محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829477399
6 روز با امدادگران عملیات دنا/ لاشه هواپیما چگونه پیدا شدند/ قطعههای اجساد چطور جمع شدند
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: 6 روز با امدادگران عملیات دنا/ لاشه هواپیما چگونه پیدا شدند/ قطعههای اجساد چطور جمع شدند
عقربههای ساعت از نیمه شب گذشته بود که شرایط بد جوی، ما را در 15 کیلومتری روستای «دنگزلو» متوقف کرد. تا چشم کار میکرد سیاهی و تاریکی بود. حتی خودرویی نیز در جاده به چشم نمیخورد. اما کمی که جلوتر رفتیم چراغهای خودروی راهداری نظرمان را جلب کرد. با کلی سؤال و جواب فهمیدیم که تنها 15 کیلومتر تا محل سقوط هواپیما مانده اما جاده بهدلیل شرایط بد جوی مسدود بود و باید تا صبح صبر میکردیم.
آفتابنیوز :
«هواپیمای مسافری در یاسوج سقوط کرد.» این همه، آن خبری بود که روز یکشنبه 29 بهمن در کانالها مخابره شد و همه را آشفته کرد. اتفاق؛ بزرگ و تکان دهنده بود. برخی میگفتند هواپیما 100 مسافر داشته و برخی دیگرهم ازحضور66 مسافروخدمه خبردادند و...
هیچ خبر دقیقی وجود نداشت. از طرفی این اتفاق در نیمه زمستان و آن هم در کوهستان برفی دنا افتاده بود که شرایط جستوجو برای کشف لاشه هواپیما و پیکرهای مسافران و خدمه را دشوارتر میکرد. سازمان هواپیمایی کشور، شرکت هواپیمایی آسمان و... خیلی سریع جلسه اضطراری تشکیل داده بودند و کسی اطلاعاتی بیشتر از اینکه هواپیما در چه ساعتی و در چه مسیری از رادار خارج و ناپدید شده بود، نداشت.
با این حال دقایقی پس ازمخابره خبرسقوط هواپیما قرار شد همراه عکاس روزنامه به محل حادثه برویم. از تصمیمگیری تا اعزام بیشتر از نیم ساعت طول نکشید و بسرعت با خودرو راهی شدیم. ساعت حدود 6 عصر به اصفهان رسیدیم. آنطور که گفته شده بود محل سقوط در جنوب سمیرم بود. بنابراین بدون معطلی راهی این شهرستان، سپس «کمه»، «حنا» و بعد هم بخش پادنای علیا شدیم.
عقربههای ساعت از نیمه شب گذشته بود که شرایط بد جوی، ما را در 15 کیلومتری روستای «دنگزلو» متوقف کرد. تا چشم کار میکرد سیاهی و تاریکی بود. حتی خودرویی نیز در جاده به چشم نمیخورد. اما کمی که جلوتر رفتیم چراغهای خودروی راهداری نظرمان را جلب کرد. با کلی سؤال و جواب فهمیدیم که تنها 15 کیلومتر تا محل سقوط هواپیما مانده اما جاده بهدلیل شرایط بد جوی مسدود بود و باید تا صبح صبر میکردیم.
جلسات ستاد مدیریت بحران در بخشداری پادنا - نزدیک ترین بخش به محل سانحه - در حال برگزاری بود. ما هم برای اطلاع از اخبار دست اول و فوری بلافاصله راهی بخشداری شدیم. ساعت حدود 2 بامداد به آنجا رسیدیم. با اینکه ساعتها از پایان کار اداری معمول گذشته بود اما بخشدار و فرماندار به همراه جمع کثیری از نیروهای امدادی هلال احمر، اورژانس، یگانهای انتظامی ونظامی، متخصصان پروازی در آنجا حضور داشته و با برگزاری جلسات متعدد بهدنبال راهکاری بودند که عملیات تجسس در روز دوم با برنامهریزی بهتر و منسجمتر برای یافتن لاشه هواپیما و سرنشیناناش انجام شود.
بررسیهای ما نشان میداد که گروههای امدادی در روز اول از ساعت 10 صبح تا 19 در حال جست و جو بودند اما نه سرنخی از هواپیما بهدست آمده بود و نه کسی از سرنوشت سرنشینان خبری داشت. پس از بررسی اوضاع جوی و برنامهریزیها مقرر شد تا کار جست و جو بعد از طلوع خورشید صبح روز دوشنبه ادامه یابد.
روز دوم - دوشنبه 30 بهمنبعد از پایان جلسات به دعوت یکی از ساکنان محلی مدت کوتاه باقیمانده تا شروع عملیات را میهمان خانهاش شدیم و ساعت 5 صبح به بخشداری پادنا بازگشتیم. سپس برای ورود به محل سانحه - رشته کوههای دنا - مجوزهای لازم را گرفتیم و بهسمت روستای «دنگزلو» و رشته کوه «نول» جنوبی حرکت کردیم.
با گذر از روستا به حلقههای امنیتی رسیدیم و درپی عبور از چند ایستگاه بازرسی در نزدیک ترین مکان به محل سقوط، خودرو را پارک کردیم و از آنجا که نیروهای یگان ویژه بهسبب پرواز بالگردها اجازه ورود به خودروهای شخصی را نمیدادند، پیاده راهی محل استقرار نیروهای امدادی شدیم.بیش از 20 خودرو و 2 بالگرد اورژانس و هلال احمر در منطقه حضور داشتند.
به فاصله 200 متری از استقرار نیروهای امدادی، چند حلقه لاستیک را آتش زده بودند تا کار برای فرود بالگردها و رسیدن بهمحل پرواز راحتتر باشد. پای رشته کوههای دنا هوا بسیار سرد بود. ابرها گاهی آنقدر پایین میآمدند که نمیتوانستیم قلههای مرتفع دنا را پیش چشممان ببینیم. همه چیز گویای آن بود که امدادگران و تیمهای جست و جو کار سختی را پیش رو دارند چرا که جدای از برف و کولاک، فضای انباشته از برف رشته کوههای پرپیچ و خم دنا با بیش از 40 قله، کار تجسس را دشوارتر میکرد.
سرانجام نخستین بالگرد اعزام شد. درفاصله هر نیم ساعت یک بار، به استثنای زمان سوختگیری، بالگردها به بالای رشته کوههای دنا میرفتند اما هرکدام دست خالی برمی گشتند. نقشهای در دستان سرتیم پرواز بود که نشان میداد بالگردها باید به کدام مناطق سرکشی کنند. بعد از هر پرواز نقطه مشخص شده با یک ضربدر قرمز از نقشه حذف میشد و عملیات جست و جو با تمرکز روی نقاط دیگر ادامه مییافت.این درحالی بود که پهپادها هم به پرواز درآمده بودند، اما بهخاطر وزش بادهای شدید، گروه جست و جوگر پهپادی نیز با وجود تلاش فراوان به هدف نرسید و این عملیات هم بینتیجه ماند.
نور عمود خورشید نشان میداد نزدیک ظهر شد و نیروهای امدادی در آن لحظات تنها کسانی بودند که قدر زمان را میدانستند. زمزمههای ورود ابرها، تاریکی هوا و وزش بادهای شدید در منطقه کوهستانی وبرفی باعث شد تا بالگردها با احتیاط بیشتری به پرواز درآیند، اما کار جست و جو فقط هوایی انجام نمیشد.
نیروهای مردمی و کوهنوردان حرفهای نیز پا به میدان گذاشته بودند و ساعتها در میان برف سنگین رشته کوهها بهدنبال ردی از لاشه هواپیما و سرنشینانش میگشتند. دقایق بسرعت میگذشت اما هیچ رد و سرنخی وجود نداشت. به سبب ارتفاع برف امکان پیدا کردن اجساد جانباختگان نبود به همین خاطر امدادگران تلاش میکردند تا تمرکزشان را بر یافتن قسمتی از لاشه هواپیما بگذارند تا بتوانند سرنوشت سرنشینان را هم مشخص کنند.ساعت 6 عصر؛ در منطقه کوهستانی دنا امکان پرواز برای بالگردهای امدادی فراهم نبود و با بیسیم به کوهنوردان پیام داده شد که بهخاطر شرایط جوی بلافاصله برگردند و در محل کمپ به جست وجوگران بپیوندند.
پس از آن نیروها به انتظار بازگشت کوهنوردان ماندند و پایان عملیات روز دوم جست و جو اعلام شد.همه تیمها به بخشداری پادنا بازگشتند تا دوباره در جلسه مدیریت ستاد بحران، برنامههای روز دوم را جمعبندی کنند.مقابل بخشداری هم صدها نفر در اعتراض به پیدا نشدن اجساد جانباختگانشان وبلاتکلیفی اعتراض میکردند.
برخی اشک میریختند و برخی هم فریاد میزدند که چرا عزیزان ما را در این سرما زودتر نجات نمیدهید. بخشدار پادنا هم که به جمع مردم آمده بود با متانت و بغضی فروخورده سعی میکرد آنها را به آرامش دعوت کند و قول داد که نیروهای امدادی از هیچ تلاشی برای یافتن سرنشینان هواپیما دریغ نخواهند کرد.
روز سوم - سهشنبه اول اسفندهمانند روز دوم، عملیات از صبح زود پس از طلوع آفتاب و با روشن شدن هوا آغاز شد. بالگردها از آغاز روز با تلاش بیشتری کار تجسس را انجام میدادند. بالگردها یکی پس از دیگری راهی قلههای دنا میشدند اما هرکدام با دست خالی بازمی گشتند.تا اینکه با گذشت چند ساعت از شروع عملیات روز سوم، به یکباره در محل کمپ امداد، غوغایی برپا شد.
یکی از بالگردها با استفاده از دوربینهای مجهز موفق شده بود بخشی از لاشه هواپیما را شناسایی کند. با اینکه همه افرادی که در محل حضور داشتند، به نوعی غم و اندوه چند روزهای داشتند اما با شنیدن خبر پیدا شدن لاشه هواپیما موجی از امید در دل امدادگران هویدا شد و همه به تکاپو افتادند تا با انگیزه و دقت بیشتری برای جستوجوی اجساد وکشف جعبه سیاه تلاش کنند.
همه دغدغه تیمهای امدادی این بود که بتوانند زودتر پیکرهای سرنشینان پرواز را پایین بیاورند تا قدری از تألم و درد خانوادهها بکاهند. بههمین دلیل جلسات فوری تشکیل شد و تیمها از زمین و هوا راهی محل سانحه شدند. حتی تکاوران تیپ 65 نوهد نیروی زمینی ارتش نیز با لباسهای مجهز کوهنوردی آماده رفتن شدند. فرمانده، نیروهایش را از زیر قرآن رد کرد و آنها را به میدان مبارزه با صخرههای برف گرفته و یخ زده فرستاد.
خداحافظی آنها با مافوقشان و در آغوش گرفتن یکدیگر پیش از آغاز عملیات بخوبی نشان میداد که گروه خودشان را برای عملیاتی آماده میکنند که شاید دیگر بازگشتی نداشته باشد. در کمتر از 10 دقیقه تیم تکاوران هم آماده شدند و با بالگرد به منطقه «نول» جنوبی اعزام شدند تا پس از آن پای پیاده به سمت لاشه هواپیما حرکت کنند.ساعاتی تا غروب آفتاب نمانده و تاریکی هوا، پرواز بالگردها را غیرممکن کرده بود.
سرتیمهای امدادی با نفرات اعزامی به رشته کوهها با استفاده از بیسیم و تلفنهای ماهوارهای گفتوگو کردند و از اوضاع جوی پرسیدند. به نظر میرسید امکان پیشروی بیشتر وجود نداشت و تیمهای مستقر در کوه باید هر چه سریعتر عملیات را متوقف کرده و برای در امان ماندن از سرما خود را به کمپ امدادی برسانند. به این ترتیب ادامه جست و جو به روز چهارم موکول شد.
روز چهارم - چهارشنبه 2 اسفندهیچکس شب را نخوابید. طلوع خورشید مصادف شد با آغاز عملیات. قرار شده بود گروهها از دو منطقه« سی سخت» در یاسوج و «نول» در پادنا اجساد را از بالای کوه به پایین انتقال دهند. از اینرو من به منطقه سی سخت رفتم و امیر رجبی -عکاس روزنامه- به سمت «نول» جنوبی رفت.
عزیمت به منطقه سی سخت از پادنا دو راه داشت. یکی از راهها بیش از 3 ساعت زمان میبرد و دیگری از گردنه بیژن بود که ارتفاعی بالای 3500 متر داشت. اهالی بومی بهخاطر بارش برف و کولاک بر این باور بودند که نباید در این موقع از سال از گردنه گذر کرد. بهخاطر آنکه زودتر به محل انتقال اجساد برسیم و خبروتصاویر را از دست ندهیم، مسیر گردنه را انتخاب کردم.
مسیری 27 کیلومتری که هر متر آن بسان صدها متر بود. با حداقل سرعت حرکت کردیم تا به فرمانداری سی سخت یاسوج رسیدیم. از آنجا با خودروی آفرود به منطقه سی سخت و ارتفاعات سیگل رفتیم. البته بماند که این مسیر هم بسیار خطرناک بود و تنها یک خودرو قادر بود به سختی از آن عبور کند. به محل استقرار نیروهای امدادی رسیدم و منتظر انتقال اجساد ماندم. هوا بسیار سرد بود بنابراین نیروهای امدادی هر یک ساعت یکبار داخل چادر هلال احمر میرفتند تا با خوردن آب گرم قدری از سوز سرمایی که به جانشان افتاده بود کم کنند.
ساعتها گذشت و نگرانی در چهره برخی از سرتیمها دیده شد. ساعتی پس از ظهر اعلام شد که در منطقه اول تیم امدادی موفق شده است نخستین اجساد را به پایین کوه منتقل کند. اما در منطقه سی سخت شرایط به گونهای شد که سرتیمها ترجیح دادند امدادگران پیاده در رشته کوهها را متوقف و ادامه کار را به روزهای بعد موکول کنند.
وضعیت هوا هر لحظه بدتر میشد و چون امکان پرواز بالگردها نبود و حتی حمل برانکارد نیز غیرممکن به نظر میرسید، فرماندهان عملیات دستور دادند تا امدادگران و تکاوران هر آنچه در محدوده سقوط پیدا میکنند در کوله هایشان گذاشته و پای پیاده پایین بیاورند که البته این عملیات سخت و شجاعانه، همچنان هم ادامه دارد....
چشم انتظاری خانواده قربانیانعملیات انتقال اجساد با سختیهای فراوان پیگیری شد اما هنوز خانوادهها اوج فاجعه را باور نکرده بودند. زمانی که در همان اطراف دنبال کسب خبری از سرنوشت سرنشینان پرواز بودم ناگهان صدای گریه و شیون زنی را شنیدم. او تا فهمید خبرنگارم به سراغم آمد... برادرش از مسافران پرواز تهران - یاسوج بود.
با اینکه شنیده بود اجساد پیدا شده و هیچکدام سالم نیستند، باز هم از من همه آنچه را میدانست یک به یک پرسید. اما او نمیخواست باور کند که دیگر تنها برادرش را نمیبیند. نگاهش کردم و نمیدانستم چه بگویم. مدام با چشمان اشکبار میپرسید؛ «به من بگویید پیکر برادرم سالم است؟!». بغض گلویم را گرفته بود و با اینکه میگفتند هیچ جسدی سالم نمانده اما نتوانستم جواب محکمی به او بدهم.
انگار کولههای حمل جسد را دیده بود که گفت: «برادرم 100 کیلو بود، چطور میخواهند او را در این کیسهها بگذارند؟»اما من با بغضی درگلو فقط نگاهش کردم. نمیتوانستم خودم را جای او بگذارم اما تلاش کردم آرامش کنم. بعدهم پدرش او را در آغوش گرفت و هر دو به تلخی گریستند.کمی آن طرف تر، خانواده چشم انتظار دیگری ایستاده بودند. جلو رفتم و تسلیت گفتم. اما ناگهان آنها با ناراحتی به من اعتراض کرده و گفتند: «بچه ما زنده است و دوست نداریم کسی به ما تسلیت بگوید.» گویی هنوز هم باور نداشتند که هواپیما متلاشی شده و عزیز سفر کردهشان هرگز بازنمی گردد.
در چند قدمیمان خانوادههای دیگری هم بودند که در آن سرمای سخت بدون هیچ لرزی ایستاده بودند تا در میان آن همه بیخبری از سرنوشت مسافرانشان خبردار شوند.گذر از کنار خانوادههای چشم انتظار یکی از بدترین معابری بود که درطول عمرم تجربهاش کرده بودم؛ گذرگاهی که هم در آن امید بود و هم اشک و آه.تصویر عشق، ایثار، جانفشانی و...سفر ما به منطقه تا روز جمعه طول کشید.
اما در این چند روز تصاویر و احساساتی را دیدم که شاید تجربه آنها اگر نگویم بینظیر، کم نظیر بود. از میهمان نوازی مردم منطقه پادناعلیا، سی سخت و جانفشانی امدادگران هلال احمر، تکاوران ارتش، نیروهای امدادی سپاه، نیروی انتظامی و سایرنیروهای امدادی وبخصوص عدهای ازقهرمانهای جان برکف واسکی بازهاوکوهنوردان که ازهیچ تلاشی دریغ نمیکردند... تا ایثار خلبانان بالگردها و حضور پرخطر کوهنوردان داوطلب.
همه و همه تلاش کردند تا هرچه در توان دارند در راه رسیدن به هدفشان بهکار بگیرند. همه فقط یکدست و همدل شده بودند تا غم و اندوه خانوادههای قربانیان و جامعه کاسته شود.حتی مسئولانی هم که یکی پس از دیگری به منطقه میآمدند، در نخستین گام بهدنبال راههای میانبری بودند که هرچه زودتر لاشه هواپیما و در ادامه آن اجساد جانباختگان پیدا شود.
شاید انتقادات و ناسزاهایی هم به مسئولان گفته شد اما به شخصه شاهد بودم که هیچکدامشان سر بلند نکردند و فقط بهدنبال حل بحران بودند؛ بحرانی که نه تنها خانوادههای جانباختگان هواپیمای تهران - یاسوج را داغدار کرد، بلکه همه ایرانیان را در سوگ نشاند.حالا هم چشم یک ملت به دنا دوخته شده است تا پیکرها و بقایای سایرقربانیان را بازگرداند.شاید آلامی باشد بردلهای سوخته خانوادههای 66 مسافروخدمه پرواز مرگ.
پرواز فراموش نشدنی بر فراز دناآن چند روزی که از روی زمین شاهد عملیات بودم، بارها با خودم فکر کردم مگر میشود که این تعداد پرواز انجام شود و از ارتفاع چند هزار متری لاشهای را پیدا نکنند. هزار فکر به ذهنم رسیده بود اما وقتی فرصتی پیش آمد و قرار شد با بالگرد هلال احمر به یکی از نقاط صعب العبور رشته کوههای دنا پرواز کنیم اوج سختی کار امدادگران را با همه وجودم حس کردم.
آن روز سرعت وزش باد 20 تا 25 نات بود. با اینکه متخصصان پروازی این سرعت را مناسب پرواز نمیدانستند اما خلبانهای بالگردهای امدادی و نظامی با ایثار و از خودگذشتگی در شرایط بسیار سخت پروازی کار تجسس قربانیان را متوقف نکردند.
در یکی از سورتهای پروازی بهعنوان تنها خبرنگار با نیروهای واکنش سریع هلال احمر سوار بالگرد شدم. تا آن روز در شرایط مساعد آب و هوایی نیز سوار بالگرد نشده بودم و اینکه بخواهم در آن وضعیت بر فراز کوه پرواز کنم اضطراب عجیبی به جانم انداخته بود. اما کنجکاو بودم که شرایط را در منطقه از نزدیک ببینم.
پس از آنکه مهندس پرواز اجازه برخاستن بالگرد را صادر کرد، از کمپ امدادی به سمت کوه رفتیم. وزش باد آنقدر شدید بود که اگر با یک دست میله پشت صندلی را نمیگرفتم چندباری در داخل کابین به زمین میخوردم. بعد از دقایقی به بالای ارتفاعات دنا رسیدیم.
از یک طرف با دقت لابه لای رشته کوهها را نگاه میکردم و از سوی دیگر نگران شرایط پرواز بودم. با این حال بهسختی، گوشی موبایلم را از جیبم درآوردم و برای بهتصویر کشیدن کار سخت امدادگران و وسعت کوه، چند عکس از کنار پنجره بالگرد گرفتم.بعد از گذر از چند قله، کاپیتان بالگرد تصمیم گرفت تا قدری ارتفاع را کم کند، ارتفاع کم و کمتر شد ناگهان جریان باد ما را که در مسیر غرب به شرق نول جنوبی در حرکت بودیم به سمت مقابل پرتاب کرد. تنها کاری که میتوانستم انجام دهم نشستن در کف بالگرد و خیره شدن به قلهها و انتظار برای ثابت ماندن بالگرد بود. شرایط آب و هوا آن روز به گونهای بود که فقط شاید پیش از این در فیلمهای هالیوودی دیده بودم.
بهخاطر وزش شدید باد و امکان سقوط بالگرد، خلبان تصمیم به بازگشت به کمپ اصلی پرواز گرفت.وقتی که مردم پادنا در سوگ جانباختگان گریستندبه سمت روستای پادنای علیا حرکت کردیم به محض رسیدن به روستا با صحنههای زیبایی روبهرو شدیم. مردم روستا با یکدلی قابلمههای بزرگ آش وغذا را که در خانه درست کرده بودند به خانوادههای قربانیان و نیروهای امدادی میدادند.
هیچکس بهدنبال دیده شدن نبود.همه چیز بیمنت وبی ریا بود. بیچشمداشت و فقط بهخاطر همدردی و همراهی با گروههای اعزامی عملیاتی و خانوادههای داغدار.افرادی هم با آوردن قوریهای بزرگ به مردم چای میدادند. اگر کسی تازه وارد این منطقه میشد فضا به گونهای بود که احساس میکرد محرم است و همه در حال توزیع نذری هستند.آن شبی که لاشه پیدا شده بود، در کنار بخشداری پادنای علیا غوغایی برپا بود. جمع کثیری از مردم در اقدامی خودجوش با روشن کردن شمعی به یاد قربانیان هواپیما اشک ریختند و گریستند.
هوا تاریک بود و سوسوی شمعها تصاویر زیبایی را به وجود آورده بود. اهالی منطقه جوری اشک میریختند که انگار یکی از عزیزانشان در میان جانباختگان است. فضای غیرقابل وصفی بود. مردم این منطقه از روز اول سانحه همراه و همدل با خانواده جانباختگان بودند و نگذاشتند هیچکدامشان شب را در سرمای خیابان سپری کنند و حالا با پیدا شدن لاشه هواپیما برای آنها احیا گرفته بودند.
منبع: ایران
۰۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]
صفحات پیشنهادی
از صبح امروز آغاز شد؛عملیات جستجوی زمینی و هوایی برای یافتن لاشه هواپیما در دنا
از صبح امروز آغاز شد عملیات جستجوی زمینی و هوایی برای یافتن لاشه هواپیما در دنا با مساعد شدن وضعیت جوی عملیات جستجوی زمینی و هوایی برای یافتن لاشه هواپیما آغاز شد آفتابنیوز بنا برگزارش یک فروند بالگرد از صبح امروز در حال گشت زنی در ارتفاعات برای یافتن اثری از هواپیماست همچنتوضیحات سپاه درباره نحوه پیدا کردن لاشه هواپیمای تهران-یاسوج/ارتش:امکان فرود هلی کوپتر در محل سقوط هواپیما وجو
گیل نگاه سخنگوی سپاه پاسداران از پیدا شدن لاشه هواپیمای تهران – یاسوج توسط بالگردهای نیروهای هوا فضای سپاه خبر داد به گزارش ایسنا سردار رمضان شریف اعلام کرد صبح امروز سهشنبه بالگردهای نیروی هوا فضای سپاه در حین جستوجو لاشه هواپیمای آسمان که از تهران عازم یاسوج بود را دردر برخی روستاهای مناطق زلزله زده اجساد بدون گواهی فوت دفن شدند/در روز اول نماز میت 19 نفر از کشته های زلزله را
در برخی روستاهای مناطق زلزله زده اجساد بدون گواهی فوت دفن شدند در روز اول نماز میت 19 نفر از کشته های زلزله را من خواندم امام جمعه پاوه با اشاره به دفن تعدادی اجساد در روستاهای مناطق زلزله زده بدون گواهی فوت گفت در روز اول نماز میت 19 نفر از کشته های زلزله را من خواندم آفتابنادعای نقص هواپیمای ATR قابل استناد نیست / لاشه هواپیما پیدا نشده است / اعزام 70 کوهنورد به نقاط احتمالی سقوط ه
وزیر راه و شهرسازی در پاسخ به ایلنا ادعای نقص هواپیمای ATR قابل استناد نیست لاشه هواپیما پیدا نشده است اعزام 70 کوهنورد به نقاط احتمالی سقوط هواپیما وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه با خانوادههای جانباختگان سانحه امروز همدردی میکنم گفت 70 کوهنورد از گروههای امداد و نجاافرادی امروز در تهران بازداشت شدند/ زود است بگوییم تجمعکنندگان از سوی چه کسانی تحریک شدهاند
استاندار تهران در گفتوگو با ایلنا افرادی امروز در تهران بازداشت شدند زود است بگوییم تجمعکنندگان از سوی چه کسانی تحریک شدهاند استاندار تهران با بیان اینکه امروز هم برخی افراد در تهران بازداشت شدند گفت اشکال اولیه تجمعات اخیر این است که مجوز ندارند و تا امروز هیچ اقدامی هم بامکان انتقال اجساد و قطعات هواپیما از طریق هلیکوپتر فراهم شد/ کشف مسیر جدید برای صعود به ارتفاعات دنا
امکان انتقال اجساد و قطعات هواپیما از طریق هلیکوپتر فراهم شد کشف مسیر جدید برای صعود به ارتفاعات دنا به رغم بارشهای برف و باران عملیات برای جستجو متوقف نشد و در این دو روز برنامهریزیهایی برای انتخاب مسیر بهتر برای رسیدن به نقطه وقوع سانحه انجام شده است آفتابنیوز نمایندهاجسادی که از گور دستهجمعی داعش در رقه بیرون کشیده شدند (عکس)
اجسادی که از گور دستهجمعی داعش در رقه بیرون کشیده شدند عکس دو گور دسته جمعی شامل اجساد قربانیان گروهک تروریستی داعش در غرب منطقه الرقه مرکز اصلی استقرار این گروه در شرق سوریه کشف شد به گزارش خبرآنلاین این گورهای دسته جمعی در حومه غربی الرقه کشف شد که شامل اجساد دهها تنهواپیماهایی که ماههاو سالها بعد پیدا شدند
هواپیماهایی که ماههاو سالها بعد پیدا شدند پیدا کردن هواپیماها در کوهها و دریاها از اقدامات بسیار سخت برای تیمهای امداد و نجات است آفتابنیوز به بهانه سقوط هواپیمای آسمان در دنا به بررسی هواپیماهای گمشده ای پرداخته که گاه یافتنشان ماهها طول کشیده است خبرآنلاین نوشت یافتنآغاز روز دوم جستوجوی لاشه هواپیمای تهران- یاسوج با 80 تکنسین
آغاز روز دوم جستوجوی لاشه هواپیمای تهران- یاسوج با 80 تکنسین رئیس اورژانس کهگیلویه و بویراحمد گفت نیروهای امدادی با بسیج تمام امکانات جست وجوی خود را در روز دوم حادثه با 80 تکنسین برای یافتن ردی از لاشه هوایپیمای سقوط کرده تهران - یاسوج آغاز کرده اند جلال پوران فرد روز دوشنبهپایان 3 روز جهنمی در دمای 20 درجه زیر صفر دنا + عکس مسافران هواپیمای مرگ
پایان 3 روز جهنمی در دمای 20 درجه زیر صفر دنا عکس مسافران هواپیمای مرگ سرانجام پس از سه روز پردلهره و سراسر تردید جست و جوهای نفسگیر و بیامان بالگردهای هلال احمر سپاه و ارتش در ارتفاعات برفی و در میان کولاک شدید رشته کوههای دنا لاشه متلاشی هواپیما و تعدادی از اجساد سرنشی-
گوناگون
پربازدیدترینها