واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: سالهاست در کشورهای پیشرفته، مراجعه مرتب به مشاور همچون نیاز به شرکت در باشگاه ورزشی برای حفظ سلامت رواج پیدا کرده، اما در فرهنگ ما معمولا این اتفاق چندان آسان رخ نمیدهد و افراد هنگامی به روانشناس مراجعه میکنند که چیزی نزدیک به جنون باشند.
گویی مردم ما هنوز درک نکردهاند وجود مشاور چه نعمت بزرگی برای آنهاست و نبودن او میتواند چه صدماتی به خانواده وارد کند. در این زمینه با آزاده عزیزی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی راجع به این مساله صحبت میکنیم و جویای نظریات ایشان میشویم. مهارت تفکر منطقی، دوره تخصصی لازم دارد و روانشناس توانایی انجام این کار را دارد. از صد درصد مفهوم سلامت، 20 درصد آن جسمانی است و 80 درصد دیگر مربوط به سلامت روانی، اجتماعی و معنوی میشود و غافل شدن از سهم 80 درصدی به رو آوردن مردم به عرفان کاذب، انرژی درمانی و رمالی و عمه درمانی منجر شده است. ما در کشوری هستیم که مهارت زندگی، مقابله با استرس و ناکامیها به اندازه کافی آموزش داده نمیشود، در حالی که این یک موضوع اصلی و ضروری است. به طور کلی این مساله که اختلالات روحی و روانی در کشور در حال افزایش است، احساس میشود. ما در جامعهای زندگی میکنیم که استرس و فشار روانی در آن بسیار بالاست. برای مثال شهروندان ایرانی در طول روز برای امرار معاش خود استرس دارند و این استرس به خودی خود به بروز بسیاری از مسائل دیگر منجر میشود. متاسفانه حفظ سلامت روان و سلامت اجتماعی در کشور ما رها شده است و بیشتر خانوادهها به فکر سلامت فیزیکی و جسمانی خود هستند. این در حالی است که شاخصترین اختلال روانی رایج در کشور، افسردگی است که این نارسایی در زنان بیش از مردان نمود پیدا میکند. افراد نیازمند به این خدمات به دلیل مسائل فرهنگی (برچسب دیوانه خوردن) به هیچ عنوان به درمان مشکلات روحی و روانی خود بها نمیدهند. در حال حاضر با توسعه فناوریهای نوین اطلاعاتی و افزایش دامنه آگاهیهای نسل جدید، جوانان تجربههای قدیمیترها را کمتر قبول میکنند. اینجاست که یک وضعیت متعارض به وجود میآید. برای این که آنها نه برای روانشناس بسترسازی ذهنی انجام دادهاند و نه تن به شیوههای سنتی میدهند. مفهوم روانشناس یا مشاور خانوادگی سالهاست در کشورهای پیشرفته به عنوان یکی از ارکان شاخصهای سلامت پذیرفته شده است و در سایه این فرهنگسازی افراد در کنار این علم به شناخت شخصیت و تاثیر ناخودآگاه در زندگیشان و چگونگی مهار و اصلاح ابعاد مشکلساز خود پرداختهاند. بالابردن شاخصهای سلامت روان به بالا رفتن شاخص کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی کمک کرده است. در بیشتر اختلالات روانی، سطح کارایی و تعاملات فرد به حدی دچار مشکل میشود که بدون کمک گرفتن و ایجاد تغییر در فعالیتهای فرد امکان درمان وجود ندارد. این درمانها هم میتواند به صورت مقطعی و برای عبور از یک بحران خاص و موقت و هم به صورت بلندمدت و برای درمان بیماریهای جدیتر به کار رود. اگر از اختلالات حادی چون افسردگی، وسواس و... رنج میبرید، دوست دارید انسانها را بیشتر بشناسید، به اختلال جسمی دچار شدهاید که علت فیزیکی ندارد، در آستانه ازدواج قرار دارید و سوالاتتان بدون پاسخ مانده یا هر مورد مشابه دیگر، از مشاورها کمک بگیرید. از میان دانشآموختههای گرایشهای مختلف روانشناسی و مشاوره، شما میتوانید با کسانی که دورههای تخصصی را گذراندهاند و با حداقل مدرک کارشناسی ارشد و دارای مجوز از نظام روانشناسی و مشاوره در کلینیکهای روانشناسی فعالیت میکنند، در مورد مشکلاتتان مشورت کنید و از مزایای این علم صد ساله که پیشگیری از آسیبهای اجتماعی مهمترین هدیه آن به جامعه است، استفاده کنید و به یاد داشته باشید به ازای هر مبلغی که برای مشاوره هزینه میکنید در طولانیمدت و با گذشت زمان این هزینه با چند برابر سود و منفعت و آرامش به شما بازمیگردد. آزاده عزیزی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شنبه 9 اردیبهشت 1396 ساعت 03:39
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]