محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829299531
نقد و بررسی بازی Disintegration
واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:
نقد و بررسی بازی Disintegration "به قلم محمدجواد مجیدزاده" این نقد براساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت پردیسگیم نوشته شده است. در دنیای بازیهای ویدئویی، عناوین معدودی وجود دارند که سعی داشتهاند تا چندین ژانر (یا حداقل المانهای مختلفی از چندین ژانر) را در خود جای دهند؛ هدفی که در این مقاله از آن به عنوان "هیبریدسازی" یاد خواهیم کرد. شاید بارزترین و معروفترین نمونه این دست از عناوین، Fallout 3 باشد، عنوانی که علاوه بر نقش آفرینی و تیراندازی بودنش، سیستم هدف گیری خاص و جدایی نیز در درون خود داشت که به بازیکن اجازه میداد با صرف Action Point (همانند برخی از بازیهای Turn-Based) به شکار دشمنان بپردازد. از دیگر سریهایی که میتوان آنها را هیبرید دانست، Valkyria Chronicles است. با اینکه این سری در اصل در سبک Tactical Role-playing یا TRPG قرار میگیرد، اما میتوان آن را ترکیبی از نوبتی بودن، RPG و همچنین اکشن سوم شخص دانست. عنوانی که در این مقاله نیز قصد بررسی آنرا داریم نیز یکی از جدیدترین نمونههای هیبرید دنیای بازیهای ویدئویی به شمار میرود. Disintegration عنوانی در سبک اکشن اول شخص و Real-Time Strategy است که توسط استودیو V1 Interactive توسعه داده شده و در تاریخ ۱۶ ژوئن برای ۳ پلتفرم رایانههای شخصی، PS4 و Xbox One عرضه گردیده است.
داستان بازی در آیندهای نه چندان دور جریان دارد؛ آیندهای که در آن، انسان به این قابلیت دست یافته که بتواند تنها مغز انسانها را حفظ کرده و بدنهای ارگانیک را با کالبدی روباتیک تعویض نماید و از این فرآیند تعویض کالبد تحت عنوان Integration یاد میشود. حال مدت زمانی از جا افتادن این تکنولوژی جدید گذشته و گروهی نظامی به نام Rayonne سعی دارد تا بالاجبار تمامی انسانها را وارد این فرآیند کند. بازی شما را در نقش خلبانی به نام Romer Shoal قرار میدهد، یکی از معروفترین کسانی که فرآیند Integration را بر روی خود انجام داده است. هدف Romer و همراهانش در طول داستان بازی، براندازی Rayonne و نجات انسانها از تبدیل شدن اجباری به روباتهایی با مغز انسانی است. بازی در ارائه داستان و پیشزمینه داستان خود، به خوبی عمل نمی کند. مقدمه بازی، به جز ارائه تعریفی از فرآیند Integration و به نوعی، القا کردن این حقیقت که Romer فرد معروفی است که این کار را انجام داده، زمینه سازی دیگری نمیکند و شما را خیلی ناگهانی در مقابل Rayonne قرار میدهد. حداقل باید چندین ساعت از بخش داستانی بازی را تجربه کنیم تا اصلاً بفهمیم که چرا با Rayonne مبارزه میکنیم و ناگفته نماند که همین مشخص شدن Setting بازی، به وسیله تعاملهایی کاملا اختیاری با محیط ایجاد میشود که ممکن است به راحتی آنها را از قلم بیندازید. اما اگر از پیش زمینه مبهم بازی بگذریم، با داستان سرراستی طرف هستیم که نه میتوان آن را عالی دانست و نه فاجعه. همانطور که گفته شد، نکته اصلیای که موجب کیفیت متوسط داستان پردازی بازی میشود، این است که بازی به خوبی برای اتفاقات پیش روی شما مقدمه چینی نمیکند.
روابطی بین شخصیتهای بازی شکل خواهد گرفت، اما نمیتوان Chemistry خاصی بین آنها یافت. شخصیت اصلی بازی در حین ماموریت ها حرفی نمیزند و صحبت هایش محدود به سینماتیکها و برخی از تعاملات با خدمه است. Villain بازی نیز جز ظاهر سیاه و قرمز جذابش و صدای تاثیرگذار، عملاً حرفی برای گفتن ندارد و حضورش نیز محدود به حداکثر ۱۰ دقیقه از بازی است. در مقابل، بازی در پردازش و معرفی شخصیت های فرعی بسیار بهتر از معرفی Villain و Protagonist عمل میکند و به وسیله مکالمات متعددی که در طول و بین ماموریت ها اتفاق میافتد، به خوبی میتوانید با خدمه خود آشنا شوید. همچنین به طور کلی، صداپیشگی شخصیتها خوب انجام شده و روند داستانی بازی را قابل تحملتر میکند. در عین حال، هنگام تجربه ما از بازی، هم خوانی بین حرکات لب و دهان کاراکترها و دیالوگهای ادا شده توسط آنها وجود نداشت. ناگفته نماند که در طول بازی کلاً ۲ کاراکتر از دهان واقعی برخوردار هستند. شاید نبود هیچگونه Facial Expression (حالت چهره) در پی نبردن به کیفیت روابط بین شخصیتها بی تاثیر نباشد. Romer خلبان Gravcycle است، وسیلهای پرنده که در اصل شما آن را کنترل خواهید کرد و دارای سلاح و قابلیتهای خاص خود میباشد. به طور کلی اگر بخواهیم معادلی برای Gravcycle از دیگر بازیها بیاوریم، نزدیکترین مثال Titanهای سری Titanfall هستند؛ با این تفاوت که Gravcycle فوق العاده ضعیفتر و شکنندهتر است و از آن نمیتوانید خارج شوید، اما در عوض میتواند پرواز کند. از نظر طراحی، Gravcycle همانند سفینه ایست که البته نمیتواند در ارتفاع خیلی بالا پرواز کند و مانورپذیری چندانی هم ندارد. این مانور پذیری پایین، به خصوص در مراحلی از داستان که تنها و بدون خدمه هستید، میتواند چالش برانگیز باشد و همچنین کمی ناامید کننده. Gravcycle دارای تجهیزات خاص خود نیز میباشد که میتواند سلاح و یا قابلیت بازیابی سلامتی باشد. البته انتخاب تجهیزاتتان در ماموریتهای داستانی، تحت اختیار شما نیست و بازی به انتخاب خود، Gravcycleای با قابلیتهای فیکس و تغییرناپذیر به شما میدهد. همین قضیه موجب میشود تا ارزش تکرار بازی به نسبت پایین بیاید.
طراحی محیطهای بازی نسبتاً خوب است و نکته مثبتی که در رابطه با محیطهای بازی وجود دارد، حرکت نسبتاً آزادانه شما در آن است. با اینکه مناطق غیر قابل دسترسی در بازی وجود خواهند داشت، اما صخرهها یا درههایی که پیش روی شما قرار خواهند گرفت حرکات شما را محدود نمیکنند و به راحتی میتوانید از همه آنها عبور کنید. با اینکه حداکثر ارتفاع پرواز Gravcycle محدود است اما در طول تجربهای که از بازی داشتیم، عملاً محدودیت حرکتیای به قسمتهای مختلف محیطهای بازی وجود نداشت. محیطهای بازی بزرگ نیز هستند و صندوقها یا مخازنی از واحد تجربه بازی (که از آن به نام Salvage یاد میشود) و امتیازهای ارتقاء (که Upgrade Chip نام دارند) در خود جای دادهاند. همچنین محیطهای بازی از تخریب پذیری مناسبی برخوردار هستند. با اینکه زمین بازی به وسیله انفجار دچار تغییر نمیشود، اما برخی ساختمانها و اجزایی مانند بلوکهای سیمانی و از این قبیل به خوبی قابل تخریب هستند. با اینکه در اکثریت اوقات بازیکن موقعیتی دورتر و مرتفعتر نسبت به منطقه نبرد و دشمنان دارد و یاران و دشمنان شما کوچک به نظر خواهند رسید، اگر به آنها نزدیک شوید متوجه خواهید شد که از نظر گرافیک و طراحی هنری، کمکاریای صورت نگرفته است. Disintegration را نمیتوان عنوانی با گرافیک مبهوت کننده دانست، اما سطح گرافیک بازی به طور کلی متوسط رو به بالا میباشد. گیمپلی بازی به طور کلی شامل نبرد با گروههایی از دشمنان تا به پایان رسیدن ماموریتهاست. شما در نقش Romer، به تنهایی یا همراه با تیم حداکثر ۴ نفرهتان به نبرد با این دشمنان خواهید رفت. هر کدام از همراهان شما دارای یک قابلیت هستند که میتوانید به صورت جدا از آن بر روی یک منطقه استفاده کنید. این قابلیتها دارای Cooldown هستند و همچنین میتوانند در ترکیب با قابلیت دیگر اعضای تیمتان استفاده شوند. مرگ هر کدام از خدمه موجب شکست ماموریتهایتان خواهد شد، اما تایمری وجود دارد که به شما فرصت میدهد تا این خدمه از دست رفته را بازیابی کنید. بازیابی خدمه هم بسیار راحت است و صرفاً شامل حرکت به سمت جسدشان و برداشتن جمجمه شان میشود. به طور کلی نقش خدمه شما در بازی بسیار ساده است و تصمیم گیری استراتژیک چندانی در بازی اتفاق نخواهد افتاد. برای کشتن دشمنان میتوانید از سلاح Gravcycle خود استفاده کنید یا همانند بازیهای استراتژیک، به خدمه خود دستور حمله به آنها را بدهید. همچنین میتوانید به خدمه خود دستور حرکت یا تعامل با بخشهایی از محیط نیز بدهید. یکی از مهمترین کاربردهای خدمه تان، منحرف کردن آتش دشمن از روی Gravcycle شکننده شما خواهد بود و از آنجا که در عمده مراحل بازی، Gravcycle شما قابلیت احیای خود را ندارد اما قابلیت احیای خدمه را دارد، پس منطقی به نظر میرسد تا از خدمه تان به عنوان سپر استفاده کنید. علاوه بر این نقش نسبتا محدود، افراد خدمهتان را به صورت تک تک نیز نمیتوانید کنترل کنید. این امکان وجود دارد که از هر مأمور خود بخواهید تا از قابلیت خود به صورت جدا یا همراه با دیگران استفاده کند، اما حرکت دادن خدمه و دستور حملههای مستقیمتان در محیطهای بازی، همواره به صورت گروهی است. با توجه به توضیحاتی که ارائه گردید، عملا تنها جنبه استراتژیکی که Disintegration از سبک RTS در خود جای داده، Unit Controlایست که آن هم به صورت ناکامل پیاده سازی شده.
دشمنان بازی به طور کلی متنوع خواهند بود، اما بسیاری از مأموریتهای اولیه بازی شامل انواع محدودی از دشمنان میشود. در مقابل، Setting مأموریتها و محیطهایی که به آنها سفر خواهید کرد نسبتاً متنوع هستند. به طور کلی، چیزی به نام Boss Fight در بازی وجود ندارد، اما مأموریتهایی پیش رویتان خواهد بود که در آنها دشمنان سختتر یا پر تعدادتری مقابلتان قرار خواهد گرفت. با این حال، نبرد با آنها نیز همانند نبرد با دیگر دشمنان بازی است و عملاً تفاوتی احساس نمیشود. همچنین در هنگام نبردها به دلیل شلوغی بالای محیط، نمیتوان برداشت مناسبی از موسیقی بازی داشت و عملا بودن و نبودن آن یکی است. تمامی شخصیسازی بازی در بخش تک نفره به بهبود خدمهتان از نظر مشخصاتی مانند میزان سلامتی، صدمه سلاح و یا Cooldown قابلیتها محدود است. به وسیله Upgrade Chipها خواهید توانست تا خودتان و خدمه تان را از نظرهای مختلف ارتقاء بدهید و در عین حال، برای باز کردن سطوح جدید ارتقاء نیاز خواهید داشت تا Level Up شوید. پیش از هر ماموریت، به وسیله صحبت کردن با NPCهایی که در محیط وجود دارند، میتوانید چالشهایی نیز دریافت کنید که با به پایان رساندن آنها، Upgrade Chip دریافت خواهید کرد. با اینکه عمده این چالشها به وسیله رباتهایی با زیر ۵ عدد دیالوگ به شما داده میشود، اما دریافت چالش از دیگر خدمه نیز چندان تفاوتی ندارد؛ چراکه شرح چالش به زبان آورده نخواهد شد و خدمه تان با شما صرفا سلام و خداحافظی خواهند کرد. شخصی سازی های قابل انجام، عملا شامل رده های محدودی میشوند و از آنجایی که خدمه شما در هر ماموریت به وسیله بازی تعیین میشود و نه خود شما، سرمایه گذاری بر روی خدمه ممکن است کمی بیهوده به نظر برسد. با اینحال به طور کلی، ارتقاءهای در دسترس، قابل قدردانی هستند. بازبینی تصویری:
نمایی از Pop-Up دریافت چالش از یکی از خدمه.
نمایی کلی از صفحه پیش از ماموریتتان.
با اسکن کردن محیط میتوانید دشمنان یا مخازن حاوی Salvage و Upgrade Chip را شناسایی کنید.
نمایی نسبتا نزدیک از خدمه تان؛ همانطور که مشاهده میکنید آنها از نزدیک هم از جزئیات و کیفیت بالایی برخوردار هستند.
نمایی از یکی از خدمه موجود در بخش چندنفره بازی که به دلایلی موفق به تجربه آن نشدیم. نکات مثبت: گرافیک نسبتاً خوب تخریب پذیری خوب محیط سبک متفاوت و جالب گیمپلی آزاد و باز بودن محیطها و مانورپذیری بالا در آنها طراحی خوب قابلیتهای خدمه و سینرژی آنها باهم صداپیشگی خوب شخصیتها نکات منفی: داستان مبهم، بخصوص در اوایل بازی شخصیت پردازی نسبتاً ضعیف گسترش ناکافی و ناکامل المانهای RTS در گیمپلی بازی شخصی سازی محدود محیط بازی نسبتا سرد و بیروح است ارزش پایین تکرار به دلیل عدم وجود قابلیت انتخاب ادوات و خدمه پیش از هر ماموریت سخن آخر: Disintegration بر پایه ایده قابل توجه و جالبی ساخته شده است. اگرچه محصول نهایی، آنطور که باید و شاید نمیتواند انتظارات ما را برآورده کند، اما شاید با کمی صرف وقت بیشتر بر روی بازی از سوی سازندگان و بیشتر کردن Accessibility بازی بخصوص در بخش کنترل خدمه، بتوانیم با بازی بهتری روبرو شویم. Verdict Disintegration is built upon an intriguing idea. Although the final product does not satisfy our expectations as it should, but perhaps with spending a little bit more passion and time towards the game in its post-launch state by the developers, so that the accessibility of the game, especially when it comes to separate unit control, is improved, we might have a better game Final Score: 6.5 out of 10
13 تير 1399
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]
-
علم و فناوری
پربازدیدترینها