پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851032296
با مسابقات پرتقالی فوتبالیست شدم/«سالیا» تحمل جنگ زدگی راراحت کرد
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مردِ مولد خاطرات خوب فوتبال آبادان:
با مسابقات پرتقالی فوتبالیست شدم/«سالیا» تحمل جنگ زدگی راراحت کرد
شناسهٔ خبر: 3968573 - چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۱
استانها > خوزستان
.jwplayer{ display: inline-block; } آبادان – بازیکنان فراوانی در آسمان فوتبال آبادان درخشیدند تا فوتبال، همیشه برای آبادانی ها فراتر از ورزش باشد که در این میان قصه علیرضا فیروزی قطعا متفاوت تر از همه است که با مسا. خبرگزاری مهر، گروه استان ها – امین جوکار: «مردمی که جنگ دیدهاند، کمتر خاطره خوب دارند، شاید این یک قانون غیرمکتوب باشد.» علی فیروزی را باید به عنوان یکی از چهرههای مولد خاطرات خوب برای مردم آبادان تعریف کرد، مردی که در روزهای سخت جنگ یک آبادانیِ ملیپوش شد و بعد از هشت سال آوارگی به عنوان تشکیل دهنده یکی از بهترین مجموعههای فوتبالی شهرش لقب گرفت؛ همین موضوع باعث شد با مردی به گفتوگو بنشینیم که میراثدار شماره ۱۰ صنعت نفت آبادان بود، پیراهنی که بعد از حسین بهاریانِ سبزهگون به او رسید، تا خللی بر اعتقاد منوچهر سالیا مبنی بر «۱۰های صنعت نفت بر تن خوشرنگ پوستان سیاه»وارد نشود. اصالت خانوادگی فیروزی به کجا برمیگردد؟ پدرم اصالتا بوشهری و مادرم بلوچ بود ولی همه متولد آبادان بودیم. کودکی خود را در کدام محله گذراندید؟ احمدآباد. اولین باری که علی فیروزی احساس کرد فوتبالیست است را به یاد دارید؟ این حس را تمام بچههای آبادان داشتند. دبستان کورش کبیر درس میخواندم، در مسیر راه تا مدرسه با میوههای روی زمین مسابقه حمل با پا را میگذاشتیم، دقیقا مانند توپ فوتبال و هر کدام که میتوانست آن را تا مدرسه برساند، برنده بود؛ گاهی من برنده میشدم، همین مسیر مدرسه و مسابقات پرتقالی باعث شد علاقهام به فوتبال چندبرابر شود و موفق شدم به عنوان عضو تیم فوتبال مدرسه انتخاب شوم. جدیتر شدن فوتبالتان به نگاه تیزبین رضا مجدی برمیگردد؟ بله، تیمی محلهای را تشکیل داده بودیم، مسابقهای با تیم آقای مجدی برگزار کردیم، آن زمان پسر خالهام عضو تیم مقابل بود، مسابقه در زمین جم برگزار شد. ضربهای ایستگاهی اعلام شد و موفق شدم آن را وارد دروازه کنم، داور گل را قبول نکرد و گفت باید ضربه تکرار شود، باز هم موفق شدم به همان صورت ضربه را به گل تبدیل کنم. بعد از پایان بازی آقای مجدی به پسرخالهام گفت که علی را به تیم خودمان بیاور که ابتدا قبول نکردم.
چرا قبول نکردید؟ برزگری از نظر سطح فوتبال از من بالاتر بود ولی مجدی به دنبال بازیکنی بود که بتواند برایش گلزنی کند آقای مجدی برای در اختیار گرفتنم خیلی اصرار داشت، آن زمان سن کمی داشتم و با عبدالرضا برزگری همبازی بودم، به همین دلیل گفتم به شرطی میآیم که برزگری را هم جذب کنید. آقای مجدی این پیشنهاد را قبول نکرد؟ برزگری از نظر سطح فوتبال از من بالاتر بود ولی مجدی به دنبال بازیکنی بود که بتواند برایش گلزنی کند، به همین دلیل قبول نکردم تا اینکه مسابقات آموزشگاهها در استادیوم آبادان برگزار شد، من هم برای دیدن بازیها رفته بودم، آقای مجدی مجددا گفت نمیخواهی بازی کنی؟ گفتم دلم میخواهد ولی من و برزگری با هم خوب بازی میکنیم و اگر به تنهایی بیایم، زمان میبرد تا بتوانم بازیکن دلخواهتان شوم، همان زمان بود که به حضور دو نفرمان در کنار هم راضی شد. در کل زندگی فوتبالیام را مدیون آقای مجدیام. همان موقع تیم شهرداری شکل گرفت؟ بعد از حضور من و برزگری درآن تیم، قرار بود تحت عنوان تیم آزاد، راهی مسابقات شویم ولی موافقت نشد، تا اینکه به اسم شهرداری در رقابتها حضور پیدا کردیم. علی پورآفریقا هم به آن تیم اضافه شده بود؟ بله، بعد به تیم ملحق شد. بعد از تصادفی که تیم سپه داشت، سپه و جم یکی شدند که بعد از آن تیم ما شد سپه، البته با همان مربیگری آقای مجدی. با آن تیم موفق شدیم در مسابقات جوانان آبادان مقام اول را کسب کنیم و بعد از آن در مسابقات باشگاههای آبادان شرکت کردیم و موفق شدیم به فینال هم برسیم ولی در ضربات پنالتی شکست خوردیم و دوم شدیم. قصه صنعت نفت چه زمانی برایتان شروع شد؟ به عقیده من باید خیلی زودتر از اینها به صنعت نفت دعوت میشدیم ولی توجهی به ما نشد، در آن دوران گلزن خوبی بودم، نه اینکه صرفا خلاقیت فردی داشته باشم بلکه همکاری همتیمیهایم باعث موفقیتم میشدند، به نحوی که در هر دوره از مسابقات که شرکت میکردیم آقای گل میشدم.به صنعت نفت دعوت نمیشدیم تا اینکه شهباز تهران خواهان جذب ما شد، در آن زمان مرحوم ناصرحجازی، محمود اعتمادی، بیژن ارشدی، مظلومی و... در آن تیم بازی میکردند. من و برزگری را هم میخواستند. در ورزشگاه امجدیه بازی پرسپولیس و صنعت نفت بود، ما هم برای دیدن بازی رفته بودیم، بعد از اینکه آقای واقف متوجه شد در حال پیوستن به شهباز هستیم به تواناییهایمان ایمان آورد، البته ناگفته نماند آن زمان در آبادان ترافیک بالای بازیکن بود و اعتماد کردن به فوتبالیست کم سن و سالی مثل من سخت میشد، ولی بعد از مطرح شدن پیشنهاد شهباز، شوکی به مربیان صنعت نفت وارد شد. بعد از آنکه به آبادان برگشتم تغییر و تحول شکل گرفت و تیم در اختیار مرحوم منوچهر سالیا و پرویز دهداری قرار گرفت و من هم در نهایت بازیکن این تیم شدم.
اولین بازیای که برای صنعت نفت انجام دادید را خاطرتان است؟ بله مقابل بانک ملی بود. درآن زمان حسین بهاریان پیراهن شماره ۱۰ خود را به من داد که لازم میدانم از همین جا از او تشکرکنم. مرحوم سالیا همیشه دوست داشت پیراهن شماره ۱۰ صنعت به تن یک بازیکن سیاه پوست باشد. این پیراهن مسئولیت مرا بیشتر میکرد زیرا پیراهن مرد اول فوتبال آبادان بود. من هم تمام تلاشم را کردم که ارزش این پیراهن را حفظ کنم. اولین گلی که برای صنعت نفت زدید به چه تیمی بود؟ به شهباز در تهران زدم. با این حال با توجه به شکلگیری انقلاب و تعطیل شدن مسابقات، فرصت زیادی برایتان به وجود نیامد که در لیگ «تخت جمشید» بازی کنید. در اوج فوتبالم بود که مسابقات تعطیل شد، رقابت تنگاتنگی با آقای گلهای لیگ داشتم، البته ناگفته نماند که در همان زمان هم بازیکنان بزرگی در صنعت نفت حضور داشتند. حدفاصل انقلاب تا آغاز جنگ، مسابقات باشگاههای آبادان برگزار شد، شما در آن دوره از مسابقات هم با صنعت نفت بودید؟ همه بازیکنان قدیم مثل برزگری به تیم سپه برگشتند و با پیراهن این تیم به میدان رفتند ولی من به دلیل اینکه در شرکت نفت مشغول به کار بودم و از همه مهمتر اینکه مرحوم سالیا از من خواست با صنعت نفت بمانم، به سپه نرفتم. در زمان جنگ با وجود مصائب بسیار، فوتبال برای شما نمرد و صنعت نفت در شیراز زنده شد. شاید اگر ما در آبادان میماندیم، نمیتوانستیم این صنعت نفت را حفظ کنیم، سالهای سختی را در جنگ گذراندیم ولی این سختی با در کنار سالیا بودن برایمان ساده میشد و احساس نمیکردیم از آبادان خارج شدیم، در آن زمان پیشنهادهای خوبی از پرسپولیس و استقلال داشتم ولی قبول نکردم و در کنار صنعت نفت ماندم، محراب شاهرخی، مربی وقت پرسپولیس اصرار داشت که به این تیم بروم، با استقلال تهران هم اردویی را به کرج رفتم و یک بازی هم برای استقلال انجام دادم ولی بنا به شرایطی با آن تیم هم نماندم. مرحوم سالیا اعتقاد داشت باید برگردم تا بتوانیم صنعت نفت را راهی مسابقات کنیم و در هر تورنمنتی که شرکت میکردیم قهرمان میشدیم. سختیهای زیادی از جمله آوارگی، جنگ و... ما را در برگرفته بود ولی اینکه میخواستیم نام آبادان را زنده نگه داریم، به ما انگیزه میداد. در همان شرایط آوارگی و جنگ زدگی به تیم ملی هم دعوت میشدید؟ قبل از انقلاب به تیم ملی امید دعوت شدم، ولی زمانی که به تیم بزرگسالان دعوت شدم، بازیکن صنعت نفت نبودم و لباس بانک ملی تهران را بر تن داشتم. آن زمان مرحوم دهداری از آقای سالیا خواسته بود که من را به تیم بانک ملی بدهند، به همین دلیل به این تیم پیوستم، با وجود اینکه راضی نبودم. همانجا بود برای تورنمنت شوروی به تیم ملی دعوت شدم، آن زمان شوروی چند تیم ملی ایالتی داشت، ما سه بازی در آنجا انجام دادیم، بعد از بازی روزنامههای شوروی نوشتند، بازی من مانند تیگانا است. در مسیری که برای بازی با یکی از تیمهای ایالتی میرفتیم، خبرنگارها گفتند شماره۱۰ شما بهترین بازیکن ایران است، همین صحبتها باعث شد در بازی بعدی ذخیره باشم. تا دقیقه ۸۶ بازنده بودیم، در همان دقایق با بدن سرد به زمین رفتم و موفق شدم گل مساوی را به ثمر برسانم که دوباره همان جمله را از اهالی رسانه شوری شنیدم: «شماره ۱۰ بهترین بازیکن ایران است».
چند گل ملی به ثمر رساندید؟ یک گل به یمن جنوبی زدم که باعث صعود تیم ملی به مسابقات المپیک هم شد. در کل به صورت رسمی سه بازی دارم ولی با بازیهای تورنمنتهای مختلف به ۱۰ بازی میرسد. لژیونر هم شدید؟ بله. در امارات و قطر بازی کردم. بعد از قطعنامه صنعت نفت دوباره به خوزستان برگشت. تیمی که در لیگ تختجمشید بازی میکرد، در شیراز مجبور شد در مسابقات دسته سه بازی کند، این امر واقعا برای تیم بزرگی مانند صنعت نفت تحقیرآمیز بود، ولی روح بزرگ، افکار و خودباوری که مرحوم سالیا داشت و میدانست که بچههای تیم میتوانند حق خود را بگیرند، مانع از مرگ مجموعه شد. اگر بخاطر سختیها کار را رها میکردیم نسلهای پیشرویمان هم در فوتبال از بین میرفتند به همین دلیل سالیا قبول کرد و از دسته سه کارمان را آغاز کردیم و توانستیم قهرمان شویم بعد به لیگ دو و سپس به یک فارس راه یافتیم ولی وقتی میخواستیم در مسابقات کشورشرکت کنیم، گفتند به دلیل این که تیم بومی نیست نمیتواند به عنوان نماینده شیراز در مسابقات شرکت کند، به همین دلیل مجددا از استان خوزستان مجوز گرفتیم و بازیها را از دور مقدماتی آغاز کردیم. بعد از آنکه در نخستین دوره لیگ باشگاهی قدس صنعت نفت در اهواز به میدان رفت، ورزشگاه آبادان آماده شد و به زادگاهتان برگشتید و پس از مدت کوتاهی منوچهر سالیا دیگر کنار صنعت نفت نبود، علی فیروزی که یکی از نزدیکترین افراد به سالیا بود در این تغییر و تحول نقش داشت؟ من خیلی کوچکتر از آن بودم که در این زمینه نقشی داشته باشم، حتی سالها قبل که همه از صنعت نفت رفتند مرحوم سالیا به من گفت بمان و من هم ماندم و بازی کردم. ایشان همیشه میگفت بعد از من علی باید سرمربی باشد. میگفت علی فیروزی و عبدالرضا برزگری باید مربی شوند ولی به دلیل شناخت بیشتری که از تیم داشتم بیشتر نام مرا میآورد. به صورت واقعی چه اتفاقی افتاد که سالیا رفت و شما سرمربی صنعت نفت شدید؟ سالیا نرفت، من را به عنوان سرمربی انتخاب کرد و خودش به عنوان مدیر فنی تیم باقی ماند، با توجه به سن و سالش حساسیت و هیجان برایش خوب نبود، میتوانست یکی دیگر را انتخاب کند ولی میگفت «علی فیروزی» همیشه با من بوده است. پس احترام بین شما و مرحوم سالیا هیچوقت شکسته نشد؟ هیچوقت نمیتوانست بشکند زیرا تنها فردی هستم که سالیا را هیچوقت رها نکردم. بعد از فوت آقای سالیا که تیم جم دیگر تمرین نمیکرد، بزرگان این تیم سوت شروع اولین تمرین این مجموعه را به دست من دادند و این موضوع مایه مباهات بنده و روشنکننده خیلی از موضوعات است.
شاید یکی از نقاط عطف فوتبال آبادان، صنعت نفت دهه ۷۰ بود، تیمی که در اذهان ماندگار شد، این تیم طلایی چطور ماندگار شد؟ شاید هیچکس باور نمیکرد که آن تیم شکل بگیرد، زیرا علی فیروزی را باور نداشتند، من با بازیکنان جوان و جدید شروع کردم، روزهای اول ما را مسخره میکردند. ۳۰ سال داشتم که بازی کردن را کنار گذاشتم و مربی شدم. صنعت نفت تیم بزرگی بود و تمام ایران به آن چشم دوخته بودند، در نتیجه مسئولیتم خیلی سنگین بود ولی باز هم مدیون سالیا هستم که از همان زمان بازی، راه مربیگری را به من یاد داد تا ۱۴ روزی که در محل کارش بود و در تمرین حضور نداشت با تیم کار کنم.مربیهای بزرگی مانند مجدی و سالیا برایم زحمت کشیدند. خیلی نکتهبین بودم و تمام ریزه کاریهای سالیا را در مربیگری زیرنظر داشتم و هر چقدر جلوتر میرفتیم، تجربیاتی که از سالیا به دست آورده بودم بیشتر نمود پیدا میکرد.به دنبال آن هستم که به پاس زحمات تیم دهه۷۰ و با اجازه از بازیکنان سابق صنعت نفت از جمله پیشکسوتان، کانون مربیان و بازیکنان بزرگی که جای خود را به ما دادند، این تیم را دور هم جمع کنم و بازیای دوستانه مقابل تیم ملی ۹۸ یا تیم هنرمندان برگزار کنم، شایدخیلیها آن تیم دهه ۷۰ را ندیده باشند ولی شنیدهاند که آن دهه، دهه طلایی فوتبال آبادان بود. امیدوارم از این بازی هم به طور شایستهای استقبال شود. همکاریتان با صنعت نفت بعد از آن دوره درخشان به عنوان مربی چه زمانی به پایان رسید؟ آن زمان تماشاگران قرمز و آبی نقش مهمی را ایفا میکردند و دوست داشتند استقلال و پرسپولیس جامها را بین خودشان تقسیم کنند، بازی با پرسپولیس بازنده شدیم، داور به ناحق گل سالم ما را نپذیرفت و باختیم، داور آن دیدار حتی نگذاشت وقت قانونی بازی به پایان برسد، به نشانه اعتراض وارد زمین شدم و تماشاگران هم به خاطر این حرکت تهییج شدند و اعتراضشان به خیابان کشیده شد به همین دلیل یک سال محروم شدم. سال بعد که برگشتم، مجددا صعود کردیم. سال ۷۸، اتفاقهای زیادی افتاد، سالها از آن زمان گذشته، خیلی دستها در کار بودند تا من از تیم بروم، دوست ندارم به عقب برگردم، بعد از باخت مقابل ابومسلم در مشهد اعتراضها زیاد شد و آدمهای فرصتطلبی که جزو مسئولان تیم بودند، میگفتند باید بعد از سالها که با تیم بودم، استراحت کنم. در کل دو بار استعفا دادم. دیدم ممکن است که با وجود این شرایط تمرکزم را از دست بدهم و تیم ضربه بخورد، به همین دلیل کناره گرفتم و از تیم خداحافظی کردم. پس اخراج نشدید؟ خیر، هیچوقت اخراج نشدم. در برهههایی از زمان مربیگری تیمهای اهوازی را برعهده گرفتید، از کار کردن در اهواز بگویید. آن موقع که در صنعت نفت بودم، فوتبال آبادان کاملا احیا شده بود. موظف بودیم که تفکرات و زحمات سالیا و دوران طلایی فوتبال آبادان را در استان خودمان حفظ کنیم. آن زمان که در مسابقات «نخل طلایی» شرکت کرده بودیم، ما از دسته پایینتر صعود کرده بودیم و هیچ کس باور نداشت که با وجود تیمهای بزرگ، جام را از اهوازیها ببریم و قهرمان شویم، حتی جوایزی که باید به تیم قهرمان میدادند را به ما ندادند و بعد از سه ماه تحویلمان دادند. تغییری در فوتبال ایجاد شده بود و باعث شده بود بیشتر مورد توجه تیمهای اهوازی قرار بگیرم، زیرا تیمم همیشه در آنجا برنده میشد، حتی با وجود اختلافهایی که تیمهای اهوازی و آبادانی با هم داشتند، باز هم آنها از بازیهای ما استقبال میکردند و لذت میبردند.همه اینها باعث حضورم در اهواز شد. شاید تنها مربیای باشم که در چهار تیم مطرح استان خوزستان مربیگری کردم، تیمهای شاهین، استقلال، فولاد و صنعت نفت. بعد از سالها در ابتدای دهه ۹۰ در شرایطی سخت مربیگری صنعت نفت را پذیرفتید، فکر میکردید بتوانید آن صنعت نفت بحرانی را نجات بدهید؟ باور داشتم که میتوانم کمک کنم، این باور برمیگشت به نصایح دهداری و سالیا، از بزرگانی درس مربیگری گرفتم که همیشه میگفتند برنده میشویم و آن روزی که بازنده میشدیم میگفتیم، این روزِ برد من است، زیرا تا نبازید ضعفها دیده نمیشود. من به این باور رسیدم که بازیکنان آن تیم را میشناسم، آنها به باخت عادت کرده بودند و فقط میآمدند که بازیها تمام شود، اگر به دیدارهای قبل و بعد از حضورم نگاه کنید، تفاوت را احساس میکنید، ما با حوصلهتر بازی میکردیم و تمرکز بیشتری داشتیم. تیممان خوب بازی میکرد، در اولین بازی مقابل صبا در نیمه نخست سه بر صفر بازنده شدیم ولی تا آخرین لحظات جنگندگی و تلاشمان را از دست ندادیم و در نیمه دوم دو گل زدیم. در آن برهه از زمان خلیل صالحی از من خواست که مسئولیت تیم را برعهده بگیرم، قبول کردم، اگر شرایط روحی بازیکنان خوب بود شاید صنعت نفت در لیگ میماند ولی حاشیههای بسیاری برایم ایجاد شد، ببینید شرایط چگونه بود که ساعت یک شب، برخی به خودشان اجازه میدادند به اتاق بازیکنان در هتل بروند و تهدیدشان کنند، البته اینها از پییش تعیینشده بود تا بتوانند از تیم جدایم کنند ولی من صبوری کردم و به بازیکنان جوانی مثل مهرداد بشاگردی که سالها بود روی نیمکت بود فرصت دادم و همه دیدند در روزی که فولاد بدون شکست را بردیم، مهرداد بهترین بازیکن زمین شد. فکر میکنید علی فیروزی را دیگر هیچوقت سرمربی صنعت نفت نمیبینیم؟ هر چه خدا بخواهد. هیچ چیزی نشد ندارد و باور دارم تواناییام بالاتر از آنهایی است که تا به حال آمدهاند، ولی مشکلم این است که آبادانیام. پس علت عدم حضورتان در صنعت نفت را «آبادانی بودن»میدانید؟ نمیدانم. شاید مسئولان مقصر نیستند و ما آبادانیها دوست نداریم همکارمان پیشرفت کند، اگر پشت هم بودیم هیچکس نمیتوانست کنارمان بگذارد، ما در آبادان مربیهای خوبی داریم، شاید اگر به جوانان اعتماد شود از بین آنها چهار یا پنج مربی خوب متولد شوند. باید یکدیگر را باور داشته باشیم تا مربیهای آبادانی هم بتوانند خودی نشان دهند لازمهاش هم این است که دلمان را یکی کنیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
گزارش تصویری مسابقات دوچرخهسواری کوهستان قهرمانی گیلان در پارک جنگلی سراوان
گیل نگاه گروه ورزشی مسابقات دوچرخهسواری کوهستان قهرمانی استان گیلان کراس کانتری امروز جمعه ۱۶ تیرماه ۱۳۹۶ از ساعت ۹ تا ۱۱ در مجموعه پارک جنگلی سروان فاز یک با حضور دوچرخهسواران استان در پیست دوچرخهسواری کوهستان سراوان برگزار شد این مسابقات انتخابی برای اعزام به مسابقات کشوریصعود کیمیا علیزاده به فینال در مسابقات جهانی تکواندو
صعود کیمیا علیزاده به فینال در مسابقات جهانی تکواندو کیمیا علیزاده با پیروزی ۹ بر ۶ برابر نماینده روسیه ضمن صعود به دیدار پایانی وزن ۶۲- کیلوگرم مدال نقره خود را نیز قطعی کرد به گزارش ایسنا بیست و سومین دوره مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۱۷ با حضور ۹۷۳ تکواندوکار از ۱۸۳ کشور از سوم تیاختصاص اعتبار ویژه برای ساماندهی پارک جنگلی یاسوج
محمدعلی جاوید خبرداد اختصاص اعتبار ویژه برای ساماندهی پارک جنگلی یاسوج شهردار یاسوج گفت با بهرهبرداری از پارکهای ولایت چشمه نباتی بانوان و غدیر در یکسال اخیر حدود 40 هکتار به فضای سبز شهر یاسوج افزوده شد محمدعلی جاوید به ایلنا در یاسوج افزود پارک ولایت در زمینی به موزیر دفاع قطر: علیه ما اعلام جنگ کردهاند
وزیر دفاع قطر علیه ما اعلام جنگ کردهاندتاریخ انتشار جمعه ۹ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۷ ۳۱ وزیر دفاع قطر تاکید کرد که برخی کشورها با تحریم قطر عملا علیه این کشور اعلام جنگ کرده اند به گزراش تسنیم به نقل از پایگاه خبری النشره امارات و عربستان و بحرین و مصر به همراه برخی دیگر از کشورها اتکذیب آتشسوزی مجدد جنگلهای بلوط اندیمشک
تکذیب آتشسوزی مجدد جنگلهای بلوط اندیمشکتاریخ انتشار جمعه ۹ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۸ ۳۶ رئیس اداره منابع طبیعی اندیمشک با اشاره به حضور نیروهای منابع طبیعی و انجام گشت در مناطق بخش الوار گرمسیری گفت تصاویر و اخبار منتشر شده در ارتباط با آتشسوزی مجدد جنگلهای بلوط اندیمشک صبنیه دفاعی و موشکی ایران برای جنگیدن نیست/ عربدههای سعودیها از روی عجز است
رییسی در دیدار با اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس بنیه دفاعی و موشکی ایران برای جنگیدن نیست عربدههای سعودیها از روی عجز است تولیت آستان قدس رضوی گفت عربدههایی که مقامات سعودی در دنیا میکشند از روی عجز است آنها جرأت و توان رویاویی با ایران مقتدر را ندارند اگر غیر از این بودآتشسوزی گسترده در جنگلهای قائمشهر
آتشسوزی گسترده در جنگلهای قائمشهر سرپرست سازمان آتشنشانی قائمشهر از آتشسوزی گسترده در جنگل روستای تلوک و کوتنای این شهرستان خبر داد آفتابنیوز جعفر امینیبر در گفتوگو با ایسنا درباره آتشسوزی اتفاق افتاده در جنگلهای شهرستان قائم شهر اظهار کرد آتشسوزی داطفاء آتشسوزی جنگلها و مراتع مسجد سلیمان توسط بالگردهای هوانیروز
امیر سرتیپ دوم قربانی خبر داد اطفاء آتشسوزی جنگلها و مراتع مسجد سلیمان توسط بالگردهای هوانیروز فرمانده هوانیروز ارتش گفت بالگردهای هوانیروز ظهر امروز آتشسوزی جنگلها و مراتع مسجد سلیمان را خاموش کردند به گزارش ایلنا امیر سرتیپ دوم قربانی اظهار داشت باتوجه به فصل گرما و احآتش در جنگل های قائمشهر
آتش در جنگل های قائمشهر ظهر امروز جمعه 9 تیرماه جاری بخشی از جنگل های قائمشهر در منطقه تلوک ظهر جمعه دچار حریق شد به گزارش ایلنا بخشی از جنگل های منطقه تلوک قائمشهر ظهر جمعه دچار حریق شد و تلاش نیروهای یگان حفاظت و امدادی برای اطفای حریق ادامه دارد مسئول اداره کل منابع طجدیدترین جنگنده روسیه در سوریه+ عکس
جدیدترین جنگنده روسیه در سوریه عکس روسیه جدیدترین جنگنده خود را در سوریه مستقر کرده است به گزارش ایلنا به نقل از اسپوتنیک جنگنده سو- ۲۷ اس ام ۳ که جدیدترین جنگنده روسیه است در پایگاه حمیمیم هنگام بازدید «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه از این پایگاه هوائی مشاهد-