واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سعید لیلاز: اگر موسوی در سال 88 به دولت می رسید عملکردی مشابه سالهای نخست وزیری نداشت/ هرگاه دولت ها بیشتر در اقتصاد دخالت کردند شکاف طبقاتی و فقر بدتر شده است
امروز اگر هزار بار از من خواسته شود حاضر نیستم درباره تجربه دولت آقای موسوی اظهارنظر کنم برای آنکه تا زمانی که محیط آزادانه ای برای این بحث فراهم نشود و خود ایشان از شرایط حصر بیرون نیاید من هیچگونه نقدی به ایشان را برنمی تابم.
یک کارشناس مسائل اقتصادی گفت: هرگاه براثر شرایط عینی، دولت ها بیشتر در اقتصاد دخالت کردند گام هایی به سمت بدتر شدن شکاف طبقاتی و فقر برداشته شده است و هرگاه شرایط عینی کاهش دخالت دولت ها را پدید آورده است ما به تعادل بازار کار و تعادل فقر و غنا نزدیکتر شدیم.
به گزارش جماران، سعید لیلاز که عصر دیروز در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنرانی می کرد درباره نقش دخالت دولت ها در اقتصاد گفت: هرگاه دولت ها در اقتصاد دخالت کردند جز تشدید شکاف های طبقاتی نتیجه ای حاصل نشده است. دولت میرحسین موسوی محصول فروپاشی اقتصاد ایران در فرآیند انقلاب و جنگ تحمیلی بود و باید گفت در تمام تجربیات جنگ های بزرگ دنیا، سهم و نقش دولت در اقتصاد افزایش پیدا می کند و این امری طبیعی است.
وی در ادامه گفت: اگر آقای موسوی در سال 88 به دولت می رسید یقینا عملکردی مشابه سالهای 60الی 68 نمی داشت زیرا که من شارح نظریات ایشان در حوزه اقتصاد بودم و زندانش را نیز رفته ام. ما در دولت جدید ایشان معتقد به حمایت از تولید داخلی و کنترل بیشتر مرزها بودیم.
لیلاز گفت: همچنین معتقد بودیم که باید از طبقات محروم حمایت کرد؛ این سخن آقای موسوی بود و سخن آقای روحانی نیز هست؛ آنچنان که عملکرد مرحوم آیت الله هاشمی نیز این گونه بود. مطالعات عینی نشان می دهد به استثنای سال 73، در تمام طول دولت هاشمی، قدرت خرید مردم و حداقل دستمزد در ایران افزایش پیدا کرده است تا جایی که بالاترین رقم رشد تشکیل سرمایه ناخالص داخلی، مربوط به دهه هفتاد خورشیدی است.
این اقتصاددان افزود: وقتی یک دولت، کشور را بدون امکانات تحویل می گیرد و از شکم مردم و یخچال های آنها گرفته تا مرزها و گمرک های کشور -که بر اثر جنگ تحمیلی چنین وضعی پیدا کردند- بدیهی است درحالی که هیچ کشوری حاضر به اعطای وام به ما نبود دولت باید مصرف داخلی را کاهش می داد تا نرخ تشکیل سرمایه افزایش پیدا کند.
وی با اشاره به اینکه هر درس خوانده ی معمولی رشته اقتصاد نیز می دانست که باید نقطه عزیمتی برای کشور تعیین شود، گفت: واضح است که در چنین حالتی به طبقات اجتماعی فشار می آید. در این حالت جنگ فقیر و غنی وجود ندارد زیرا بیشترین سهم در افزایش تشکیل سرمایه در آن سال ها، متعلق به دولت است.
وی در ادامه افزود: دولت در آن مقطع وارد عرصه شد و پالایشگاه ها، سدّها، کار خانه های سنگین و راههای کشور را ساخت. متوسط رشد اقتصادی ایران در 8ساله دولت هاشمی، با کم ترین منابع ارزی در بعد از انقلاب اسلامی 5/5درصد بود و سرعت رشد صنعتی و تولید در تمامی سالهای نیمه دهه هفتاد تا سال84 از رشد خدمات بیشتر بود. این را در پاسخ به کسانی می گویم که این آمار را توام با بخش خدمات می دانند در حالی که این بخش در ارائه این آمار در نظرگرفته نشده است ضمن اینکه بخش خدمات نیز، یکی از بخش های مدرن اقتصاد ایران است
لیلاز تصریح کرد: بالاخره اقتصاد ایران می خواهد به جایی برسد که سهم خدماتش به 80 درصد GDP برسد؛ علم اقتصاد ایران مذموم دانستن بخش خدمات را در برابر صنعت به رسمیت نمی شناسد.
وی گفت: در 4سال نخست دولت هاشمی، تراز بازرگانی خارجی منفی 23میلیارد دلار بود در حالی که در چهار سال دوم دولت ایشان این رقم به مثبت 23میلیارد دلار رسید که نه تنها به بخش خدمات مربوط نمی شود بلکه با بخش تولید مرتبط است.
لیلاز با بیان اینکه مایل است از منظر علمی و فارغ از تقسیم بندی های سیاسی دولت ها صحبت کند، گفت: هرگاه دولت ها امکان دخالت در اقتصاد پیدا کردند این دخالت ها را در عمل به نفع طبقات دلخواه اجتماعی خود پیش بردند و بدترین شکاف های طبقاتی در تاریخ ایران، همواره در بیشترین مقدار وفور منابع ارزی همراه با بیشترین دخالت دولت ها اتفاق افتاده است. برای مثال، در سال 85 دولت وقت، پس از آنکه با وفور منابع ارزی مواجه شد گفت که می خواهد در ساعات کاری سوپر مارکت ها نظر دهد! همچنین خواستار دخالت در ساعات کاری بانک های کشور شد. سوال اینجاست که این مقدار دخالت دولت از کجا ناشی می شود؟ برخی می گویند از ایدئولوژی آن دولت نشات می گیرد در حالی که من معتقدم دولت به دلیل منابع وسیعی که در اختیار داشت تبدیل به دولتی توتالیتر شد که در کوچک ترین زوایای زندگی مردم تاثیر می گذاشت و نتیجه آن فجایعی شد که شاهد آن بودیم.
وی همچنین گفت: تجربه افزایش شدید درآمدهای نفتی بعد و قبل از انقلاب، نتیجه ای یکسان پیدا می کند این درحالی است که یکی می گساری می کند و دیگری نماز شب می خواند این نشان می دهد؛ که ایدئولوژی در اینجا موضوعیت ندارد.
وی در ادامه افزود: امروز اگر هزار بار از من خواسته شود حاضر نیستم درباره تجربه دولت آقای موسوی اظهارنظر کنم برای آنکه تا زمانی که محیط آزادانه ای برای این بحث فراهم نشود و خود ایشان از شرایط حصر بیرون نیاید من هیچگونه نقدی به ایشان را برنمی تابم.
وی گفت: امیدوارم روزی این فرصت مهیا شود که به لحاظ علمی بدون برآمدگی رگ گردن، بحث کنیم و نشان دهیم حتی درون آن هشت سال نیز، هرگاه منابع زیاد شده است ریخت و پاش ها افزایش پیدا کردند. من در آن هشت سال زندگی کردم و در جبهه های جنگ حضور داشتم.
وی در پایان گفت: هرگاه براثر شرایط عینی، دولت ها بیشتر در اقتصاد دخالت کردند گام هایی به سمت بدتر شدن شکاف طبقاتی و فقر برداشته شده است و هرگاه شرایط عینی کاهش دخالت دولت ها را پدید آورده است ما به تعادل بازار کار و تعادل فقر و غنا نزدیکتر شدیم.
بر اساس اعلام برگزارکنندگان همایش قرار بود حسین راغفر نیز در این بحث شرکت کند اما وی در برنامه حضور نیافت.
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۶ - ۰۸ آذر ۱۳۹۶ - 29 November 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]