واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: بزرگان اصولگرا تماشاچی و منفعل
از زبان رهبران انقلاب بارها شنیدهایم که اداره کشور با یک جریان سیاسی، نه شدنی است و نه مطلوب و بنابراین باید وضعیتی را ایجاد کنیم که همه طیفها و جریانها اعم از اصولگرا و اصلاحطلب در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند و تصویر سیاسی کشور را رقابت معقول این جریانها بسازد.
روزنامه اعتماد نوشت: از زبان رهبران انقلاب بارها شنیدهایم که اداره کشور با یک جریان سیاسی، نه شدنی است و نه مطلوب و بنابراین باید وضعیتی را ایجاد کنیم که همه طیفها و جریانها اعم از اصولگرا و اصلاحطلب در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند و تصویر سیاسی کشور را رقابت معقول این جریانها بسازد.در عمل اتفاقاتی رخ داد و وضعیتی پدید آمد که اینگونه نشد بلکه افراد و گروههایی وارد معرکه سیاسی کشور شدند و میدانداری را بر عهده گرفتند که نه واجد اصالت اصولگرایانه هستند و نه دارای خصلتهای اصلاحطلبانه و در واقع وجه ممیزه آنان قانونگریزی و تجدیدنظرطلبی و افراطگری و تندروی و قدرتطلبی است. چند عامل را باید در ایجاد این وضعیت موثر دانست: اول- همه جریانهای سیاسی در کشور ما تحتتاثیر فرهنگ سیاسی- تاریخی ما قرار دارند که کمتر مشارکتی است و به نوعی استبداد تاریخی بر آن سایه انداخته است. آنان فاقد تجربه سیاسی بالا هستند، تحمل مخالف را در حد مطلوب ندارند، در ترجیح منافع ملی بر منافع جناحی ممارست به خرج نمیدهند، در کسب قدرت تعجیل دارند و در هنگام از دست دادن قدرت بیتابی میکنند و خلاصه دارای ضعفهایی هستند که ارتباط متقابل آنان با یکدیگر را به خوبی سامان نمیدهد. دوم- جریان اصلاحطلب و اصولگرا در درون خود طیفهای تندروتری را دارند که باید به وسیله بزرگان هر دو جناح کنترل و هدایت میشدند اما متاسفانه در هر دو جناح اتفاقات دیگری رخ داد یعنی با محوریت پیدا کردن تندروان در هر دو جناح، در عمل عقلای این جریانهای اصیل به حاشیه رانده شدند و به اجبار به دنبالهروی جریانهای جوانتر و افراطی طیف خود پرداختند. این امر در جریان اصلاحطلب موجب رشد طیفهای تجدیدنظرطلب و غیرانقلابی و لیبرالمسلک شد اما در درون طیف اصولگرایان باعث رونق افراد غیرعاقل، تند و افراطی شد که انجام اقدامات غیرقانونی را در دستور کار خود قرار دادند. جریان اصلاحطلب در نهایت توانست کسانی را محور تصمیمسازی و تصمیمگیری قرار دهد که به کلیت نظام و قانون اساسی و رهبری نظام وفادارند اما بزرگان اصولگرا هنوز هم تابعی از جریانهای تندرو و افراطی هستند و نتوانستند محوریت آن جریان را به عقلای اصولگرا منتقل کنند. سوم- بخشی از دلایل برجسته شدن جریان افراطی در اصولگرایان به مداخله فراقانونی برخی نهادها در حوزه سیاسی بازمیگردد. در واقع با ورود برخی افراد و نهادهای حاکمیتی در موضوعات سیاسی مانند انتخابات، مجالی برای بزرگان اصولگرا باقی نمیماند که تصمیم بگیرند و دیگران را به تبعیت از خودشان فرابخوانند. به همین دلیل است که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نه جبهه پیروان خط امام و رهبری نقش موثری داشت و نه دو تشکل سرشناس جامعه مدرسین و جامعه روحانیت و در واقع آنان تماشاچی اقداماتی بودند که دیگران اتخاذ کرده بودند و آنان هم منفعلانه پذیرفتند. چهارم- نباید از سهم یک جریان در حوزه علمیه غافل بود که در گذشته نقشی در تصمیمات اصولگرایان نداشتند اما اکنون محور شدهاند. همانهایی که رویه تکفیر و طرد و حذف دارند و به قول شهید بهشتی شاگردان تندخو و پرخاشگر تربیت میکنند و تحمل جریان مخالف را ندارند و برای مردم هم شأنی در حکومت قايل نیستند.
دریافت عناوین آخرین خبرها در تلگرام
چهارشنبه, 21 تیر 1396 ساعت 08:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]