واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
سناریویی که فقط تکرار شد؛
جمنا؛ کلاف سر در گم اصولگرایان
سودای تغییر در سر دارند ولی انگار راه را گم کرده اند. شاید هم راه پیش پایشان را دیده باشند و بدانند کدام مسیر به منزل خواهد رسید ولی هرچه در چنته دارند و هرچه در سر پروراندهاند از آنچه تا منزل زمان و راه مانده است، کوتاه تر و کمتر به نظر میرسد. قدم ها را هرچه شمرده شمرده بر می دارند بازهم جایی می رسد که دویدنها همه محاسبات را خراب میکند و دوباره همه چیز به نقطه اول باز میگردد و این سیر دوار و البته خسته کننده، راه بلند را در پیش چشمانشان چون سرابی به دورترین نقطه بیابانها میکشاند. از این انتخابات به آن انتخابات، از این موضعگیری و تجمع به آن جریان و صفبندی و حالا از این چهره به آن چهره بخت آنان را چون پرندهای زیر باران سرد کرده است که باید هر لحظه و هر ساعت در فکر کوچ به جای دیگری باشد؛ کوچی که گاه آنان را تا سر حد بدترین شکستها نیز پیش میبرد و این قصه دوباره تکرار میشود.
روز نو : سودای تغییر در سر دارند ولی انگار راه را گم کرده اند. شاید هم راه پیش پایشان را دیده باشند و بدانند کدام مسیر به منزل خواهد رسید ولی هرچه در چنته دارند و هرچه در سر پروراندهاند از آنچه تا منزل زمان و راه مانده است، کوتاه تر و کمتر به نظر میرسد. قدم ها را هرچه شمرده شمرده بر می دارند بازهم جایی می رسد که دویدنها همه محاسبات را خراب میکند و دوباره همه چیز به نقطه اول باز میگردد و این سیر دوار و البته خسته کننده، راه بلند را در پیش چشمانشان چون سرابی به دورترین نقطه بیابانها میکشاند. از این انتخابات به آن انتخابات، از این موضعگیری و تجمع به آن جریان و صفبندی و حالا از این چهره به آن چهره بخت آنان را چون پرندهای زیر باران سرد کرده است که باید هر لحظه و هر ساعت در فکر کوچ به جای دیگری باشد؛ کوچی که گاه آنان را تا سر حد بدترین شکستها نیز پیش میبرد و این قصه دوباره تکرار میشود.
به گزارش روز نو : ماجرای تحزبگرایی و ائتلافهای اصولگرایان در موسم انتخابات طی یک دهه گذشته با مصائب و مشکلاتی همواره همراه بوده است که حالا برخی حل ریشهای آن را بعید و در حد یک نامعادله تفسیر میکنند؛ آن هم در شرایطی که آنان طی چند پیروزی پی در پی در ادوار هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی و بعدتر تصاحب دولت چنان سرمست و مغرور کرده بودند که در تحلیلها و پیشبینیهای خود آینده تحزب در جمهوری اسلامی را تنها وامدار جریانات و احزاب اصولگرایی دانسته و اساسا میدان سیاست را بدون حضور خودشان و نقش آفرینی دیگران یک امر نشدنی مفروض میکردند.
مسالهای که در ادامه سبب آن شد که حتی برای مدتی تعریف چپ و راست سیاسی در کشور را محدود و منحصر به گفتمانهای تند و میانه محافظهکاری بدانند و هرکسی جز خود را یک فراموش شده و یک رانده شده معرفی کنند و این دقیقا سر آغاز تمام شکستهای یک دهه اخیر آنان بود تا نقطه قوت آنان یعنی رسیدن همزمان به ریاست جمهوری و تصاحب بی دردسر بهارستان به یکباره نقطه ضعف آنان باشد.
اختلافات دقیقا از آنجایی شروع شد که رؤسای دو قوه مجلس و دولت با هم به اختلافات جدی رسیدند و احمدینژاد به عنوان مرد محبوب محافظهکاران باید در غم فراق رییس ادوار هفتم و هشتم مجلس یعنی حداد عادل، دولت خود را در چارچوبهای جدیدی منظم میکرد که علی لاریجانی رییس جدید بهارستان تعریف کرده بود. از گزارش دیوان محاسبات درباره تخلفهای دولت احمدی نژاد گرفته و بعدتر ورود مجلس به پروندههای دولت به آنی چنان دوران زمین را از کام اصولگرایان بیرون کشید که در چشم برهمزدنی، محمود احمدی نژاد به رغم داشتن لابی توانمندش در بهارستان به لطف حضور حلقه پایداریهای هر هفته و هر روز مخاطب انتقادات و تذکرات و طرح سوالات و استیضاحهای متعدد همان اصولگرایان قرار بگیرد و مهمتر پای طرح سوال از رییس جمهوری به میان کشیده شود؛ هرچند که نهایتا این طرح سوالات خیلی در سرانجام احمدینژاد نقشی نداشت ولی سرنوشت اصولگرایان را به کلی دستخوش تغییرات قرار داد. بر این اساس که اولین شکست جدی آنان در دوره یازدهم انتخابات ریاست جمهوری با قهر اعتدالیون از اصولگرایان منجر به آن شد که ستونهای ائتلافی اصولگرایان چنان برهم زده شود که با گذشت یک دهه هنوز معماری برای مرمت آن توانا نبوده است. از یک طرف حضور چندین نامزد اصولگرا در برابر هم در انتخابات و از طرف دیگر گسیل آرای اعتدالی اصولگرایان به سمت دیگری ماحصل آن شد که حسن روحانی فاتح میدان نبردی شود که تا پیش از آن اصولگرایان جز خودشان کسی را در آن قامت و ردا تصور نکرده بودند؛ شکستی که بعدتر نیز در دوره دهم مجلس شورای اسلامی و همین طور دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری و نیز دوره پنجم شورای شهر تهران نیز تکرار و حتی دوره دوازدهم ریاست جمهوری تکرار شد. آن هم در شرایطی که آنان در تدارک چندین و چند الگوی ائتلافی از جمله جمنا امید به آن داشتند که برای همیشه سیر این اتفاقات و شکست ها را برچینند.
با این حال آنان در پس تمام این شکستها امیدوارند و دوباره مسیر را میخواهند ادامه بدهند. حتی اگر چهرههای پرنفوذ گذشته را در کنار خود ندارند و اشتباهات احمدی نژاد تماما به پای آنان نگاشته شده است و در خلال شکستهای متوالی از ظرفیتهایی مثل ابراهیم رییسی و محمدباقر قالیباف بی بهره شدهاند و باز به ناچار باید در کنار صفوف خود از یاران احمدینژاد استفاده کنند. برخی از اعضای ائتلاف جمنا اعتقاد دارند که هنوز میتوان این الگو را با جریانهایی مانند دولت در سایه و تداوم تقابلهای جسته و گریخته با دولت روحانی و اصلاحطلبان ادامه داد و در مقابل نیز گروهی از اعتدالیون جریان چون علی مطهری و علی لاریجانی تنها راه نجات را در تغییر ساختارها از نسخههای منسوخ گذشته به سمت نوگرایی می دانند.
روزنامه همبستگي
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]