واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: وزیر جدید و قول روحانی؛ وزارت با روح باغبانی
وزیر جدید باغبانی خوانده و احتمالا اولین «باغبانی خوانده» ای است که به این منصب میرسد. یک باغبان خوب مراقبت و هرس می کند و از ریشه بر نمیکند. باغ دانشگاه را حسن روحانی به این باغبان سپرده است و چون قول داده مرتبا پایش می کند آبروی خود او هم تا اندازه ای به عملکرد وزیر جدید گره خورده است.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- رأی اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی به منصور غلامی به عنوان وزیر جدید علوم، تحقیقات و فناوری نباید رییس جمهور روحانی را دچار این اشتباه کند که بر منتقدین این انتخاب، به تمامی چیره شده است. چرا که در واقع به «قول روحانی» رای دادند تا « منصور غلامی». هر چند که 80 تن از نمایندگانی که می توان حدس زد از فراکسیون امید بودند ترجیح دادند رای اعتماد ندهند. شاید گفته شود اگر معیار قول روحانی بود همه امیدی ها باید رای می دادند. این گزاره را هم بپذیریم باز قول روحانی به افکار عمومی برای پایش دانشگاه بر جای خود باقی است. از منظری دیگر منصورغلامی وزیر شد چون بافت کنونی مجلس شورای اسلامی فاقد دو جناح اکثریت و اقلیت است و از سه فراکسیون تشکیل شده و چنانچه دو پاره از این سه ضلعی به اتفاق نظر برسند می توانند گزینه پیشنهادی را به وزارت برسانند یا مانع وزارت او شوند و در این میان منفردها می توانند یک کفه را سنگین تر کنند. رییس جمهوری در دفاع از وزیر پیشنهادی علوم گفت: طولانی شدن روند معرفی وزیر علوم به خاطر لزوم هماهنگی بود نه این که معامله کرده باشم.آقای روحانی خاطر نشان کرد: من با هیچ کس معامله نکرده ام، تعامل کرده ام چون روش ما اعتدالی است. جالب این که وقتی از اصول مورد نظر خود دفاع می کرد یادآور شد این اصول را به گزینه های قبلی « که نشد معرفی شوند» نیز متذکر شده است و اتفاقا تمام ماجرا در همین « نشد معرفی شوند» هاست.نه در مجلس که در افکار عمومی. درباره وزیر زن هم گفته بود قصد داشته سه وزیر زن معرفی کند «اما نشد». ظاهرا این قاعده درباره وزیر علوم هم صدق کرده و نشد جعفر توفیقی یا رضا فرجی دانا یا سید ضیا هاشمی یا یک خانم استاد دانشگاه را معرفی کند و «شد» که آقای دکتر در علوم باغبانی را معرفی کند. « شد و نشد» های آقای رییس جمهوری البته قابل درک است. این که مایل است فضای دانشگاه در سال 96 مانند سال 93 باشد نیز. اما 93 به نسبت نیمه اول 92 و قبل از آن یک تحول بود و در 96 نمی توان به 93 بسنده کرد. می توان حدس زد فراکسیون امید به جمع بندی نرسید یا اعلام نکرد زیرا با حمایت دو فراکسیون دیگر وزارت غلامی قطعی شده بود و اگر همراهی می کردند پایگاه اجتماعی آسیب می دید و اگر رسما مخالفت می کردند امکان تآثر گذاری بعدی را از دست می دادند. ضمن این که ساده انگارانه است که اگر تصور کنیم اگر فردی قوی تر از منصور باغبانی به وزارت می رسید مثلامی توانست در رویکرد مجموعه هایی چون دانشگاه آزاد تأثیر بگذارد یا مانند فرجی دانا با ماجرای بورسیه ها مواجه شود. در این میان اصرار رییس جمهوری بر این که «معامله» نکرده و با «تعامل» کار را به پیش می برد این نگرانی یا بحث را دامن می زند که مرز تعامل و معامله کجاست و پایگاه اجتماعی چه می شود؟ این نگرانی البته به خاطر خود رییس جمهوری است وگرنه جامعه به لطف فضای مجازی راه خود را می رود وبه عنوان نمونه می توان به موجی که در حمایت از سپنتا نیک نام درگرفته اشاره کرد و پرسید مگر آقای روحانی به راه انداخته یا موضع گرفته است؟ الگوی حسن روحانی، هاشمی رفسنجانی فقید است. هم او که از «عدالت» در دهه 60 به « تعدیل» در دهه 70 رسید و در دهه 80 کوشید با «اعتدال» توازن برقرار کند. البته که ریشه هر سه کلمه «عدل» است اما این عدل در عدالت کجا و در تعدیل کجا؟ حالا انگار به جای «عدل»، «عمل» نشسته و اگر با عدل سه واژه «عدالت و تعدیل و اعتدال» ساخته و رایج شد با عمل کلماتی چون تعامل و معامله شکل می گیرد که یکی بار مثبت دارد و دیگری منفی و با آگاهی از این واقعیت است که رییس جمهوری بر تعامل اصرار می ورزد و معامله را نفی می کند. با این همه چرا این تلقی درگرفته که روحانی معامله کرده است؟ چون برخی می گویند گام هایی به عقب برداشته و همین نگرانی هایی را دامن زده و این رو هر از گاهی اعلام می کند بر سر اصول و پیمان هستم؟ باشد. این که آقای روحانی هر از گاهی اطمینان دهد بر سر اصول ایستاده خوب است اما کافی نیست. چون 24 میلیون رأی را توده های مردم با گرایش های مختلف به صندوق ریخته اند و نمی توان انتظار داشت که این ایما و اشاره ها همه را قانع کند. صحبت از این نیست که آقای الف وزیر باشد یا آقای ب. قصه فراتر از اینهاست. صحبت از اعتماد است. مهم ترین سرمایه اجتماعی. این که هر از گاهی بگوییم می خواستم اما نشد یا حواسم هست و هوای تان را دارم خوب است و ممکن است امثال این نویسنده را قانع کند اما تضمینی نیست که دانشگاه را یا همه دانشگاه را قانع کند. کار روحانی دشوار است. می دانیم. نگران جام برجام است می دانیم. احتمال هر تصمیمی از جانب کنگره آمریکا درباره برجام وجود دارد. این را هم می دانیم. ولی یادمان باشد در این کشور و در مهر ماه سال 1360 و پس از یک تابستان پر از ترور که موجب شهادت دو دبیر کل حزب جمهوری اسلامی و عالی ترین مقامات قضایی و اجرایی شامل رییس جمهوری و نخست وزیر به اضافه قریب 30 نماینده مجلس شورای اسلامی شد و کشور درگیر یک جنگ تمام عیار بود همان مجلسی که سه ماه قبل رأی به عدم کفایت سیاسی اولین رییس جمهوری داده بود به نخست وزیر پیشنهادی رأی اعتماد نداد و هیچ کس هم نگفت رها کنید چون جنگ است، ترور است، دولت رییس می خواهد و مانند اینها . همان گونه که جنگ و ترور مانع رقابت و ابراز نظر در مجلس اول نشد تهدیدات ترامپ هم نباید مانع تحرک سیاسی شود. حالا که آقای غلامی با دکتری در علوم باغبانی به وزارت علوم رسیده هیچ کس به اندازه او نمی تواند تردیدهای شکل گرفته را بزداید. نه با موضع گیری های تند که با احیای نهاد دانشگاه. دانشگاه، دبیرستان نیست. بنگاه تجاری هم نیست. اگر این حجم زیاد است این روند را متوقف کنید. به جای این که مرثیه بسراییم که این فارغ التحصیلان بیکارند روند تولید بیکاران را اصلاح یا متوقف کنیم. اگر زور وزیر علوم به دانشگاه آزاد نمی رسد رسما بگوید. اگر مدارک برخی موسسات داخلی و خارجی را قبول ندارند اعلام کنند. در غیر این صورت او نه وزیر علوم که تنها رییس وزارتخانه علوم خواهد بود. وزیر جدید باغبانی خوانده و احتمالا اولین «باغبانی خوانده» ای است که به این منصب می رسد. یک باغبان خوب مراقبت وهرس می کند و از ریشه بر نمی کند. باغ دانشگاه را حسن روحانی به این باغبان سپرده است و چون قول داده مرتبا پایش می کند آبروی خود او هم تا اندازه ای به عملکرد وزیر جدید گره خورده است.
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۹ - ۰۷ آبان ۱۳۹۶ - 29 October 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]