تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833879844
روایت ماهیگیران بوشهری بعد از یک سال از جبس در زندانهای عربستان/ صیادان صید شده
واضح آرشیو وب فارسی:الف: روایت ماهیگیران بوشهری بعد از یک سال از جبس در زندانهای عربستان/ صیادان صید شده
تاریخ انتشار : شنبه ۱۰ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۳۵
روزنامه شهروند نوشت: سیزده ماه پیش، «سعید» و «وحید» و «مجید»، مثل هر روز دیگر در ٢٠ سال پیش، در سینه کش آفتاب ساعت سه ظهر، از اسکله بوشهر، وارد دریا شدند و ١٣ ماه بعد، برگشتند. آنها ١٣ ماه در اسارت گارد ساحلی عربستان سعودی بودند. همان ها که شامگاه بیست و ششم خرداد ماه پارسال، به روی سه صیاد ایرانی، اسلحه کشیدند، قایق شان را خرد کردند، دست هایشان را طناب بستند و با خود بردند. بردند و ١٣ ماه بعد، برگرداندند، با قایقی شکسته، تنها و غریب. سعید و وحید خسروی، برادران ٣٨ و ٣٥ ساله و مجید ماهینی صیاد ٤١ ساله، آن شب، دنبال یک لقمه نان بودند که سر از کشتی سعودی ها درآوردند، بازجویی شدند، عکس و فیلم شان را گرفتند، ١٠ ماه در دمام و ٣ ماه در الخفجی عربستان زندانی شدند. در یک سال گذشته اما «عبدالغنی» و «اکبر رحیمی»، پدر و پسر صیاد گناوه ای هم همین سرنوشت را داشتند. باید ١٣ ماه می گذشت تا حکم آنها به عنوان «زندانیان حکومتی» و «متجاوزان به حریم مرزی» تمام می شد و قدم در آب های ایران می گذاشتند. شامگاه پنجشنبه هشتم تیرماه، اسکله بوشهر، اما شب متفاوتی به خود دید. صدای رقص و پایکوبی و هلهله زنان و جیغ شادی کودکان، در هوا پیچیده بود. گل و شیرینی پخش شد به یمن بازگشت ٥ صیاد بوشهری. خبر و عکس هایش، از شامگاه پنجشنبه دست به دست چرخید، دریانوردان با زیرپوش و شلوارهای سفید، لب به خنده باز کرده اند و حلقه های گل دور شانه هایشان، نشست. آنها ١٣ ماه، رویای این روز را می دیدند، رویای در آغوش کشیدن دریا. مجيد آقابابايى مدير كل امور مرزى وزارت كشور، درباره آزادى صيادان ايرانى از سوى عربستان حرف هایی زده و گفته بود که« این صیادان از سوی گارد ساحلی عربستان سعودی دستگیر شده بودند.» خیلی ها تصور کردند این صیادان همان هایی هستند که اخیرا دستگیر شده اند اما آقابابایی این را اضافه کرده که:« ماجرای آنها ربطی به این آزاد شده ها ندارد.» با بازگشت این ٥ صیاد بوشهری، امیدها برای برگشتن سه صیاد دیگر زیاد شده؛ حسین اصلانی، سهراب اصلانی و حسین زارعی که چندی پیش از سوی گارد ساحلی عربستان دستگیر شده اند. وحید خسروی یکی از صیادان آزادشده ایرانی: باورمان نمیشد آزادمان کنند «وحید خسروی» یکی از سه نفری است که بیستوششم خرداد سال گذشته، روی موجهای پرتلاطم خلیجفارس گرفتار نیروهای مرزبانی عربستان شد. پایش ضربه دید، سه روز در بیمارستان عربستان بستری شد و ١٣ ماه در «دمام» و «الخفجی» همراه سعید برادرش و مجید ماهینی، زندانی بود. او چند ساعت پس از آزادی در گفتوگو با «شهروند» ماجرای دستگیری و انتقالشان به زندان عربستان و آزادیشان را شرح داد. وحید ناخدای ٣٦ سالهای است که از ١٣ سالگی صیادی میکند. او یک دختر هفت ساله دارد. بیستوششم خرداد سال گذشته چه اتفاقی افتاد؟ ما مثل همیشه عصر، برای صیادی به دریا رفتیم. سه نفر بودیم، من و برادرم سعید و مجید ماهینی که با ما کار میکند. آن روز از بندر فاصله گرفته بودیم که موتور قایقمان خراب شد، نزدیک مرز ایران و عربستان بودیم؛ همانجا بود که موتور خاموش شد، آمدیم لنگر بیندازیم که دیدیم لنگرمان نیست. سرعت قایق خیلی کم شده بود اما متوقف نشد. حدود سه کیلومتر از بندر فاصله داشتیم که از آن دور دیدیم یک لنج به سمت ما میآید، فکر کردیم نیروهای سپاه است، اعتنایی نکردیم، نزدیک که شدند متوجه شدیم ایرانی نیستند و به زبان عربی به ما گفتند بایستیم. در همان گیر و دار که ما بلاتکلیف ایستاده بودیم، آنها با قایقشان به ما نزدیک شدند و با همان وضع سوار قایق ما شدند، ما وحشتزده به داخل آب سقوط کردیم و نمیدانستیم چه اتفاقی دارد میافتد. همه ترسیده بودیم، رفتارشان با ما خیلی تند بود، طوری که قایق خرد شد و ما به زیر قایق رفتیم. واکنش شما در آن لحظه چه بود؟ ما فقط وحشت کرده بودیم، نمیدانستیم چه اتفاقی دارد میافتد. قایق آنها نظامی بود و رفتار بدی میکردند. پایم به خاطر افتادن در آب و شکستن قایق ضربه بدی دید. چند نفر بودند؟ هشت نفر. ما را سوار قایقشان کرده و با خود به یک کشتی آهنی منتقل کردند. هر چه با آنها حرف میزدیم که قایق ما خراب شده بود و شما آن را خرد کردید، اعتنایی نمیکردند تا شب ما را به شهر الخفجی عربستان رساندند، تا رسیدیم به ساحل کلی عکاس و فیلمبردار آمده بودند؛ از ما فیلم و عکس میگرفتند، نمونهای از ناخن و خونمان گرفتند، اسممان را روی کاغذ نوشتند، چسباندند به سینهمان و از ما عکس گرفتند. در آن فاصله از شما بازجویی نکردند؟ نه آن شب چیزی به ما نگفتند. ما در شوک بودیم، تا به حال چنین اتفاقی برای ما نیفتاده بود. بعد سوار ماشینمان کردند و بردند زندان دمام. دمام حدود ٤ ساعت با الخفجی فاصله داشت. آنجا ما را به بازداشتگاه منتقل کردند و چون از ناحیه پا آسیب دیده بودم، من را به بیمارستان بردند. سه روز آنجا بستری بودم. در این مدت رفتار آنها چطور بود؟ در زندان رفتار بدی با ما نکردند. بعد از مرخصشدن از بیمارستان، بازجویی از ما شروع شد، یک مترجم ایرانی آورده بودند و با ما حرف زدند. ما گفتیم که صیاد هستیم، روزی ١٥، ١٦ ساعت کار میکنیم؛ قبلا با لنج باربری به دوبی رفتیم و... بعد ما را به بند زندان دمام منتقل کردند. آنجا هشت نفر بودیم، سه نفر خودمان و پنج نفر هم زندانیان عربستانی. وضع زندان چطور بود؟ آنجا بد نبود. غذای زیادی به ما میدادند و با ما بدرفتاری نکردند. در زندان غیر از ما ایرانی دیگری نبود، بیشتر عربستانی و تعدادی زندانی سوری و بحرینی و... بودند. برای شما دادگاهی برگزار نشد؟ نه، ما اصلا نمیدانستیم چه وقت قرار است آزاد شویم. اول گفتند یکی دو ماه دیگر. آن مدت گذشت، خبری نشد، تا ١٠ ماه دیگر هم نمیدانستیم تکلیفمان چیست. در این مدت از خانوادهتان خبری نداشتید؟ هیچ خبری؛ به ما اجازه نمیدادند با آنها تماس بگیریم. به ما میگفتند ما با ایران ارتباط نداریم، خط خراب است. بعد از ١٠ ماه چه شد؟ یک روز آمدند و گفتند شما آزاد هستید. ما را سوار ماشین کردند و به بازداشتگاه دمام بردند، از آنجا هم ما را به الخفجی برگرداندند. یک برگهای هم به ما دادند و انگشت زدیم. باز هم از ما بازجویی کردند، اسم پدر و مادر و... را پرسیدند. ٤ روز در بازداشتگاه الخفجی بودیم که به ما گفتند سه ماه دیگر هم باید زندانی شوید. چرا؟ به ما گفتند آن ١٠ ماه به این دلیل که زندانی حکومتی بودیم بازداشتمان کردهاند و حالا سه ماه به این دلیل که وارد مرز عربستان شدیم. همین هم شد تا ما را به زندان الخفجی منتقل کردند. آنجا زندان کوچکی بود. ٥٠ نفر زندانی بیشتر نداشت. بیشترشان عرب بودند. همانجا متوجه شدیم که یک پدر و پسر گناوهای که صیاد هم هستند، در طبقه بالا زندانی هستند. آنها هم مثل شما دستگیر شده بودند؟ بله؛ برای آنها هم اتفاق مشابهی افتاده بود، آنها یک سال در زندان الخفجی بودند. آنها را به دمام نیاوردند. بعد از سه ماه چه اتفاقی افتاد؟ آمدند گفتند دوره محکومیت شما تمام شده. باز هم از ما فیلم و عکس گرفتند و بردند دم ساحل؛ اما ما قایق نداشتیم، قایقمان شکسته بود و لاشهاش همانجا بود. نیروهای عربستان هیچ کمکی به ما نکردند، حتی قایق ما را درست نکرده بودند. همزمان با ما آن پدر و پسر گناوهای هم آزاد شده بودند، آنها قایقشان سالم بود، ما را سوار کردند و برگشتیم ایران. قایق شکستهمان را هم بکسل کردند. حتی نیروهای دریابانی ما را همراهی نکردند. از آنجا تا ایران، ٥٥ مایل فاصله است. ما ساعت ٧ صبح راه افتادیم، حدود ١١ ظهر به آب ایران رسیدیم. اگر صیادان گناوهای نبودند ما نمیدانستیم چطور باید به ایران برگردیم. وقتی وارد آب ایران شدید، صیادان ایرانی شما را دیدند؟ بله؛ همین که وارد آب ایران شدیم، ما را دیدند؛ اصلا باورشان نمیشد که ما زنده هستیم و وارد ایران شدیم. بلافاصله به کمکمان آمدند. سه قایق بوشهری با ما آمدند. حدود ساعت ٥ بعد از ظهر به سمت بوشهر حرکت کردیم و ساعت ٣٠: ١١ شب به بوشهر رسیدیم. در این مدت با خانوادهتان تماس نداشتید؟ زندان الخفجی که بودیم با آنها تماس گرفتیم و گفتیم که زنده هستیم. آنها هیچ خبری از ما نداشتند، حتی شایعههایی در شهر پیچیده بود که ما را کشتهاند و.... آنها فقط میدانستند که ما در عربستان هستیم. وارد آب ایران که شدیم از طریق تلفن صیادانی که به کمک ما آمدند، تماس گرفتیم و گفتیم که در حال بازگشتیم. واکنش آنها چه بود؟ خیلی خوشحال شدند، همهشان آمده بودند اسكله برای استقبال از ما. برایمان مراسم برگزار کردند. در این مدت بر شما چه گذشت؟ خیلی سخت بود از همه بدتر بلاتکلیفی آن بود. واقعا باورمان نمیشد که آزادمان کنند. هر وقت از آنها میپرسیدیم چه وقت آزادمان میکنند، جواب نمیدادند. گفتوگو با همسر «مجید ماهینی»؛ صیاد آزاد شده ایرانی درباره ١٣ماه بلاتکلیفی نمیدانستم تا کی باید صبر کنم «کفایت محمدی» همسر «مجید ماهینی» صیاد ایرانی آزادشده ایرانی است. زنی که ١٣ماه را در بلاتکلیفی گذراند، بدون اینکه از سرنوشت همسرش اطلاعی داشته باشد. این زن ٣٥ساله در گفتوگو با «شهروند» از ماجرای غیبت طولانی «مجید ماهینی» میگوید. این اتفاق دقیقا چه روزی افتاد؟ بیست و ششم خرداد پارسال بود. مجید، بعدازظهر رفت دریا. برادران خسروی هم همراهش بودند. حدود ساعت ٣ ظهر بود. معمولا وقتی میرفت تا شب یک تماسی میگرفت و روز بعد برمیگشت. آن روز آقای خسروی حدود ساعت ٦ بعدازظهر با همسرش تماس گرفته بود اما مجید تماسی نگرفت. روز بعد، دیدیم از آنها خبری نیست. دیگر باید برمیگشتند، اما برنگشته بودند و همزمان در شهر شایع شد که دریابانهای عربستانی آنها را گرفتهاند. ما وحشت کردیم. هرچه تماس میگرفتیم، خبری نشد. بعدش چه کردید؟ رفتیم استانداری. به ما گفتند که گارد دریایی عربستان، یک قایق را گرفتهاند. ما هم فهمیدیم که در آن قایق همسر من هم بوده است. مسئولان استانداری پیگیری نکردند؟ هیچ پیگیری نکردند، به ما گفتند که رابطه ما با عربستان قطع است و نمیتوانیم پیگیری کنیم. من خودم با هزار بدبختی رفتم و شماره دریابانی عربستان را پیدا کردم و تماس گرفتم. خودم زبان عربی میدانم، با آنها صحبت کردم و اسمشان را دادم و آنها گفتند که این سهنفر پیش ما هستند. هرچه پرسیدم قرار است چه اتفاقی بیفتد، جوابی ندادند. حکم را به ما نمیگفتند. فقط گفتند حالشان خوب است. بعد از آن چندبار دیگر هم زنگ زدم، گفتند که باید دولت ایران نامه رسمی به آنها بنویسد و حکم صیادان را بخواهد، ما هم در یک نامه رسمی جواب را میدهیم. درخواستشان را به مسئولان استانداری منتقل نکردید؟ منتقل کردم. حتی فایل صوتی برایشان بردم. اما آنها گفتند ما نمیتوانیم به هر شمارهای که به ما میدهید، تماس بگیریم. از کجا معلوم آنجا دریابانی عربستان است. استانداری هیچکاری برای ما نکرد. فقط کمیته امداد بوشهر بود که از نظر مالی به ما کمک کرد. یعنی هزینهای برای کمک خرج خانواده در غیبت همسرتان پرداخت کرد؟ نه، چون خانه ما وام مسکن داشت و ٥میلیون تومان آن به دلیل نبود همسرم عقب افتاده بود. این مبلغ را به ما داد تا به جای وام پرداخت کنیم. در این مدت خرج خانه را چه میکردید؟ خانوادهام کمک میکردند. چارهای نداشتیم. به جز دریابانی عربستان پیگیری دیگری برای اطلاع از وضعشان کردید؟ چرا. یکبار با سازمان ملل عربستان صحبت کردم و ماجرا را توضیح دادم که از طرف مسئولان دولتی نمیتوان به نتیجهای رسید، آنها درنهایت این توضیح را به ما دادند که این صیادان، حریم مرز دریایی را رد کردهاند و حالا محکوم به زندان شدهاند. هرچه پرسیدیم چه مدتی برایشان زندان تعیین کردهاند، جوابی ندادند. دیگر خیالتان از بابت زندهبودنشان راحت شد. بله، خیلی. نفس راحتی کشیدیم. میترسیدیم زنده نباشند. از همان موقع منتظر بازگشتشان ماندیم. همسرتان نخستینبار کی تماس گرفت؟ حدود ١١ماه پیش بود. ١٥فروردین امسال تلفن زنگ زد، برداشتم یکی آن طرف خط گفت، سلام منم مجید. تا الو را گفت، شناختمش. در پوست خودم نمیگنجیدم. هیجانزده شده بودم. دو، سهدقیقه بیشتر حرف نزد. یکم احوالپرسی کرد و تلفن قطع شد. آخرین تماسی که با او داشتم، ٢٣روز پیش بود. نمیدانستیم کی آزاد میشود. چه موقع متوجه شدید که آزاد شده؟ پنجشنبه ساعت ١٢ ظهر بود که همسرم تماس گرفت و گفت که رسیدهاند ایران. خیلی خوشحال شدیم. همه خانواده صیادان با گل و شیرینی رفتیم اسکله. ١٢شب بود که رسیدند. پدر و پسر گناوهای هم همراهشان بودند. ما برایشان روی اسکله مراسم برگزار کردیم. حال روحیشان چطور بود؟ خوب بود. اذیت نشده بودند. بیشتر از این ناراحت بودند که مسئولان دولتی کاری برایشان نکردند. در این مدت چطور به شما گذشت؟ برای من و دختر و پسرم خیلی سخت گذشت. دخترم مریض بود و ما در حالت بلاتکلیفی به سر میبردیم، نمیدانستم باید چقدر صبر کنم. «مجید ماهینی» یکی از صیادان آزادشده ایرانی : فکر نمیکردیم دوباره به ایران برگردیم «مجید ماهینی» یکی دیگر از صیادانی است که اواخر خرداد سال گذشته روی قایق مشغول صید ماهی بود که گرفتار نیروهای دریابانی عربستان شد. او که ١٣ ماه در زندان عربستان بود، در گفتوگو با «شهروند» از شرایط سخت و ناامیدکنندهای که در این مدت داشته میگوید. مجید ١٨سال سابقه صیادی دارد و با وحید و سعید خسروی چند سالی است روی یک قایق کار میکنند. این ١٣ ماه چطور به شما گذشت؟ خیلی سخت بود، اصلا فکر نمیکردیم ما را آزاد کنند، هر وقت به آنها میگفتیم کِی ما را آزاد میکنید، میگفتند به همین زودی. میگفتند یک ماه دیگر. ما روزها را میشمردیم، یک ماه که میشد، میدیدیم خبری نیست. اینطوری خیلی با روان ما بازی میکردند. روزی که آنها به قایق شما حمله کردند، چه اتفاقی افتاد؟ ما اصلا نمیدانستیم قایق سعودی است. قایق ما خراب شده بود، وحید خسروی که صاحب قایق و ناخداست، بعد از اینکه فهمید موتور خراب شده، مشغول تعمیر آن شد، غافل از اینکه جزر و مد ما را به سمت آبهای عربستان برده بود. ما اصلا متوجه نبودیم که وارد مرز آنها شدیم. چرا اینقدر نزدیک شده بودید؟ کلا مرز خیلی به ما نزدیک است. حدود یک مایل دریایی یعنی سه کیلومتر فاصله است. تابستان آب گرم که میشود ماهیها دورتر میشوند، ما هم مجبور شدیم برای اینکه صید کنیم، به نزدیکیهای مرز برویم، اما آن اتفاق برایمان افتاد. وحید خسروی شمع موتور را عوض کرد که از دور دیدیم قایقی به ما نزدیک میشود، فکر کردیم قایق سپاه است، آنها به سمت ما میآمدند که موتور روشن شد، آنها که از دور میآمدند فکر کردند ما میخواهیم فرار کنیم، به همین خاطر با سرعت به سمت ما آمدند و سوار قایق شدند. همان لحظه سرم خورد به گوشه قایق و از حال رفتم. وقتی به هوش آمدم دیدم روی کشتی سعودی هستیم. رفتارشان چطور بود؟ همان اول روی ما اسلحه کشیدند و مرتب میپرسیدند که چرا میخواستید، فرار کنید. ما هم توضیح میدادیم، بعد دستهایمان را با طناب بستند، قایق را بکسل کردند و پیش رفتند. جلوتر ما را به کشتی بزرگی منتقل کردند و از آنجا ما را بردند به الخفجی. از روی لباسهایتان میتوانستند بفهمند که صیاد هستید؟ بله؛ اما وقتی به قایق ما حمله کردند و قایق رفت زیر آب، تمام مدارک ما هم افتاد داخل دریا. هیچ مدرکی نداشتیم که ثابت کنیم صیاد هستیم. بعد که شما را به زندان دمام منتقل کردند، چه اتفاقی افتاد؟ آنجا کاری به ما نداشتند اما از نظر روانی فشار زیادی به ما وارد میکردند، مرتب تاریخ آزادی اعلام میکردند و بعد خبری نمیشد. حتی یک بار بعد از ١٠ ماه، ما را از زندان دمام خارج کردند و گفتند بروید که آزادید. وقتی رسیدیم الخفجی، گفتند سه ماه دیگر باید بروید زندان. زندان الخفجی از دمام بهتر بود؛ اما بلاتکلیفیاش بد بود. ما اصلا نمیدانستیم که آزادمان میکنند یا نه. از صیادان گناوهای چطور خبر گرفتید؟ آنها را موقع آزادی دیدیم. عبدالغنی رحیمی و اکبر رحیمی، پدر و پسر صیادی بودند که یک ماه بعد از ما دستگیر شده بودند. آنها هم در شرایطی شبیه ما دستگیر شدند؛ اما قایقشان سالم بود. بعد از سه ماه که به ما گفتند آزادیم، متوجه شدیم که این پدر و پسر هم آزاد شدهاند. ما هم با آنها برگشتیم. اگر آنها نبودند نمیدانیم چه اتفاقی برای ما میافتاد. خواست خدا بود که آنها را دیدیم. قایق کامل از بین رفت؟ نه اما شکست و خسارت زیادی دید. خود قایق نزدیک ٩میلیون تومان است اما موتورش ٣٣میلیون تومانی میشود. حالا باید تعمیرش کرد. ما سه نفری روی این قایق کار میکردیم. دریابانهای سعودی بعد از آزادی دیگر کاری به کارتان نداشتند؟ نه؛ تا ٢٥ مایلی همراهمان آمدند، قایق ما را هم بکسل کردند. بعد طناب را باز کردند و گفتند بروید. البته قبلش هم کلی از ما فیلم گرفتند و نشان دادند که آزاد شدهایم . آن روز که شما را دستگیر میکردند، فکرش را میکردید که ١٣ ماه بعد دوباره به همان آب برگردید؟ اصلا؛ همهاش فکر میکردیم چه سرانجام نامعلومی منتظر ماست. خیلی شرایط وحشتناکی بود. همهاش ناامید بودیم، دعا میکردیم. فکر نمیکردیم که یک روزی برگردیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]
صفحات پیشنهادی
صیادان بوشهری در تدارک صید با گرگور - پایگاه اطلاع رسانی سپاس
صیادان بوشهری پس از پشت سر گذاشتن یک دوره صید با تورهای ماهیگیری این روزها در تدارک صید با گرگور هستند به گزارش "سپاس" به نقل از هرمز صیادان بوشهری پس از پشت سر گذاشتن یک دوره صید با تورهای ماهیگیری این روزها در تدارک صید با گرگور هستند گرگور قفسی فلزی است که یک درمسفر وزیر خارجه عربستان سعودی به عراق/ اولین سفر بعد از 27 سال - پایگاه اطلاع رسانی عصرجهان
این نخستین سفر یک وزیر سعودی به عراق در 27 سال اخیر از 1990 تا کنون است عصرجهان- رسانه های سعودی و عراقی در خبری فوری اعلام کردند که "عادل الجبیر" وزیر خارجه عربستان سعودی صبح امروز 7 اسفندماه بدون اعلام قبلی وارد عراق شد رسانه های سعودی گزارش دادند وی برای دیدارشلیک مرزبانی عربستان به سمت صیادان بیسابقه بوده/در جستجوی صید ناچار به تردد هستیم
در گفتوگو با ایلنا مطرح شد شلیک مرزبانی عربستان به سمت صیادان بیسابقه بوده در جستجوی صید ناچار به تردد هستیم درپی انتشار خبر کشته شدن یک صیاد ایرانی در درگیری با نیروهای مرزبانی عربستان یکی از همکاران او میگوید ماهیگران کشورهای حوزه خلیج فارس در تعقیب گلههای ماهی مدام در ح10 سال بعد از خداحافظی؛ گزارش ویژهی سایت پی کی آلمان از علی دایی
10 سال بعد از خداحافظی گزارش ویژهی سایت پی کی آلمان از علی دایی از آن روزهایی که علی دایی در بوندسلیگا به میدان میرفت خیلی فاصله گرفتهایم آلمانیها اما اسطوره فوتبال ایران را هنوز از یاد نبردهاند به گزارش ایلنا از آن روزهایی که علی دایی در بوندسلیگا به میداننبش قبر نقاش معروف بعد از 28 سال
نبش قبر نقاش معروف بعد از 28 سال یک قاضی در مادرید حکم نبش قبر سالوادور دالی نقاش شهیر و فقید اسپانیایی را صادر کرده تا کارشناسان نمونه دیانای او را بگیرند و بررسی کنند آفتابنیوز به تازگی با ارائه حکمی از سوی قاضی مادرید دستور نبش قبر یکی از برجستهترین نقاشان و فیدیدار با خانواده شهیدی که بعد از 34 سال به وطن بازگشت
رئیس و مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان با خانواده شهید الماس ارشدی دیدار کردند به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا شهید الماس علی ارشدی در سال 1361 در منطقه عین خوش و در تپه معروف 175 با اصابت گلوله به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد این شهید والامقام در سن 17 سالگی دعایستادگی کردیم تا هفتمین دوسالانه بعد از 6 سال وقفه برگزار شد
ایستادگی کردیم تا هفتمین دوسالانه بعد از 6 سال وقفه برگزار شد کورش گلناری گفت ارشاد چندان دغدغه و برنامهی مشخصی برای برگزاری این قبیل برنامهها ندارد از طرفی با عوض شدن مدیران کارها در فرآیندی قرار میگیرد که خیلی منظم نیست برای برگزاری این دوسالانه دو سه دوره شورای سیاستگتاسیس نخستین سالن ورزشی بانوان در عربستان!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب Entekhab ir عربستان با تاسیس نخستین سالن ورزشی برای بانوان یک قدم دیگر به سوی تجدد و استقلال زنان برداشته است به گزارش انتخاب مقامات سعودی اعلام کرده اند دولت عربستان با تاسیس سالن ورزشی برای بانوان در محله های مختلف شهرهای بزرگ این کشور موافقت کرد[سینماگیمفا]: غربِ تگزاس، ۸۰ سال بعد… | نقد و بررسی فیلم Hell or High Water - سایت خبری تحلیلی بازی های کامپیو
پس از اکران فیلم سیکاریو به کارگردانی دنی ویلنو و موفقیت آن بخشی از توجه ها به سمت نویسنده ی آن یعنی تیلور شریدان معطوف شد او که اصلاً بازیگر است و سابقه ی بازی در سریال تحسین شده ی پسران هرج و مرج را دارد برای اولین بار نویسندگی را در آن مقیاس تجربه می کرد و حالا در سال ۲۰۱۶بهسازی زیرمجموعه های فرهنگی بعد از 14 سال در نجف آباد
نجف آباد- رئیس شورای شهر نجف آباد گفت ظرف دو و نیم سال گذشته اقدامات عمرانی گسترده ای در زیر مجموعه های متعدد سازمان رفاهی تفریحی شهرداری صورت گرفته به طوری که برخی از این اماکن پس از حدود 14 سال با تغییراتی اساسی جهت افزایش کارایی و بازدهی در مسیر خدمات دهی بهتر به شهروندان موا-
گوناگون
پربازدیدترینها