واضح آرشیو وب فارسی:الف: خاطرات شفاهی و سعهصدرها/ موسوی خوئینیها و خاطرات هاشمی
عباس سلیمی نمین*4 مرداد96
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۱۸
هفته گذشته ایرادی از سوی جناب آقای موسوی خوئینیها به خاطرات مرحوم هاشمی گرفته شد که با واکنش متین دفتر نشر معارف انقلاب( ناشر خاطرات آن مرحوم) مواجه گردید. متأسفانه برخی ملاحظات بهویژه از نوع پیوندهای سیاسی که بسیار شکنندهاند موجب میگردد که در زمان حیات شخصیتها ایرادات به خاطرهگویی یا روزانهنویسی آنان کمتر طرح شود یا اصولاً مطرح نشود. نکتهای که بهدرستی در توضیحات دفتر نشر معارف انقلاب آمده است: " ...این خاطرات 5 سال قبل و در زمان حیات ایشان و آیتالله موسوی اردبیلی منتشر گردید، صرفا برداشت ایشان از ناراحتی و انتظار جناب موسوی خوئینیها درج شده و چه بهتر بود که توضیحات ایشان در زمان حیات آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر می شد و[ تا] ذکر جزئیات و دلایل چنین برداشتی از سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی ممکن می گردید. " ( روزنامه جمهوری اسلامی، 31/06/96، ص 2) صرفنظر از این که به این سخن حق در عمل پایبند بمانیم یا خیر، بهرهمندی لازم از خاطرات شفاهی پیروی از این روش را ایجاب میکند. به عبارت دیگر از آن جا که تاریخ شفاهی میتواند انگیزهمندی برای دیگر افراد دخیل در رویدادهای تاریخی به منظور بیان روایاتشان ایجاد کند میبایست فارغ از هرگونه ملاحظات گروهی و جریانی و در فضایی توأم با احترام به شکلگیری این شرایط کمک کرد. مرحوم آقای هاشمی در روزانهنویسی سال 68 مدعی است: " موسویخوئینیها آمد؛خودم ایشانراخواستم ... ازرهبری رنجیده،به خاطراینکه ایشان رارئیس قوۀقضائیه نکرده است." ( بازسازی و سازندگی، خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 1368، دفتر نشر معارف انقلاب، ص 280) در ارتباط با این مطلب و ادعای دیگری آقای موسوی خوئینیها در کانال تلگرامی خود مینویسد: " درهردومورد،ایشانراتخطئه میکنم...همین اندازه میگویم که اگردیگرخاطرات ایشان تااین اندازه بیدقت باشد،دراستفاده ازآنهاهمواره بایدجانب احتیاط رادرپیش گرفت.من شواهددیگری هم دارم که نشان دهم مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی درنقل این خاطرههاراه خطارفته است،امابه همان اندازه هم که اشاره کردم مایل نبودم حرمت آن بزرگ شکسته شود." ( کانال تلگرامی سید محمد موسوی خوئینی، 24/04/1396) البته اگر مصادیق از این دست نیز مطرح نبود هرگز نمیبایست تاریخ شفاهی را مُرّ تاریخ پنداشت؛ زیرا در حوزه خاطرات شفاهی چون یک فرد به بیان مشاهدات و عملکردهای خود و معاشرانش میپردازد تمایلات و سلایق و ویژگیهای وی در محک زدن روایتها میبایست مود لحاظ قرار گیرد. در خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی به مواردی برمیخوریم که گرایشهای سیاسی ایشان کاملاً در آن دخیل بوده است. برای نمونه، در جریان مک فارلین برادرزاده ایشان(علی هاشمی ) برای برخی تماسهای سیاسی به آمریکا میرود، اما بعد از پیگیری صحت و سقم چنین ارتباطی توسط احمد آقا این سفر نفی میشود اما سالها بعد که خاطرات این سال نشر میگردد با وجود این که علی هاشمی در مصاحبه با جراید به این سفر و مذاکره با مقامات آمریکایی اذعان مینماید حتی در پاورقی خاطرات نیز به این مطلب اشاره نمیشود که اطلاعات خلاف واقع به امام داده شده است( ر. ک به کتاب اوج دفاع، خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 1365، ص 351) موضوع مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، زمان نگارش خاطرات است؛ یکی از توفیقات چشمگیر و ارزشمند مرحوم هاشمی رفسنجانی روزانه نویسی در زمان وقوع رخدادهاست، اما قرائن بسیاری حکایت از آن دارد که در زمان تنظیم( یعنی سالها بعد) دخل و تصرفهایی متناسب با زمان صورت گرفته است. ادعاهایی که خاطرهنگار درباره افراد مختلف مطرح میکند نیز بر دو نوعند: 1- اقدامات و فعالیتها و اقوالی را به آنها نسبت میدهد که طبعاً برای اثبات مدعیات خود در این زمینه باید به ارائه اسناد و مدارک قابل قبول بپردازد و اگر به هر دلیل از ارائه سند یا شاهد معتبر درباره ادعاها خودداری کند خاطراتش از حالت مستند به حالت شخصی سوق پیدا میکند و طبعاً میزان اعتبار آن بستگی مستقیمی با اعتبار شخص وی مییابد. 2- ملاکها و موازین دیگری نیز در سنجش صحت و سقم روایتگری شخصیتهای دخیل در رویدادهای تاریخی میبایست مدنظر قرار گیرد و مهمتر از همه تعاطی دادن اقوال است؛ در حالی که دفتر نشر معارف انقلاب بسیار منطقی از آقای موسوی خوئینیها برای مصاحبه جهت روشنتر شدن زوایای مختلف دعوت کرده است روزنامه مدعی روشنفکری و آزاداندیشی شرق خبر اظهار نظر آقای خوئینیها را به گونهای تنظیم میکند که با هیچ اصل اطلاعرسانی مطابقت ندارد. این روزنامه خبر انتقادی لطیف به خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی را این گونه آغاز میکند: از پرده سکوت خارج شده است؛ اما گويي در اتاقي تنها نشسته و خاطراتش را با صداي بلند مرور ميکند... بهتازگي کانال تلگرامي به راه انداخته و هرازگاهي به بهانههاي تاريخي، برشي از خاطراتش را بازخواني ميکند. ابتداي هر خاطره را هم اينگونه آغاز ميکند: «آيتالله سيدمحمد موسويخوئینيها در پاسخ به پرسشي مبني بر اينکه آيا..». اينها آغازي است براي بازگويي خاطرات موسويخوئينيها، شايد در رقابتي نانوشته با خاطرات مکتوب هاشمي!" (روزنامه شرق، یکشنبه 25/04/1396، شماره 2912) این روزنامه بعد از این مقدمه و انعکاس خبر در مؤخره مطلب با توسل به همه مطالبی که تا کنون علیه آقای موسوی خوئینیها مطرح شده است از جمله با طرح مطالب دور از اخلاق حرفهای کتاب "شنود اشباح " سیلی از اتهامات را البته با واسطه علیه منتقد مطرح میسازد؛ از جمله تحصیل در مسکو و ... البته در جاهایی نیز مستقیماً از زبان روزنامه به طرح اتهاماتی میپردازد: " او بعدازآنروزنامهسلامرامنتشرکرد. ازاينجابه بعدبه منتقدصريحاللهجه هاشمي بدل شدباهمان ديدگاه چپگرايانه وتأکيدبرعدالت. اوراازهنگام تسخيرسفارت آمريكابه خاطرارتباطات ويژهاش بادانشجويان پيروخطامام،پدرمعنوي جريان چپ ميدانند،ديدگاهي که تا مرز اتهام کمونيستبودن او به پيش رفت.ماجرا به جلسات تفسير قرآن و نهجالبلاغه موسويخوئينيها در مسجد جوزستان يا جوستان (هر دو قرائت به کار رفته است) بازميگردد و ارتباطش با اکبر گودرزي، رئيس گروه فرقان. موسويخوئينيها بارها اين ارتباط و همچنين قرائتهايي که او را کمونيست يا حامي شوروي ميخواند، تکذيب کرده است. " (همان ) باید پرسید تحمیل چنین هزینهای بر کسی که به خود اجازه داده است اظهار نظری در مورد خاطرات مرحوم آقای هاشمی نماید، به معنی اعتقاد به آزادی بیان و تمایل به نزدیک شدن به واقعیتهای تاریخی است؟! برای روشن شدن تاریخ میبایست از بتسازیها پرهیز کرد و هراسی از تعاطی روایات بزرگان به دل راه نداد. *مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]