تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):منتظران ظهور امام مهدى(ع) برترينِ اهل هر زمان‏اند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798479461




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فرار نو عروس 15 ساله از خانه داماد در مشهد / من فقط شوهر می خواستم..!


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: فرار نو عروس 15 ساله از خانه داماد در مشهد / من فقط شوهر می خواستم..!
از این که شوهرم من پسر دو ماهه ام را چند بار به زمین کوبیده و او را به قتل رسانده است ناراحت نیستم ولی از هوویم شاکی هستم زیرا آن قدر غرغر کرد که شوهرم عصبانیت اش را سر بچه من خالی کرد! و ...
آفتاب‌‌نیوز : از این که شوهرم  پسر دو ماهه ام را چند بار به زمین کوبیده و او را به قتل رسانده است ناراحت نیستم ولی از هوویم شاکی هستم زیرا آن قدر غرغر کرد که شوهرم عصبانیت اش را سر بچه من خالی کرد! و ...

زن 23 ساله‌ای که اولین فرزندش تنها دو ماه بعد از تولد به دست پدر افغانی اش به قتل رسید، پس از آن که به سوالات سرگرد نجفی (افسر پرونده) درباره چگونگی وقوع جنایت  پاسخ داد، به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: در یک خانواده هشت نفره به دنیا آمدم و در منطقه طرق مشهد زندگی می کردیم. پدرم آشپز بود و در امور ساختمانی نیز فعالیت می کرد. من تا کلاس چهارم ابتدایی درس خوانده‌ام و به تحصیل علاقه ای نداشتم به همین خاطر ترک تحصیل کردم ولی پدرم به خواستگارانم جواب رد می داد که من هم عصبانی می شدم و سرش فریاد می کشیدم. وقتی 14 ساله بودم گرفتار یک رابطه غیراخلاقی شدم و به ناچار در 15 سالگی با مردی ازدواج کردم که همسرش را طلاق داده بود و چند فرزند داشت اما سه ماه بیشتر در خانه او نبودم و با کمک مادرم از آن جا فرار کردم چرا که او دوست نداشت به فرزندانش چیزی بگویم.

خواهر بزرگ ترم نیز مانند من گرفتار رابطه غیراخلاقی شد و از همسر اولش که مردی متاهل بود طلاق گرفت. ازدواج دوم او نیز بدتر از ازدواج اولش بود و ... خلاصه آن روز در خانه همسایه پنهان شدم و مادرم مرا از خانه شوهرم فراری داد و به خانه خودش برد. از آن روز به بعد دیگر ازدواج نکردم تا این که دو سال قبل با مردی افغانی در پارک پنجتن آشنا شدم. آن مرد شماره تلفنش را به من داد و با هم صحبت کردیم تا این که از من خواستگاری کرد و قرار شد مرا به عقد موقت خودش درآورد. او زن و بچه داشت ولی با این وجود من تصمیم خودم را گرفته بودم.

چند ماه به طور پنهانی رفت و آمد می کردم تا او را بیشتر بشناسم. مادرم می گفت مرد 34 ساله فرزند بزرگ دارد و زندگی با او سخت است ولی من اهمیتی نمی دادم و به این رفت و آمدهای پنهانی ادامه می دادم. همسرم زمانی که منزل بستگانش خالی می شد، با من تماس می گرفت و مدتی را با هم می گذراندیم تا این که برای همسر اولش خانه دیگری اجاره کرد و من در خانه اول او ساکن شدم. او فقط آخر هفته ها را به منزل همسر اولش که او هم افغانی بود می رفت و بقیه روزها را در کنار من بود.

وقتی بار اول مدت زمان عقد موقتمان به پایان رسید، دوباره به عقد موقت او درآمدم و بعد از مدتی متوجه شدم که باردار هستم. وقتی پسرم به دنیا آمد او را خیلی دوست داشتم ولی همسرم زمانی که به منزل همسر اولش می رفت، روز بعد عصبانی به خانه من باز می گشت چرا که هوویم خیلی زیاد غرغر می کرد و با همسرم سر ناسازگاری گذاشته بود. به همین خاطر زندگی من تحت تاثیر حرف های آن زن افغانی قرار گرفته بود و همسرم عقده هایش را سر فرزند من خالی می کرد، تا این که آن روز صبح زود وقتی من درحال استحمام بودم، پسر دو ماهه ام گریه کرده بود و همسرم نیز او را چند بار به زمین کوبیده و به قتل رسانده بود. حالا هم من هیچ ناراحتی از همسرم ندارم و می خواهم رضایت بدهم تا دوباره با هم زندگی کنیم اما از هوویم نمی گذرم و او را رها نمی کنم چرا که او با کارهایش شوهرم را عصبانی کرد تا پسر مرا بکشد و ...





۲۲ آبان ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن