تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ دعايى زودتر از دعايى كه انسان در غياب كسى مى كند، مستجاب نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829327177




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بلای شومی که بر سر دختر دانشجو در نیشابور آمد / پلیس در تعقیب 3 جوان است


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: بلای شومی که بر سر دختر دانشجو در نیشابور آمد / پلیس در تعقیب 3 جوان است
فقط یک بی احتیاطی ساده و بی توجهی به هشدارهای پلیسی زندگی مرا طوری نابود کرد که امروز دچار آسیب های روحی و روانی شدیدی شده ام و از شدت شرم و حیا نمی توانم ماجرا را برای کسی بازگو کنم ...
آفتاب‌‌نیوز : فقط یک بی احتیاطی ساده و بی توجهی به هشدارهای پلیسی زندگی مرا طوری نابود کرد که امروز دچار آسیب های روحی و روانی شدیدی شده ام و از شدت شرم و حیا نمی توانم ماجرا را برای کسی بازگو کنم ...
دختر 19 ساله ای که از شدت وحشت دچار لرزش دست شده بود، با چشمانی نگران از آینده و درحالی که به سختی سخن می گفت مقابل کارشناس اجتماعی کلانتری شهید هاشمی نژاد مشهد نشست و پس از آن که کمی آرام گرفت، گفت: روزی که فهمیدم در دانشگاه پذیرفته شده ام از خوشحالی بالا و پایین می پریدم لبخندی را که در چهره پدر و مادرم می دیدم زیباترین لحظه زندگی ام بود آن قدر شاد بودم که متوجه گذر زمان نمی شدم، تحصیل در دانشگاه برایم یک آرزو بود و اکنون به این آرزوی طلایی دست یافته بودم همه مدارک را برای ثبت نام دردانشگاه آماده کردم تا این که تاریخ ثبت نام اعلام شد آن قدر عجله داشتم که چند ساعت قبل از آغاز ساعت ثبت نام عازم نیشابور شدم، پدر و مادرم از این که در شهری نزدیک مشهد تحصیل می کنم راضی بودند چرا که رفت و آمد از مشهد به نیشابور با هزینه کمتری صورت می گرفت. آن روز با وجود آن که دو خواهرم حاضر بودند مرا تا نیشابور همراهی کنند ولی من قبول نکردم و گفتم تنها برای ثبت نام می روم و چند ساعت بعد بازمی گردم، در واقع نمی خواستم مزاحم خواهرانم شوم. این بود که آدرس دانشگاه نیشابور را روی تکه کاغذی نوشتم و سوار بر اتوبوس به نیشابور رسیدم. مدت زمان زیادی طول نکشید که کارهای مربوط به ثبت نام را انجام دادم و در حالی که نقشه های زیادی را برای ادامه تحصیل در سر می پروراندم از دانشگاه خارج شدم تا با تاکسی به پایانه مسافربری بروم و به مشهد بازگردم. به خاطر این که با خیابان های این شهر آشنایی نداشتم کنار خیابان منتظر تاکسی بودم که ناگهان خودروی سواری مقابلم توقف کرد، پسر جوانی هم در صندلی جلو نشسته بود و راننده خطاب به من گفت «آژانس تلفنی هستم! من هم بدون آن که به علامت و یا تابلوی آژانس توجهی بکنم خیلی زود به حرف راننده جوان اعتماد کردم و به مقصد پایانه مسافربری سوار خودرو شدم. راننده خیلی زود پدال گاز را فشار داد و به سوی مقصد حرکت کرد اما بعد از طی مسافتی پسر جوان دیگری هم به عنوان مسافر سوار خودرو شد که بعد فهمیدم او هم از دوستان راننده بوده است چون مسیرها را نمی شناختم در یک لحظه احساس کردم خودرو از مسیر اصلی خارج شده است و به سمت خارج از شهر حرکت می کند به محض این که لب به اعتراض گشودم ناگهان فردی که کنارم نشسته بود دهان و دستانم را گرفت، من که دیگر به نقشه شوم آن ها پی برده بودم از شدت وحشت قدرت فریاد کشیدن هم نداشتم و تلاشم برای فرار از چنگ آنان بیهوده بود وقتی به مکانی بیابان مانند رسیدند موتورسواری هم به آن ها پیوست هیچ کاری از دستم ساخته نبود و آن ها بی شرمانه مرا در صندلی عقب تهدید کردند و ... با فرار آن ها از محل، خودم را به جاده رسانده و با وضعیتی آشفته به مشهد رسیدم، هنوز هم به دلیل ترس از آبرو و شرم و حیا نتوانسته‌ام موضوع را برای پدر و مادرم بازگو کنم. شایان ذکر است به دستور سرگرد صادقی (رئیس کلانتری شهید هاشمی نژاد مشهد) پس از اطلاع خانواده دختر از ماجرا، اقدامات قضایی در این باره صورت گرفت.





۱۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن