واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چشم انداز تیره صلح در یمن * محمد مهدی مظاهری در هفته ها و روزهای اخیر شاهد سرعت گرفتن تحولات در عرصه میدانی یمن بوده ایم، از یکسو نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن، پیروزیهای متعددی در نبرد با نیروهای ائتلاف سعودی به دست آورده اند و از سوی دیگر تداوم حملات بیامان عربستان سعودی به مناطق و شهرهای مختلف یمن منجر به وخامت اوضاع انسانی در این کشور شده و سازمانهای حقوق بشری را به محکوم نمودن اقدامات عربستان واداشته است.
نکته مهم و تأسف بار دیگر در عرصه میدانی یمن نیز قدرت گرفتن و گسترش حیطه عملکرد داعش و القاعده خصوصاً در نواحی جنوبی یمن است. وجود چنین شرایطی سبب شده است تا ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی بکوشد تا با ورود به عرصه های گوناگون، بحران یمن را به سوی یک پایان رضایت بخش برای خود سوق دهد. از این رو در ماههای اخیر سیاستهای عربستان سعودی و همچنین واکنشهای ارتش و نیروهای مردمی یمن دچار تحولاتی شده است که وضعیت میدانی یمن را نسبت به ماههای گذشته متفاوت ساخته است. نکته نخست تغییراتی است که عربستان در کابینه و مقامات نظامی و نیز سیاستهای نظامی خود ایجاد کرده و می کوشد تحولات میدانی یمن را به گونه ای فراگیرتر و سریعتر به پیش ببرد. به عبارت دیگر «سلمان بن عبد العزیز» پادشاه عربستان، با گرفتن تأییدات لازم از دولت آمریکا و انگلیس و البته گرفتن قول دریافت کمکهای تسلیحاتی از سوی این کشورها، آرایش قوای جدیدی را برای مقابله با «حوثیها» و نیروهای «علی عبدالله صالح» رئیسجمهور سابق یمن رقم زده است. تحول دوم؛ استفاده نیروهای یمنی از موشکهای بالستیک برای حمله به مواضع عربستان سعودی است که این امر نیز شرایط میدانی یمن را به گونه ای اساسی عوض کرده و ضمن هزینه دار کردن شرکت نیروهای ائتلاف در جنگ یمن، حتی سبب شده است که عربستان به تجدید نظر در سیاستهای امنیتی و نظامی خود بپردازد و پادشاه این کشور نیز خواستار تشکیل مرکزی به نام «امنیت ملی» شود. ریشه نگرانی های امنیتی عربستان بدان جا باز می گردد که در شرایط کنونی نیروهای انصارلله به همراه ارتش یمن مهمترین نقش را در تحولات میدانی یمن ایفا می کنند. انصارالله با حمله به مرزهای جنوبی عربستان، حمله به ناوها در دریای سرخ و همچنین شلیک دو موشک به جده و ریاض توانسته تا حدودی در جنگ ایجاد موازنه نماید و برای سعودیها چالش ایجاد کند. با این وجود عربستان بازنده کامل عرصه میدانی جدید یمن نیست. در حالی که استانهای شمالی به دژ مستحکم ارتش و نیروهای مردمی تبدیل شده، استانهای جنوبی در اشغال شبه نظامیان طرفدار منصورهادی و نیز داعش و القاعده قرار دارند و عربستان موفق شده است با پترودلارهای خود برخی جوانان فقیر و بیکار این استانها را به سوی خود جلب کرده و آنها را در مقابل ارتش و کمیته های مردمی قرار دهد. شیخ نشینهای خلیج فارس نیز که سیاست آنها همواره تأیید و دنباله روی از عربستان سعودی بوده است، در وضعیت کنونی نیز در مجامع منطقه ای همچون شورای همکاری خلیج فارس و نیز در مناسبات دوجانبه از اقدامات و رویکرد نظامی عربستان در یمن حمایت می کنند. کشورهای مصر و اردن هم هر چند با اعزام نیرو برای شرکت در عملیات زمینی یمن مخالفت کرده اند، اما بواسطه هواپیماها و کشتیهای جنگی که در اختیار نیروهای ائتلاف قرار می دهند، در جنگ یمن مشارکت دارند و می کوشند از این طریق حمایتهای مالی عربستان از کشورشان را افزایش دهند. در این میان رژیم صهیونیستی هم با استفاده از موقعیت جنگی و بحرانی حاکم بر یمن می کوشد اولا نفوذ نیروهای افراط گرا بویژه داعش و القاعده را در مناطق جنوبی یمن و خصوصاً بابالمندب افزایش دهد و از این امر به عنوان یک عامل فشار بر چین، مصر و سایر کشورها استفاده کند و ثانیا با کوبیدن بر طبل ایران هراسی و ایجاد شبهه در مورد نقش آفرینی ایران در یمن، جبهه کشورهای عربی را هر چه بیشتر در مقابل ایران قرار دهد. در عرصه بین المللی نیز عربستان سعودی حامیان سرسختی دارد. آمریکا و انگلیس تا کنون بیشترین حمایتها را از عربستان کرده اند و نفوذ و نقش زیادی در بحران یمن دارند. ظاهراً پرداخت 200 میلیارد دلار از سوی مقامات سعودی به آمریکا به عنوان هزینه کمک واشنگتن به ریاض در جنگ یمن سبب شده است تا مسأله فروش تسلیحات به عربستان سعودی که سال 2016 توسط اوباما متوقف شد، در دولت تاجر پیشه ترامپ مجددا مورد بحث قرار بگیرد.برتانیا نیز که در ماههای اخیر با چالش بزرگ خروج از اتحادیه اروپا و عمل به عنوان یک کشور مستقل مواجه بوده است، کوشیده است با سفرهای مکرر به کشورهای خاورمیانه خصوصا عربستان و اردن و نیز شرکت در شورای همکاری خلیج فارس، از مواضع ائتلاف عربی در یمن و نیز در مقابله با ایران حمایت کند تا متقابلا بتواند با فروش تسلیحات، رونق اقتصادی را برای کشورش به ارمغان آورد و همچنین با جلب سرمایه گذاری ها و حمایتهای مالی این کشورها، تنشهای اقتصادی ناشی از خروج از اتحادیه اروپا را به حداقل برساند. کمااینکه انگلستان تا کنون 194 مجوز صادرات سلاح به عربستان سعودی به ارزش 3/3 میلیارد پوند را صادر کرده است. با وجود حمایتهای فوق، به نظر می رسد اخیراً مسائلی در حواشی جنگ یمن به وجود امده است که تحولات این کشور را به سمت پایان جنگ و حل سیاسی آن به پیش می برد. نخست اینکه مشکلات اقتصادی عربستان سعودی که ناشی از کاهش قیمت نفت و نیز هزینه های جنگ یمن است، باعث می شود تا عربستان خود را از درگیر شدن در یک جنگ فرسایشی و در نتیجه باج دادنهای مکرر و دنباله دار نجات دهد و ضمن اینکه با موشکها و تسلیحات آمریکایی و انگلیسی وضعیت میدانی یمن را به نفع خود تغییر می دهد، آرام آرام فضا را برای نشستن بر سر میز مذاکره مهیا کند. نکته دیگر آنکه تعداد بالای تلفات غیر نظامیان در حمله های ائتلاف عربی به شهرهای یمن، که صدای سازمانهای حقوق بشری را درآورده و به یکی از تیترهای اصلی رسانه های پر بیننده بین المللی تبدیل شده است، عربستان را به پایان جنگ یمن نزدیکتر می کند. با این وجود، عدم اتحاد فراگیر و سراسری بین نیروهای داخلی یمن از یکسو و منافع گوناگون و متناقض نیروهای درگیر در این جنگ از سوی دیگر از عواملی هستند که رسیدن به توافقی سیاسی و صلح فراگیر را در این کشور فقیر حاشیه خلیج عدن دشوار می سازند. * استاد دانشگاه پژوهشم ** 1546
10/02/1396
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]