واضح آرشیو وب فارسی:اعتدال: محسن کریمی مهمان تازه کی روش! این می تواند بهترین اتفاق برای پسر خوب استقلال باشد که از سوی پرویز مظلومی لقب مایکل اوون را گرفت.در روزهایی که مظلومی سکان هدایت استقلال را بر عهده داشت شب بازی با گسترش فولاد، کریمی را صدا زد، او به شاگردش گفت: فردا از دقیقه اول می خواهم به تو بازی دهم، این گوی و این میدان. وقتی حرف های سرمربی به پایان رسید و کریمی قصد رفتن به اتاقش را داشت مظلومی جمله ای جالب را بر زبان آورد، جمله این بود: تو می توانی مایکل اوون فوتبال ایران باشی. ماجرای استقلالی شدن بچه شمال جالب و البته پر رمز و راز است و خودش اعتقاد دارد فقط می توان اسم معجزه و لطف خداوند بزرگ را بر روی آن گذاشت. تازه 16 ساله شده بود، در شمال و لیگ مازندران آقای گل شده بود و می خواست پیشرفت کند. او در یکی از روزها و در یک روزنامه ورزشی خوانده بود باشگاه ... برای تیم جوانان خود بازیکن می گیرد، با هزار زحمت خودش را به محل تمرین رساند، وقتی می خواست لباس هایش را عوض کند فردی نزدیکش شد و به او گفت: بیا آقای سرمربی با تو کار دارد. نزد مربی رفت. از زبان او پیشنهادی را شنید که باورکردنی نبود، چقدر می توانی پول بدهی؟ جواب داد: پول چی؟ مربی گفت: ما اینجا از بازیکنان پول می گیریم، اگر خوب باشند 10 میلیون تومان و اگر ضعیف باشند بالای 30 میلیون تومان. کریمــی رو کرد به مربی و گفت: من پول ندارم که بدهم. وقتی می خواست برود دوباره مورد خطاب مربی قرار گرفت : حالا که از شمال آمده ای بیا تو این بازی دوستانه به زمین برو. آن روز تیم مورد نظر روبه روی سایپا، قهرمان مسابقات آسیاویژن، قرار گرفته بود و کریمی در کمتر از 30 دقیقه 3 گل زد و یک پنالتی گرفت. مربی نگذاشت نیمه به پایان برسد، نزد او رفت و گفت: تو نمی خواهد پول بدهی، مدارکت را بیاور قرارداد ببند. خوابگاه هم برایت مجانی است. کریمی با پیشنهاد مخالفت کرد و در لحظه خداحافظی گفت: برخورد شما در ابتدا خوب نبود و من از این مرام و معرفت خوشم نیامد. او وقتی از مجموعه ورزشی در حال بیرون رفتن بود جوانی بلندقد را می بیند که گرمکن استقلال پوشیده است. بقیه ماجرا از زبان خودش شنیدنی است: یک دفعه برق آرم استقلال روی گرمکن آن جوان مرا گرفت. به او نزدیک شدم و گفتم آقا شما بازیکن استقلال هستید؟ او جواب داد: بله من مازیار شعبانی، گلر امیدهای استقلال، هستم و الان با پسرخاله ام آمدم اینجا، بعد پرسیدم برای تیم های پایه استقلال می توانم تست دهم و او گفت بله. شماره تلفن همراهش را گرفتم و شب زنگ زدم و مازیار آدرس و ساعت تمرین جوانان استقلال را به من داد و فردای آن روز به ورزشگاه مرغوبکار رفتم و تست دادم و سریع قبول شدم. مدارک گرفتند و قرارداد بستیم. آن روز فهمیدم حکمت خدا بود به من بگویند پول بده بعد دروازه بان امیدهای استقلال را ببینم و باقی ماجرا. همان سال با جوانان استقلال آقای گل مسابقات شدم و 36 گل زدم، با امیدها نیز بازی می کردم و یک سال بعد به بزرگسالان آمدم که زمان امیرخان بود و کم بازی کردم و وقتی پرویزخان آمد فرصت داد و از او ممنون هستم. در فصل جدید نیز علی آقا منصوریان زحمات زیادی می کشد. محسن کریمی که خبر حضورش در اردوی تیم ملی را در روزنامه خبرورزشی خوانده بود پیگیر این خبر بود و می خواست بداند از کدام منبع به این خبر دسترسی پیدا کرده ایم. به او توضیح دادم و بعد از او خواستم نظرش را درباره این اتفاق بر زبان بیاورد: خب خیلی خوشحال می شوم این اتفاق شکل بگیرد؛ تیم ملی و من، اوج لذت و آرزوی هر فوتبالیستی است از خدا می خواهم ملی پوش بشوم، من سرباز تیم ملی هستم و تلاشم را بیشتر می کنم تا این خبر به واقعیت تبدیل شود و افتخار بزرگی است که توسط کی روش در فهرست ملی پوشان قرار بگیرم. من بازیکنی جوان هستم و با تمام وجود تلاش می کنم همیشه بازیکن مؤثری برای استقلال باشم. هر وقت هم به زمین رفته ام سرم را جلوی توپ گذاشته ام، این را یاد گرفته ام در استقلال باید عالی باشی چراکه هواداران از تو انتظار دارند و این انتظارات کاملاً طبیعی است. وقتی آنها در سرما و گرما کنارت هستند باید خوشحال شان کنی.
جمعه ، ۲۶خرداد۱۳۹۶
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتدال]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]