واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: عبدی: زندان رفتن ارتباطی به اندیشه درست افراد ندارد/ در وضعیت انسدادی، آگاهی کاذب جایگزین آگاهی واقعی میشود
یک فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: وقتی یک جامعه وضعیت انسدادی دارد آگاهی کاذب جایگزین آگاهی واقعی میشود. این به هیچ وجه تقصیر مردم نیست تقصیر ساختار است. به گزارش گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، عباس عبدی در سلسله نشستهای «انقلابی به نام محرومین» که امروز (شنبه) در وزارت کار برگزار شد با بیان اینکه اگر چهل سال پیش از من یا خیلی از انقلابیون میپرسیدند و یا جام جهاننمایی بود که میگفت اگر انقلاب کنید چهل سال بعد چنین میشود احتمال نمیدهم یک در هزار هم کسی در انقلاب شرکت میکرد، گفت: انقلاب یک انتخاب آگاهانه است، خود انقلاب محصول فضای بسته است. وقتی شما فضای بسته را محکوم میکنید برای این است که اجازه نمیدهد انسانها با هم ارتباط داشته باشند عبدی گفت: یکی از فعالان سیاسی وابسته به گروههای چپ چند سال پیش ایران آمده بود روبه روی دانشگاه تهران قدم زده بود گفت اگر کتاب فروشیهای آن موقع هم اینطور بود شاید انقلابی نمیشد. این فعال سیاسی با بیان اینکه بعضی کتابها بود که در آن زمان دیده هم نمیشد. مثل کتاب دموکراسی در آمریکا از الکس توکویل گفت: وقتی انقلاب رخ میدهد ناشی از فضای انسدادی است. وقتی علیه چنین فضایی اقدام میکنیم به ناآگاهی خود اقرار میکنیم. اگر قرار باشد مردم در فضای بسته به آگاهی عمیق برسند، پس آن نظام مطلوب است. واقعیت این است که وقتی یک جامعه وضعیت انسدادی دارد آگاهی کاذب جایگزین آگاهی واقعی میشود. این به هیچ وجه تقصیر مردم نیست تقصیر ساختار است. جامعه ما دچار بحران عمیق بین خواست یک نظام رسمی و وجود رسانههای خارج از کنترل است این عمیقترین شکاف موجود است در حالیکه در جامعه آزاد شکاف نیست. وی تاکید کرد : اینجا میبینیم شکافی است در یک رسانه رسمی وجود دارد که آدمهایی میروند و حرف هایی میزنند و از این سو رسانههای کاملا آزاد داریم که کل سیستم فکری و خبری جامعه را دستخوش میکنند. عبدی با اشاره به خاطرهای از سال ۵۵ گفت: در آن سالها مرحوم مطهری و بازرگان به شریعتی انتقادی کردند. انتقادی که ساده بود. نظرشان را در مورد شریعتی گفتند اما شما دیدید که در فضای مبارزه زدهای که ارزش مبارزه است این دو نفر به شدت محکوم میشوند. در فضای انسدادی اندیشه و آگاهی ندارید بلکه مبارزه دارید. عبدی افزود : من یادم است میگفتند اگر آدم زندان نرود اعتباری ندارد در حالی که زندان رفتن ربطی به اندیشه درست افراد ندارد. اندیشه را با پیوست زندان ارزیابی میکردند. کتاب خواندن هم همین طور بود کتابهای شریعتی خورده میشد نه خوانده. وی با بیان اینکه ما دانشجو بودیم اما کتابهای شریعتی در جامعه نبود و کاربن برمیداشتم و با دست مینوشتیم، گفت: در دانشگاه جزوههایی را میریختند و کنار سالن میگذاشتند و ما میخواندیم و هزینه میدادیم. جزوههای الان را که نگاه میکنیم میبینم همه آنها مزخرف و بیربط بود. همه اینها محصول نظام استبدادی است. شما الان اینها را بریزید بیرون هیچ کس به آن نگاه هم نمیکند چون در تقابل اندیشه و آرا، اینها بازاری ندارند چون بازار اینها در مبارزهجویی است. عبدی گفت: تاریخ انقلاب فرانسه را بخوانید. وقتی تاریخ این انقلاب را بخوانید الان که نگاه میکنید از افتخارات مردم فرانسه است، سالگرد انقلاب جشن ملی فرانسه است. ۲۰ یا ۳۰ سال اول این انقلاب جز گیوتین و کشت و کشتار خبری نیست. چطور میتوانید اتفاقی را که مردمی که در آن زمان جز قتل و غارت ندیدند را مهم بدانید؟ چون در بلندمدت با دید کشتار مقطعی نگاه نمیکنند امروز که مصر میرویم، اهرام ثلاثه نماد تمدن تاریخی است. اما همانطور که شریعتی میگوید چقدر آدم له شده تا این اهرام ساخته شده است. وی انقلاب فرانسه را محصول یک دگردیسی در مقطع تاریخی خواند و گفت: این انقلاب کل جهان را به دو تاریخ تقسیم کرده است؛ تاریخ ویل دورانت تا این انقلاب یک جور نوشته شده از آن به بعد مسائل تغییر کرده است. در حالی که نزدیکترین دوستان و رهبران این انقلاب را هم کشتند. من از این زاویه به انقلاب معتقد هستم. انقلاب ما تاریخی بود، این انقلاب را شکافی که در جامعه بود و حکومت شاه نمیتوانست آن را ببیند، ایجاد کرد. عبدی سیستم مدرنیزاسیون شاه و پدرش را عامل تخریب جامعه خواند و گفت: وقتی در روزنامه سلام کار میکردم سفرهای خارجی را نمیرفتم ولی همیشه دوست داشتم وضع عمان را بدانم، تا اینکه از ما دعوت شد. ما یکی از اعتقاداتمان به شاه این بود که در عمان چه میکنید. در سال ۱۳۵۵ مسقط امروز دروازه داشت و شبها دروازه را میبستند. این چنین جامعهای بود و من دوست داشتم وضع امروز آن را بدانم. در آنجا دیدم تعداد زنان تحصیل کرده بیشتر از مردان است. برایم عجیب بود چطور چنین جامعه بدوی با این تحول روبهرو بوده است. با یکی از مبارزان عمانی دیدار کردم که زندان افتاده بود و بعد از مدتی سلطان قابوس آنها را دعوت کرده و گفته دو راه دارید یکی اینکه زندان برگردید و یکی اینکه بمانید و در دولت کار کنید. این فعال سیاسی تاکید کرد: من یادداشتی نوشتم مبنی بر اینکه که تنها کشوری که از انقلاب ایران درس نگرفت خود ما هستیم. در دانشگاه از وزیر پرسیدم چطور دختران چنین جامعه بستهای را در طی مدت کوتاهی اینطور پیشرفت دادید. شما دو شیوه را ببینید یکی شیوه رضاخان است که چادر را از سر برمیدارد. نتیجه این سیستم این شد که در سال ۵۴ دختر چادری به دانشگاه آمد. علم در خاطراتش میگفت دانشگاه شیراز رفته و تعجب کرده که دخترها حجاب داشتند. عبدی خاطرنشان کرد: در همان جا گفتند سلطان قابوس شیوخ قبایل را دعوت کرده و توجیه کرده که شما بدون اینکه زنان شما تحصیل کرده شوند نمیتوانید وضعتان را بهبود ببخشید. در توسعه، آموزش زنان مهمتر از آموزش مردان است. او تمام شیوخ را قانع کرده که دخترانشان را با حجاب دانشگاه بفرستند. کاری که حکومت عمان در دو دهه انجام داد ما بعد از دو دهه انجام دادیم. این تفاوت دو کشوری است که مدرن شدن را با دو تجربه متفاوت تجربه کرده است انقلاب ایران به مدرنیزاسیون مبتذل از بالا واکنش نشان داد، این گریزناپذیر بود. ادامه دارد...
۱۳۹۶/۱۱/۱۴ ۱۱:۵۷:۵۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]