واضح آرشیو وب فارسی:شلمچه نیوز: سرویس سیاست مشرق – امروزه در ادبیات سیاسی و اجتماعی جامعه ما دو ترکیب از مدیریت بسیار بر سر زبان ها افتاده و هر کدام طرفدارانی پیداکرده و استدلال های مختلفی برای اهمیت و ضرورت هر یک در جامعه رواج یافته است. ترکیب اول از مدیریت عبارت «مدیریت جهادی» است. صرف نظر از جایگاهی که مفهوم جهاد و عمل جهادی در ادبیات دینی دارد (در ادامه به اختصار اشاره شده است) شاید بتوان زنده کننده این مفهوم در فضای جامعه امروز ما را مقام معظم رهبری دانست. ترکیب دوم از مدیریت که آن هم تقریباً به همین اندازه در جامعه مورد بحث است و البته موافقان و مخالفانی سرسخت دارد! عبارت «مدیریت اعتدال گرایانه» است. در نگاه اول به حزب بندی ها و گرایش های موجود در جامعه، شاید بتوان گفت که طرفداران پر و پا قرص اعتدال گرایی میل چندانی به مدیریت جهادی ندارند و تا اندازه ای عکس این حالت هم واقع است. اما از منظری عمیق تر می توان گفت که مدیریت براساس اعتدال گرایی (اگر به معنای درست و نه متداول آن مورد نظر باشد) تفاوتی با مدیریت جهادی ندارد و آنچه باعث این طیف بندی ها شده است، وجود مدیریت التقاطی در پوسته اعتدال گرایی در سطح اجرایی و عملیاتی جامعه است. به هر حال کسانی که اعتدال گرایی را مخالف با مدیریت جهادی می دانند نیز برای خود شواهدی دارند. باید اذعان داشت که شواهد آنها به قدری زیاد است که تقریباً می تواند هرکسی را متقاعد کند. به عنوان نمونه آن ها می گویند با مدیریت جهادی ایران در دل ناامنترین و پرمخاطره ترین مناطق جهان در اوج امنیت باقی می ماند (به علاوه نمونه های دیگری از مدیریت جهادی در سایر عرصه ها – از مدیریت شهری و شهرداری گرفته تا تلاش های جهادگرانه و در گروه های کوچک قابل اشاره است). از سوی دیگر می گویند با اعتدال گرایی ایرانِ روزگاری سربلند به جایی رسید که خودش خودش را تحریم می کند و یا فاسدترین قراردادهای نفتی را می بندد (زاکانی، ۱۳۹۵) و اوج اعتلایش تنها در یک دستگاه هواپیما خلاصه می شود. پس شاید این افراد حق داشته باشند که می گویند با این نتایج کاملاً متعارض پس اعتدال گرایی و مدیریت جهادی هم در تعارض با هم قرار دارند. پس چرا ادعا می کنیم که اعتدال گرایی به معنای درست آن تفاوتی با مدیریت جهادی ندارد؟ همانطور که قبلاً هم اشاره شد، این تعارض از آنجاست که تا به حال مدیریت التقاطی را در پوسته و رنگ اعتدال گرایی به نمایش گذارده اند حال آنکه اعتدال گرایی و مدیریت بر اساس آن به همان اندازه که هماهنگ با مدیریت جهادی است از التقاط و آنچه امروزه به غلط به آن اعتدال می گویند نیز مبراست. به هر روی برای تبیین بیشتر لازم است در ادامه به تبیین مختصری از هر یک از سه رویکرد جهادی، اعتدالی و التقاطی بپردازیم. مدیریت جهادی همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، مدیریت و روحیه جهادی صرف نظر از تاکیدات مقام معظم رهبری جایگاهی ویژه در ادبیات دینی دارد (رجوع کنید به منابع اول و دوم). پس به نظر می رسد اگر کسی به راستی و فراتر از ظاهر و لباس ارتباطی با اسلام داشته باشد نباید علیه این حرکت و مدیریت موضع داشته باشد. به هر روی مدیریت جهادی به طور خلاصه به صورت مدیریتی که بر اساس مبارزه بنا شده و دو رکن اساسی آن «کوشش فراوان» و «مقابله با موانع موجود» است؛ تعریف شده است (لطیفی و دیگران، ۱۳۹۳). به عنوان مبنای این نظریه باید افزود مقام معظم رهبری، جدّ و جهد و مبارزه در مقابل دشمن را دو رکن اساسی جهاد می دانند. ایشان در این باره می فرمایند: «در مبارزه دو چیز حتماً لازم است: یکی اینکه در آن جدّ و جهد و تحرکی باشد. انسان در رختخواب یا در پستوی خانه که نمی تواند مبارزه کند… دوم اینکه در مقابلش دشمنی باشد. مبارزه در آنجا که دشمن نیست معنا ندارد. پس جهاد متقوّم بر این دو رکن است» (مقام معظم رهبری، ۱۳۷۳) اعتدال گرایی پژوهشگران مدیریت اسلامی پیش از اینکه اعتدال گرایی به عنوان یک لفظ رایج در گفتمان مدیریت عمومی ایران مرسوم شود (و به عنوان سپر یا ضربه گیری برای التقاط مورد استفاده قرار گیرد)، به تبیین ماهیت این مفهوم به عنوان یکی از عناصر اصلی مدیریت اسلامی پرداخته اند. با توجه به این مسئله، اعتدال گرایی به عنوان حفظ انسجام کلی و رعایت همزمان آموزه های دینی در عرصه های مختلف معنی شده است. به عبارت بهتر مدیریت براساس اعتدالگرایی به معنای توجه توامان به قاطعیت و انتقادپذیری+ توجه توامان به صبر و سرعت + توجه توامان به صداقت و رعایت مصلحت + توجه توامان به تلاش و عمل و موضع گیری و صحبت کردن + توجه توامان به واقع بینی و آرمانگرایی + توجه توامان به سخاوت و دقت اقتصادی است (رازینی و همکاران، ۱۳۹۴: ۸۹). التقاط و مدیریت التقاطی التقاط در لغت به معنای برچیدن و برگرفتن چیزی از زمین (فرهنگ فارسی معین) و خوشه چینی است. شاید برای رعایت اختصار بهتر باشد مدیریت التقاطی را بر اساس تفاوت های آن با اعتدال گرایی تبیین کنیم. به این منظور باید تاکید داشت، اعتدال گرایی به این معنی نیست که میان صداقت و کذب اعتدال برقرار کنیم و گاهی راست بگوییم و گاهی دروغ. (به این معنی نیست که) گاهی واقع بین باشیم و گاهی در خواب و خیال سیر کنیم، گاهی فقط صحبت کنیم و گاهی کار خودمان را انجام داده و هیچ توضیح روشنگری نداشته باشیم، گاهی سخاوت به خرج دهیم و گاهی خست. واضح است در چنین وضعی در نیمی از موارد به آموزه های اسلامی عمل کرده ایم و در نیم دیگری از آن خلاف اسلام و آموزه های آن عمل شده است. واضح است این چنین مدیریتی مدیریت بر اساس اعتدال گرایی نیست بلکه مدیریت التقاطی (و خوشه چینی از هر مکتب براساس میل شخصی) است. شاید سؤال شود که مگر در عمل رعایت اعتدال بین صداقت و رعایت مصلحت با اینکه در نیمی از موارد صادقانه و در نیم دیگر کاذبانه عمل شود، تفاوتی وجود دارد؟ پاسخ به سادگی این است: بله کاملاً متفاوت است. تبیین این پاسخ و این تفاوت به دو صورت ممکن است. اولاً می توانیم تفاوت های موردی را تبیین کنیم یعنی توضیح دهیم که رعایت مصلحت چیست و چه تفاوتی با کذب دارد و لذا نتایج عملیاتی آن نیز یکسره متفاوت است. با رعایت مصلحت نتیجه کلی در راستای رشد عموم اعضای جامعه اسلامی است در حالی که با کذب، سود و نفع یک فرد یا گروه خاص در نظر گرفته می شود. این تفاوت را به صورت کلی هم می توان تبیین کرد. برای یک تبیین کلی باید گفت در اعتدال گرایی در هر دو سو آموزه دینی و دستور شارع قرار دارد و کاری که ما می کنیم این است که در دوگان ها تلاش می کنیم تا حداکثر توان به تمام دستور شارع عمل کنیم، حال آنکه در مدیریت التقاطی بخشی انجام دستور دینی و بخش دیگر انجام خلاف آن است و مبدأ اصلی میل شخصی و هوای نفس است. همین مسئله باعث نتایج عملیاتی متفاوت نیز می شود که شیوه قبلی مبین آن است. در پایان بهتر است بار دیگر ویژگی های مدیریت التقاطی که نتایج متعارض آن با مدیرت جهادی در ابتدا بحث شد؛ را مورد اشاره قرار دهیم. مدیریت التقاطی به معنای عمل از روی میل و هوس و گاه گاهی به بعضی از دستورات دینی در کنار عمل به بسیاری از دستورها و خواهش های نفسانی است، به نحوی که تنها ملاک پذیرفتن یا نپذیرفتن احکام حق، میل شخصی و خواهش نفسانی باشد. در این میان یکی از ویژگی های دیگر مدیریت التقاطی ایجاد سستی و رخوت و کسالت فکری- عملی در میان عمل کنندگان به این مدیریت است. این مسئله از دیدگاه معرفت شناسانه دلیلی بسیار روشن دارد که تلاش می شود در نهایت اختصار به آن اشاره شود: هماهنگی و یکپارچگی سبک زندگی و رفتار و افکار از مهمترین اولویت ها برای هر انسانی است؛ یعنی شما نمی خواهید که یک جور فکر کنید و جور دیگر عمل کنید، دوست دارید مطابق فکر و اعتقادتان عمل کنید و مطابق عمل و رفتارتان اعتقاد داشته باشید. مهم تر اینکه مایلید افکار و اعتقادات مختلفتان هر یک با هم هماهنگ و همساز باشند (و ایضاً رفتارهای مختلفتان). حال اگر کسی رفتار و عملش با هم یکسان بود یعنی مسلمان بود و مسلمانانه عمل نکرد، انقلاب کرده بود اما انقلابی عمل نکرد و …، خود بیش از هر کس از این تعارض رنج خواهد برد. هنگامی که کارهای مختلفش با هم سازگار نبودند مجبور می شود برای اینکه این ناسازگاری زیاد درگیرش نکند اصلاً زیاد کاری انجام ندهد و به کارهایش زیاد فکر هم نکند. مهم تر اینکه وقتی اعتقادات مختلف یک فرد با هم آوایی نداشتند (مثلاً معتقد به امام حسین (ع) بود ولی به کدخدا هم ارادتی ویژه داشت) برای اینکه این ناسازگاری فکری زیاد آزارش ندهد مجبورش می شود دیگر زیاد فکر نکند و کم کم به خلسه و وهمی فرو می رود که ممکن است آتشفشان غیرت یک ملت را با منقلی – که مخصوص التقاطیان است- اشتباه بگیرد. باید توجه داشت که شناخت مدیریت التقاطی به اندازه شناخت مدیریت جهادی و اعتدال گرایی راستین اهمیت دارد، چرا که همین عدم شناخت است که باعث دچار شدن و گرفتاری جامعه اسلامی به چنین مدیریت هایی می شود؛ که فرمود بنی امیه به مردم توحید را می آموختند اما کفر را آموزش نمی دادند که وقتی با آن مواجه شدند، آن را نشناسند (کلینی، ۲، ۱۴۰۷: ۴۱۵). سید مهدی حسینی منابع و مآخذ بعضی از آیات مربوط به مدیریت جهادی در قرآن کریم: بقره ۱۹۵، ۲۱۴، ۲۴۷، ۲۴۸ آل عمران ۱۵۹، ۱۷۳، ۱۷۴/ نساء ۴۵، ۴۶ ۱۰۴ / کهف ۵۰، ۸۴، ۹۶/ انفال ۴۵ و ۴۶، ۴۷، صف ۴/ مائده ۵۴ / ممتحنه ۱/ قصص ۲۶ بعضی از روایات مربوط به مدیریت جهادی: نهج البلاغه: خطبه های ۵، ۶، ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۲۲، ۲۶، ۲۷، ۳۴، ۵۵، ۵۶، ۶۶، ۶۸٫ و نامه های: ۱، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۲۸، ۳۶، ۳۸، ۴۵، ۵۳، ۵۶، ۵۷، ۵۸، ۵۹، ۶۰، ۷۰، ۷۱٫ حضرت آیت الله خامنه ای. (۱۳۷۳). بیانات در آغاز درس خارج فقه. قابل دستیابی در http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2723 کلینی، (ثقه الاسلام) محمد بن یعقوب (۱۴۰۷ ق). الکافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه. زاکانی، علیرضا (۱۳۹۵). نشست خبری در تاریخ ۱۷/۰۷/۹۵٫ قابل دستیابی در http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950717000526 لطیفی، میثم و سعدی آبادی، حسن (۱۳۹۳). پژوهشی پدیدارشناسانه برای فهم جوهره مدیریت جهادی. فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ. شماره ۲۸ رازینی، روح الله و عزیزی، مهدی (۱۳۹۴). طراحی الگوی تصمیم گیری با رویکرد اسلامی. فصلنامه علمی پژوهشی مدیریت اسلامی، شماره ۴
شنبه ، ۲۷خرداد۱۳۹۶
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شلمچه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]