تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آدمى با نيّت خوب و خوش اخلاقى به تمام آن چه در جستجوى آن است، از زندگى خوش و امنيت محي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829543530




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اغفال دختردانشجوی 21 ساله در نیمه شب/ با ورود مامور کلانتری به هتل،پسر پا به فرار گذاشت


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اغفال دختردانشجوی 21 ساله در نیمه شب/ با ورود مامور کلانتری به هتل،پسر پا به فرار گذاشت
روزنامه خراسان نوشت:دختر 21 ساله که صدای گریه هایش سکوت کلانتری را شکسته و صورتش غرق اشک بود، از رابطه اش با یک پسر جوان گفت. او اظهار داشت: در یکی از شهرستان های اطراف مشهد به دنیا آمدم و بعد از گرفتن دیپلم در یکی از دانشگاه های بجنورد قبول شدم اگرچه خانواده ام مخالف تحصیل من در دانشگاه شهری دور بودند اما من اصرار به ادامه تحصیل داشتم و با ثبت نام در دانشگاه مشغول تحصیل شدم. پدرم از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار بود و من در یک خانواده اصیل و سنتی رشد کرده بودم به همین دلیل رفتارهای برخی دوستان و همکلاسی هایم برای ارتباط بی پروا با جنس مخالف و دلباختگی های عاشقانه خیلی برایم عجیب بود. اگرچه گاهی به دنیای آن ها حسادت می کردم اما خطوط قرمز خانوادگی و مذهبی مرا از این کارها بازمی داشت با این وجود آرام آرام رفتار و گفتار به اصطلاح متمدنانه آن ها بر من نیز تاثیر گذاشت تا این که در یکی از شبکه های اجتماعی و گروه های دوستانه دانشگاه با فردی آشنا شدم که هیچ ربطی به دانشگاه من نداشت. نمی دانم چگونه سر از گروه ما درآورده بود چرا که در غرب کشور زندگی می کرد. یک سال از این ارتباط مجازی می گذشت که «فردین» با توسل به حرف های عاشقانه و ترفندهای زیرکانه مرا برای قرار حضوری مجاب کرد.
از این رو تصمیم گرفتیم یکدیگر را در مشهد ملاقات کنیم چرا که این شهر بزرگ پر از هتل و مسافرخانه بود و مورد توجه کسی قرار نمی گرفتیم. اما باز هم به دلیل برخی عقاید مذهبی و اصالت های خانوادگی حاضر نبودم با جوان غریبه ونامحرم در یک اتاق به سر ببرم. به همین دلیل «فردین» دو اتاق مجزا در یکی از هتل های مشهد رزرو کرد تا هرکدام به صورت جداگانه و ناآشنا اتاقی داشته باشیم و بتوانیم به راحتی همدیگر را ملاقات کنیم.

با این کار «فردین»، اعتماد بیشتری به او پیدا کردم و به مشهد آمدم. ساعت حدود 10 شب بود که وارد اتاق 102 شدم آن شب با آن که فردین در اتاق 103 ساکن بود اما باز هم تا ساعت 3 بامداد با یکدیگر چت می کردیم و قرار و مدار تفریح روز بعد را می گذاشتیم درحالی که خواب بر چشمانم غلبه کرده بود فردین با ابراز بی حوصلگی از من خواست برای صرف چای به اتاقش بروم و وقتی با مخالفت من روبه رو شد باز هم وعده داد که حریم ها را حفظ می کند من هم با همین وعده ها پا به اتاق او گذاشتم ولی ساعتی بعد در حالی که به دلیل از دست دادن پاکدامنی ام اشک می ریختم ناگهان فردی زنگ اتاق را به صدا درآورد. وقتی در اتاق را گشودم مدیر مسافرخانه را مقابلم دیدم و در این هنگام ناگهان فردین مرا هل داد و پا به فرار گذاشت. این گونه بود که من ماندم و دستبند ماموران! حالا هم از شدت شرمساری جرئت تماس با پدر و مادرم را ندارم .

تاریخ انتشار: ۰۸:۱۰ - ۰۶ دی ۱۳۹۶ - 27 December 2017





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن