تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ما قومى هستيم كه تا گرسنه نشويم غذا نمى‏خوريم و تا سير نشده‏ايم دست از غذا مى‏ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798111403




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اعتمادهای بی جا مرا به چنگ دو جوان شیطان صفت انداخت!!!


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: اعتمادهای بی جا مرا به چنگ دو جوان شیطان صفت انداخت!!!
شکل من این بود که هرکجا گوشی برای شنیدن پیدا می کردم بلافاصله سفره دلم را می گشودم و همه ریز و درشت زندگی ام را برای افراد غریبه بازگو می کردم.
آفتاب‌‌نیوز : شکل من این بود که هرکجا گوشی برای شنیدن پیدا می کردم بلافاصله سفره دلم را می گشودم و همه ریز و درشت زندگی ام را برای افراد غریبه بازگو می کردم.
این اخلاق زشت طوری در وجودم ریشه دوانده بود که حتی در مراسم ترحیم یا جشن های شادی و حتی در دور هم نشینی ها به بیان ریز و درشت ماجراهای زندگی ام می پرداختم تا این که همین اعتمادهای بی جا مرا به چنگ دو جوان شیطان صفت انداخت و ... زن 40 ساله در حالی که از دستگیری متهمان پرونده اش خوشحال شده بود پس از آن که به سوالات تخصصی افسر پرونده در اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی پاسخ داد به تشریح چگونگی وقوع حادثه پرداخت و گفت: پدر و مادرم در یکی از شهرستان های اطراف مشهد زندگی می کنند اما من وقتی از همسرم جدا شدم نزد خانواده ام نرفتم چرا که نمی خواستم سربار آن ها باشم یا آن ها با دیدن وضعیت متلاشی شده زندگی من، آرامش خودشان را از دست بدهند؛ این بود که تصمیم گرفتم با اجاره منزلی در مشهد به طور مستقل زندگی کنم و با کار در بیرون از منزل به تامین هزینه های زندگی بپردازم. اگرچه از این گونه زندگی احساس رضایت نمی کردم و از تنهایی رنج می بردم اما باز هم از این که آسایش خانواده ام را به هم نریختم خوشحال بودم. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که اوایل شهریور گذشته تصمیم گرفتم برای خرید لوازم زندگی به مراکز تجاری هسته مرکزی شهر در خیابان تهران بروم. کنار خیابان منتظر تاکسی بودم که پرایدی مقابلم توقف کرد من هم بدون توجه به هشدارهای پلیسی که در رسانه ها بیان می شود بلافاصله سوار پراید شدم ومقصدم را میدان بیت المقدس اعلام کردم اما وقتی به میدان بسیج رسیدیم ترافیک سنگین بود و راننده جوان مرا از میان کوچه پس کوچه های شهر به مقصد رساند. من که از این اقدام راننده هیجان زده شده بودم بدون توجه به این که با چه کسی سخن می گویم طبق معمول سفره دلم را باز کردم و بسیاری از مشکلات زندگی ام را برای راننده جوان بازگو کردم او نیز که به ظاهر با من همدردی می کرد شماره تلفن همراهش را به من داد تا هنگام بازگشت از خرید دوباره مرا به مقصد برساند. من هم که خیلی راحت به او اعتماد کرده بودم شماره تلفنم را در اختیارش گذاشتم و از خودرو پیاده شدم پس از آن که خریدهایم به پایان رسید با آن راننده ناشناس تماس گرفتم و در اطراف یکی از مراکز تجاری میدان بیت المقدس قرار گذاشتم. اما دقایقی بعد وقتی به سمت پراید رفتم دیدم جوان دیگری نیز داخل خودرو نشسته است ابتدا از سوار شدن به خودرو امتناع کردم اما راننده گفت: او هم مسافر است ولی اول شما را به مقصد می رسانم. هوا تاریک بود که به سمت بولوار پیروزی حرکت کردیم اما در مسیر، راننده با نگاه های شیطانی جملات شرم آوری را بر زبان راند من هم که ترسیده بودم به دروغ گفتم که نامزد دارم ولی او اصرار داشت که دروغ می گویم در نهایت وقتی به مکان خلوتی رسید ناگهان فردی که در صندلی جلو نشسته بود با تهدید چاقو مرا به سکوت وادار کرد و آن ها به آزار و اذیت من پرداختند حالا هم اگرچه از دستگیری دو جوان شیطان صفت خوشحالم اما کاش به هشدارهای پلیس توجه می کردم تا این گونه...
منبع: رکنا





۱۸ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن