محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831904894
شغل هیجان انگیز سلطان «عمود بر» و «وروجک خانم نجار» ! / مشتری هایی که سراغ اوستاکار را از «اوستاها» می گیرند!
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: درکوچه پس کوچههای شهر رشت، کنج یک کارگاه 22 متری، دو دختر شانهبهشانه هم کار میکنند؛ دو دختر جوان که شغلی غیرمتعارف را برای خودشان انتخاب کردهاند و به همین دلیل برخلاف بسیاری از همنوعانشان سروکارشان با اره و تیشه است؛ با دستگاه عمودبُر و فزر، با چوب نراد و کاج و راش و گردو.
دانلود به گزارش جامجمآنلاین ،عشق و پشتکار در زندگی این دو دوست - این دو همکار- حرف اول و آخر را میزند؛ انگیزهای که همیشه قدمبهقدم با آنها آمده از کودکی تا امروز . دقیقا تا همین امروز که ایستادهاند داخل یک کارگاه نجاری و دوروبرشان پر از تراشه چوب است.دلیلی که باعث شده کاری را انتخابکنند که از نظر خیلیها مردانه است؛ اتفاقی که یک عنوان اختصاصی را برایشان به ارمغان آورده؛ اولین دختران نجار استان سرسبزگیلان. لطفا تعجب نکنید؛ «صدیقه مومننیا» و «لیلا آوخ» را خیلیها به خاطر همین شغل غیرمتعارفی که انتخاب کردهاند میشناسند؛ دختران جوانی که موفقیتشان را بیش از هر چیز مدیون جسارت و پشتکار در کارهایشان هستند. گفتگوی امروز جامجمآنلاین را با این دو دختر نجار از دست ندهید: کارگاه نجاری شما چند ساله است؟ مومننیا: بطور رسمی دوسال است که ما اینجا مغازه داریم اما از هفت سال پیش من و لیلا تجربه نجاری را شروع کردیم. پس سابقه دوستی تان زیاد است؟ مومننیا: تقریبا از هشت سال پیش باهم دوست هستیم.
قبل از نجاری به چه کاری مشغول بودید؟ مومننیا : من یک شرکت خدمات آموزشی داشتم و کارهای کامپیوتری انجام میدادم. لیلا هم آن روزها برای خودش گالری هنری داشت و نقاشی آموزش میداد. بعد که باهم دوست شدیم کم کم ایدههای جدیدتری به ذهنمان رسید. متولد چه سالی هستید ودر چه رشتهای درس خواندهاید؟ مومن نیا: من 4 بهمن 62 به دنیا آمده ام و لیسانس مدیریت بازگانی دارم. آوخ: من هم 26 بهمن 59 به دنیا آمدهام و لیسانس ادبیات دارم. چه اتفاقی می افتد که یک لیسانس مدیریت بازرگانی و یک لیسانس ادبیات فارسی، نجار میشوند؟ آوخ: من از مدتها قبل علاقه خیلی زیادی به کارکردن با چوب داشتم. معرق و منبت و خراطی را به همین دلیل دنبال می کردم و در سطح حرفهای بلد بودم. اما دلم میخواست تجربههای دیگری را با کارکردن با چوب و میخ و ابزارهای مختلف داشته باشم. همان روزها دلم میخواست نجاری را تجربه کنم اما همه میگفتند که یک کار مردانه است. آنقدر این جمله را تکرار کردند که من انگیزه پیدا کردم آن را هم امتخان کنم. به خاطر رفتم سراغ کار با چوب . اوایل تندیسهای چوبی و دکوری میساختم یعنی تمرکزم روی ساخت کارهای هنری بود، اما همیشه ته ذهنم دوست داشتم ساخت وسیلههای چوبی بزرگتر را هم تجربه کنم. وسایلی مثل میز ، صندلی ، کتابخانه و ... که در زندگی همه مردم کاربرد دارند. مومننیا : میتوانم بگویم سرنوشت ما را به این مسیر کشاند و اتفاقا از آن هم راضی هستیم. از همان ابتدای دوستیمان، دلمان میخواست که یک کار متفاوت و خاص انجام بدهیم. میگفتیم باید کاری بکنیم که کسی سراغش نرفته باشد. البته آن اوایل وقتی به نجاری فکر میکردیم من تردید داشتم که اصلا امکان پذیر است یا نه؟! مدام نگران بودم که کارمان چه بازخوردی خواهد داشت. حتی چند بار به لیلا گفتم که بیا اول یکسری کار آماده کنیم و بعد به طور رسمی وارد فضای حرفهای نجاری بشویم. اما لیلا اطمینان زیادی به موفقیت مان داشت.
خانم آوخ دلیل این اطمینان چه بود؟ توانایی خودم و صدیقه را میشناختم و میدانستم که از پس کار برمیآییم. هروقت او نگران می شد میگفتم اشکال ندارد نهایتش اگر ضرر کردیم همه وسیلهها ، ابزارها و دستگاهها را میفروشیم. خانوادههایتان چه؟آنها مخالف نبودند؟ مومننیا: واقعیتش را بخواهید روزهای اول که این موضوع را مطرح میکردیم ما را خیلی جدی نمیگرفتند شاید فکر میکردند که یک جور علاقه سطحی و زودگر است که از سر ما میپرد. اما بعد که تلاش ما را دیدند از ما حمایت کردند.
نجاری را کجا یاد گرفتید؟ مومننیا(میخندند) : هیچ کجا... خودمان یاد گرفتیم. من که شخصا شاگردی لیلا را کردم و میکنم و از او کاررا یاد گرفتم. خوشبختانه خود لیلا استعداد خوبی در کارهای هنری دارد و فقط با نگاه کردن به یک وسیله میتواند نقشه آن را توی ذهنش بکشد و یکی شبیه آن را بسازد. البته ما چون نتوانستیم آموزش ببنیم و از اصول اولیه ساخت وسیلهها خبر نداشتیم، آزمون و خطاهای زیادی را از سر گذرانیم اما بالاخره فوت و فن انجام کار دستمان آمد. چرا کسی به شما نجاری یاد نداد؟ مومننیا: یاد ندادند دیگر... مثلا ما آن روزها به فنی حرفهای مراجعه میکردیم اما میگفتند که اموزش درودگری برای خانمها نداریم. اگر دوست دارید کارچوب بکنید برود سراغ معرق! ولی ما حرفمان این بود که میخواهیم از نجاری پول دربیاوریم نه معرق. بعد هم لیلا خودش معرق را بلد بود و احتیاج به اموزش نداشت. وقتی از آموزشهای رسمی ناامید شدیم رفتیم سراغ محیط حرفهای کارو اموزش غیررسمی. اما حتی آنجا هم کسی به ما کمک نکرد. یادم است از طریق یک اشنا به یک نجار معرفی شدیم به او گفتم که اجازه بده ما فقط هفتهای یک بار به کارگاه شما بیاییم. گفتیم حرف نمیزنیم ساکت یک گوشه مینشینیم وکارکردن شمارا تماشا میکنیم اما بازهم موافقت نکردند.
بعد چه کار کردید؟
آوخ: خودمان دست به کار شدیم. اوائل سرمایهای برای شروع کار نداشتیم و گوشه همان پارکینگی که من کارهای هنریام را انجام می دادم مشغول شدیم. برای راهانداختن کارگاه و خرید وسیلهها به سرمایه احتیاج داشتید، این سرمایه را از کجا آوردید؟ تسهیلات یا وامی به شما تعلق نگرفت؟ مومننیا: نه اصلا...اتفاقا خیلی دنبال گرفتن وام بودیم اما میگفتند به شما تعلق نمیگیرد چون شغل نجاری برای مردها ثبت شده است نه برای خانمها. آوخ: به ما میگفتند که از تهسیلات وام صنایعدستی استفاده کنید، اما ما میخواستیم با این وام وسیلههای نجاری بخریم که به مراتب هزینه بیشتری داست و مبلغ وام صنایعدستی کفاف خرید وسیلههای ما را نمیداد به خاطرهمین ما عطایش را به لقایش بخشیدیم. پس سرمایه شروع کار را از کجا آوردید؟
مومننیا: ما از صفر شروع کردیم. طلاهایمان را فروختیم . لیلا تعدادی از کارهای هنریاش را فروخت و بالاخره به اندازه خرید چندتا دستگاه پول به دست آوردیم. بعد هم در طول کار بقیه وسیلهها را خریدیم .البته همین حالا هم خیلی مجهز نیستیم. مردم وقتی وارد کارگاه شما میشوند و دوتا دختر جوان را مشغول کار میبینند چه واکنشی نشان میدهند؟ آوخ: اوایل که اصلا ما را باور نمیکردند. همیشه وارد کارگاه که میشدند میپرسیدند: خب اوستاکار کجاست؟ ما هم جلو میرفتیم و میگفتیم خودمان هستیم، بفرمایید! باز میگفتند نه منظورمان آقای اوستاکار است! مومننیا: اصلا به همین خاطر ما هر دو طرف مغازه را شیشه سکوریت کار کردیم تا داخل مغازه دیده شود و همه ببیند که این فقط ما دونفر هستیم که در مغازه حضور داریم و کارها را انجام میدهیم. البته آن اوایل همه فکرمیکردند که ما معرقکار هستیم، یا فقط قاب میسازیم اما کم کم وقتی دیدند سازه های بزرگتری مثل میزنهارخوری، کنسول، کمد، کتابخانه و ... هم از این کارگاه بیرون میآید نگاهشان عوض شد. آوخ: یک چیز دیگری هم که خیلی به ما کمک کرد فضای مجازی بود. ما صفحهای در اینستاگرام راه انداختیم وعمدا ازلحظه لحظه ساخت و تحویل سفارشهایمان فیلم گرفتیم که نشان بدهیم کار را خودمان انجام میدهیم؛ خودمان چوب را میبریم، خودمان سنباده میزنیم، رنگ میکنیم و ... و این بازخورد خیلی خوبی داشت. الان بعد از دوسال ،برخورد رقبای نجار با شماچطور است؟ مومننیا: یکسری خیلی خوب ما را تشویق میکنند و از این کار ما استقبال میکنند.مثلا ازتهران استادکارهای قدیمی و باسابقه میایند وبه ما سرمیزنند ،شیرینی میآورند و میگویند خوشحالیم که شما این کار را انجام میدهید.اما هنوز هم خیلیها واکنش خوبی نشان نمیدهند و دورادور به گوش ما میرسد که از این اتفاق راضی نیستند. کار با ابزارهای نجاری سخت نیست؟اصلا باچه ابزارهایی کار میکنید؟ مومننیا: قطعا راحت نیست! ما با اره میزی، اره فارسیبر، دستگاه پولیش،دستگاه اوور فرز و اره عمودبرکارمیکنیم.روزهای اولی که کار را شروع کردهبودیم ، لیلا یک اره عمودبرفرسوده داشت که من اصلا تعجب میکردم چطور با آن کارمیکند. البته کلا لیلا با اره عمودبر معجزهمیکند، چیزهایی که خیلیها حتما باید با فارسیبر، در بیاورند یا روی اره میزی بیندازند،او با همین اره عمودبر انجاممیدهد. حتی الان خیلی ازکاهاری عمودبر لیلا را استادهای نجار که میبینند تعجب میکنند و میپرسند که این را دستگاه CNC انجام داده؟!که ما هم میگوییم کار دست لیلاست وبا عمودبر انجامداده. اصلا به خاطر همین من به لیلا میگویم سلطان عمودبر! مثلا همین تابلوی مغازه را هم لیلا با عمودبردرآورده. خودتان چه لقبی دارید؟
مومننیا(میخندد) : من هم وروجک خانم نجارم! از درآمدتان راضی هستید؟
مومننیا: اگر صادقه بگوییم نه. چون ما الان ابزار کافی نداریم و این باعث میشود روند کارما کند و سخت بشود. یعنی حتی اگر دوروز دیرتر کاررا تحویل بدهیم خواب سرمایه درایمو دیرتر به پول میرسیم و خستگیمان هم بیشتر میشود. وقتی هم که به پولی میرسیم باز باید هزینه کنیم برای تهیه متریال . مثلا ورق پولیش بخریم، متههای اوور فرز بخریم ،پیچ بخریم، میخ بخریم و... درنتیجه این هزینهها باعث میشود که ما هنوز سود را لمس نکردهباشیم اما درکل میدانیم که کار به لحاظ بازده اقتصاد کار خوبی است فقط چون ما با سرمایه کمی شروع کردیم هنوز به سودآوری نرسیدهایم. مینا مولایی- خبرنگار جامجمآنلاین
لینک را کپی کنید
شنبه 16 اردیبهشت 1396 ساعت 11:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
صفحات پیشنهادی
جام جم ورزش - ستاره استقلال ، پرسپولیسی می شود؟! / پای یک «خانم » در میان است !
اگر همه چیز مطابق میل برانکو و البته پرسپولیس پیش برود یکی از جنجالی ترین انتقالات چند سال اخیر رقم می خورد به گزارش جام جم آنلاین کاوه رضایی ستاره استقلال و برترین پاسور لیگ شانزدهم که در روزهای اخیر به دلیل نامزدی با یک ستاره والیبال بانوان مورد توجه قرار گرفته بود اینبار باگزارش فارس از نشست «خانواده آخرالزمان» دشمن مادران ایرانی را برای نابودی نظام هدف قرار داده است/ لزو
گزارش فارس از نشست خانواده آخرالزماندشمن مادران ایرانی را برای نابودی نظام هدف قرار داده است لزوم ترویج خانواده مهدوی در نشست خانواده آخرالزمانی چالشهای پیشرو و پیشنهادهای مصونیت بخش با اشاره به تفاوت خانواده مهدوی و آخرالزمان بر لزوم تحکیم بنیان خانواده و نقش ویژه مادران تأکهادی محقق در گفتوگو با فارس: «ریحان» را میسازم/ از فروش «ممیرو» راضی هستم
هادی محقق در گفتوگو با فارس ریحان را میسازم از فروش ممیرو راضی هستم هادی محقق گفت به تازگی پروانه ساخت فیلمنامه ریحان را دریافت کردهام و امیدوارم بتوانم امسال در جشنواره با این فیلم حضور داشته باشم هادی محقق در گفتوگو با خبرنگار سینما و تئاتر خبرگزاری فارس در ارتباط با جگزارش فارس از نشست «خرد سیاسی در عصر مشروطیت»/ بیتاریخی منجر به رنج بیتفکری میشود/ تبدیل حکمت نظر
گزارش فارس از نشست خرد سیاسی در عصر مشروطیت بیتاریخی منجر به رنج بیتفکری میشود تبدیل حکمت نظری به حکمت عملی در متون اسلامی کار سختی است استاد فلسفه اسلامی گفت بیتاریخی منجر به رنج بیتفکری میشود و اگر تفکر تاریخی نباشد تفکر نیست به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان نشست علمیهادی بیگی ملک آباد روش شناسی رویکرد پساساختارگرایی «علی حرب» در نظریة اجتماعی
هادی بیگی ملک آبادروش شناسی رویکرد پساساختارگرایی علی حرب در نظریة اجتماعی اصالت فرد و جامعه تعامل فرهنگی افکار عمومی نقش نخبگان افراط گرایی و اصلاح اجتماعی از ابعاد نظریه اجتماعی حرب می باشد چکیده این مقاله به روش شناسی نظریه اجتماعی علی حرب فیلسوف و نظریه پرداز ساخت شکندر گفتوگو با فارس «شاهد احمدلو» پلیس شد/ قصه پلیسهای یگان ویژه در «گشت ویژه»
در گفتوگو با فارسشاهد احمدلو پلیس شد قصه پلیسهای یگان ویژه در گشت ویژه بازیگر سریال گشت ویژه گفت در این سریال برای اولین بار است که در نقش پلیس ظاهر میشوم او پلیسی است که به فیلم و سینما علاقه دارد و فیلمهای پلیسی زیادی میبیند و بیشتر تحت تاثیر آنها است شاهد احمدلو بازفارس خبر می دهد؛ «ثاخت» تعهدات اوراق مشارکت نارنجستان را پرداخت کرد/ جلوگیری از وقوع دومین نکول در ب
فارس خبر می دهد ثاخت تعهدات اوراق مشارکت نارنجستان را پرداخت کرد جلوگیری از وقوع دومین نکول در بازار بدهی فرابورس پرداخت اصل پولهای مربوط به اوراق مشارکت نارنجستان و تعهداتی که شرکت بینالمللی توسعه ساختمان به خریداران اوراق داشت بهطور کامل انجام شد به گزارش خبرنگار بورس خبرغایت آفرینش در حدیث «کنت کنزاً مخفیاً» - بخش اول تفسیر حدیث «کنت کنزاً مخفیاً»
غایت آفرینش در حدیث کنت کنزاً مخفیاً - بخش اولتفسیر حدیث کنت کنزاً مخفیاً حب و عشق منشأ بروز و ظهور کمالات حق تعالی گردید به گونه ای که این اظهار و تجلی در موطن علم از تعینات علمی شروع شده تا عوالم عینی و خارجی کشیده می شود و در انسان کامل جمع می گردد چکیده محور بحث درسالروز بزرگداشت علامه مجلسی علامهای که «بابالائمه» لقب گرفت/ وقتی وادیالسلام مملو از عمامه شد
سالروز بزرگداشت علامه مجلسیعلامهای که بابالائمه لقب گرفت وقتی وادیالسلام مملو از عمامه شد آیتالله مرعشی میگوید یک شب خیلی به حضرت فاطمه زهرا س متوسل شدم تا در برزخ مقام علامه مجلسی را به من نشان دهند همان شب در خواب دیدم که به قبرستان وادیالسلام رفتم دیدم وادی السلام«روز جهانی مسجد» و تلاش صهیونیسم برای نابودی نمادهای اسلامی/ آتش جهل در محراب عبادت!
روز جهانی مسجد و تلاش صهیونیسم برای نابودی نمادهای اسلامی آتش جهل در محراب عبادت انتخاب این روز به عنوان روز جهانی مسجد از آن رو حائز اهمیت است که در کنار روزهایی مانند روز جهانی قدس همواره یادآور اشغال قبله نخست مسلمانان توسط صهیونیستهاست 47سال قبل روز 31 مردادماه سال 134-
گوناگون
پربازدیدترینها