محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842037160
دختر خلخالی: پدرم خشن نبود/ اهل مماشات نبود
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دختر خلخالی: پدرم خشن نبود/ اهل مماشات نبود
مدرسه که میرفتم تقریباً همه معلمهای من میدانستند که پدر من کیست. این خیلی اذیت میکرد. تکوتوک میآمدند و سفارش دوست و آشنایی را برای کاری میکردند.
فاطمه صادقی، پژوهشگر علوم سیاسی و فعال حقوق زنان برای اولین بار از پدرش گفت؛ محمدصادق صادقی گیوی یا همان آیتالله صادق خلخالی. او اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب را در خانهاش، پدر خشنی ندید گرچه نامهربان بود. خلخالی به روایت دخترش سادهزیست بود و سختگیر.
به گزارش عصرایران، «تاریخ ایرانی» بخشهایی از گفتوگوی او با ماهنامه «اندیشه پویا» را انتخاب کرده که در ادامه میخوانید:
* من آدمی هستم که ژنهایی را به ارث بردهام اما من بودن امروزم نتیجه کتابهایی است که خواندهام، تاملاتی است که داشتهام، تجارب تلخ و شیرینی است که در زندگی به دست آوردهام و دوستان و رفتوآمدهایی که داشتهام. من فقط میتوانم بگویم اگر نمره چشم من بالاست قطعاً ژنتیک است. در خانواده من، مثل پدرم، چشمهای همهمان ضعیف است ولی اینکه من اینطور عقیده دارم و فلان موضعگیری را دارم ژنتیک و ارثی نیست.
* به دو دلیل درباره پدرم صحبت نکردم. اول اینکه خیلی از حرفهایی را که من بخواهم درباره پدرم بگویم شما و دیگران شاید نتوانید منتشر کنید. دلیل دوم هم اینکه خیلی وقتها فضایی برای گفتن پیدا نکردم. همیشه یک فضای دوقطبی وجود داشته و من خیلی تمایلی نداشتم که در این فضای دوقطبی و توی یک جو سیاستزده درباره پدرم صحبت کنم. همیشه از من درباره کارهای سیاسی پدرم سؤال شده. اینکه مثلاً چرا فلانی را کشت.
بیشتر هم هویدا مد نظر است. یا اینکه چرا در کردستان فلان کار را کرد. واقعیت این است که من به عنوان یک آدم عادی خیلی وقتها باید بروم بخوانم که در کردستان چه خبر بوده و چه اتفاقاتی افتاده است تا بتوانم مطلع شوم و درست داوری کنم.
* بچههای آدمهای سیاسی باید بدانند که آن آدم کارهایی کرده که اصلاً آنها در جریانش نبودند. یک سری عقایدی داشته که به آنها نگفته. مثلاً من خیلی از وقایعی را که در جریان انقلاب اتفاق افتاده چون بچه بودم از نزدیک تجربه نکردم. من بچه بودم و حالا باید بروم و ببینم در کردستان چه اتفاقی افتاده یا ماجرای هویدا و اعدامها چه بوده. وقتی نمیدانم، اصلاً صلاحیت ابراز نظر درباره آن قضایا را ندارم.
* وقتی که من سکوت میکنم یا میگویم نمیدانم، آدمها فکر میکنند که میخواهم لجبازی کنم. اما واقعیت این است که من خیلی علاقهای نداشتم که درباره وقایع کردستان بخوانم با اینکه میدانم آن مقطع هم خیلی مهم است. ممکن است یک روز این کار را بکنم و ببینم اتفاقات کردستان چه بوده و نقش پدر من چه بوده.
* من دغدغههای خودم را دارم. الزامی ندارم چیزی که برای پدر من جالب بوده برای من هم جالب باشد. من دوست دارم کارهای دیگری انجام دهم اما متاسفانه خیلی وقتها سایه سنگین پدر به من تحمیل میشود. او نیست که تحمیل میکند، اتفاقاً جامعه است که دارد این سایه را به من تحمیل میکند.
* مدرسه که میرفتم تقریباً همه معلمهای من میدانستند که پدر من کیست. این خیلی اذیت میکرد. تکوتوک میآمدند و سفارش دوست و آشنایی را برای کاری میکردند که من به پدرم بگویم. اینجور وقتها من در موضع بدی قرار میگرفتم. معلمم را دوست داشتم اما نمیتوانستم به بابا سفارش بکنم.
اگر هم سفارش میکردم بابا اهل انجام دادنش نبود. این مساله اذیتم میکرد و برای همین خودم تا میتوانستم پنهان میکردم که پدرم کیست. تا جایی که میشد انکار میکردم برای اینکه دلم میخواست خودم باشم.
* [تا حالا پیش آمده که کسی جلوی تو درباره پدرت تند حرف بزند؟] خیلی زیاد.. بارها اتفاق افتاده. آنقدر این اتفاق افتاده که دیگر شنیدنش تغییری در من ایجاد نمیکند. فقط بعداً حرفهایی را که میشنوم یادداشت میکنم تا یادم بماند و برای اعضای خانواده تعریف کنم.
* پدر من همیشه اصرار داشت که چهره سیاسیاش - چه مثبت و چه منفی - به خودش مربوط است. در تمام زندگی سیاسیاش میگفت حق ندارید از قبل من استفاده کنید. یکی از دلایلی که هیچ کدام از برادران من تمایل نداشتند وارد کارهای سیاسی شوند همین مرز قاطعی بود که بابا کشید. میگفت اگر میخواهید فعالیت سیاسی بکنید، اشکالی ندارد اما نه زیر تابلوی من. در نتیجه انگار در ما این باور درونی شد که تو خودت هستی. به خاطر همین هم من هیچ وقت احساس نکردم که باید از بابا دفاع کنم.
* آدمها حق دارند درباره شخصیتهای سیاسی قضاوت کنند و برای همین من هرچه بشنوم برایم عجیب نیست. اما یکی از مواردی که یادم مانده و خیلی هم غیرمنصفانه بود مقالهای بود که از محمد قائد خواندم که جایی در نوشتهای به پدر من نسبت دزدی داده بود. بابای من دستور قتل هویدا را داده، کردستان رفته و همه اینها بوده، ولی دزدی نکرده. فکر میکنم وضعیت مالی ما فرزندان آقای خلخالی این را نشان میدهد که او دزد نبود. هیچ مال مخفیای هم جایی نداشت مگر اینکه ما بیخبر مانده باشیم.
آن نوشته را وقتی خواندم خیلی بهم برخورد. جوری بود که برای اولین بار واقعاً دلم میخواست آقای قائد را ببینم و بگویم من خیلی نوشتههای شما را دوست دارم و همه را میخوانم. هر حرف سیاسی که درباره پدر من زدهای به خودش مربوط است ولی این اتهام را از کجا آوردهای؟
* خیلی وقتها توی تاکسی تا تقی به توقی میخورد، نام آقای خلخالی وسط میافتد. اینجور وقتها من هم گوشهایم تیز میشود تا ببینم ملت چه میگویند. یک بار در تاکسی تهران به کرج یکی از این آدمهای حرصی نشسته بود و شروع کرد به فحشهای بد دادن به بابای من. بعد هم گفت فلانی را یک بار در یکی از شهرهای جنوب فرانسه با دو گونی طلا گرفتند و زنش هم همراهش بود. آن لحظات به من سخت میگذشت اما از تصور اینکه مادرم یک گونی طلا دستش بوده خندهام گرفته بود.
* من رابطه خیلی نزدیکی با پدرم داشتم. رابطهای که عینی هم نبود و اتفاقاً زمانهای خیلی زیادی از هم دور بودیم. قبل از انقلاب که من بچه بودم او اغلب نبود. بعد از انقلاب هم همینطور. تقریباً کمتر از هر آدم دیگری در زندگیام او را دیدهام. اما رابطه من با او درونی بود. همیشه آدم مهمی برایم بود و تا آنجایی که اجازه داشتم او را زیر نظر داشتم.
* پس از ردصلاحیتش و آغاز ایام انزوا، رفت قم و تقریباً هفتهای یا دو هفتهای یک بار همدیگر را میدیدیم. کاملاً خودش را منزوی کرد. از سیاست خیلی سرخورده شده بود و رفت که رفت. در همین ایام انزوا به لحاظ روحی به هم نزدیکتر شده بودیم اما به لحاظ فیزیکی مسافت زیاد بود.
* [انتقادها از فعالیتهای سیاسی پدر] موضوع اصلی همیشه همین بود. البته مسائل تربیتی و اختلافات ایدئولوژیک و اینها هم بود اما عمدتاً مسائل سیاسی بود. جو خانه ما همیشه انتقادی بود. آن قدرها خصومتبار و ستیزهجویانه نبود، اگرچه گاهی وقتها که من بودم خصومتبار هم میشد.
* یکی از این وقتهای ستیزهجویی شب انتخابات دوم خرداد ۷۶ بود که من دانشجو بودم و رادیکالتر از امروز. تقریباً در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بودم. فضای خانه ما این بود که باید به خاتمی رأی داد. پدر من هم خیلی طرفدار خاتمی بود. آن شب تصادفاً همه دور هم جمع بودیم که صحبت از انتخابات شد. من گفتم رأی نمیدهم و دلایل خودم را برای رأی ندادن داشتم.
خیلی هم تند بودم. مهمانی تمام شد و پدرم هم شب به قم رفت. صبح فردا من هنوز خواب بودم که تلفن کرد. تعجب کردم چون بابا خیلی کم تلفن میکرد مگر کار خیلی واجبی داشت. گفت من به عنوان پدر از تو خواهش میکنم به خاتمی رأی بدهی. واقعاً قصد رأی دادن نداشتم اما گفتم چشم فقط برای برآورده کردن خواهش شما میروم. رأی دادم و پشیمان هم نشدم. اما خب دیگر رأی ندادم تا سال ۸۸ که دوباره رأی دادم.
* تصویر بیرونی از پدر من یک تصویر خیلی خشن است. من به عنوان دختر اصلاً چنین تصویری را در خانه از پدرم ندارم. یکی از معماهای من همین بود که مطلقاً چهرهای را که در عالم سیاست و بیرون از خانه از او تصویر شده بود ندیدیم.
* پدرم به هیچ وجه آدم مهربانی نبود. به شدت سختگیر بود اما من از پدرم کتک نخوردم. در خانواده تنبیه بدنی اصلاً نداشتیم. ولی من همیشه وقتی میخواستم کارنامهام را به بابا نشان دهم شب تا صبح خوابم نمیبرد. هیچ اهل مماشات نبود. من همیشه باید سختکوش میبودم و کار میکردم و لیاقتم را نشان میدادم. وقتی هم لیاقتم را نشان میدادم میگفت وظیفهات بوده.
* عرصه ایدئولوژیک سال ۵۷ از پدرم تصویری ساخته بود که برای من ناآشنا بود. فضای آن زمان، فضایی کاملاً ایدئولوژیک بود. من اصلاً نمیخواهم بگویم که پدرم آدم مهربانی بود. اصلاً از این خبرها نبود اما آن فضای ایدئولوژیک قاطعیت انقلابی میطلبید؛ و کسی که در جای آقای خلخالی مینشست گویی باید به آن قاطعیت انقلابی پاسخ میداد.
او خودش را انقلابی تعریف میکرد و معتقد بود که برای انقلاب باید یکسری بدنامیها را بپذیرد. وقتی به او میگفتیم که تو چهکاره هستی و چرا دیگران نه؟ همیشه میگفت ما انقلاب کردیم و باید پای آن بایستیم. این حرفش همیشه توی گوش من است. میخواهم بگویم شخصیت او به آن وضعیت گره خورده بود.
* اصلاً قصد دفاع ندارم. به نظر خودم دارم توصیف میکنم. طبیعتاً در آن وضعیت همه میخواستند چهرهای انقلابی از خود نشان دهند که دشمن بترسد. من اینطور میبینم. ببین! پدرم توی خانه هم یک جورهایی انقلابی بود. یعنی ما حق نداشتیم دو دست لباس اضافه داشته باشیم. تا آخر زندگی همین بود. بارها اتفاق افتاد که کفشهای اضافه ما را برداشت و داد به نیازمند. خیلی وقتها عصبانی میشدم که شما چه حقی دارید که اموال من را میبخشید. این اواخر گاهی اعتراض میکردم که همه جا را فساد اقتصادی گرفته آن وقت شما نگران همین یک جفت کفش من هستی؟ ما حق نداشتیم چیز زیادی بخواهیم. حق نداشتیم مدرسه خوب برویم. این ویژگی پدرم برای من هم دوستداشتنی است. یکی از چیزهایی که واقعاً من را آزار میدهد این است که اگر چیز خوبی قرار بود از اخلاق انقلابی بماند همین سادهزیستی بود که نماند.
* میتوانم حدس بزنم که پدرم این اواخر نسبت به گذشته بازخوانیهایی داشت. نسبت به بازرگان همیشه احترام میگذاشت اما درباره بازخوانی انتقادی گذشته تمایلی به حرف زدن نداشت. معلوم بود که زاویه پیدا کرده اما پشیمان هم نبود.
* پدرم مجموعهای از بیماریها را داشت. هم پارکینسون داشت و هم آلزایمر و هم مشکل قلبی. روی رختخواب رفت.
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۷ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ - 08 August 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
رئیس حزب امت ملی سودان: اگر آمریکا نبود، داعش و القاعده ای نیز وجود نداشت
رئیس حزب امت ملی سودان اگر آمریکا نبود داعش و القاعده ای نیز وجود نداشت تهران – ایرنا – صادق المهدی رئیس حزب امت ملی سودان روز پنجشنبه با انتقاد از آمریکا گفت اگر تلاش های این کشور برای سرنگونی اتحادیه جماهیر شوروی در افغانستان نبود القاعده خلق نمی شد و پیش از حمله آمریکا بعضو جبهه پایداری: چه کسی گفته ما و جمنا مثل هوو هستیم /رئیسی چهره حداکثری نبود/سکوت نکردهایم
عضو جبهه پایداری چه کسی گفته ما و جمنا مثل هوو هستیم رئیسی چهره حداکثری نبود سکوت نکردهایم امیرحسین قاضیزاده عضو جبهه پایداری می گوید ما یک جریان گفتمانی هستیم فرق پایداری در این است که گفتمانی عمل می کند و متوقف به اشخاص نمی شود سال 92 آقای جلیلی و سال 96 با آقای رئیسیدونالد ترامپ: اگر ایوانکا دختر من نبود شاید زندگی بهتری داشت
دونالد ترامپ اگر ایوانکا دختر من نبود شاید زندگی بهتری داشت دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا دخترش ایوانکا ترامپ را تحسین کرده و تایید کرد که او باعث یکسری چالشها برای زندگی دخترش شده است آفتابنیوز به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا امروز شنبهمشکل اصلی موسسات مالی به روز نبودن قوانین بانکداری است/ قدرت پیادهسازی قوانین را نداریم
سید درید موسوی مجاب در گفتوگو با ایلنا مشکل اصلی موسسات مالی به روز نبودن قوانین بانکداری است قدرت پیادهسازی قوانین را نداریم عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت اعضای کانون میتوانند از قوه قضائیه سوال کنند که شما با چه ضابطهای اعلام میکنید که ما بعد از آزمون به این تعدروایت مهرعلیزاده از ماجرای ازدواجش،یک مهریه خاص و باجناقی که اصلاحطلب نیست/ از مناظرهها راضی نبودم
روایت مهرعلیزاده از ماجرای ازدواجش یک مهریه خاص و باجناقی که اصلاحطلب نیست از مناظرهها راضی نبودم از مناظرهها راضی نبودم مناظرهها متاسفانه از همان روز اول رفت به سمت اینکه یک مقداری از شانِ هم کاندیداها و هم شانِ فرهنگی و اخلاقی ایران و ایرانی فاصله گرفت به گزارش تسنیم برصدای انفجار صوتی مردم زاهدان را وحشتزده کرد/ موضوع امنیتی نبود/ یک نفر زخمی شد
ساعتی پیش رخ داد صدای انفجار صوتی مردم زاهدان را وحشتزده کرد موضوع امنیتی نبود یک نفر زخمی شد صدای انفجاری شدید در خیابان امیرالمومنین ع زاهدان شنیده شد به گزارش ایلنا صدای انفجاری شدید در خیابان امیرالمومنین ع زاهدان شنیده شده که البته بنابر اعلام منابع انتظامی زاهدان ااعتراف میکنم ایران به واسطه لغو تحریمها سود زیادی برده است/ قرار نبود برجام همه مشکلات ما با ایران را حل کند
بوریس جانسون به مناسبت دوسالگی برجام اعتراف میکنم ایران به واسطه لغو تحریمها سود زیادی برده است قرار نبود برجام همه مشکلات ما با ایران را حل کند وزیر امور خارجه انگلیس در یادداشتی به مناسبت سالگرد برجام اعتراف کرد این درست است که ایران دستاوردهای چشمگیری در برجام به واسطه لواکنش وزیر کار به شعارها علیه رئیسجمهور: اقدام امروز خودجوش نبود/شان روحانی بالاتر میرود
واکنش وزیر کار به شعارها علیه رئیسجمهور اقدام امروز خودجوش نبود شان روحانی بالاتر میرود جریانی سامانیافته از طرقی محل ورود فرد مورد نظر به راهپیمایی و خروج آن را به دست میآورند این افراد سامانیافته به طور ثابت در آن مکان میمانند و به محض حضور فرد مورد نظر شعارهای خود راعضای شورای پنجم نگاه مثبتی نسبت به گزینههای مرعشی، حجتی و نجفی دارند/ بحثی برای حضور عارف مطرح نبوده است
میرلوحی در گفتوگو با ایلنا اعضای شورای پنجم نگاه مثبتی نسبت به گزینههای مرعشی حجتی و نجفی دارند بحثی برای حضور عارف مطرح نبوده است منتخب پنجمین دوره شورای اسلامی شهر تهران گفت ت لقی من این است که دوستان ما در شورای جدید نگاه مثبتی نسبت به گزینههای مرعشی حجتی و نجفی دارندخلبانان نیروی دریایی آمریکا به دلیل نبود امنیت پروازی دست به اعتصاب زدند
خلبانان نیروی دریایی آمریکا به دلیل نبود امنیت پروازی دست به اعتصاب زدند تهران-ایرنا- صدها مربی خلبانی و خلبانان نیروی دریایی آمریکا به دلیل نبود امنیت پروازی با جنگنده هایی که برای آموزش مورد استفاده قرار می گیرند دست به اعتصاب زدند به گزارش ایرنا تارنمای خبری آمریکایی واشنگ-
سیاسی
پربازدیدترینها