محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843239807
زیر وبم انتخابات فرانسه ازنگاه تحلیل گران/برای ایران کدامیک از این دو نامزد مناسب تر است
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: زیر وبم انتخابات فرانسه ازنگاه تحلیل گران/برای ایران کدامیک از این دو نامزد مناسب تر است تهران- ایرنا- انتخابات 2017 ریاست جمهوری فرانسه به دلیل تبعات گسترده سیاسی و اقتصادی در داخل این کشور و قاره اروپا، به عنوان نقطه عطفی در تحولات جهانی ارزیابی شده است و تحلیل های متنوعی از تاریخچه و آینده احتمالی آن ارایه می شود.
به گزارش ایرنا، دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در حالی در تاریخ هفت می (17 اردیبهشت) برگزار می شود که آینده سیاسی این کشور به دلیل شگفتی هایی همچون شکست دو حزب سنتی و قدرتمند جمهوریخواه و سوسیالیست، در هاله ای از ابهام قرار دارد.از طرف دیگر پیروزی «امانوئل مکرون» از حزب تازه تاسیس «در حرکت» و «مارین لوپن» نامزد حزب راست افراطی جبهه ملی در دور نخست انتخابات و راهیابی آنها به دور دوم، آن هم درشرایطی که هر یک سیاست هایی مخالف یکدیگر را در اتحادیه اروپا دنبال می کنند، چشم انداز مبهمی برای این اتحادیه و اقتصاد فرانسه، ترسیم کرده است.در همین ارتباط گروه اروپا و آمریکای ایرنا به منظور بررسی بسترها و تاریخچه این انتخابات و تبیین ابعاد و چشم اندازهای آن، با «سیدحسن لواسانی» کارشناس و تحلیل گر مسایل فرانسه گفت وگویی مفصل کرده است که متن آن به این شرح است:سوال: برای نخستین بار در تاریخ جمهوری پنجم فرانسه دو حزب سنتی سوسیالیست و جمهوریخواه نتوانستند به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری راه یابند. تحلیل شما از نتایج دور نخست این انتخابات چیست و چه چشم اندازی از این شرایط می توان تصور کرد؟جواب: همانطور که گفتید بازماندگی دو حزب سنتی فرانسه از راهیابی به دور دوم انتخابات که به تعبیر دیگر ناموفق بودن آنها از جلب نظر مردم این کشور است، نخستین بار است که اتفاق می افتد، اما وقتی به روند تحولات سیاسی فرانسه از حدود یک دهه پیش نظری می اندازیم نشانه هایی از کاستی تدریجی منزلت احزاب سنتی این کشور دیده می شد. حزب راست نیز که رقیب سوسیالیست ها است در طول سالهای مختلف رو به افول تدریجی بوده است. بطور مثال روند نزولی محبوبیت نیکلا سارکوزی رئیس جمهوری سابق نیز در دهه گذشته تیتر مکرر رسانه های فرانسه بود. اعداد 54، 33، 26، 22 و حتی 11 درصد در نظر سنجی ها به دست آمد و حتی محبوبیت وی در درون حزب خودش که او را بعنوان یک شخصیت برجسته برای نامزدی برگزیده بودند، حداکثر به 54 درصد می رسید و این عدد بسیار کمتر از حد انتظار بود. البته این افول بجز اوضاع اقتصادی و اجتماعی دلایل دیگری هم داشت که بطور مثال در مورد آقای سارکوزی خبر دریافت کمک 50 میلیون یورویی از معمر قذافی دیکتاتور سابق لیبی در آن سالها مطرح بود. اما در مورد آقای فرانسوا اولاند رئیس جمهوری کنونی، اوضاع از این هم بدتر بود. محبوبیت آخرین رئیس جمهوری حزب سوسیالیست فرانسه در این اواخر تا 8 درصد کاهش یافت یعنی از هر 100 فرانسوی فقط 8 نفر به او اعتماد داشتند. شاید بتوان این میزان بی اعتباری را یک بحران جدی در تاریخ سیاسی فرانسه دانست. تصور کنید وقتی یک رئیس جمهوری با این میزان از بی اعتباری چند سال بر سر کار باشد و مکانیزم های سیاسی فرانسه نیز بگونه ای باشد که او باید تا آخر دوره ریاست جمهوری تحمل شود، این امر چه تاثیر مخربی در اعتماد عمومی به حزب او و حتی دلزدگی از احزاب سنتی می گذارد؟ اما بعنوان آخرین خبر، خوب است بدانید تازه ترین نظر سنجی ها عصر یکشنبه هفته جاری نشان می دهد آقای مکرون 60 درصد و خانم لوپن 40 درصد آرای فرانسوی ها به دست خواهند آورد. اما همین خبر با تیتر "هرچیز ممکن است اتفاق بیافتد" منتشر شده که حاکی از نوعی تردید به نتایج نهایی انتخابات هفته آینده به رغم نتایج نظر سنجی ها است. سوال: چه دلایلی می تواند علت اقبال فرانسوی ها به امانوئل مکرون نامزد جوان و میانه رو انتخابات 2017 فرانسه باشد؟جواب: در چنین شرایطی که توضیح دادم، می توان زمینه طبیعی پذیرفته شدن یک نگاه و اندیشه نو را حدس زد. وقتی مکرون از حزب و کابینه سوسیالیست ها بیرون می زند و حزب جدیدی با شعارهای تازه تشکیل می دهد، بطور طبیعی نوعی افق جدید در برابر فرانسوی ها قرار می دهد و طبیعی است که آنها به امید خلاصی از کهنگی احزاب ناموفق سنتی و به امید زندگی بهتر به او رو کنند. مکرون چند ویژگی دارد که می تواند دلیل موفقیت او تا این زمان باشد. نخست اینکه او خواه ناخواه نماد رویارویی با دو حزب شکست خورده چپ و راست است. دوم اینکه جوان است و نظر جامعه نسبتا جوان و نوخواه فرانسه را جلب می کند. سومین ویژگی او شعارهای متفاوت او است. مکرون خود را مخالف افراط گرایی معرفی کرده و این شعار در فرانسه که آسیب دیده از موج ترورها و افراط گرایی است، مقبول تر از شعار های حزب جبهه ملی است که برای مقابله با افراط نیز روش های افراطی را تجویز می کند. شعار دیگر مکرون نوسازی اقتصاد فرانسه است؛ این همان چیزی است که فرانسوی ها فکر می کنند کشورشان بیش از هر چیز و به شدت به آن نیاز دارد و سیاست ها و اقدامات دو حزب راست و چپ بخصوص از بحران اقتصادی دهه گذشته به این طرف نتوانسته است آن را تامین کند. البته اینکه آقای مکرون چگونه می خواهد اقتصاد فرانسه را نوسازی و بحران آن را برطرف کند و آیا همان روش های سوسیالیست ها را در پیش می گیرد یا تلفیقی از روش های دو حزب را به کار خواهد بست، روشن نیست اما دست کم این خوش بینی در فرانسوی ها ایجاد شده است که او برنامه هایی برای این کار دارد. اما در شعارهای آقای مکرون برخی عناصر منفی هم هست که مشابه احزاب سنتی است و می تواند در آرای نهایی به او تاثیر منفی داشته باشد. شعارهایی مانند حمایت از حمله به مردم سوریه.سوال: عامل افزایش محبوبیت حزب راست افراطی جبهه ملی در جامعه رای دهندگان فرانسوی پس از دهه ها انزوای سیاسی چیست؟جواب: حزب جبهه ملی فرانسه (فرونت ناسیونال – FN) حزبی است که از دو دهه پیش به تدریج از نظر کسب رای مردم این کشور در نظرسنجی ها، انتخابات شهرداری ها و انتخابات ریاست جمهوری رو به جلو بوده است. بطور مثال وقتی به آمارهای مربوط به این حزب نگاه می کنید می بینید امتیاز این حزب در نظرسنجی ها و انتخابات در دو دهه گذشته از حدود 7 در صد به تدریج به 10 و سپس 12، 13، 15 و 18 درصد و در هفته گذشته در نخستین مرحله انتخابات ریاست جمهوری به حدود 22 درصد رسیده است. بخشی از این مقبولیت را می توان ناشی از روحیه ملی گرایانه قشرهایی از مردم فرانسه دانست که با بیم از اختلاط روز افزون نژادی و جمعیتی، به خاندان لوپن گرایش پیدا کرده اند. قسمتی از این مقبولیت هم طبعا مربوط به سرخوردگی مردم از احزاب سنتی چپ و راست و میانه است. اما به نظر می رسد عامل این پیشروی آماری، قبل از همه چیز سیاست این حزب در القاء دایمی نا امنی و خارجی ستیزی باشد. بطوری که هر زمان رویدادهای تروریستی در فرانسه افزایش می یابد شعارهای این حزب توجه تعداد بیشتری از فرانسوی ها را جلب می کند. حزب جبهه ملی فرانسه یک ویژگی دیگر نیز دارد که البته در دوره "مارین لوپن" دختر "ژان ماری لوپن" بنیانگذار این حزب کمرنگ تر شده است و آن اتهام یهودی ستیزی است. این اتهام که بیشتر به پدر خانم لوپن بخاطر زیر سوال بردن محدودیت آزادی بیان در فرانسه بخاطر اظهارات ضد صهیونیستی او مربوط می شود یکی از چند دلیلی است که سبب شده این حزب در فرانسه بعنوان یک حزب "افراطی" معرفی شود."ژان ماری" پدر، در این زمینه مواضع تند تری داشت ولی "مارین " از زمان نشستن به جای پدر تلاش کرده خود را در این مورد ملایم تر نشان دهد که کمتر از پدر خود با لابی های حامی اسراییل در فرانسه درگیر و به دادگاه کشیده شود تا بتواند آرای بیشتری به دست بیاورد. سوال: آیا شرایط سیاسی حاکم بر جامعه رای دهندگان فرانسوی می تواند به پیروزی مکرون ختم شود یا بار دیگر همچون انتخابات آمریکا و رای انگلیسی ها به خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) شاهد شگفتی این بار در انتخابات فرانسه خواهیم بود؟جواب: اگر با تکیه بر نظر سنجی ها که معمولا در فرانسه بیشتر آنها درست بوده است بخواهیم شرایط را بررسی و ارزیابی کنیم، بخصوص اگر خصوصیات و شعارهای آقای مکرون و خانم لوپن را در نظر بگیریم، نتیجه انتخابات با اختلاف نه چندان زیاد به نفع آقا مکرون خواهد بود. با این حال عامل دیگری هست که در این زمینه تاحدی تردید ایجاد می کند. مثلا این سوال بطور جدی مطرح است که آیا حمایت دو حزب سنتی و نامزدهای آنها از ماکرون به نفع او تمام خواهد شد؟ آیا واقعا مردم فرانسه نفع خود را در ماندن در اتحادیه اروپا می دانند که به آقای مکرون رای بدهند؟ آیا ممکن است، درست یا غلط، راه حل خلاصی از بحران های اقتصادی را خروج از اتحادیه تصور کنند و به خانم لوپن رای بدهند؟ آیا آنگونه که تحلیل می شود، وقوع یک اقدام تروریستی پیش بینی نشده یا یک تحرک نژاد پرستانه در فرانسه در روزهای باقی مانده تا مرحله دوم رای گیری می تواند سبب تقویت ناگهانی موقعیت خانم لوپن شود؟ شواهد نشان می دهد اتحادیه اروپا نیز نگران است. همین دیروز اعلام شد که اتحادیه منتظر نتایج انتخابات فرانسه است. این به معنی نامشخص بودن وضعیت آینده و نگرانی جدی از احتمال پیروزی حزب جبهه ملی فرانسه و بحران جدید در اتحادیه اروپا با وقوع پدیده "فرگزیت" است. شاید این نیز از شگفتی های این دوره از انتخابات فرانسه باشد که به رغم نظرسنجی ها، بدلیل شرایط و مسایل حاشیه ای موجود، حتی در فرانسه و در اروپا نیز ارزیابی قطعی از واکنش مردم فرانسه در دومین مرحله انتخابات در یکشنبه آینده وجود ندارد. سوال: نتایج نظرسنجی ها حاکی از شکست مارین لوپن در انتخابات 2017 ریاست جمهوری فرانسه است. در صورت تحقق این پیش بینی، آیا می توان روند افزایش محبوبیت جبهه ملی را عاملی در جهت پیروزی این حزب در انتخابات آتی فرانسه تحلیل کرد؟جواب: اگر فرض را بر پیروزی آقای مکرون در این دوره از انتخابات بگذاریم، قطعا حزب جبهه ملی دومین موقعیت سیاسی برتر را در فرانسه خواهد داشت و روند پیشروی خود را ادامه خواهد داد. به نظر می رسد این حزب در انتخابات محلی (شهرداری ها) با دست پرتر خود نمایی کند و در انتخابات بعدی ریاست جمهوری نیز شرایط کنونی را خواهد داشت. اما ناکامی احتمالی حزب "در راه" یا "در حرکت" (En marche) آقای مکرون در صحنه عمل، شرایط بی سابقه ای را در فرانسه و بحران های سیاسی و اجتماعی جدی را در این کشور و در اروپا ایجاد خواهد کرد. ضمن اینکه موقعیت و نفوذ حزب جبهه ملی را تقویت می کند.سوال: برخی تحلیل گران شرایط حاکم بر حزب سوسیالیست که آخرین نماینده آنها شکست سختی در انتخابات 2017 ریاست جمهوری متحمل شد را حاکی از مرگ سیاسی این حزب ارزیابی می کنند؟ تحلیل شما در این زمینه چیست؟جواب: این پدیده، به تعبیر شما "مرگ سیاسی" فقط مخصوص حزب سوسیالیست نیست. البته دیدیم که هم اعتبار رئیس جمهوری کنونی فرانسه که از این حزب است به شدت کاهش یافت، هم نخست وزیر او در انتخابات درون حزبی کنار زده شد و هم نامزد برگزیده حزب سوسیالیست نتوانست رای لازم را بیاورد و در همان مرحله نخست انتخابات حذف شد. بنابراین حزب سوسیالیست از نظر اعتماد عمومی بیشتر از حزب راستگرای جمهوری خواه فرانسه آسیب دیده است ولی در هر حال تردیدی نیست که احزاب چپ و راست اصلی و فرعی تا مدت ها بطور جدی امکان عرضه اندام نخواهند داشت. آنها باید تلاش هایی را برای بازیابی و تجدید ساختار و ارایه دیدگاه های نو بعمل بیاورند تا نفوذ خود را احیا کنند و در آینده برای تلاش مجدد به صحنه سیاسی فرانسه بازگردند. در فرانسه از این نظر بطور کلی تغییر ایجاد شده است و این تحول بی سابقه است. البته در صورتیکه از دو دهه پیش به زمینه های آن توجه می شد شاید تا حدودی قابل پیشگیری می بود.سوال: آیا می توان اینگونه تحلیل کرد که ادامه حیات حزب سوسیالیست فرانسه با توجه به سالها سابقه سیاسی مکرون در این حزب، این بار در چارچوب ها و قالب های نوین در حزب «در حرکت» ادامه می یابد؟جواب: در نظر اول به نظر نمی رسد آقای مکرون که به اعتبار فاصله گیری از حزب سوسیالیست به موقعیت کنونی دست یافته است، بخواهد سرنوشت و اعتبار حزب خود را با بی اعتباری حزب سوسیالیست گره بزند. ممکن است گفته شود این فاصله گرفتن و حتی استعفای مکرون از دولت و تشکیل حزب جدید در سال گذشته تلاشی آگاهانه با هدایت حزب سوسیالیست برای حفظ قدرت در دست سوسیالیست ها یا یک چهره جوان و نوگرا بوده است. نخست باید گفت احتمال این درجه از هوشمندی و برنامه ریزی پیچیده از حزب سوسیالیست فرانسه بسیار کم است و علاوه بر آن دلیلی وجود ندارد که آقای مکرون اینک اعتبار خود را برای حفظ یک حزب سنتی که مقبولیت ندارد هزینه کند. حتی شاید بتوان گفت هر شعاری که بوی حزب سوسیالیست را بدهد فعلا تا آینده ای نا مشخص با حساسیت فرانسوی ها ممکن است رو به رو شود. بنا بر این موفقیت آقای مکرون در نو آوری، اندیشه، رفتار و حتی واژگان متفاوت از حزب سوسیالیست است و شکست او برابر با غلبه حزب رقیب جبه ملی. این شرایط آقای مکرون را ناگزیر می کند به شعارهای نوگرای خود متعهد بماند و دست کم از آن دسته از دوستان خود در حزب سوسیالیست که شناخته شده هستند بخواهد به اندازه کافی از او فاصله بگیرند.سوال: پیش بینی شما در صورت موفقیت مکرون در انتخابات فرانسه چیست؟ آیا این نامزد جوان که تاکنون سابقه شرکت در هیچ انتخاباتی نداشته است و چهره ای جدید در عرصه سیاست فرانسه بشمار می رود، می تواند فرانسه را از بحران هایی همچون بیکاری و چالش های اتحادیه اروپا نجات دهد؟جواب: همانطور که گفته شد اگر آقای مکرون پیروز انتخابات هفته آینده باشد باید برنامه ای جدی برای تحول داشته باشد تا بتواند موفق شود. او باید بتواند که موفق شود چراکه ناکامی احتمالی او در صحنه عمل، فرانسه و اروپا را دچار مشکل و نفوذ حزب جبهه ملی را برای انتخابات بعدی که 5 سال بعد برگزار می شود تقویت می کند.البته این موضوع هم مطرح است که اگر او از کادرهای با تجربه حزب سوسیالیست یا احزاب دیگر استفاده کند، سیاست هایی که وعده آنها را داده چگونه محقق خواهد شد؟ گفته می شود احتمال دارد که مکرون مجموعه ای از نیروهای احزاب مختلف را که با گرایش میانه رو و در عین حال تحول خواه که پیشتر در صحنه سیاسی فرانسه دیده نشده اند را به کار گیرد و به نوعی دولت همزیستی و ائتلافی را شکل بدهد. سوال: چشم انداز فرانسه در صورت پیروزی لوپن در این انتخابات چیست؟ آیا همانگونه که تحلیل گران اعتقاد دارند تحقق این امر به منزله انزوای سیاسی فرانسه در عرصه جهانی خواهد بود یا می تواند نوید بخش حل بحران های اقتصادی و معضل بیکاری در این کشور قاره سبز باشد؟جواب: می دانید که خانم لوپن تعهد کرده برای خروج از اتحادیه اروپا، اتحادیه ای که فرانسه یکی از بنیانگذاران اصلی آن است، همه پرسی برگزار کند. او معتقد است سیاست های اقتصادی اتحادیه، به اقتصاد فرانسه لطمه زده است. او منتقد سیاست های مهاجرتی اتحادیه اروپا و مدعی است این سیاست ها مخل امنیت فرانسه است. تیر اندازی در خیابان شانزه لیزه در آستانه مرحله نخست انتخابات اخیرهم بهانه ای برای او بود که مشکل امنیت را به رخ رقیبان خود بکشد. خانم لوپن برای رفع بحران های اقتصادی موضع و برنامه مشخصی که قانع کننده باشد ارایه نداده است. ظاهرا او فقط لغوعضویت در اتحادیه را حل کننده مشکلات فرانسه می داند و در چشم انداز و دیدگاه های او برنامه و راه حلی برای مشکلات اقتصادی دیده نمی شود.اگر خانم لوپن پیروز انتخابات باشد باید منتظر نتایج همه پرسی بود و خیلی هم بعید نیست که مردم فرانسه که بخاطر مشکلات اقتصادی به نوعی از همه طرف دچار سرخوردگی شده اند تصور کنند که راه حل مشکل آنان خروج از اتحادیه است و به پیشنهاد خانم لوپن در این زمینه پاسخ مثبت بدهند و در نتیجه، جهان شاهد موجی از بحران های تازه در فرانسه و اتحادیه اروپا باشد.سوال: برای ایران به عنوان یک کشور خاص در خاورمیانه، حضور کدامیک از این دو نامزد در کاخ الیزه مناسب تر است؟ و چرا؟جواب: در چهار سال گذشته روابط نسبتا خوبی میان ایران و اتحادیه اروپا و از جمله فرانسه برقرار بوده است. صرف نظر از مشکلات ناشی از رفتار سیاسی دولت های پیشین فرانسه که متاسفانه سابقه تلخی در ذهن مردم ما به جاگذاشته و برخی مشکلات جاری در زمینه مسایل بانکی و تجاری، می توان گفت که روند روابط در دولت یازدهم مثبت ودرحال تقویت بوده و در مجموع به شرط همت و اراده طرف فرانسوی، قابلیت بهبود و توسعه را دارد. تجارب نشان داده است که هر زمان دولت های فرانسه درک منطقی و درستی از ایران داشته اند از مزایای سیاسی، منطقه ای و اقتصادی آن نیز برخوردار شده اند و هر زمان نیز با تاثیر گرفتن از لابی های ضد ایرانی به این روابط آسیب زده اند، ناگزیر بوده اند تلاش خود را برای جلب اعتماد و نظر ایران و ترمیم روابط و برگشت به موقعیت پیشین دوچندان کنند. شاید در تحلیل دقیقتر در مورد دیدگاه ها و مواضع دو نامزد ریاست جمهوری فرانسه، بتوان این موضوع را بررسی کرد که حضور کدامیک در الیزه برای ایران مناسب تر است اما بدیهی است هرکسی در این انتخابات پیروز شود باید از پختگی لازم در این زمینه برخوردار و مهمتر از همه اینکه از روحیه، غرور و منزلت ایرانیان شناخت کافی داشته باشد.طبعا روابط مبتنی بر احترام و درک متقابل و دربردارنده بسیاری از شاخصه های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی که می تواند میان ایران و فرانسه برقرار باشد، جداگانه جای بحث دارد.سوال: برای کشورهای اسلامی و بویژه فلسطین پیروزی کدامیک از این نامزدها می تواند نتایج بهتری به همراه داشته باشد؟جواب: در این مورد نیز باید منتظر رفتاری بود که نامزد پیروز در صحنه عمل در پیش خواهد گرفت. مسلمانان در جهان با نزدیک به دو میلیارد جمعیت رو به فزونی، بعد از مسیحیان دومین فراوانی را دارند. طبعا این امر عامل مهمی در نوع نگاه و سیاست هر دولت نسبت به این جمعیت عظیم است. بویژه نسبت به آن دسته از کشورهای اسلامی که از موقعیت منطقه ای و سیاسی و اقتصادی قوی برخوردارند و بویژه در مورد فلسطین که در گذشته نیز شاهد بوده ایم هرنوع موضع یا اقدام ضد مردم فلسطین واکنش های منفی ضد دولتی را در فرانسه از سوی جمعیت های مسلمان این کشور و حتی از سوی برخی از احزاب مخالف دولت در پی داشته است. در مجموع باید گفت یک دولت اروپایی مانند فرانسه که خود نیز حدود شش تا ده میلیون (بنا بر آمارهای گوناگون غیر دولتی) جمعیت مسلمان دارد منطقا باید در مورد مناسبات با جوامع مسلمان داخلی و با کشورهای اسلامی از جمله فلسطین سیاست دقیقی را در پیش گیرد.اروپام***2090**1590مصاحبه کننده: سعید زارع کندجانی- انتشار: محمد حسن دوستارگان
12/02/1396
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]
-
سیاسی
پربازدیدترینها