واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه تعادل: اهمیت چنین سنجش هایی برای سیاست گذاران از یک سو و قانون گذاران از سوی دیگر، از آنجا ناشی می شود که قادر است به نوعی ساده سازی برای مسیریابی آینده قلمداد شود. این مسیریابی نهایتا باید بر برنامه های توسعه یی و بودجه های سالیانه اثر مستقیم بگذارد تا کارنامه اقتصاد ملی بهبود پیدا کند. واضح است کشورهایی نظیر ایران که از معضلات ساختاری و ریشه دار با دامنه نفوذ گسترده رنج می برند یافتن یک راه حل یگانه برای حجم عظیمی از معادلات چندمجهولی ممکن نیست و نهایتا به آزمون و خطاهای متعدد با هزینه بسیار منجر خواهد شد. بنابراین همان گونه که همه درک کرده اند نیاز داریم تا حداقل در مساله یابی و ارائه راه حل برای آن، در حد پیچیدگی اقتصاد به مساله ورود پیدا نکرده و تنها به تهیه چند پیش شرط کلی (مانند حفظ برجام، خروج کامل از لیست سیاه FATF) و بهبود شاخص ها اکتفا کرد. البته نمی توان کتمان کرد دستکاری کردن هر شاخص یا نماگر تعداد زیادی پیوست جانبی دارد که باید تغییرات را از آنجا آغاز کرد. به عبارت دیگر اگر قرار نباشد مسائل را خیلی هم سطحی در نظر گرفت اما می شود که دامنه عملکرد را کوچک تر و قابل کنترل تر کرد. متاسفانه به وضوح در چند دهه گذشته در تمام قوا و نهادهای حاکمیتی یک طمع و حرص برای حل همه مشکلات وجود داشته که اکنون با یک نگاه به عقب، درخواهیم یافت چنین رویکردی شکست خورده است. با این اوصاف تمرکز بر مقایسه نهادهای بین المللی به اندازه کافی کارساز است و دست اندرکاران را تشویق می کند بر بهبود جایگاه کشور در نمودارها و جداول همت بیشتر به خرج دهند. مثلا در یکی از نمودارهای صندوق بین المللی پول که به موانع بهبود کسب و کار اشاره کرده است، خواهیم دید که دسترسی اندک بنگاه های اقتصادی به تامین مالی هنوز در صدر مشکلات مکانیسم اقتصاد قرار دارد. درواقع با اینکه فرض شده بود در بطن رکود تورمی چند سال گذشته، با توجه به ناکارآمد شدن سیاست های پولی و مالی، در دسترس ترین سیاست متوجه بهبود محیط کسب و کار است اما باز به وضوح ردپای مسائل پولی و مالی در همین موضوع نیز وجود دارد که نشان از یکپارچگی عمیق بین پارامترهای اقتصادی دارد. با وجود این موارد دیگری مانند تورم، بروکراسی ناکارآمد، عدم پایداری سیاست ها، زیرساخت های نامتوازن، قوانین محدود و ناکارآمد ارزی و اشتغال، مقررات و نرخ های مالیاتی و... طیف وسیعی از موانع را ترسیم می کند که برداشتن آنها به تنهایی از عهده هیچ نهاد و قوه یی ساخته نیست. پس چون تصمیم سازی با توجه به بافت قدرت، فردگرا و کانونی نیست حل مشکلات نیز، آن هم با این مشخصات، فرآیندی سخت و طاقت فرسا دارد. با فرض اینکه به هیچ عنوان نباید گرفتار چارچوب های محدود کننده از این دست شد اما اصراری هم نیست که تنها به امیدواری کاذب دل خوش کرد مگر آنکه با طرحی نو به استقبال گره های موجود رفت، چراکه به همان اندازه که تهدید و ضعف وجود دارد، قوت و فرصت هم پیش رو است که باید با تیزبینی و عزم و اراده جدی از آنها بهره برداری کرد. یکی از همین فرصت ها فاصله قابل جبران با کشورهای بریکس است که در یکی از نمودارهای دیگر گزارش صندوق بین المللی پول نمایش داده شده است. در این نمودار تارعنکبوتی، در چند شاخص کلی فاصله ایران با 5 اقتصاد نوظهور ارزیابی شده که امیدواری را به آینده اقتصاد بازتاب می دهد. بر اساس رهیافت های این نمودار، ایران در چند حوزه در سطح یک بازار نوظهور عرض اندام کرده که شامل بهداشت و آموزش ابتدایی، آموزش عالی، زیرساخت و محیط اقتصاد کلان است. اما در برخی نماگرها مانند کارایی بازار کالا و کار، نهادها، نوآوری، آمادگی تکنولوژیک و توسعه یافتگی بازار مالی، نقصان هایی مشاهده می شود که به نظر نباید پوشش آنها غیرقابل دسترس باشد. لذا همان گونه که پیش تر شرحش رفت، اگر تمرکز بر شاخص های محدود و قابل اصلاح باشد، نگرانی های عمیق رنگ می بازد و امید توسعه به یک شرط اساسی جای آن را می گیرد؛ شرطی که بر اتحاد حاکمیتی نسبت به همگرا کردن تلاش ها و نگاه ها استوار است تا با ورود ایران به جرگه بازارهای در شرف توسعه، فرآیند توسعه یافتگی را تسریع بخشید. درک اهمیت زمان در این فرآیند، جوابی به معمای انجماد اقتصاد در این روزهاست که دلیل اصلی مشکلات معیشتی عامه مردم و گلایه مندی از عملکردها به حساب می آید.
یکشنبه ، ۲۸خرداد۱۳۹۶
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه تعادل]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]