حتم شما را به صورت آهسته ولی پیوسته میکشد که بسیار عذاب آور است! البته میتوانید با تقلای بسیار زیاد و استفاده از تعداد زیادی آیتم قارچ خود را نجات دهید ولی خوب تعداد این دشمنان باعث میشود تا بعد از مواجه با دومین آنها کمبود آیتم پیدا کنید. در مجموع باید گفت که هر کدام از این دشمنها استراتژی خاصی برای مبارزه لازم دارند و آسانترین دشمنان بازی نیز در صورت عدم توجه بسیار کشنده هستند.
در زمینه گرافیک فنی عنوان بسیار عالی را شاهد هستیم و گرافیک بازی از تمام بازیهای Souls-Like به غیر از Star wars بهتر است. البته سیستم مورد نیاز آن نیز درخور است و عنوان سنگینی را شاهد هستیم. در قسمت فنی بازی یک مشکل بزرگ وجود داشت که امیدوارم در نسخه نهایی برطرف شود و آن هم مربوط به سیستم Lock دوربین بازیست. در بیشتر مواقع با فشردن دکمه حتی به صورت متوالی نیز دوربین بازی روی دشمن قفل نمیشد و بسیار آزاردهنده بود. اگر این مشکل در نسخه نهایی برطرف نشود کل ارزش بازی نابود میشود و امیدوارم حتماً مورد توجه سازندگان باشد. در نهایت باید بگویم که Mortal Shell میتواند اولین عنوانی باشد که خود را در سطح سری سولز نشان دهد. با اینکه در بخشهایی ضعیفتر از سری سولز به نظر میرسد، در بخشهایی نظیر مبارزات نیز توانایی پیشی گرفتن از سری سولز را دارد. اما همه چیز به سازندگان برمیگردد که آیا میتوانند از این پتانسیل به خوبی استفاده کنند و یک تجربه به یاد ماندنی را خلق کنند یا نه. هم اکنون میتوانید بتای Mortal Shell را که حدوداً 1 تا 3 ساعت از بازی اصلی را شامل میشود، از طریق فروشگاه ایپیک گیمز تجربه کنید.
4 روز پيش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]
-
علم و فناوری
پربازدیدترینها