محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843709646
برنامهریزی مبتنی بر طرحریزی پیشرانها و قابلیتها، راهبردی نوین در اقتصاد دانش بنیان - مهدی مقیدنیا
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: برنامهریزی مبتنی بر طرحریزی پیشرانها و قابلیتها، راهبردی نوین در اقتصاد دانش بنیان - مهدی مقیدنیا داشتن برنامه ریزی راهبردی را شاید بتوان اوج کمال یک سازمان ماموریت و هدفگرا دانست، هر چند که در تحلیل موفقیتهای اخیر برخی از بنگاه ها مشاهده شده است که تمام این موفقیت ها را چندان مدیون و یا ناشی از وجود یک برنامه ریزی راهبردی در آن ها نمی دانند و علت کلی این انفصال منطقی را باید وجود شتاب روزافزون تغییرات محیطی ناشی از فناوری و نوآوری و استفاده از فرصتهای دقیقه نودی جستجو کرد.
نوآوری را شاید بتوان به یک بازی فوتبال شبیه دانست و برنده نهایی کسی است که به هر حال بتواند گل بیشتری بزند. بنده در این نوشتار قصد ندارم درباره ضرورت و اجتناب ناپذیری برنامه ریزی راهبردی در یک سازمان صحبت کنم، بلکه با وارد کردن دو مفهوم پیشران و قابلیت در طرح ریزی سلسله مراتبی آن، راهبرد جدیدی را در موفقیت اقتصاد دانش بنیان و با پیامد افزایش اثربخشی در مقاوم بودن اقتصاد را برای اولین بار ارائه کنم.ضرورت بازنگری در نوع نگاه: باید اذعان کرد که تقریباً همه ساختارها و شاید عمده محتوای نرم مدیریتی و دیوانی در کشور اعم از دولتی و یا خصوصی، ملهم و عاریه از مبانی فکری، فلسفی و روشهای جبههای است که به طور کلی آن را غرب می نامیم و در این زمینه تا آنجا پیش رفته ایم و اینگونه در اذهان کاشته اند که هر آنچه غیر نسخه و یا ارجاع به آنها باشد، باطل و با بیانی محترمانهتر، غیرعلمی است و تاسف بار می باشد که کمترین حالت پیامدی و نتیجه این شیفتگی، ایجاد موانعی برای اندیشه ورزی و نظریه پردازی و سلب جسارت از بیان ایدههای نو خواهد بود و در نتیجه بالاترین نوآوریهای ما، باز هم نوعی بازی در زمینی است که همان غربی ها گستردهاند. بنده مخالف بهرهگیری از تجربیات و درس آموزی و در نهایت، بومی سازی آنها برای داخل نیستم، بلکه معتقدم برای چشم انداز فرهنگ کشوری که قرار است تمدن آفرینی کند، وضعیت توصیف شده مناسب نیست و قطعاً ما را از حالت کنونی به آرمان گفته شده رهنمون نخواهد کرد، بنابر این حتی همین الگوگیریها نیز باید با دقت، تحلیلهای مناسب و هوشمندی خاصی همراه باشند.برای برنامهریزی راهبردی به نقل از پیشکسوتان غربی منابع زیادی در کشور وجود دارد و شاید در یک دهه گذشته اقبال عمومی در سازمانهای کشور به این مقوله بواسطه همین ترویج، افزایش چشمگیری یافته است. همین منابع نشان می دهند که مراحل، چگونگی رسیدن به محتوا و پیاده سازی آن متفاوت است، به طوری که نمی توان مسیر توسعه آنها را در نهایت تکامل یافت تا بتوان به آخرین نسخه آن تکیه کرد. من سعی دارم با بهرهگیری از مطالعات عمیقی که دوست دانشمندی در این زمینه داشت، با نقل مراتب یک برنامهریزی راهبردی که از ایشان آموخته ام و اضافه کردن کمی چاشنی نقد و نظر، بومی شده دو مفهوم «پیشران» و «قابلیت» توسط خود را در آن مراتب تعریف و جانمایی کنم.مراتب و مراحل یک برنامهریزی راهبردی1. علت وجودی: پاسخ به اولین پرسشی است که در آن علت تغییر در روند و یا وضعیت فعلی مورد سوال و تحلیل قرار می گیرد و موضوع و مساله مورد برنامهریزی، تبیین و تحدید میشود.2. ارزشهای اساسی: عقاید و باورهای غیرقابل تغییر و جاودانی هستند که همه برنامه ریزیها برای تجلی عینی آنها در کالبد و جان فرد، سازمان و یا جامعه مورد نظر میباشد.3. رسالت: در واقع بیانگر فلسفه وجودی فرد، سازمان و یا جامعه مورد نظر در قبال ارزشهای اساسی را بیان و میزان نقش و جایگاه فاعلی در تغییر رویکردها را مشخص میکند. بدیهی است در این مرحله باید به طور کلی به میزان شکاف بین ارزشها و وضعیت فعلی (به قول همان غربیها نوعی Gab Analysis ولی به صورت کیفی)، عمق و جوانب تغییرات لازم پرداخت و آنها را مورد تحلیل و تبیین قرار داد، تا بتوان علل و نقش فاعلی را بهتر برای فرد، سازمان و یا جامعه مورد نظر تعیین کرد. بنابر این، ذات تدوین و بیان رسالت، آمیخته به نوعی شناخت کیفی از محیط، ولی در سطحی بالا است . در ادبیات دینی، واژه رسالت را برای پیامبران به کار بردهاند، ولی گاهی آن را معادل واژه ماموریت میدانند، در حالی که برخی ویژگیها از جمله دامنه وسیع تری از شمولیت، عدم تقید به زمان، نوعی احساس تکلیف فرامادی، سطح کیفی محتوایی و موضوعات ارزشی، پررنگتر و بیشتر از مفهوم رسالت نسبت به مفهوم واژه ماموریت استنباط می شود. بنابر این در انتخاب و استفاده یکی از این دو واژه، همواره به ویژگیهای گفته شده باید توجه کرد.4. شناخت و ارزیابی نیمه کمی محیطی: با عبور از مراحل و تعیین ارزشهای اساسی و رسالت، اینک زمان شناخت محیط به صورت نیمهکمی در همه زمینهها، روندها، کلان برنامهها، تحولات داخلی و خارجی آن فرارسیده است. منظور از نیمهکمی بودن این است که اگر در مرحله رسالت به میزان شدت و حدت شکاف بین ارزشها و ضعیت فعلی اشاره می کند. در این مرحله با تکیه به برخی آمارها و پیشبینی روندها، به صورت نه چندان دقیق و کمی (نیمهکمی)، به نوعی کلان شاخصها برای ارزیابی محیط دست مییابیم. بدینترتیب، این محیط شناسی تا آنجا باید ادامه یابد که نقطه صفر هزیمت و آهنگ و مکان و نقطه اثر تغییرات برای همه ارزشهای اساسی تا حد ممکن تعیین شوند.5. آرمان: خواسته ها، آرزوها، تصوری ذهنی از وضعیت آینده مطلوب، جذاب و شوق برانگیز با آمیزهای از واقعگرایی و خیال پردازی است. اگر در بند 4 نوعی عکس برداری از وضعیت فعلی صورت میگیرد و محل آغاز حرکت با تعیین میکند، آرمانها نوعی توصیف و ترسیم سیمای مطلوب و ایدهال آینده هستند و به قلهها اشاره دارد. با این بیان می توان آرمان را معادل واژه چشم انداز دانست. در ذات مفهوم هر دو کلمه، نوعی پویایی و انگیزه حرکت نهفته است و به نظر میرسد یکی از وجوه تفاوت این دو، به میزان امکان دستیابی و تحقق آنها بستگی دارد و بین آن دو، آرمان دست نیافتنی تر است.6. اهداف: تعیین اهداف در واقع نوعی سرمنزل، مقصد و قله فتح شدنی، ملموس، مقید به زمان و کمیت پذیرند و برخلاف آرمانها و چشم انداز پویا نیستند و اغلب بیش از چند تا و کمتر از انگشتان یک دست هستند و از نظر زمانی، بسیار دور نبوده و از نظر ابعادی، بهتر است کلان باشند. در ادبیات گاهی از واژه منظور استفاده می شود که در واقع نوعی توصیف کیفی از اهداف است. از طرف دیگر باید همواره در برداشت مفهومی از اهداف هوشیار بود تا با واژه دیگری به نام نتایج اشتباهی صورت نگیرد. نتایج در واقع دستاوردهای متعددی هستند که در مسیر تحقق و رسیدن به اهداف حاصل می شوند و به همین دلیل کاملاً وابسته به مسیر هستند، در حالی که نوع و سرانجام اهداف، مستقل از مسیر است . واژهای مهم و سودمند دیگری در ادبیات برنامهریزی به نام پیامد نیز مطرح است که در اصل نوعی آثار کیفی ناشی از تحقق اهداف در ابعاد و حوزههای مختلف میباشد که اغلب با فاصله زمانی نسبتاً دورتری از اهداف قابل مشاهده هستند و بدیهی است که شاخص پذیر و قابل اندازهگیری نیستند و مانند نتایج وابسته به مسیر بوده و هر دو میتوانند مثبت و مطلوب و یا منفی و مطرود باشند.7. سیاست: منظومهای از چارچوبها، خطمشیها، بایدها، نبایدها و اصول راهنمایی الزامآوری هستند که از ناشی و ملهم از نتایجی است که در مراحل قبل از شناخت محیطی به دست آمدهاند و با در نظر گرفتن مقدورات و توانمندیها، تحقق اهداف را به نوعی تضمین میکنند و از طرف دیگر تا حد ممکن، باعث کاهش نتایج و پیامدهای نامطلوب و ناصواب میشوند و اجازه نمی دهند تا هدف وسیله را توجیه کند.8. طراحی پیشرانها: تا این مرحله از برنامهریزی راهبردی صرف نظر از افزونههایی ویژهای که نگارنده بر آنها داشته است، غالب و الگوی کلی همانهایی هستند که کمابیش همه صاحب نظران این مقوله بدان قایل بوده و درباره آنها فراوان نوشتهاند. ولی ورود مضمون پیشران و اختصاص یک مرحله از برنامهریزی راهبردی به آن، فراز سخن نگارنده و نظریهای جدید است. ابتدا لازم میدانم درباره مفهوم واژه پیشران نکاتی بیان کنم. این واژه از نظر لغوی به مجموعهای گفته میشود که وظیفه پیشبرندگی یک سامانه را بر عهده دارد، مانند نقشی که بخش موتور در یک اتومبیل دارد. شاید بتوان گفت که تا این حد از این مفهوم گفته شده درباره پیشران، معادل عبارت Driving Force در ادبیات غربی باشد. ولی با جاگذاری این واژه به عنوان یکی از مراحل برنامهریزی راهبردی، بار معنایی آن را افزایش داده و آن را برابر با همان سامانه فرض کردهایم. بدین ترتیب، پیشران علاوه بر پیش برندگی، هدایتگر و کنترلکننده هم است . به بیان دیگر، پیشران شامل سامانه (اتومبیل) به علاوه نقش راننده (Driver) و یا به طور کلی، سامانهای است که وظیفه آن پیش برندگی همراه با هدایت و کنترل میباشد. از نگاه مدیریت راهبردی، پیشران سامانهای متشکل از قابلیتهای نرم و سخت برای تحقق قسمتی از هدف خواهد بود. بنابر این توصیف، طراحی پیشرانهایی که مجموعه آنها تحقق بخش اهداف باشند، مرحلهای از مراتب برنامهریزی راهبردی قرار میگیرد. به بیان دیگر، اگر مجموعه پیشرانها تحقق یابند، ما به هدف رسیدهایم و برعکس. از نگاه مدیریت راهبردی سازمانی، پیشرانها جهتدهنده، معنابخش و یا ایجادکننده قابلیتها برای تحقق اهداف سازمان هستند. هیچ قابلیتی به خودی خود و به صورت منفرد، خاصیت سازندگی در مسیر تحقق هدف را ندارد و حتی ممکن است مزاحم، مانع و عامل اتلاف منابع و سرمایههای سازمان نیز باشد. از نگاه کلان مدیریتی، پیشرانها متغیرهای مستقلی هستند که سهمی از تحقق هدف را برعهده دارند و شامل مجموعهای یکپارچه از قابلیتها میباشند، به طوری که برنامههای توسعه کشوری و لشگری باید مبتنی بر آنها طرحریزی شوند. شیوه دستیابی و رسیدن به عناوین و مشخصات پیشرانها از طریق تجزیه و تحلیل اهداف، هنوز چندان شناخته شده نیست ولی تجربه نگارنده در چند مورد نشان میدهد که برای رسیدن به عناوین پیشرانها، نباید تحلیل و تجزیه اهداف به اجزای کوچک تر به صورت عمودی و فرایندی باشد، بلکه مانند الگوی شکست موضوعی و به صورت عرضی و تخت انجام شود. این الگوی شکست مانند آن روالی است که در مهندسی معکوس رخ میدهد که در ابتدا هر سامانه به بزرگ ترین بخشهای آن تقسیم میشود که هر یک مشخصاتی جدا ولی مربوط به هم دارند. بدینترتیب در اولین سطر شکست موضوعی هدف، ما میتوانیم به عناوین پیشران های لازم دست یابیم. در یک مثال ساده، اگر هدف ما رفتن به یک مسافرت زیارتی با خانواده باشد، تامین وسیله ایاب و ذهاب، تهیه اسکان در مقصد، تمهیدات در طول سفر و یا در مقصد، تامین منابع مالی و برنامهریزی سفر، سرفصلهای کاری و کلی برای تحقق این هدف هستند و به تعبیر بنده، هر یک پیشرانهایی هستند که به طور باید همزمان انجام شوند. بدیهی است در این مثال، برای تحقق هر پیش میتوان فردی را مسوول دانست تا برای سهم خود برنامهریزی کند. همانطور که در همین مثال بسیار ساده هم پیداست، پیشرانها میتوانند از جنس نرم و یا سخت باشند. با لحاظ این که هدف چقدر کلان، متعالی و راهبردی تر باشد، ابعاد و بزرگی پیشرانها و در نتیجه قابلیتهای متناسب با هر پیشران هم مشخص میشود. مثلاً فرض کنیم که هدف ما داشتن یک ماهواره مخابراتی بومی در مدار باشد. در این صورت، پیشرانهای آن عبارتند از: طراحی و ساخت یک سامانه مخابراتی، یک ماهواره، یک موشک حامل، محاسبات مداری و مداریابی و فیزیک نجومی و حفاظ، یک سکوی پرتاب، یک سامانه مخابراتی زمینی، سامانه طراحی و مدیریتی و مالی، سامانه ساخت و تولید و آزمونهای کنترل و کیفیت و استاندارد. تجربه نگارنده نشان میدهد که نباید تعداد پیشرانهای برای یک هدف معمولی، کمتر 3 و در اهداف بزرگ تر، بیشتر از 10 باشد. پیشرانها نماد اثربخشی راهبردی هستند و در نتیجه شاخصهای میزان تحقق و پیشرفت برنامهای آنها، میتوانند حاکی از میزان اطمینان رسیدن به اهداف باشند. میزان بزرگی و گستردگی، پیچیدگی علمی و بینرشتهای بودن، ناشناختگی و نو بودن در سطح جهان و یا کشور و سازمان عواملی هستند که سهم و وزن هر پیشران را در تحقق هدف تعیین میکنند و صد البته که این سهمبندی کار سادهای نیست. میزان پیشرفت هر پیشران، تابعی از پیشرفت و تحقق قابلیتهای آن است و بدیهی می باشد که ضرب ریاضی مقدار پیشرفت هر پیشران در سهم و وزن آن در تحقق هدف، میتواند معیار رسیدن به هدف باشد. لازم است متذکر شوم که پیشرفت هر قابلیت هم تابعی از پیشرفت فناوری است و تا فناوری با ثبات و به نهایت نرسد، وزن پیشرفت آن همچنان صفر تلقی میشود و همین استدلال هم درباره پیشرفت قابلیت درست است. بنابر این به دلیل وفادار بودن به اثربخشی، هیچ یک از میزان پیشرفت پیشران، قابلیت و یا فناوری تابع پیشرفت فرایندها و اقدامات نیستند. در زیر مشخصات بیشتری از پیشرانها را بیان میکنم: - پیشرانها واقعی و عینی هستند و حالت مجازی و نمادین ندارند. هر پیشران دارای مشخصهها و شاخصهایی کمی برای تحقق آن است . - رابطه هر پیشران با هدف مرتبط خود، رابطه جز به کل را دارد و بین همه پیشرانها با هدف خود، اصل جامع و مانع بودن برقرار است.- هر پیشران نسبت به دیگر مجموعه پیشرانهای یک هدف، تقریباً مستقل بوده و میتواند بدون تاثیرپذیری اساسی از آنها نیز تحقق یابد.- رابطه هر پیشران با قابلیتهای آن نیز حالت کل به جز را دارد. هیچ پیشرانی بدون برشمردن همه و یا تعدادی از قابلیتهای آن در ابتدای طراحی، معنای خارجی ندارد.- در طراحی پیشرانها فرض کلی بر این است که تا 10-15 سال آینده هیچ پارادایم شیفتی در طراحی اهداف آن بوجود نمیآید، هر چند که ممکن است در قابلیتهای آن پارادایم شیفتهایی در این بازه زمانی بوجود بیایند.- هر پیشرانی در یکی از حوزه ها، مولفهها و ابعاد قدرت طراحی می شود و نتایجی در آنها دارد. ولی دارای پیامدها و آثاری بر دیگر حوزه ها، مولفهها و ابعاد قدرت است و با آنها رابطهای یک به چند دارد.9. طراحی قابلیتها : عنصری سخت و یا نرم قدرت آفرین است که سهمی از تحقق پیشران را برعهده داشته و شامل مجموعه ای از علوم و فناوری های یکپارچه است . هر آنچه که درباره نسبت هدف با پیشران در بند قبل بیان شد، همان حالت و نکات هم درباره پیشران و قابلیت وجود دارد. به بیان دیگر، سطر اول موضوعات در الگوی شکست موضوعی عرضی و تخت یک پیشران، همان قابلیتهای آن هستند. قابلیتها از نظر کارکرد و اثربخشی، راهبردهای تحقق پیشران خود هستند و تحقق هر قابلیت، لزوما مترادف و برابر اکتساب بومی همه و یا بخشی از اجزای آن نیست و حتی در عمل می تواند حاصل تامین و خرید از داخل و یا خارج باشد. هر قابلیت از یکپارچگی چندین فناوری به دست می آید، پس در مسیر اکتساب قابلیت و با توجه به خاصیت ذاتی فناوری، این احتمال همواره وجود دارد که بتوان فناوری نو و یا نو ظهور و بدیع را با موافقت کارفرما جایگزین یکی از بخش های قابلیت کرد به شرط آن که با دیگر بخشهای قابلیت امکان سازگاری را داشته باشد. البته این جایگزینی میتواند تا آنجا پیشروی و ادامه داشته باشد که مشخصات قابلیت را تغییر نداده و یا تغییرات بوجود آمده در قابلیت، باعث عدم یکپارچگی با سایر قابلیتهای پیشران مربوط نشود. بدین ترتیب، صرف نظر از این که پیشران و قابلیتهای آن از همان ابتدا نوظهور و بدیع طراحی شده باشند، ولی در عمل و مسیر اکتساب خود میتوانند عامل تقاضای فناوریهای نوظهور و بدیع و کشش بازار برای آنها باشند. این نکته نشان دهنده آن است که طراحی قابلیتها باید با هوشمندی و شناخت کافی از محیط علمی و رصد و پایش فناوریهای آینده ساز و توسط افراد علمی، آینده پژوه و راهبردی مربوط صورت گیرد. بنابر این اگر چه طراحی پیشران و قابلیتهای آن از بالا به پایین و با استفاده از فن شکست موضوعی هدف و به صورت ایستا صورت می گیرد و شاکله ابتدایی یک توافق کارفرما و پیمانکاری پروژه ای را می سازد، ولی در عمل تحقق آنها از پایین به بالا و کاملا تحت تأثیر پویایی و فشار علم و فناوری قرار دارد و از درون ناآرام، مواج، مملو از خلاقیت و رو به آینده است. در یک نگاه کلان سازمانی و یا حتی در سطح ملی، قابلیتها وقتی برای تحقق یک پیشران بوجود میآیند، در واقع ظرفیتی هستند که امکان به کارگیری و استفاده در تحقق سایر پیشرانها در سطح سازمان و یا ملی را نیز دارند، زیرا آنها از جنس فناوری و علم هستند. بنابر این قابلیتها نوعی سرمایه و دارایی نامشهود محسوب میشوند و زیرساختهای اقتصاد دانش بنیان کشور را میسازند. با این توصیف میتوان گفت که تعدد و گستردگی قابلیتها در یک جامعه، شاخصی برای وجود و یا جاری بودن اقتصاد دانش بنیان در آن جامعه میباشد و ضروری به نظر میرسد که درباره چگونگی این شاخص کاری تحقیقاتی صورت گیرد. از آنجا که زیربخشهای قابلیت علم و فناوری هستند، بنابر این قابلیتها ذاتاً منعطف و سازگارپذیرند، زیرا دانشمندان مسوول تحقق بخشیدن آنها در بستر خلاقیت و ابداع راههای میان بر هستند و چه بسا گلوگاهها و بحرانهایی در مسیر این تحقق از میان برداشته میشوند. این نگرش بخوبی نشان میدهد که چرا اقتصاد دانش بنیان مهمترین رکن در اقتصاد مقاومتی محسوب می شود. منعطف بودن قابلیتها علاوه بر خاصیت مقاوم بودن، باعث ساخت قابلیتهایی تا حدودی جدید و قابل به کارگیری در پیشرانهای دیگر می شوند، یعنی دارایی نامشهود به گونهای تبدیل به مشهود و ثروت آفرینی خواهد شد و از این منظر نیز قابلیتها به نوعی در چرخه اقتصاد دانشبنیان نقش آفرین بوده و توصیف میشوند.تحقق قابلیتها نماد اثبات اثربخشی و کارکردهای فناورانه است و در نتیجه ارزیابی میزان موفقیت هر فناوری آن، می تواند ملاک سنجش و پیشرفت قابلیت در نظر گرفته شود و مقدار سنجه های آن تابعی از پیشرفتهای فرایندی نبوده و ملاک آن فقط اتمام اثبات فناوری با لحاظ وزن آن است . موارد گفته شده برای طراحی قابلیتها نشان می دهد که شناخت محیطی نیمه کمی در مرحله چهارم نمی تواند برای این مرحله کافی باشد، بنابر این در این مرحله و برای شناخت بیشتر قابلیت، زیرمجموعههای اصلی و فناوریهای آن، لازم است مطالعات و تحقیقات آینده پژوهی، رصد و پیمایش علوم و فناوریهای مربوط به صورت نیمه کمی انجام شود. در زیر نکات دیگری در تبیین مفهومی و کارکردی قابلیتها بیان شده است.- هر قابلیت نوعی متغیر ولی وابسته مستقیم به اجزای آن و به طور غیرمستقیم به شرایط تحقق سایر قابلیتهای پیشران مرتبط است.- هر قابلیت دارای اجزایی از علوم و فناوریهایی (سخت و نرم) است که با تحقق یکپارچگی و تاثیرگذاری این اجزا بر یکدیگر، تحقق می یابد.- هر قابلیت دارای مشخصههایی کمی برای تحقق آن است که می تواند عواملی چون آینده پژوهی، نوآوری و یا خلاقیتها، تغییراتی هر چند اساسی در این مشخصهها بوجود آورند و در این شرایط، هماهنگی و یکپارچگی با سایر قابلیتهای پیشران مربوط، شرطی اساسی محسوب میشود.- تغییرات حاصله در هر قابلیت با احراز شرط گفته شده چنانچه باعث ارتقا مشخصههای پیشران گردد، می تواند به عنوان یکی از اجزا آن محسوب و جایگزین شده و مورد حمایت باقی بماند و در غیر این شرط، در مورد بقا و حمایت از آن باید سیاستهایی در ذیل پیشرانی جدید اتخاذ شود.- چنانچه تغییرات اساسی در قابلیتی قابل حصول باشد و شرط گفته شده را ارضا نکند ولی دارای پیش بینی تغییرات مهم و اساسی در مشخصات پیشران و اهداف را دارا باشد، باید جداگانه در فرایند تحقیقات نوظهور و بدیع مورد توجه قرار گیرد.- ممکن است همه قابلیتهای لازم یک پیشران در ابتدای طراحی و اقدام قابل توصیف نباشند و در مسیر تحقیق و توسعه از نظر کمی و یا کیفی به تکامل برسند تا بتوانند پاسخگوی سهم خود از تحقق پیشران باشند.- قابلیتها در واقع فصل مشترک فشار علم و فناوری و کشش و تقاضای بازار و تجلی عینی توافق نوآوری بین این دو هستند. بنا بر این نوآوری یک حادثه و در پایان مدیریت فناوری نیست، بلکه باید آن را یک فرایند پیوسته دانست که در ایستگاه هایی توقف و خودنمایی میکند و میتوان میزان اثربخشی آن را ارزیابی کرد.10. طراحی برنامهها: آخرین مرحله از برنامهریزی راهبردی، طراحی برنامههای کلان عملیاتی است . برنامهها در واقع سرفصل اقدامات کلان، زمانبندی و چگونگی تامین منابع مالی، تعیین شاخصها، سنجهها، چگونگی ارزیابی و دریافت اطلاعات، چگونگی مدیریت دانش، پیشبینی حوادث غیرمترقبه و چگونگی مواجهه و حل آنها، تعیین مشاوران معین برای مجریان و تعیین فرایندهای بازخورد و اصلاح است.در پایان این نوشتار تاکید میکنم که این نوع نگرش به برنامهریزی راهبردی، میتواند راه حل مناسبی برای استقرار اقتصاد دانش بنیان مبتنی بر پیشرانها و قابلیتها در هر سازمان و کشور باشد.کارشناس مسایل راهبردی و سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری
28/12/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]
-
گوناگون
پربازدیدترینها