واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
تاجيك:لحظهی قائم به فرد شدن جریان اصلاحات، لحظهی مرگ آن است/اگر میتوانستیم منش خاتمی را تکثیر کنیم، جریان بالندهتری در اصلاحطلبی داشتیم
محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای اصلاحطلبی معتقد است که باید گفتمان اصلاحطلبی تدوین شود و از دقایق گفتمانی اصلاحطلبی، تعریف واحدی را فهم کنیم و یک تعریف جامع و مانع از مفاهیم اصلاحطلبی به دست آوریم.
روز نو : محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای اصلاحطلبی معتقد است که باید گفتمان اصلاحطلبی تدوین شود و از دقایق گفتمانی اصلاحطلبی، تعریف واحدی را فهم کنیم و یک تعریف جامع و مانع از مفاهیم اصلاحطلبی به دست آوریم.
تاجیک در گفتوگو با «شفقنا» افزود: کماکان ما در یک فضای گیج گفتمانی به سر میبریم. کسانی که حاملین و عاملین چنین گفتمانی محسوب میشوند، درک واحدی از مفاهیم اصلاحطلبی و خود اصلاحطلبی ندارند که وقتی ما مفهوم اصلاحطلبی را به کار میبریم، چه مراد میکنیم و منظورمان چیست؟ تفاوت این جریان با سایر جریانها چیست و کجا تداخل دارد؟ کجا فاصله میگیرد؟ هنوز این مرزها مشخص نشده و دلایل تعریف نشده است و تا وقتی این فضا گنگ و گیج است، به افراد گوناگون اجازه میدهیم که به نام نامی او سخن بگویند و مفاهیم را به دلخواه تعریف و تفسیر کنند. وی با بیان اینکه اولین گام تدوین و تئوریزه کردن گفتمان اصلاحطلبی است، افزود: دومین گام که بسیار جدی است، آن است که بر فرض این گفتمان را تدوین کردیم، آیا کفایت میکند یا خیر! این گفتمان باید در بطن و متن کنشهای فردی و جمعی ما بنشیند یعنی اصلاحطلبی را زندگی کنیم. اصلاحطلبی، سبک زندگی ما شود، نه اینکه ما اصلاحطلبی بیان کنیم و نه اینکه در مورد اصلاحطلبی سخنرانی کنیم، انشا بنویسیم و دیکته بگوییم. ما باید اصلاحطلبی را زندگی کنیم بنابراین ما در مرحله دوم، احتیاج داریم که این گفتمان را به حالات و رفتار انسانها نشر دهیم و انسان اصلاحطلب با تمامی حال و احوالش انسان اصلاحطلبی باشد، نه اینکه هر لحظه به رنگ بت عیار درآید.
وی ادامه داد: ما باید بتوانیم ملاکهای تشخیص اصلاحطلب را هم تدوین کنیم و بتوانیم سره را از ناسره تشخیص دهیم. باید بتوانیم یک زمان غربال کنیم کسانی که به نام اصلاحطلبی وارد فضا شدند و از جریان اصلاحطلبی، بزرگان اصلاحطلبی و گفتمان اصلاحطلبی به شکل ابزاری استفاده میکنند اما جز منافع خود و قدرت خود چیز دیگری را طلب نمیکنند.
تاجیک گفت: سومین مرحله آن است که ما باید تلاش کنیم و یک فضای نظری بومی را با توجه به شرایط تاریخی، تمدنی، مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه ایرانی و پیرامون دموکراسی ایجاد کنیم. آیا ما میتوانیم یک نوع دموکراسی ایرانی داشته باشیم یا خیر! دموکراسی همان است که انسان غربی تعریف کرده است؟ اگر انسان غربی تعریف کرده است و ما میخواهیم آن را به عاریه بگیریم و وامدار انسان ایرانی باشیم پس باید منتظر باشیم تا صبح سحرمان بدمد؛ باید منتظر باشیم تا جامعه ما هم به لحاظ بافت و فُرماسیون اجتماعی خود، شبیه جامعه غربی شود تا پذیرای چنین دموکراسیای که انسان غربی تجربه کرده است، شود. در غیر این صورت باید تلاش کنیم که با توجه به شرایط و ذائقه جامعه خودمان و طلب کانتکست و زمینه، یک نوع متنی را در عرصه دموکراسی تهیه و تدوین کنیم که با این زمینه دیالکتیک داشته باشد و همدیگر را فهم و تکمیل کنند، نه اینکه نافی و متضاد همدیگر باشند.
به گفته وی، دموکراسی و فضایی نظری که نتواند در پراتیک اجتماعی، نقش کلید را بازی کند، به طور فزایندهای در هیبت قفل ظاهر میشود و خود، درد بیدرمان میشود و یک تأخیر تاریخی ایجاد میکند، انسانها را به یک بازی مفهومی صغیر پیچیده نامربوطی مشغول میکند که تا میآید از این فضای پیچیده خارج شوند، تاریخشان اقتضای دیگری دارد. تاریخشان بی اذن و بی حضور آنها ورق خورده و به قول شاملو، همواره گناه به گردن کسانی است که در لحظات تغییر تاریخی خود غایبند و در بزنگاههای تاریخی و هنگامههای تغییر تاریخی، حضور نظری و عملی ندارند.
تاجیک تأکید کرد: باید تلاش کنیم که این فضا ایجاد شود و رابطه معناداری میان اصلاحطلبی و نوعی برداشت ایرانی شکل بگیرد. اگر نگویم لزوماً و کاملاً بومی اما یک برداشتی که میتواند هم دانش و تجربه تمام بشری را همراه خود داشته باشد و هم مقتضیات جامعه ایرانی را لحاظ کند. باید تلاش کنیم بتوانیم چنین فضایی را ایجاد کنیم که انشاءالله آینده بهتری را رقم بزنیم.
تاجیک درباره ائتلاف اصلاحطلبان با اعتدالیون، با بیان اینکه نمیخواهم ناقد جریانی به نام اعتدال باشم، گفت: جریان اصلاحطلبی از غنایی برخوردار است که بتواند با کارتهای درونی و شخصیتها و نخبگان درونی خود بازی کند و با تمامیت گفتمان خویش وارد صحنهها و عرصهها شود یا حتی بتواند دقایق گفتمانی خود را بر هر آلترناتیو دیگری در جامعه تحمیل کند. وی ادامه داد: ما وارد نوعی ائتلاف با جریانهای خاص دیگری (بجز اعتدال) شدیم که تمام هدفشان این بود که موج جریان اصلاحطلبی را به نفع خود مصادره کنند و تا حدودی هم موفق بودند.
ما (اصلاحطلبان) باید حدی را قائل شویم و همگان را دعوت کنیم که این حدود را محترم و به رسمیت بشناسند چون فراسوی آن حدود، هرچه باشد دیگر اصلاحطلبی نیست.
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]