محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829700595
ابتکار جالب جهادگر ایرانی در جزیره کیش
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
ابتکار جالب جهادگر ایرانی در جزیره کیش یک جهادگر ایرانی ابتکاری درجزیره کیش پس ازجنگ تحمیلی انجام داد که مورد توجه برنامه راز قرار گرفت.
به گزارش فرهنگ نیوز؛ نوزدهیمن برنامه راز در روز شنبه سوم تیرماه با موضوع گردشگری به ابتکار یکی از جهادگران ایرانی و ابتکاری که درکیش به خر ج داده بود پرداخت. در ادامه گفتگوی نادر طالب زاده، مجری برنامه راز را با میهمان این برنامه مشاهده می کنید: طالبزاده: در قسمت اول برنامه میهمان عزیزی داریم که فکر میکنم مهم باشد به این نوع موضوعات بپردازیم، بحث گردشگری و ابتکارات است و میهمان امشب ما جهادگر است و از زمان دوران دفاع مقدس در جبهه بوده و قبل از آن در یک مقطعی از محافظین حضرت امام در قم بودند، بعد از جنگ میروند به کیش و ابتکاری به خرج میدهند که منجر میشود به یک شهرک زیرزمینی مرجانی و منظور از این برنامه معرفی افرادی است که اهل ابتکارند و در همه دنیا به کسانی که اهل ابتکارند زمینه میدهند، وسعت و پول میدهند و کمک میکنند تا بتوانند ابتکارشان را توسعه بدهند. مهمان امشب برنامه ما آقای «روستایی» است. شما سال 66 رفتید جزیره کیش، زمانی که کسی نبود و آبادیای نبود و چرا آنجا را انتخاب کردید؟روستایی: من ابتدا برای یک کار تولیدی رفتم، برای کمک به پروژه هایی که در ملایر تاسیس کرده بودیم دیدم کار معماری آنجا به صرفهتر است و درآمد بیشتری دارد، زمانی که شروع به کار کردم کیش یک تبعیدگاه بود اصلاً کسی نمیتوانست آنجا دوام بیاورد نه آب بود، نه برق و نه تلفن بود، فقط یک نانوایی در کیش بود و نان از بندر لنگه میآورند، آب هم از برکه های چارک میآوردند داخل یک تانک آهنی می ریختند، بعد ما هم با دَبه میرفتیم می آوردیم و آب هم زنگ زده بود. من به این فکر بودم مردم جزیره کیش که بعد از انقلاب خارج شده از این جزیره و رفتند امارات، یک چاه و آبی داشتند در سطح جزیره در حال شناسایی و جستجو که بودم یک تعدادی گاو به من حمله کردند، من تعجب کردم از بومی های آنجا پرسیدم آنها گفتند صاحبان این گاوها آن را چند سالی رها کردند و رفتند و این گاوها دیگر وحشی شدند و به قصابها هم گفتند هر کسی خواست آنها برای خودش بکشد، یک چاهی پیدا کردیم که نزدیک محل اقامت ما بود آن را حفاری کردم تا به آب رسیدم و دیدم آب آن شیرین است بعد به آقای یزدان پناه (مدیرعامل کیش) پیشنهاد کردم این چاه را ما حفاری کردیم، او آدمی بود خیلی کمک می کرد و استقبال میکرد و او همه را تشویق میکرد و می گفت بگذارید اینجا رونق بگیرد، گفتم این چاه ها وصل است به جایی که با تیشه تراشیده شده است و این کار دست است و کار طبیعی نیست، گفتم باید اینها حفاری شود تا مشخص شود اینها چیست، او فوری یک دست نوشته نوشت که کسی با روستا کاری نداشته باشد تا اینجا مشغول شود، ما هم بسیج شدیم و بعد 43 پله خورد و آن را به یک محوطه رساندیم، یک محوطۀ 4 در 4، یک جوب هم وسط محوطه بود که پر از گل و لای و خاک بود و از یک طرف می آمد و از یک طرف هم خارج می شد، گفتم این قنات بود، حفاری که کردیم دیدم کاسه و کوزه شکسته هم داخل جوب است و بعد فهمیدیم از اینجا آب برداشت میکردند و بعد با سازمان قراردادی بستیم و آنجا را تا سال 73، 71 حلقه چاه و 5 پایاب را مرمت کرد و بعد آقای رفسنجانی آن را افتتاح کرد و بعد گفت بالای اینجا یک چایخانه بسازید تا اینجا متروکه نشود و همه بیاید اینجا را ببینند که این چایخانه 90 متری، 13 هزار متر شد، یک باغ بزرگ شد با یک فضای بسیار زیبا و رستورانهای زیاد و خوب.طالبزاده: شما طی 10 سال پیکر شهر زیرزمینی را تمام کردید.روستایی: بله من از سال 71 تا 80 شروع کردم و فاز1 آن را راه انداختم، البته فاز1 هم ناقص بود و تکمیل بود و اگر تکمیل میشد الان گردشگران زیادی میتوانستند آنجا بود ولی الان با وجود اینکه ناقص است شب عید یک شخصی از آنجا آمد گفت روزی 5 هزار نفر جمعیت از اینجا بازدید میکنند و با بلیط 20 هزار تومان شبی 100 میلیون تومان درآمد بازدیدکننده هاست، به جز غرفه ها و تشکیلاتی که داخل آنجاست.طالبزاده: یک جنبۀ دیگر هم قِدمت جزیرۀ کیش است وقتی که شما حفر می کردید متوجه قبرها در آنجا شدید و اسکلت هایی که آنجا بود.روستایی: این قنات را وقتی تخمین زدند 2500 سال قدمت دارد، یک شهری بوده قبل از حریره، حریره حدود 800 سال است بر اثر جنگ یا سیل ویران میشود دیگر اینجا متروکه میشود و سیلاب میآید تمام این آثار قدیمی را، گاوچه ها و قنات و چاه ها را پر میکند که ما قسمت شده بود یکی از 9 رشته قنات را که شناسایی کرده بود را مرمت کردم و به این شکل درآوردم.طالبزاده: شما ایده های دیگری هم داشتید که دوست داشتید در کیش انجام شود؟روستایی: اولین ایده های که من داشتم گفتم اینجا را شهر نکنید این جزیره را توریستی کنید و خالی از زرق و برقها و ماشینها باشد، یک طرحی دادم بیشتر از دو طبقه ساخته نشود، تمام ویلایی ساخته شد.طالبزاده: این ایده را از کجا گرفتید؟روستایی: کسی که کار معماری سنتی میکند فقط در مغزش کار میکند مغزش مانند کامپیوتر است و در مغزش بررسی میکند که به بافت این مکان چه سازههایی همخوانی دارد و من یک ساختمانی با مصالح جزیره ساختم که یک عده سوئدی آمدند از آن فیلم گرفتند و گفتند چرا معماری کیش به این سبک نیست؟ مصالحش از سنگهای مرجانی جزیره که داخل جزیره بود و آجرهایش سنگهای مرجانی بود.طالبزاده: بعد دیگر این ایده پیاده نشد؟روستایی: نه بعد هر کسی آمد دیگر کسی ما را قبول نداشتند، من هم معماری مدرن را قبول ندارم و آنها هم معماری سنتی را قبول ندارند و با هم اختلاف داشتیم و همین باعث شد 150 مهندس آمدند و گفتند این شهری که این فرد می خواهد بسازد یک قبرستان گورهای دسته جمعی میخواهد بسازد که از دانشگاه اصفهان دانشجویان آمدند من یک طاق دو طبقه درست کرده بودم گفتند این باید یک گور دسته جمعی برای آینده باشد، سازمان یک نامه به من داد و گفت جواب این نامه بده، من یک لودر آوردم بردم روی طاق و درست با لودرِ روی طاق یک عکس گرفتم و فرستادم برای آنها و بعد گفتند بله پلهای قدیم را به این سبک می ساختند که اینقدر مقاوم است.طالبزاده: در کیش مهمترین جای دیدنی که مربوط میشود به اقلیم و زمین کیش همین شهر زیرزمینی مرجانی است.روستایی: کیش چیزی ندارد یک کشتی پوسیدۀ یونانی دارد و آن هم پوسیده شده و ریخته است داخل دریا و مشکل دارند چگونه آن را جمع کنند. خدا قسمت کرده که من این کار را انجام بدهم، خدا یک فکری به یک نفر میدهد یا در راه مثبت یا در راه منفی صرف کند و خدا این توفیق را به من داده در خدمت این ملت باشم و آثار ماندگاری برای آیندگان خلق شود. طالبزاده: من قسمت تلخ داستان را نگفتم بدانند کسانی که در روز روشن نه تنها قَدر نمیدانند بلکه ظلم میکنند بدانند جوانها هستند، آدمها و ملت هستند شاید بشود در جمهوری اسلامی یک اشتباهی کرد ولی باید بعد جبرانش کرد. شما میدانید چطور آن عظمتی را که درست کردید یک بخشی از آن در دست شما نیست، آن یک قسمت دست خود شما است که نتوانستید آنجا را هم توسعه دهید و آن بخشی که ناقص مانده کامل شود و مسئولیتی که امروز در کیش هستند به شما فرصت بدهند بدانند نه تنها بنده بلکه هزار نفر دیگر میآیند دنبال کار، عرصه وسیع است و اطلاعات هم سیال است و به گوش مردم میرسد و نمیتوانند با پنهانکاری آنها را بپوشانند.روستایی: این صحبتهایی که میکنیم یک دهم یا یک صدم مشکلاتی که برای من به وجود آمده نیست متاسفانه دروغ ها کاربردش بیشتر از حقیقت است، الان به راحتی دروغ میگویند و در کیش در بوق و کرنا میکنند که کسی آمد و رفت و اینجا شهری ساخت و به هر حال یک زمانی میرسد که این حقیقتها مشخص میشود و ما از 15 خرداد 42، 10 جلد کتاب آماده کردم که مرحله به مرحله انقلاب را جلو آمدم تا رسیده است به این مرحله، این کتابها از 90 صفحه ای است تا هزار صفحه ای.طالبزاده: می خواستیم بگوییم چه شد یک مرکز توریستی با چه فکر ابتکاری می توانیم به یک جایی برسانیم.روستایی: از سازمان منطقه آزاد میخواهم همکاری کنند و پایاب راه بیفتد و این آثار 2500 ساله متروکه نشود و یک عده هم که این ادعا را دارند که این شهر را من ساختم و چنین و چنان کردم اگر یک خطی از یک مسئولی آورد که به او اجازه دادند او یک کاری بکند ما همه چیز را پیشکش میکنیم به آن شخص. من خیلی اذیت شدم و من را از کار کردم محروم کردند، من آنقدر کار را دوست دارم که حتی شب هم دوست کار کنم و اینکه من را محروم کردند و از من کار کردن را گرفتند خیلی برایم زجرآور است. من در روستاهای محروم ملایر خیلی کارها کردم حضرت امام فرمودند ملتها باید 20 سال زحمت بکشند که مملکت به 30 سال قبل برگردد من گفتم سن من از رزمنده ها بالاتر است و این 20 سال را زودتر شروع کنم و از سال 72 رفتم یک جهادی ایجاد کردم 5، 6 روستای ملایر، بروجرد و نهاوند و 25 فروشگاه دایر کردیم و سال 69 نامه به فرمانداری ملایر نوشتیم که ما 51 مورد کارهای مهم انجام دادیم و مسئولین آن زمان همه تایید کردند که این کارها انجام شده است.طالبزاده: مهمان دیگر امشب ما دکتر ایزدی و محور بحث ما حقوق ایران است و اعترافاتی که غربی ها طی این سالها دارند انجام می دهند، ما باید مچ گیری کنیم و استفاده کنیم، اوج برنامه یک سخنرانی ای است که یک شخصی به نام جان پرکینز که شما کتابهای او را تدریس می کنید و اعتراف میکند به مسالۀ کمک آمریکا به تسلیحات شیمیایی صدام از ابتدای جنگ، ما همیشه این بحث را داشتیم که در اواخر جنگ آمریکا خیلی کمک میکند ولی کسی این را باز نمی کند که گاز خردل را در جزیره مجنون سال 61 چه کسی به صدام دارد؟ این خیلی مهم است و پرکینز اینجا اعتراف میکند. یکی دیگر از مطالب اعتراف اوباماست در زمان خودش و اینکه ما چه دخالتهایی در ایران کردیم و چه کمک هایی به صدام کردیم و سابقه را می گوید، هر چه ما جلوتر می رویم آمریکا مدام دستش باز میشود و عناصر دولتی خودش مانند پرکینز می آیند آرام آرام اعتراف می کنند که چه کارهایی کردند و بنیاد دارد سست می شود و ایران باید به هوش باشد که برود دنبال پرونده های حقوقی و اینها را به ایران برگرداند.ایزدی: این داستان آمریکا داستانِ پرماجرایی است و کاری که آقای جان پرکینز کرده است این است که یک بخشی از این داستان را در دو سه کتابی که نوشته بخش عمدۀ این کتاب خاطرات خودش است توضیح داده است، سیستم آمریکا در کشورهای مختلف، سیستم نفوذ است و ابزاری در حوزۀ نفوذ اقتصادی دارد و پرکینز این ابزار نفوذ اقتصادی را توضیح میدهد و خودش سالها بر یک شرکت مشاورهای در حوزۀ اقتصاد کار میکرده و در بیوگرافیاش مینویسد توسط یکی از نهادهای اطلاعاتی آمریکا نشنال اینترجنس اناسسی یک نهادی است که در حوزۀ امنیت آمریکا کار میکند در حقیقت استخدام میشود و به صورت غیرمستقیم در این شرکت مشاورهای کار میکند و داستان هم از این قرار است که این شرکت و شرکتهای دیگر هم که رابطۀ نزدیک با دولت آمریکا داشتند به کشورهای مختلف می رفتند، آنها را تشویق میکردند به گرفتن وام، وامهای بزرگ و میلیاردی و این کشورها را مقروض میکردند، چرا کشورها قبول میکردند؟ خیلی از افرادی که در راس حکومتها بودند سود می بردند و رشوه میگرفتند و منابع مالی زیادی را تصاحب می کردند و آن قرض هم به پای کشور نوشته شده بود نه پای فرد خاص.طالبزاده: کتاب اصلی اش «اعترافات یک جنایتکار اقتصادی».ایزدی: این کتاب برای سال 2014 است و یک کتاب مشهوری در آمریکا شد و متعدد چاپ شد 70 هفته در لیست کتابهای پرفروش نیویورکتایمز بود که این خیلی غیرمعمول است، معمولاً اکثرِ قریب به اتفاق شاید کمتر از 1 درصد کتابها این امکان را پیدا میکنند که برای یک بار در لیست قرار بگیرند، این چیز خیلی معمولی است که یک کتاب 70 هفته در لیست کتابهای پرفروش قرار بگیرد. سال پیش ایشان کتاب را با چند حذف جدید دوباره منتشر کرد، یک کتابی دارد «تاریخ پنهان امپراطوری آمریکا» که این کتاب ترجمه شده است، در این حوزهها کار کرده است و آن داستانِ نفوذِ اقتصادی را در کتابهایش توضیح داده است که چگونه کشورها مقروض می شدند و بعد برای اینکه این قرضها را بدهند منابعِ طبیعی این کشورها در دست شرکت های آمریکایی قرار میگرفت و چون قرض های زیادی گرفته شده آنها را نمیتوانستند پس بدهند و خیلی از این پولها از بین رفته بود یا دزدیده شده بود و بعد برای اینکه آن بانک آمریکایی یا شرکت آمریکایی برای اینکه قرض خودش را پس بگیرد میرفتند و منابع طبیعی کشور را در اختیار آنها قرار میدادند و کشور را به این سبک بیچاره میکردند.این یک سبکی در دنیاست که با عنوان های خوب مثلاً سرمایه گذاری خارجی فلان کشور آمریکایی وارد یک کشور میشود و میگوید میخواهم در کشور شما سرمایه گذاری کنم که خیلی جذاب است شاید در کشور ما هم یک شرکتی بگوید میخواهیم سرمایه گذاری کنیم همه برای او دست هم میزنند، منتها خیلی وقتها این شرکتهای آمریکایی این پروژهها را دارند برای نفوذ اقتصادی به این معنی که وارد کشور میشوند، یک مجموعهای از افراد که اتفاقاً تابع آن کشور هستند باید استخدام شوند، مدیر و کارمند میخواهد یک طبقهای از آن کشور در استخدام شرکتهای چندملیتی و شرکتهای غربی و آمریکایی قرار می گیرند و بعد این طبقه خاصی در کشور میشوند، چون به منابع مالی در بیرون وصل هستند در نهایت این حضور اقتصادی تبدیل به حضور سیاسی میشود، چون در خیلی از کشورها سیستم به این شکل است که فلان سیاستمدار باید منابع مالی داشته باشد برای تبلیغ و شرکت در انتخابات، این منابع مالی کلان دست این شرکتها و نیروهای بومی این شرکتهاست، سیاسیون کشورهای متعدد این منابع مالی را جذب میکنند و آقای پرکینز یکی یکی این کشورها را در کتاب توضیح میدهد.وقتی منابع مالی را جذب میکنند این سیاسیون وامدار شرکتهای چندمیلتی میشوند، در مجامع بینالمللی وقتی رایگیری میشود بر علیه ایران، با کشورهایی که اصلاً ما رابطۀ خاصی با آنها نداریم و با آنها مشکلی نداریم علیه ما رای میدهند، چون سیاسیون آن کشورها وامدار نظام سلطه شدند و در نهایت مجبور هستند به این سبک عمل بکنند، نفوذ اقتصادی تبدیل به نفوذ سیاسی میشود، تبدیل به نفوذ فرهنگی میشود و میشود وضعیت فعلی دنیا یعنی کشورها با اینکه منابع طبیعی گسترده دارند در فقر هستند، دولتها به جای اینکه منافع کردم کشور خودشان را نمایندگی کنند در عمل منافع شرکتهای چندملیتی را نمایندگی میکنند و قَدر این استقلالی که در کشور داریم خیلی دیده نمیشود، ایران یکی از معدود کشورهایی است که این نفوذ اقتصادی و سیاسی در آن اتفاق نیفتاده استپ. البته یکی از فصلهای کتاب پرکینز درباره ایران است، قبل از انقلاب، او به ایران رفت و آمدهای زیادی داشته است، داستانهایی را از ایران تعریف میکند در هتل لاله داستانها و خاطراتی داشته است و اتفاقاً در یکی از مصاحبه هایش میگوید ایدۀ این کار یعنی نفوذ اقتصادی و سیاسی، بعد از کودتای 28 مرداد اتفاق می افتد یعنی دولت آمریکا متوجه میشود که برای تغییر حکومتها از سبکهای نفوذی نرم هم میشود استفاده کرد به جای اینکه اشغال کنند و حملۀ نظامی بکنند و آن ایده را نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا تبدیل میکنند به این سیستم، مشکلی که در رابطه با ایران داشتند این است که سازمان سیا این کار را کرده است و بعد تبعات دارد، حکومت شاه هم هیچ وقت نتوانست چهرۀ زشت نمایندگی کردن سازمان سیاه را از خودش دور بکند و در نهایت انقلاب شد.می آیند به عنوان شرکتهای خارجی و چندملیتی همان کاری که سازمان سیا میخواهد انجام بدهد انجام میدهند و میشود وضعیت فعلی.طالبزاده: وقتی پرکینز این کتابها را مینویسد شروع میکردند به سخنرانی کردن و او مدام دعوت میشود، باید یادمان باشد بعد از 2001 که 11 سپتامبر اتفاق میافتد که آن اتفاق هولناک در وسط شهر اتفاق میافتد و بعد بلافاصله بیجهت به افغانستان حمله میکنند و بعد یکسال بعد بیدلیل به عراق حمله میکنند و آمریکا را وارد جنگ میکنند واقعا مردم آمریکا سر درنمیآورند چیست، سرنخ ها دست کیست و کتابهای پرکینز که سال 2004 چاپ میشود یعنی هم تَرک است که سیستم ترک خورده است که یک جنایات آنگونه انجام میدهد و در وسط شهر 100 ساختمان را خراب میکند و هر کسی هم شک کند که این کار چه کسی بوده که ساختمانها منظم خراب میشود، در مصاحبهای اگر شما شک کنید برای پیدا کردن کار، اصلاً به شما کار نخواهند داد و بعد از این مطلب آقای پرکینز را برای سخنرانی و گفتگو زیاد دعوت میکنند یکی از کسانی که افشاگری میکند پرکینز است و برمیگردد به تاریخ زندگی خودش «اعترافات یک جنایتکار اقتصادی» در سخنرانیها یک مقدار بازتر صحبت میکند، چیزهایی می گوید که در کتابهایش نیست منجمله وسط این سخنرانی اش، واقعاً مردم آمریکا تشنه هستند بدانند چه خبر است و الان تشنگی بیشتر شده است، در آن میان میگوید صدام آدم ما بوده، نوکر ما بوده مردم فراموش کنند خودمان از جوانی او را پروراندیم اصلاً جزء حقوقبگیران سازمان سیا بوده و تا اینکه رئیسجمهور عراق را میکشند و بعد او سر کار می آید و بعد میگوید ما در مقابل ایران به او سلاح شیمیایی دادیم و بعد میگوید پدر خانم من مسئول همین بمبهای شیمیایی بود که آمریکا به صدام از همان ابتدای جنگ داد که مشخص شد بمبهایی که سال 61 در جزیره مجنون بود از کجا آمد و بعد میگوید بخصوص گاز خردل، الان چه بلاهایی سر مردم آمده چه کسانی شب تا صبح نمیخوابند و تا صبح سرفه میکنند به خاطر گاز خردل که ما هنوز نتوانستیم آمریکا را محکوم بکنید اصلاً سیستم قضایی نداریم، وکلای بین المللی قابل نداریم من بعد از چند برنامه رهایش کردم گفتم ما به جایی نمیرسیم ولش کن.ایزدی: گاهی اوقات هم تطهیر میکنیم.طالبزاده: شرکت شیمیایی پِکتور را نام میبرد و گاز خردل را میگوید و میگوید اتفاقاً پدر خانم من مسئول این سموم شیمیایی بود که صدام عله ایران استفاده کرد. شرایط آمریکا طوری است که امروز هر کسی آرام آرام بیرون می آید بخصوص در دورۀ فعلی ترامپ بیشتر میشود، یعنی از سال 2004 شروع شده و سخنرانی های آنها خیلی مهمتر از خود کتابشان است چون یکدفعه فرصت میکنند صحبت کنند، الان آب و هوای مردم که نمیدانند چه شده است، اصلاً نمیفهمند چگونه اوباما و ترامپ رئیس جمهور شد، یک مقدار از اینها را پر میکنند و با همین عطش میروند و آنها هم در صحبتهایشان اعترافاتی را میکنند. ما باید به خاطر این مسائل پیگیر حقوقی بکنیم، از اینها استفاده کنیم.ایزدی: بحث حمایت آمریکا از رژیم صدام به صورت بسیار گسترده پوشش داده شده و متاسفانه خیلی از این کارها داخل کشور ترجمه هم نشده است، بحث حمایتهای شیمیایی اولین بار سال 92 توسط روزنامه نیویورکتایمز باشد شد حدود 4 سال بعد از جنگ، کتابهایی منتشر شد تا سال 2003 که آمریکاییها میخواستند به عراق حمله بکنند آقای رامسفلد وزیر دفاع بود و او همان فردی بود که واسط بین آمریکا و عراق بود برای ارسال این سلاح های شیمیایی و کمکهای گستردهای که در حوزه مالی میلیاردها دلار شد و در حوزههای تسلیحاتی آمریکایی ها نه مستقیماً ولی به صورت غیرمستقیم حمایت تسلیحاتی داشتند، حمایت های شیمیایی هم داشتند، یک عده در آمریکا مخالف آن جنگ بودند و به همین جهت رفتند شواهدی پیدا کردند در نقشی که وزیر دفاع وقت آمریکا آقای رامسفلد داشت در کدام به صدام و الان همین آقا وزیر دفاع کشوری است که میخواهد به صدام حمله کند به عنوان سلاحهای کشتار جمعی.طالبزاده: آقای گرت پورتر هم همین هفته یک مقالهای داشت که خوب است در ایران ترجمه شود در رابطه با آقای رامسفلد و نقش او.ایزدی: مقاله آقای پروتر درباره کاری است که آمریکاییها در سوریه کردند تقریباً کاری که در عراق کردند و از یک آدم جانی به نام صدام حمایت کردند در سوریه این کار را کردند و از معارضین سوری حمایت کردند و فرقی هم نمیکند این شخص ریگان باشد که آقای رامسفلد در دهه 80 فرستاد یا بوش پدر باشد یا بوش پسر باشد، یا کلینتون باشد یا اوباما و یا ترامپ باشد، متاسفانه مردم آمریکا در دهه های گذشته افرادی را به عنوان رئیسجمهور خودشان انتخاب کردند که جنایتکار جنگی هستند و در حوزۀ نقض حقوق بشر بسیار گسترده عمل میکنند، هفتۀ آینده هفته حقوقبشری آمریکا است به مناسبت هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران در آن هفته چند نمونۀ فعالیتهای ضدبشری داشتم اصل آن 7 تیر است، یک همایشی هم 11 تیر است مرکز تحقیقات سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی دانشگاه تهران بانی است، در دانشکده ما دانشکده مطالعات جهان برگزار میشود و چند نفر از اساتید آمریکایی دعوت شدند، افرادی که استاد تمام هستند و در حوزۀ نقض حقوق بشر کتاب داشتند؛طالبزاده: ویزا گرفتند؟ایزدی: هنوز نه ما داستانی در این مساله داشتیم؛معمولاً کسانی که نباید بیایند ویزا میگیرند و کسانی که میخواهند بیایند ویزا گرفتن مشکل است، قولهایی داده شده و بلیطهایی خریداری شده انشاءالله ویزا هم است و 11 تیر هم همایش برگزار میشود و چند نفر از اساتید داخل کشور هم در این حوزه کار کردند و حضور دارند و برای عموم هم آزاد است دانشکده ما هم در امیرآباد است هر کسی خواست بیاید، پردیس شمالی دانشگاه تهران.این تاریخ آمریکا هم نسبت به ما هم نسبت به فعالیتهایی که نسبت به جاهای دیگر دنیا دارد، یکی از خوبیهای کتاب آقای پرکینز این است که نشان میدهد آمریکاییها این جنایات را همه جای دنیا انجام دادند و فقط مختص ما نبوده نیاز به مطالعه دارد و جالب است آمریکاییها به بهانه نقض حقوقبشر دارند مردم را تحریم میکنند، قانون 722 که اخیراً در سنا تصویب شد یک بخشی در حوزۀ حقوق بشر دارد یعنی با عنوان حقوق بشر مردم را تحریم میکنند و برجام را به طور کلی هوا میکنند میرود و از درون تهی میکنند و نسل دوم تحریم ها بسیار گسترده است، ادبیاتی در آن متن استفاده میشود که کم سابقه بوده و یک کلماتی استفاده میشود مثلاً قبلاً می گفتند ما فلان کس را تحریم میکنیم بعد یک شواهد داشتند اما الان می گویند ما اگر باورمان باشد که فلان کس خلافی کرده باید تحریم شود یا قبلاً می گفتند کسی نقض بکند تحریم های ما را باید با او برخورد شود الان در نسل دوم تحریم ها می گوید کسی نقض بکند تحریم میشود، کسی سعی بکند نقض بکند تحریم می شود، کسی طراحی و توطئه یا اصلاً فکرش به سرش خطور کند، متن خیلی گستردهای است.اگر بخواهد اجرا شود کمتر جایی در کشور است که تحریم نمی شود یعنی نباید پرسید کجا را تحریم می کنند باید پرسید کجا را تحریم نمیکنند، این هم حاصل روندی است که آمریکاییها که نسبت به ما داشتند و مشکلات به صورت گستردهای است و مردم این تاریخ را می دانند، هر چقدر در این حوزه بیشتر مطالعه کنیم و هر چقدر برنامه بگذاریم قطعاً می تواند کمک کند که تبلیغات مختلفی که آمریکایی ها دارند وارونه جلوه دادن وضعیت اینها اصلاح شود.طالبزاده: ما در فرصت های اعترافات اینها را جمعآوری کنیم که رئیسجمهور آمریکا اوباما در دورۀ خودش یک اشاره ای می کند که چه جنایاتی که علیه ایران انجام دادند، ما باید از اینها اعترافات خودجوش استفاده کنیم و آنها را ترجمه کنیم و مردم بدانند و محکم و مستقر شوند در فکر و ایمانشان و در هدف گیریشان این یک کاری است که برعهده چند نهاد است یا نهادهای مستقل خودجوش این کار را انجام بدهند.
منبع: مشرق
96/4/4 - 22:57 - 2017-6-25 22:57:33
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]
-
سیاسی
پربازدیدترینها