تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):عمل اندک و بادوام که بر پایه یقین باشد و در نزد خداوند از عمل زیاد که بدون یقین ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845352369




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جزئیات قتل مرد پولدار به وسیله 2 فرد دوجنسیتی


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جزئیات قتل مرد پولدار به وسیله 2 فرد دوجنسیتی
ایران نوشت:ساعت 4 بامداد دوشنبه 22 آبان، مأموران کلانتری 101 تجریش درتماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از درگیری مرگباری در خیابان شریعتی خبردادند. همزمان با حضورتیم جنایی درمحل واقعه، یکی از شاهدان گفت دو خانم که سرنشین پژو 207 بودند بعد از درگیری با مرد میانسال ازمحل گریخته‌اند.درحالی که تحقیقات برای شناسایی سرنشینان خودروی مورد نظر ادامه داشت، یکی دیگر از شاهدان، چند شماره از پلاک خودروی مورد نظر را به پلیس داد. با این سرنخ مأموران خیلی زود به‌ متهمان رسیدند. آنها دوجنسیتی‌هایی به نام‌های مرجان و میترا بودند.

متهمان که صبح دیروز برای تحقیق و بازجویی به شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده بودند درحضور بازپرس سید سجاد منافی آذر به درگیری و ارتباط با مقتول اعتراف کردند اما منکرقتل شدند و ادعا کردند او تعادلش را به خاطر مصرف بیش از حد مواد مخدر از دست داده و سرش به زمین خورد و جان باخته بود.بدین ترتیب بازپرس جنایی برای کشف حقیقت خواستار بررسی فیلم دوربین‌های محل حادثه ازسوی کارآگاهان جنایی شد. این درحالی است که نظریه اولیه پزشکی قانونی از شکستگی جمجمه مقتول حکایت دارد و خانواده‌اش نیز درخواست قصاص کرده‌اند.

آشنایی خیابانی

مرجان 28 ساله، یکی ازمتهمان پرونده پس ازپایان جلسه بازپرسی و قبل ازانتقال به اداره آگاهی به تشریح نحوه آشنایی‌شان با مقتول وجزئیات ماجرا پرداخت.

مقتول را می‌شناختی؟

نه، همان شب در یکی ازخیابان‌های شمال شهر باهم آشنا شدیم. آن شب من و دوستم میترا سوار بر ماشین می‌چرخیدیم که شهروز-مقتول- را سوار بر بنز گرانقیمتش دیدیم. همان موقع باهم آشنا شدیم و شهروز ما را به خانه‌اش دعوت کرد. من ومیترا هم دعوتش را پذیرفتیم. ما با ماشین خودمان به سمت خانه مقتول رفتیم و او هم با خودروی خودش آمد.

آن شب چه اتفاقی افتاد؟

ساعتی پس ازورود به خانه با هم برسرمسائل مالی درگیرشدیم.بعد هم سه نفری ازخانه بیرون رفتیم تا حساب بانکی‌ام را بررسی کنیم.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

هر سه از خانه خارج شدیم و به پارکینگ رفتیم. شهروز می‌خواست با ماشین خودش بیاید و ما هم با ماشین خودمان برویم که من قبول نکردم. سر همین مسأله در پارکینگ دعوایمان شد. نیمه شب بود و کم کم داشت سر و صدای ما بالا می‌گرفت که شهروز خواست داخل پارکینگ سر و صدا نکنیم و از خانه خارج شویم و حرف بزنیم.درحالی که از دستش بشدت عصبانی شده بودم با سنگ، شیشه بنزش را شکستم. شهروز که شرایط را این‌طوری دید پیاده از خانه فرار و میترا هم او را دنبال کرد. من هم با ماشین او را تعقیب کردم. لحظاتی بعد شهروز را گرفتیم و به او گفتم چرا پولمان را نمی‌دهد.

شهروزهم خواست به خانه‌اش برویم تا به ما پول بدهد اما من قبول نکردم و قفل فرمان را از داخل صندوق عقب برداشتم و با آن ضربه‌ای به پای شهروز زدم. همان موقع روی صندوق عقب ماشینم افتاد.در صندوق عقب باز بود و شهروز در صندوق عقب را گرفته بود و رها نمی‌کرد که من دستش را کشیده و در صندوق را بستم. به محض اینکه در صندوق عقب را بستم، شهروز عقب عقب رفت و با پشت سر به زمین خورد. من همان موقع با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و سر کوچه رفتم. سر خیابان یک کانکس نگهبانی بود، ماجرا را برای نگهبان تعریف کردم که او گفت حالا که با پلیس و اورژانس تماس گرفته‌ام از آنجا بروم.

اما دوباره به محل برگشتید؟

بله، عذاب وجدان داشتیم و نمی‌دانستیم چه بلایی سرش آمده است به همین دلیل حدود 15 دقیقه بعد به آنجا بازگشتیم، اما خبری از پلیس و اورژانس نبود. وقتی شرایط را این‌طور دیدم با ماشین‌ام به طرف شهروز رفتم. می‌خواستم او را سوار کنم و به بیمارستانی که در همان نزدیکی‌ها بود ببرم که دو پسر جوان ما را دیدند. ما هم از ترس اینکه دستگیر شویم دوباره سوار ماشین شده و از محل فرار کردیم.

چرا شهروز زمین خورد؟

شهروز زمانی که در خانه بود چندین بار کوکائین مصرف کرد و حالش بسیار بد شده بود. زمان درگیری هم حال مناسبی نداشت و نفس نفس می‌زد. من و دوستم او را نکشتیم چرا که او خودش زمین خورد.

برای چی این کار را می‌کردید؟

نیاز مالی. من به خاطر عمل جراحی‌ام باید 70 میلیون تومان فراهم می‌کردم. عملم هم در تایلند انجام می‌شود. زمانی که برای درخواست پاسپورت اقدام کردم به من گفتند به تو پاسپورت نمی‌دهیم. چون نه دختری نه پسر، من هم به دادگاه رفتم و دادخواست دادم. آنجا بود که به من گفتند پسر هستی و برای گرفتن پاسپورت اول باید بروی سربازی. ثبت‌نام کردم و دفترچه گرفتم اما موقعی که خواستم به سربازی بروم گفتند تو دختری و نمی‌توانی بروی. از یک طرف تکلیفم مشخص نبود از یک طرف هم 70 میلیون تومان نداشتم که بتوانم با آن به خارج بروم و عمل جراحی کنم.

چطور با میترا آشنا شدی؟

من و دوستم میترا چند ماه قبل در یک میهمانی با هم آشنا شدیم. دوجنسیتی بودنمان باعث شد که رابطه ما خیلی صمیمی شود.

از چه زمانی متوجه شدی که دوجنسیتی هستی؟

من پسر به دنیا آمدم اما از همان بچگی گرایش خیلی زیادی به اسباب بازی‌های دخترانه داشتم. دلم می‌خواست خانواده‌ام برایم عروسک و لاک و خلاصه هر وسیله دخترانه‌ای برایم بخرند. آن زمان کسی نمی‌دانست ماجرا از چه قرار است و خانواده‌ام مدام به خاطر این رفتار به من ایراد می‌گرفتند.

خــــــــواهر و برادرهایت مشکلی ندارند؟

نه، ما 6 تا بچه هستیم و همه خواهر و برادرهایم ازدواج کرده‌اند و سر زندگی خودشان هستند.
میترا چه گفت؟

میترا، متهم 25 ساله دیگر این پرونده است. او دیپلم دارد و به همراه مادرش زندگی می‌کند.

زمانی که مرجان با مقتول درگیر شده بود تو چه می‌کردی؟

من فقط با مشت چند ضربه به پاهای شهروز زدم، زمانی که مرجان دست او را رها کرد، عقب عقب رفت و سرش به زمین خورد به نحوی که خون خیابان را پر کرد، چون آن خیابان شیب داشت.

کار خاصی هم داری؟

من درس خواندم و دیپلم گرفتم اما به خاطر وضعیتی که داشتم هرگز نتوانستم کار خوبی پیدا کنم و مجبور شدم دست به این کار بزنم.
خانواده ات چطور؟

من از شوهر دوم مادرم هستم. خواهر و برادرهای ناتنی‌ام هیچ مشکلی ندارند.

تاریخ انتشار: ۰۸:۱۵ - ۰۲ آذر ۱۳۹۶ - 23 November 2017





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن