واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: جهانگیری:برای ماندن در انتخابات وسوسه نشدم/رئیسی و قالیباف هماهنگ نبودند/آیتالله هاشمی نگران بود
معاون اول رئیسجمهور گفت: گاهی میگفتم نمیخواهم در تبلیغات باشم چون قرار نیست بمانم اما آقای روحانی بیشتر از همه اصرار داشتند که حتما باید از این فرصت استفاده و کمک کنی.
آفتابنیوز : اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور با اشاره به ماجرای ثبتنامش برای انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم گفت: دولت آقای روحانی یک ویژگی در دور اول داشت و آن این بود که جریان مخالف ایشان و سیاستهایش از همان ماههای اول برای مخالفت جدی با ایشان با تمام توان به صحنه آمدند که بیسابقه بود. پیشبینی میشد که موج تخریب و تهاجم در انتخابات به پیک دورههای قبل از آن برسد. حتی ممکن بود چند نفر از جبهههای مختلف به ایشان حمله کنند. در انتخابات باید چند نفر باشند که در مقابل آنها بایستند و دفاع کنند و شاید این بخش خیلی به من مختص میشد به عنوان کسی که از دولت دفاع کند و حرفی برای گفتن دارد و در جریان مسائل کشور است.
وی افزود: در مرحله اول اگر کسی میآید باید درصدی از اطمینان وجود داشته باشد که اولا هم از طرف شورای نگهبان تایید شود و هم در ادامه تصمیم به ماندن نداشته باشد و کنار برود اولین کسی هم که باب این موضوع را باز کرد مرحوم هاشمی رفسنجانی بود.
اهم این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
*{literal}{{/literal}آیا گفتگو با آقای هاشمی مربوط به 6 ماه قبل از انتخابات بود{literal}}{/literal}: بله، من در خاطراتم صحبتهای ایشان را با تاریخش نوشتهام. بار اول که ایشان در این باره صحبت کرد من به شوخی گذراندم اما در دیدار بعدی متوجه شدم که ایشان خیلی جدی هستند. آقای هاشمی نگران بودند که حمله به دولت زیاد میشود و باید کسی برای دفاع از آقای روحانی باشد. گفتم اگر اینطور هم باشد بهتر است کس دیگری از ایشان دفاع کند چون من معاون اول آقای روحانی هستم و نمیشود که کاندیدا شوم. گفتند ایشان از شما میخواهد.
*دفعه دوم 2،3 ماه بعد روز قبل از درگذشتشان به من گفتند که شما به طور جدی آماده باشید. آقای هاشمی گفتند من با جمعی صحبت کردم و تاکیدشان این بود که ما به صورت جمعی این تصمیم را گرفتهایم. آقای روحانی حتما باید کاندیدا شود و در کنار ایشان هم باید افرادی باشند.
*استنباط من این بود که با آقای خاتمی یا آقای ناطق نوری و حسنآقای خمینی صحبت کردند. البته ایشان نام نبردند بعد از درگذشت ایشان تقریبا کسی پیگیر نبود و دوستان اصلاحطلب به این تحلیل رسیدند که باید این اتفاق بیفتد. آقای خاتمی با من صحبت کردند، آقای عبدالله نوری خیلی اصرار داشتند و بعد شورای اصلاحطلبان آمدند و پیگیری میکردند. آن اواخر به دلایل مختلفی گفتم چرا با من صحبت میکنید با آقای روحانی صحبت کنید.
*آقای روحانی هم 3 بار در این مورد با من صحبت کردند دو دفعه اول خیلی موافق نبودند و فکر و تصمیم را به من واگذار کردند من گفتم تصمیم گرفتم نیازی به فکر کردن نیست از نظر من منتفی است اما بار سوم گفتند حتما باید این کار را بکنید. گفتند یک ساعت بیشتر وقت نیست. با آقای خاتمی تلفنی مفصل صحبت کردم و متوجه شدم ایشان هم تاکید دارند که ثبتنام کنم و من هم ثبتنام کردم.
*هیچ برای ماندن در صحنه انتخابات وسوسه نشدم. البته برخی از دوستانی که مشورت میدادند بعضا توصیههایی میکردند. به آقای روحانی هم گفته بودم که شما تمام وقتتان را برای انتخابات بگذارید من هم اجازه نمیدهم در اداره کشور ضعف و کوتاهی بوجود بیاید. حداکثر هم برنامههای تبلیغاتی تلویزیون در تهران هم داشتم و گاهی میگفتم نمیخواهم در تبلیغات باشم چون قرار نیست بمانم اما آقای روحانی بیشتر از همه اصرار داشتند که حتما باید از این فرصت استفاده و کمک کنی.
*{literal}{{/literal}آیا به نظر شما رئیسی و قالیباف در مناظرههای انتخاباتی با هم هماهنگ بودند و اینطور نبود که با هم پاسکاری کنند{literal}}{/literal}: خیر، به نظرم آنها هم میخواستند از ابتدا با تمام ظرفیت بیایند. من در مناظرهها متوجه هماهنگی نشدم ما هم هماهنگی نداشتیم.
*آقای طیبنیا مدیر توانایی بودند ایشان در همان دوره اول هم چند بار گفتند نمیخواهند ادامه بدهند به هر حال در این دوره آقای رئیس جمهور به توافق رسیدند و من در جریان جزئیات توافق ایشان نیستم. به هر حال آقای طیبنیا کنار گذاشته شدند. ایشان تا لحظات آخر به افراد دیگری فکر میکردند و قرار بود اقتصاددان دیگری معرفی شود لحظه آخر بود که با من تماس گرفتند و گفتند فرد دیگری انتخاب شده و من هم گفتم مبارک است.
*{literal}{{/literal}کمرنگ شدن نقشش در دولت دوازدهم و ارتباط این موضوع با نفوذ آقای واعظی در دفتر رئیس جمهور{literal}}{/literal}: من این موارد را سیاسی نمیدانم. مثلا در انتخاب معاونان وزرا، وزیر قانونا باید معاون را خودش منصوب کند. در دوره گذشته وزرا یا به صورت شفاهی معاونانشان را معرفی میکردند زیرا مرسوم بوده که انتصاب معاونان وزرا با هماهنگی رئیس جمهور انجام شود و در جریان انتصابات باشد. یا مکتوب مینوشتند و به رئیس جمهور میدادند و ایشان هم در صحن کابینه مشورت میکردند و همه نظر میدادند. معمولا هر کس که وزیر پیشنهاد میدهد تایید میشود و به ندرت پیش آمده وزیر بخواهد کسی را به عنوان معاون انتخاب کند و بگویند به مصلحت نیست. البته مواردی هست. در این دوره بنا شد انتصاب معاونان به صورت نامه رسمی نوشته شود که در این صورت خود به خود به فرآیند اداری میرود و به نظرم عمدی هم در کار نبوده که بخواهند من در جریان نباشم.
*در یک فرآیند اداری در دفتر رئیس جمهور بررسی میکنند که مثلا این 4 نفر خوب هستند و این یک نفر خوب نیست. بعد رئیس جمهور هم یا تایید میکند و مینویسد اقدام شود یا به نظر وزیرش اعتماد میکند و هر 5 نفر را میپذیرد. در مورد استانداران بنده به طور طبیعی در جریان قرار میگیرم. درست است که در این دوره روند انتخاب استانداران هم اینطور است و هم از دفتر رئیس جمهور تماس میگیرند که در دستور کار دولت قرار بگیرد یا نه اما به این دلیل که انتصاب استانداران باید در دولت مطرح شود هم وزارت کشور پیشتر من را در جریان قرار میدهد و هم زمانی که در دولت مطرح میشود طبیعتا در جریان قرار میگیرم.
*{literal}{{/literal}اظهارات اخیرش مبنی بر تندروی در ایام انتخابات{literal}}{/literal}: این مسئله را به شوخی و مزاح به فایننشیال تایمز گفتم. من که اتفاقا در انتخابات از همه ملایمتر بودم. برای ارتباط با رهبر معظم انقلاب هیچ مشکلی ندارم و به زودی به خدمت ایشان خواهم رسید.
*بنده در آخرین ساعات روز ثبتنام به سمت وزارت کشور رفتم و میخواستم اگر آقای هاشمی نیامدند لحظات آخر برای انتخابات ثبتنام کنم و اگر آقای هاشمی نمیآمدند من سال 92 ثبتنام میکردم.
منبع: سالنامه روزنامه شرق
۱۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]