تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حق بزرگ‏تر خداوند اين است كه او را بپرستى و چيزى را با او شريك نسازى، كه اگر خال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829458900




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مصطفی تاج‌زاده: چند بار شلاق خوردم


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: مصطفی تاج‌زاده: چند بار شلاق خوردم
«تا سال ۶۰ شیوه‌های تنبیهی را در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی داشتیم. مثلا اگر کار خلافی کرده بودیم، شلاق می‌خوردیم. پنج یا ده ضربه. چند بار شلاق خوردم که دلایلش یادم نیست. جریمه‌ در دوره دوم فعالیت سازمان در دهه هفتاد پولی شد. مثلا هرکس دیر می‌رسید،‌باید مبلغ مشخصی جریمه پرداخت می‌کرد.»
آفتاب‌‌نیوز :

ماهنامه اندیشه پویا در شماره ۴۶ خود با مصطفی تاج‌زاده درباره زندگی سیاسی - سازمانی او به گفت‌وگو نشسته است.

گزیده این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم:

- سال ۱۳۵۶ که فلق را تشکیل دادیم، انقلابی بودیم و راه‌های محافظه‌کارانه و سازشکارانه را رد می‌کردیم. از این جهت با دکتر یزدی کم‌تر و با مهندس بازرگان بیش‌تر مشکل داشتیم.

- این روحیه سریع در ما رشد کرد که چرا خودمان کشور را اداره نکنیم اما بازرگان هم‌چنان موضع گرفته بود که به نظر می‌رسید جز با کنار زدن او نمی‌توان انقلاب را اداره کرد. اگر یزدی نخست‌وزیر بود به نظرم راهی برای تلفیق و همکاری بیشتر باز می‌کرد.

- بعد از انقلاب فقط در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بودم. نه به اوین رفتم، نه به دادستانی و نه اطلاعاتی و نظامی شدم. تمام‌وقت در سازمان کار می‌کردم و شب هم همان‌ جا می‌خوابیدم.

- تا سال ۶۰ شیوه‌های تنبیهی را در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی داشتیم. مثلا اگر کار خلافی کرده بودیم، شلاق می‌خوردیم. ۵ یا ۱۰ ضربه. چند بار شلاق خوردم که دلایلش یادم نیست. جریمه‌ در دوره دوم فعالیت سازمان در دهه هفتاد پولی شد. مثلا هر کس دیر می‌رسید،‌ باید مبلغ مشخصی جریمه پرداخت می‌کرد.

- آقای راستی ‌گفت این‌ که شما می‌گویید می‌خواهید فقر را از بین ببرید، یعنی چه؟ اگر این اتفاق بیفتد، آیات قرآن دربارۀ فقر چه می‌شود؟ وقتی این را به آیت‌الله موسوی اردبیلی گفتم، خدا بیامرزد ایشان را، گفت باید به ایشان می‌گفتید پس اگر زنا ریشه‌کن شود آیات قرآن دربارۀ زنا چه می‌شود؟

- در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد کارهای خوب زیادی کردم اما یکی از کارهای غیر قانونی‌ام این بود که سریع رفتم زیر دو خم حزب توده را گرفتم، چاپخانه‌های تهران حزب توده را من بستم؛ تقریباً به شکل غیر قانونی.

- به آقای عبدالله نوری قبل از دادگاه‌شان گفتم ما عضوی از خانوادۀ جمهوری اسلامی‌ بوده‌ایم و نمی‌توانیم مثل یک جوان هجده‌ ساله صحبت کنیم. یکی از بیرون می‌آید و می‌تواند اپوزیسیون باشد اما ما نمی‌توانیم اپوزیسیون بشویم. ما که با این نظام آمده‌ایم، نمی‌توانیم تنزه‌طلبانه خودمان را کنار بکشیم و نقد کنیم. منظورم تنها آقای نوری نیست. این را دربارۀ خودم هم می‌گویم.

- بر خلاف بچه‌های «سلام» معتقد بودیم باید با آقای هاشمی و طیف او نزدیک باشیم و کار کنیم. به نظر من نگاه آنها به آقای هاشمی بیشتر شخصی بود.

- در آستانه انتخابات مجلس ششم با آقای موسوی‌ لاری دیدن آقای هاشمی رفتیم. گفتیم شما از حقوق رد صلاحیت شده‌ها دفاع کن و با این پرچم بیا که انتخابات آزاد باشد و همه بیایند. معنای حرفمان این بود که اگر با این پرچم بیایید داخل لیست اصلاح‌طلبان نیز قرار می‌گیرید. آقای هاشمی زیر بار نرفت و از اشتباهات او بود.

تفاوت‌های من و بهزاد نبوی:

- یکی از اختلافات من با بهزاد نبوی این بود که یک بار در کنگره گفتم بنویسیم که یک نفر بیشتر از ۲۵ سال نمی‌تواند عضو شورای مرکزی باشد. یک جا بازنشست شویم، مشاور شویم و هر وقت دعوت‌ کردند برویم و تجربه‌مان را منتقل بکنیم. الان هم معتقدم نسل ما باید بکشد کنار و فضا را به جوانان بدهد تا آنها هم چهار تا خطا کنند و راه بیفتند.

- بهزاد نبوی اگر چه صراحتا نمی‌گفت اما از اعضای حزب انتظار یک آدمِ چریک را داشت. در کار چریکی می‌شد انتظار داشت که همه فداکاری کنند چون سازمان اعضا را تامین‌ می‌کرد و  اعضا هم جانشان را می‌دادند ولی یک عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که نگران همسر مریضش است و پول ندارد، او را برای جراحی بیمارستان ببرد، وضعیتش قابل مقایسه نیست با کسی که از پدرش به او ارثی رسیده و به سازمان کمک هم می‌کند. من به نظام پاداش و فداکاری معتقدم. یعنی هر چقدر که برای حزب مهم است که یک نفر برایش وقت بگذارد، همان قدر هم او پاداش بگیرد. این که یکی در وزارتخانه کار می‌کند و سفر خارجی دارد و امکانات دارد و تعاونی مسکن دارد و یکی صبح تا شب در حزب کار می‌کند، متناسب نیست. من اتفاقا چون در این زمینه‌ها کمترین توقع را داشتم، این‌ها را می‌گویم.

- از نظر من حزب حداقلی و از نظر بهزاد حداکثری است. حزب باید بخش کوچکی از زندگی شما را دربربگیرد. زندگی فردی که اصلا معتقدم حسابش از حزب جداست.

- نه این که بهزاد صراحتا بگوید چریک باشید؛ ‌عملا انتظار چریک بودن داشت اما دوره چریکی تمام شده. یک بار نشد بهزاد بگوید فلانی تو مشکل اقتصادی نداری در زندگی‌ات؟ سازمان چریکی نمی‌پرسید چون خانه تیمی داشت و همه در آن زندگی می‌کردند. اما در سازمان که نباید مثل خانه چریکی مدام از تو بپرسند، چرا این بیانیه را ننوشتی، چرا دیر آمدی، چرا فلان کار را نکردی و چرا اینجای مصاحبه این را گفتی. عیبی ندارد همه اینها باشد اما یک بار هم صدا کنند و بپرسند چرخ زندگی‌ات می‌چرخد؟ طرف ممکن بود روی عزت نفس هیچ‌وقت چیزی نگوید ولی تو هم بپرس که گرفتاری نداری. نمی‌شود همه از هم انتظار یکسان داشته باشیم اما خانه یکی چهارصد متری باشد و یکی دیگر اجاره‌نشین باشد.

- نمی‌خواهم تک‌رو باشم. تئوری من این است: آنجایی که تاکتیکی است به خاطر احترام جمع سکوت کن اما چیزهایی هست که برای من استراتژیک است. همیشه می‌گویم در زندگی مشترک هم یک جایی هست که ممکن است دو نفر به طلاق برسند.



۰۷ آبان ۱۳۹۶ - ۰۰:۲۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن