واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: طوفان خندهها
نیما مهرپویا
ویدئوی یکی از اجراهای برنامه تلویزیونی «خنداننده شو» در رسانههای اجتماعی ویروسی (وایرال) شده است و با عناوینی نظیر ویدئو جنجالی، تغییر سیاستهای صداوسیما و امثالهم دست به دست میچرخد.
ویدئو با مضمون دوستی اجتماعی معرفی شده و مخاطب انگار از شنیدن بعضی از حرفهای ممنوعه و کمتر شنیدهشده از تریبون صداوسیما به وجد میآید که همین باعث میشود با توضیحاتی که نشان از خوشحالی دارد، آن را دستبهدست بگرداند.
در پشت این خوشحالی از شکستن بعضی هنجارها و تابوهای غیرضروری، رنج و غم بزرگی پنهان شده است. ویدئو از همان ابتدا با یک ادبیات تحقیرآمیز جنسیتی شروع میشود. راوی مرد داستان در مواجهه با پرسش پلیس که چه نسبتی با خانم همراهتان دارید، برای فرار از عواقب احتمالیاش میگوید او (دختر) همسر من است و دختر از شنیدن این دروغ به سر ذوق میآید، دروغ را جدی میگیرد و چنان که گویی از این فرصت بیمانند خوشحال شده، تمام تلاشاش را میکند تا دروغ مرد را به واقعیت تبدیل کند. منطق و ارزشی که انگاری زن برای معنادار شدن و خوشبخت شدن، فقط و فقط بايد همسر باشد. راوی داستان بارها و بارها ازدواج را که یک انتخاب برابر و دو طرفه است، به فعلِ مبتذلِ «گرفتن دختر» تقلیل میدهد.
جایی دیگر راوی نقل به مضمون میگوید که دختر چشم او را گرفته، اما میرود که نگاهی به مغازههای دیگر هم بیاندازد. شوکهکننده است؛ چنین تصویر کالاانگارانهای از زن در یک رسانه عمومی که داعیهی تعریف سبک درست زندگی را دارد.
اصرار و پافشاری دختر و خانوادهاش به حفظ این عنوان دروغین و بهرهمندی از فرصت شوهردار شدن(!)، ارزشگذاری دختر بر اساس معیارهای ظاهری و زیباییاش، مقایسهی ازدواج با دریافت ویزای شینگن و مثالهایی دیگر ابعاد تلخ نگاه صداوسیما را به موضوع زنان، برابری جنسیتی و حفظ احترام و اعتماد بنفس نیمی از جامعهی ایران نشان میدهد.
مسألهی دیگری که به غایت دردناک و رنجآور مي تواند باشد، حضور داورانی است که هر چهارتای آنها در زمرهی هنرمندان امروزی و روشنفکر قرار میگیرند که در محافل روشنفکریای نظیر مطبوعات و تئاتر و … تصویر معتقد و عامل به ارزشهای مدرن را از خود بروز میدهند.
همینها در قاب صداوسیما نه تنها اعتراضی به این ادبیات سخیف و توهینآمیز نمیکنند که با خندههای مداوم و پرحجمشان گویی مهر تائید هم به این رویکرد و مفاهیم میزنند تا نشان دهند جامعهی ما در سطح نخبگاناش هم با مفهوم برابریخواهی جنسیتی چهقدر بیگانه است.
از همهی آنچه گفته شد دردناکتر انتشار و بازنشر سرخوشانهی این ویدئو در فضاهای مجازی به عنوان نشانهای از تغییر سیاستهای صداوسیما و ورود به مفاهیمی نظیر دوستي اجتماعی است.
مخاطب ناآگاه و غیرمسئول با عدم حساسیت به چنين ادبیات جنسیتی و تحقیرآمیزي برای چند شوخی اجتماعی و سیاسی عنان از کف میدهد و در کنار دستگاه رسمی فرهنگی به گسترش گفتمان ضد برابریخواهی جنسیتی میپیوندد.
مضاف اينکه ویدئو به دست کسانی و از کانالهایی پخش میشود که عمدهی آنها گرایشهای اصلاحطلبانه و منتقد به صداوسیما را دارند، اما در این نمایش تحقیر زنان با صداوسیما همدست میشوند و بي شک این نشان از رفتار غیرمسئولانه و نیز غربت فمنیسم در جامعهی ایرانی دارد.
این استندآپ کمدی ایرانی در روزی اجرا و دست به دست شد که زنان انگلیسی در انتخابات پارلمان به یک پیروزی کمنظیر کیفی و کمّی دست پیدا کردند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۸ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ - 13 June 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]