تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):ما اهل بيت، وعده‏هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِين حساب مى‏كنيم، چنانكه رسول اكر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797791716




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درددل پدر کودکی که از حمله به مجلس نجات یافت


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: درددل پدر کودکی که از حمله به مجلس نجات یافت
پدر «عماد»، کودکی که از حمله تروریستی اخیر به ساختمان مجلس نجات یافته اما به نوعی بیماری کبدی دچار است، به حل مشکل پسرش با دستور وزیر بهداشت امیدوار است اما گلایه‌هایی هم دارد.


روزنامه «خراسان» نوشته است: حدود ساعت ده‌ونیم صبح است که خبر حمله تروریستی به مجلس و حرم امام (ره) را می‌شنویم. بهت و حیرت، بر هراس و وحشت مقدم است؛ مدام از هم می‌پرسیم: «مگه می شه؟ چطور همچین اتفاقی افتاده؟». در فاصله صبح تا ظهر کلی خبر می‎شنویم؛ بد و خوب. شهادت هموطنانمان، اقدام به‌موقع نیروهای انتظامی، هلاکت تروریست‌ها.


عکس‌ها، اخبار را کامل می‌کنند. در تعدادی از تصاویر، نیروهای پلیس را می‌بینیم که همه نقاط محل حادثه را پوشش داده‌اند و دلمان گرم می‌شود؛ در تعدادی دیگر، تروریست‌های کشته‌شده را می‌بینیم و وجودمان پر از خشم و نفرت می‌شود. در یکی از عکس‌ها اما پسربچه‌ای را آویزان از پنجره می‌بینیم؛ این هم از آن عکس‌هایی است که حالمان را خوب می‌کند، چون پسر در حال نجات یافتن است، اما نمی‌دانیم یک پسربچه آنجا، وسط مهلکه، چه‎کار می‌کند؟


هجدهم تا نوزدهم خرداد


خبرگزاری‌ها می‌گویند پسرکِ توی عکس، عماد دو و نیم‎ساله است. با مادرش از گرگان آمده بوده مجلس، تا کسی برای هزینه‌های درمانش کاری بکند. عماد مبتلا به نوعی بیماری کبد است و به پیوند مغز استخوان نیاز دارد. مادرش قبلا هر کاری از دستش برمی‌آمده، انجام داده است. معلولیت و بیکاری همسر و هزینه‌های سنگین درمان عماد اما مادر را مجبور کرده، برای بار دوم از شهرستانشان به پایتخت بیاید تا یک بار دیگر شانسش را برای کمک گرفتن امتحان کند.


یکشنبه، بیست‌ویکم خرداد


صبح، یکی از روزنامه‌ها تیتر می‌زند: «وزیر بهداشت دستور به پیگیری درمان «عماد» داد». و کمی بعد متوجه می‌شویم پدر و مادرِ عماد، با وزیر بهداشت جلسه دارند. همه نگران عمادیم و البته امیدوار. بعد از سه چهار ساعت پیگیریِ تلفنی، بالاخره موفق می‎شوم با پدر عماد گفت‌وگو کنم. می‌پرسم نتیجه جلسه چه بود؟ می‌گوید: «آقای وزیر، به بیمارستان شریعتی تهران دستور دادند که پیگیر کار ما باشند. ما همین الان رسیدیم بیمارستان. فعلاً دکتر نیامده و استقبال خیلی گرمی هم از ما نشده است. وقتی آمدیم یک صندلی نبود و روی زمین نشستیم. راستش من آنقدر این شرایط و دستورِ پیگیری دادن‌ها را امتحان کرده‌ام، که خیلی ناامیدم. البته الان وضع فرق می‌کند و دستور خودِ وزیر است».


می‌گویم: ان‌شاءالله قطعاً این‌بار اتفاق خوبی خواهد افتاد و ما خیلی زود خبر بهبودی عماد را می‌شنویم. جواب می‌دهد: «بله. ولی مهم است که این اتفاق فقط برای بچه من نیفتد و مشکل تمام کسانی که با این بیماری درگیر هستند، حل شود. تعداد افراد شبیه بچه من زیاد نیست. می‌شود قبل از این‌که چنین اتفاقاتی بیفتد به این بیماران کمک کرد».


می‌پرسم: هزینه درمان عماد چقدر است؟ می‌گوید: «اگر اهداکننده داخل کشور پیدا شود، حدود 30-40 میلیون تومان و اگر نیاز به فرستادن نمونه خون به خارج از کشور باشد، 180 میلیون تومان هزینه می‌برد».


می‌گویم مبلغ کمی نیست، به‎ویژه این‌که گویا شما در حال حاضر بیکار هستید؟ پاسخ می‌دهد: «بله، من قبلا توی کار تره‌بار بودم ولی سرمایه‌ام را از دست دادم. دو سال کارگر بازیافت بودم که شرکت بازیافت گرگان، تعطیل شد. الان هم دوماهی است که بیکار شده‌ام».


دلم می‌گیرد؛ می‌گویم: شما تا قبل از امروز از چه مسیرهایی برای تأمین هزینه‌های درمان عماد اقدام کردید؟ آه می‌کشد که: «شما بفرمایید من از چه مسیرهایی اقدام نکردم! بهزیستی، کمیته امداد، دانشگاه علوم پزشکی و هرجایی که فکرش را بکنید.‌ همه ما را به یکدیگر حواله می‌دادند. ولی جالب است که امروز از صبح، همه نهادهایی که قبلا ما را پس زده بودند، تماس گرفتند و گفتند می‌خواهند کمکمان کنند؛ همه آن‌هایی که در جواب ما می‌گفتند هیچ راهی وجود ندارد!».


تاریخ انتشار: ۰۹:۲۹ - ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ - 12 June 2017





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن