پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850315016
پرونده آسیبهای اشرافیگری/ زرشناس در گفتوگوی تفصیلی با فارس: پدر معنوی کارگزاران معتقد بود مسئولان باید مانور تجمل بدهند/ قوه مجریه از سال 92 تحت کنترل مدیریت اشرافی است/ اگر دولت مدعی برخورد با نجومیهاست چرا کاری نمیکند
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پرونده آسیبهای اشرافیگری/ زرشناس در گفتوگوی تفصیلی با فارس:پدر معنوی کارگزاران معتقد بود مسئولان باید مانور تجمل بدهند/ قوه مجریه از سال 92 تحت کنترل مدیریت اشرافی است/ اگر دولت مدعی برخورد با نجومیهاست چرا کاری نمیکند
زرشناس با بیان اینکه قوه مجریه از سال 92 تحت کنترل مدیریت اشرافی است به موضوع بازسازی اقتصاد سرمایهداری توسط حلقه بوروکراتیک کارگزاران و مشارکت اشاره کرد و گفت: تیم اقتصادی دولت یازدهم همگی نئولیبرالیست هستند.
گروه احزاب خبرگزاری فارس- امین صبحی و مریم عاقلی: اواسط اردیبهشت ماه سال جاری بود که فیشهای نجومی برخی مدیران دولتی رسانهای شد و در پی آن محمد ابراهیم امین که از شهریور ماه سال 92 ریاست بیمه مرکزی را برعهده داشت، از سمتش استعفا کرد. پس از استعفای رئیس کل بیمه مرکزی پرونده فیشهای حقوقی نجومی وارد فاز جدید شد تا جایی که در هفتههای گذشته به دلیل افشای فیش حقوقی علی صدقی مدیرعامل بانک رفاه و همچنین افشاگری بیسابقه قاضی سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور در خصوص نحوه فعالیت وی در این بانک، صدقی نیز با حکم وزیر کار،تعاون و رفاه اجتماعی برکنار شد. پس از عزل مدیرعامل بانک رفاه بررسی نهادهای نظارتی در خصوص حقوق های دریافتی مدیران دولتی ادامه یافت تا زمانی که نوبت به بانک صادرات و چند بانک دیگر رسید و به این ترتیب ظاهرا قرعه برکناری به نام مدیرعامل بانک صادرات خورده بود و وی که جایگاه خود را متزلزل می دید حتی اعلام کرد در صورت برکناری و عزل به بانک جهانی نیز شکایت خواهد کرد. اما این تهدید نیز موثر واقع نشد و اسماعیل للگانی نیز از مدیرعاملی بانک صادرات عزل شد. «علی رستگار سرخه» مدیرعامل بانک ملت نیز بهدلیل انتشار فیش حقوقی که نشان می داد ماهانه 37 میلیون تومان دریافتی داشته و همچنین کمک 50میلیاردیاش به یکی از نزدیکان رئیس جمهور توسط هیات مدیره این بانک و با تایید وزیر اقتصاد عزل و اخلاقی به عنوان مدیرعامل جدید این بانک معرفی شد. پس از تغییر رستگار از بانک ملت ، سیامک دولتی نیز که مدیریت عامل بانک قرضالحسنه مهر ایران را برعهده داشت هم از سمت خود استعفا داد. ابراهیم مقدم مدیرعامل بانک تجارت نیز در پی افشای فیش حقوقی که رقم آن معادل 750 میلیون تومان بود در آستانه برکناری است، هر چند وی تاکید دارد مبلغ فیش او حاوی تمام مزایای بازنشستگیش بوده است. اما نوع مواجه اصلاحطلبان با این قضیه بسیار قابل تامل است، از سکوت و تکذیب گرفته تا توجیه این فساد اقتصادی، آنها تلاش دارند این مساله را یک «بازی سیاسی» برای زمین زدن دولت معرفی کنند و سعی کردن در روزهای اول که این موضوع تبدیل به یکی از مطالبات مردم شد از دریافتیهای نجومی به عنوان دروغهای نجومی یاد کردند و به همین خاطر در اغلب اظهارنظرهایشان آن را محکوم نکردند. همانطور که پیش از این نیز با سکوت درباره حرام و نامشروع بودن اختلاس و اقدامات آقای کرباسچی از او دفاع کردند. این در حالی است که رهبر انقلاب درباره این حقوقهای نجومی تاکید کردند: «آسیبهای ناشی از مستی اشرافیگری را کأنّه درست نمیشناسیم؛ وقتی اشرافیگری، اسراف، و تجمّل در جامعه وجود داشته باشد و ترویج بشود، این قضایا به دنبالش پیش میآید و به وجود میآید و همه دنبال این هستند که یک طعمهای به دست بیاورند و خودشان را از آن سیر کنند، شکمها را از این مالهای حرام پُر کنند. با این پدیده بایستی با جدّیّت مقابله بشود؛ مسئلهی عزل کردن و برکنار کردن و برگرداندن آنچه از بیتالمال به صورت نامشروع خارج شده است، این را در دستور قرار بدهند.» بر همین اساس حوزه احزاب خبرگزاری فارس، در سلسله گفتوگوهای تفصیلی با صاحبنظران و کارشناسان سیاسی به بررسی ابعاد و ریشههای شکلگیری اشرافیگری و تبعات اجتماعی سیاسی این مساله میپردازد. آنچه در ادامه میآید گفتوگوی تفصیلی فارس با شهریار زرشناس عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است، زرشناس از نویسندگان ماهنامه سوره در دوران سردبیری مرتضی آوینی بوده است. زرشناس از منتقدان جریان نواندیشی دینی، غرب مدرن و وضعیت علوم انسانی در ایران است. وی در سال 94، در برنامه تلویزیونی ثریا حاضر شد و از نگاه خود به واکاوی موضوع نفوذ پرداخت و در این زمینه نیز جریان کارگزاران و جریان اصلاحطلب در ایران را مورد نقد قرار داد. برخی از محورهای این مصاحبه در ادامه میآید: * اقتصاد شبهمدرن همیشه رکود و تورم را به همراه داشته است *اجازه نمیدادند مباحث بانکداری بدون ربا مطرح شود *جریان تکنوکرات به گلوگاههای استراتژیک اقتصادی دست میاندازد *برنامه توسعه اقتصادی ایران بر پایه برنامه کاملاً نئولیبرالی است *اقتصاد دارای وابستگی مدل مدنظر افراد کارگزارانی و مشارکتی *بازسازی اقتصاد سرمایهداری توسط حلقه بوروکراتیک کارگزاران و مشارکت *وام گرفتن یک وزیر از دوست کارگزارانی و گرفتن پروژهها بدون مناقصه * تورم در دولت هاشمی رفسنجانی 49 درصد شده بود *به قیمت فقر تودهها حلقه دولتمردان اشرافی درست کردهاند *نتیجه نگاه نئولیبرالی کارگزاران رانتخواری و فساد شدید اقتصادی است *ترویج یک فرهنگ سکولار، لیبرال، مبتذل و بریده از آرمان توسط کارگزاران *نرمالیزاسیون جامعه از سال 60 کلید خورد *بعد از قطعنامه مقاله نوشتند عصر خردگرایی آغاز شده است *سرمایه از لحاظ اجتماعی یک امر بسیار جدید است/ اشرافیگری سرمایه ظهور اومانیسم * مدیران نئولیبرال نمایندگان اشرافیگری مدرن هستند *مدیریت اشرافی برای ادامه حیات خود به قدرتهای بزرگ و نظام جهانی وابسته میشود *یک مدیر انقلابی نمیتواند رانتخوار باشد *مدیریت نئولیبرال برای در دست گرفتن کل قدرت خیز برداشته است *قوه مجریه از سال 92 تحت کنترل مدیریت اشرافی است/آنها از بانیان این مدیریت نئولیبرال بودهاند *اگر علیه مدیریت اشرافی افشاگری نکنیم این غده سرطانی همه چیز را نابود میکند *تیم اقتصادی دولت یازدهم همگی نئولیبرالیست هستند *حقوقهای نجومی آزمون بزرگ و خوبی بود *فیشهای نجومی باید به موج علیه اشرافیگری تبدیل شود *یک برخورد صریح و منتقدانه از دولت در فیشهای نجومی نمیبینیم *اگر مساله حقوقهای نجومی در غرب بود حداقل متواضعانه رفتار میکردند *تشدید تحریمها نتیجه کودتای شکستخورده 88 بود نه انقلابیگری *مردم منتظر هستند قوه قضائیه مدیران نجومی را بازداشت کند *مردم فهمیدند مشکل ما ارتباط با آمریکا نیست بلکه نگاه ظالمانه مدیریت فاسد اشرافی است *علت اصلی همه مشکلات نگاه بیاعتنا به آرمانهای انقلاب است *عدالت با یکسان کردن حقوق همه کاملاً تفاوت دارد/در کشورهای سوسیالیستی هم حقوقها حد داشت *قوه قضائیه باید به حلقه فریدون ورود کند *اگر دولت مدعی برخورد با نجومیهاست چرا کاری نمیکند *باید در انتخابات شعارهای عدالتطلبانه پررنگ شود *منشأ اشرافیگری مدیریت کارگزاران سازندگی است مشروح این مصاحبه خواندنی از نگاهتان میگذرد:
فارس: با توجه به مسئله فیشهای حقوقی که باعث اعتراض افکار عمومی و مردم نسبت به مسئولان دولتی شده است، شما ریشههای شکلگیری اشرافیت را در سالهای بعد از انقلاب چطور ارزیابی میکنید و نقش تکنوکرات و نئولیبرالیسمها در این اشرافیگری چیست؟ زرشناس: من ابتدا میخواهم در مورد اشرافیگری، پیشینه مختصری را در مورد اقتصاد شبه مدرن ایران و اینکه چگونه این بستر را فراهم میکند، عرض کنم. به نظر من بعضی از ریشههای شکلگیری اشرافیت به سالهای خود جنگ برمیگردد؛ یعنی وقتی میتوانیم به سالهای 67 به بعد بپردازیم که بهطور مشخص تلقی حزب کارگزاران سازندگی و درکی که آنها از مدیریت اشرافی دارند را توضیح دهیم چراکه نوعی از اشرافیگری بوروکراتیک یا اداری مدنظر آنهاست. * اقتصاد شبهمدرن همیشه رکود و تورم را به همراه داشته است من ابتدا باید مقدمهای را در مورد اقتصاد ایران بگویم؛ اقتصادی که از زمان رضاشاه در کشور مسلط میشود و رهآورد طراحان استعمار است، مجریان داخلی آن را اجرایی میکنند و این اقتصاد یک اقتصاد شبهمدرن است که صورتی از سرمایهداری پیرامونی است که ذاتاً مجموعهای از مؤلفهها را دارد و برای هر نوع از نابرابری و بیعدالتی و فاصلههای طبقاتی کاملاً شرایط را مهیا میکند. این نوع اقتصاد از زمانی که پدید آمده، ساخت نامتوازنی دارد و بین بخش مولد و غیرمولد آن فاصله عظیمی دیده میشود. این اقتصاد طراحی شده برای اینکه مقوم وابستگی ایران به استعمار جهانی باشد و ازاینرو همیشه رکود و تورم را این نوع اقتصاد به همراه داشته است. وقتی انقلاب اسلامی ایران رخ میدهد، یکی از اهداف آن تحقق عدالت اجتماعی و استقلال است. این امر در شرایطی محقق میشود که بسترهای فرهنگی و اجتماعی آن فراهم آمده باشد، وقتی انقلاب اسلامی ساخت سیاسی بهجامانده از فضای شبه مدرنیته را درهم میشکند، اما در ایجاد یک ساخت اقتصادی متناسب با آرمانهای انقلاب و برآمده از اندیشههای اسلامی که عادلانه و مقوم استقلال ما باشد،سستی میشود. * ما به اقتصاد شبه مدرنیته حمله میکنیم، اما آن را نابود نمیکنیم فارس: چرا علیرغم جامعیت انقلاب اسلامی، اقتصاد شبهمدرن اصلاح نشد؟ زرشناس: ما به اقتصاد شبه مدرنیته حمله میکنیم، اما آن را نابود نمیکنیم، لذا زمینه برای بازسازی آن مجدداً فراهم میشود، در ساخت فرهنگی ایران نیز همین فرایند رخ میدهد. بنابراین درست از سال 68 به بعد و حتی از سال 60 به بعد ما شاهد پروژهای هستیم که هم میخواهد ساخت اقتصادی و فرهنگی شبهمدرن را بازسازی کند و این اتفاق بدی است که افتاده، این پروژه در چند مرحله رخ داده است. فارس: مراحل این بازسازی اقتصادی و فرهنگی شبهمدرن چگونه شکل گرفته است؟ زرشناس: یک مرحله از آن از سال 68 است، البته چون در این مصاحبه موضوع ما بحث اقتصاد است، من کمتر به موضوع فرهنگ اشاره میکنم، اما اقتصاد و فرهنگ در این زمینه بهموازات یکدیگر حرکت میکنند؛ از سال 60 تا 68 مجموعهای از مدیران که تیپ بوروکرات و تکنوکرات دارند، به قدرت میرسند و شعارهای بسیار چپ میدهند. فارس: مشخصاً دولت میرحسین موسوی؟ زرشناس: بله، آنها معتقد هستند که دولت باید در حوزههای اقتصادی مسلط باشد و گلوگاههای اقتصادی را در اختیار خود میگیرند، اما از همان زمان ما شاهد هستیم در جاهایی مانند بسیج اقتصادی یا سازمان نوسازی صنایع که «بهزاد نبوی» مسئولیت دارد زمینه بروز یک فسادی که ناشی از سیطره یک گروه بوروکرات بر گلوگاه اقتصادی است شکل میگیرد و ظهور میکند. *بحثهای زیادی درباره مکانهایی که مدیریت آن با بهزاد نبوی بوده، وجود داشته است همان سالها بحثهای زیادی در مجلس درباره مکانهایی که مدیریت آن با بهزاد نبوی بوده، وجود داشته است، بنابراین ما شاهد هستیم یک حلقه شکل میگیرد که اکثر آنها تحصیلکردههای دانشگاههای خارجی هستند و تمایلات روشنفکرانه دارند، لذا در سالهای 60 تا 68 اجازه نمیدهند بحثهای مستقل درباره اقتصاد اسلامی مطرح شود و این صداها را خفه میکنند. *اجازه نمیدادند مباحث بانکداری بدون ربا مطرح شود فارس: شما مصداقی از چنین رفتاری در آن سالها دارید؟ زرشناس: من خودم خاطرم هست که تئوریپردازی در مورد بانکداری بدون ربا را با این توجیه که اینها مباحث علمی است و علم همجهت ندارد و در مقیاس جهانی ما علم اقتصاد داریم، اجازه نمیدادند این حرفها مطرح شود و حتی مباحث را محکوم میکردند، لذا در سال 60 تا 68 با این بهانهها که ما اطلاعات دقیق آماری نداریم که بخواهیم برنامههای سازندگی را شروع کنیم و دشمن تخریب و بمباران میکند، اقتصاد بهصورت روزآمد اداره میشود و هیچگونه مدلی برای آن وجود ندارد. ازاینرو چنین روزآمدی در اقتصاد باعث میشود که این اقتصاد زخمخورده و شبهمدرن ایران به حیات خود ادامه دهد و حتی زمینه برای رشد آن فراهم میشود. *جریان تکنوکرات به گلوگاههای استراتژیک اقتصادی دست میاندازد فارس: یعنی شما معتقد هستید که این بازسازی اقتصاد شبهمدرن توسط جریان لیبرالیسم که در قدرت بود محقق میشود؟ زرشناس: بله، دقیقاً یک جریان بوروکرات تکنوکرات که اگرچه تابلوی آشکار نئولیبرال ندارد، حتی در عرصه اقتصاد شعارهای چپ هم میدهد، اما به گلوگاههای استراتژیک اقتصادی دست میاندازد و موقعیت خود را در این ساخت اقتصادی تحکیم و آنجا را ترمیم میکند، لذا حرکتهای رانتخوارانه نیز آنجا ظهور و بروز میکند. *کالاهای کوپنی در بازار سیاه عرضه میشد وقتی نگاه میکنیم ماحصل فعالیت اقتصادی آنها این است که عمده شرکتها و کارخانههایی که آنها بهکار گرفتهاند، به ورشکستگی کشاندند، اما همان زمان رسم داشتند در پایان سال به اعضای هیأتمدیره پاداش میدادند، همان زمان کالاهایی تحت عنوان بسیج اقتصادی که بهعنوان کالای کوپنی عرضه میشد، در بازار سیاه عرضه میشد. از 68 به بعد مدل نئولیبرالی کاملاً به ایران حاکم میشود و ما میبینیم که دولت کارگزاران سازندگی روی کار میآید و آقای هاشمی رفسنجانی تحت عنوان سازندگی عدهای از این مدیران را میآورد و میگوید که ما میخواهیم این مدل نئولیبرالی را اجرا کنیم. *برنامه توسعه اقتصادی ایران بر پایه برنامه کاملاً نئولیبرالی است بنابراین برنامه توسعه اقتصادی ایران بر پایه یک برنامه کاملاً نئولیبرالی نوشته میشود، اکثر کسانی که آنجا یک اقتصاد سرمایهداری نئولیبرالی را در ایران پیش میبرند، همان کسانی هستند که در سالهای 60 تا 68 شعارهای تند چپ میدادند و ایده دولتی کردن اقتصاد را داشتند. *اقتصاد دارای وابستگی مدل مدنظر افراد کارگزارانی و مشارکتی فارس: مشخصاً چه کسانی مدنظر شما هستند؟ زرشناس: کسانی که در مسند قدرت نیستند و میتوان از آنها نام برد را اشاره میکنم، میتوان به افرادی همچون عطاءالله مهاجرانی، روغنی زنجانی، کرباسچی، زنگنه و عمدتاً افراد کارگزارانی و مشارکتی اشاره کرد. این جریان دقیقاً اقتصاد ایران را برمبنای نسخه نئولیبرالی بازسازی میکند و به این سمت نمیرود که اقتصاد شبهمدرن ایران را نابود کند و بههیچعنوان سراغ رویکردهای اقتصادی که سمتگیری استقلالطلبانه داشته باشد، نمیرود، کاملاً بالعکس به سراغ مدلهای اقتصادی نئولیبرالی میرود که دارای وابستگی است. در دهه 1970 تمام قدرتهای امپریالیستی جهانی به سمت مدل اقتصادی نئولیبرالی میروند و جریانهایی مانند گات یا صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی نسخه نئولیبرالیستی اقتصاد را برای کشورهای جهانسومی و پیرامونی تدوین میکند، نسخه آنها چند مؤلفه دارد. *«فرانک» اقتصاد نئولیبرالی قتلعام اقتصادی توصیف کرد فارس: مهمترین مؤلفههای اقتصادی نئولیبرالیستی چیست؟ زرشناس: نسخه نئولیبرالی برای اقتصاد ایران در سطح جهانی اجرایی شد، در دهه 1980 میلادی آنها عیناً این نسخه را در آرژانتین و مکزیک اجرا کردند، در شیلیِ بعد از کودتای پینوشه با حضور خود فریدمن این مدل را اجرا کردند و نتایج فاجعهباری ایجاد شد، بعدها آندره فرانک مقاله و نامه سرگشادهای به استاد سابقش، فریدمن مینویسد و میگوید شما در شیلی قتلعام اقتصادی کردید.
*مولفههای اقتصاد نئولیبرالیستی حالا ببینیم مؤلفههای این نوع اقتصاد در ایران چیست، یکی اینکه آنها بحث خصوصیسازی را مطرح میکنند. فارس: آیا منظور آنها از خصوصی سازی اقتصاد مقاومتی بود؟ زرشناس: خیر؛ منظور آنها از خصوصیسازی اقتصاد مردمی نیست، بلکه این است که یک حلقه قدرت را صاحب اقتصاد کنند و تحت عنوان خصوصیسازی بر دامنه حضور و اختیارات آن اشرافیت یا الیگارشی اقتصادی که وصل به مجریان سیاسی است بیفزاید. *بازسازی اقتصاد سرمایهداری توسط حلقه بوروکراتیک کارگزاران و مشارکت مؤلفه دوم اقتصاد نئولیبرالیست بحث تعدیل است، اقتصاددانان سوسیالدموکرات از سال 1950 به بعد و پیش از اینکه نئولیبرالها به قدرت برسند، یک مجموعهای از حمایتهای سوشیال را در جامعه ایجاد کرده بودند، یعنی کودکستانهای دولتی، مدارس دولتی، درست کرده بودند که پیش از جنگ جهانی وجود نداشت و این برای کمک به اقشار فرودست جامعه بود که جلوی انفجار روحی آنها را بگیرند تا انقلاب نشود، لذا به این اقشار بیمههای بیکاری، خدمات درمانی، میدادند، اما وقتی نئولیبرالها بر سر کار میآیند، یکییکی شروع به برچیدن این مسائل میکنند، سن بازنشستگی را بالا برده و میزان پرداخت بازنشستگی را کم میکنند و سعی میکنند ساعات کار را افزایش دهند و مدارس و بهداشت عمومی را کم میکنند، لذا از سال 68 به بعد در ایران نیز این حلقه بوروکراتیک که بعضی از آنها کارگزارانی و برخی مشارکتی هستند که میتوان در این زمینه به مهاجرانی و سازگارا و رجبعلی مزروعی اشاره کرد که تحت عنوان توسعه مدل نئولیبرالی و سرمایهداری شبه پیرامونی ایران را بازسازی میکنند. آنها تحت این عنوان که ما باید همهچیز را خصوصی کنیم، شرکتها و کارخانههایی را که در فرایند ملی کردن تحت کنترل دولت گرفته بودند و اکثراً هم ضرر میدادند، تحت عنوان خصوصیسازی بین حلقه خود تقسیم میکنند. فارس: لطفا مثالی در این خصوص بزنید؟ زرشناس: یک وزیری شرکتی تأسیس میکند در وزارت نیرو و عمده سرمایه آن شرکت وامی است که از دوست کارگزارانی خود گرفته است، یعنی دوست این فرد رئیس بانک مرکزی بود، لذا میبینید که آنها بهصورت اختاپوسی روی کشور افتاده بودند و همهچیز دست آنها بود، بنابراین نهتنها این تفکر نئولیبرالیستی تغییر نکرده، بلکه افراد هم همان قبلیها هستند و ممکن است یکی از آنها در بانک مرکزی فوت کرده باشد، اما در مجموع آنها با یکدیگر پاسکاری میکردند و افراد این جریان در بانک مرکزی، سازمان بودجه و سازمان آمار میچرخیدند و درواقع دقیقاً همان افراد مسئول در سالهای 60 تا 68 بودند. *وام گرفتن یک وزیر از دوست کارگزارانی و گرفتن پروژهها بدون مناقصه این وزیری که برای شرکت خود از دوست کارگزارانیاش وام میگیرد، پروژههای آن وزارتخانه را بدون مناقصه و درواقع طی یک مناقصه تشریفاتی به شرکت خود میدهد. وقتی این کار را میکردند، آن کارخانه را میفروختند و شروع به فعالیت برجسازی میکردند، یعنی وجه مولد اقتصاد را به یک وجه کاملاً خدماتی تبدیل میکردند. این اتفاق در وزارت نفت، نیرو و مخابرات تحت عنوان خصوصیسازی رخ داد و خیلی از مدیران صاحب ثروتهای بادآورده میشدند. یک بخش دیگر با نفوذ در اتاقهای بازرگانی بود که بخش تجارت ما مونوپل و اختصاصی این آقایان میشد و بعد چون اطلاعات و رانت داشتند و خودشان قانونگذار بوده و یا در هیأتدولت و بانک مرکزی بودند، کار را پیش میبردند. از طرف دیگر برای اینکه بتوانند از فشار مالی دولت کم کنند، بهجای اینکه جلوی ریختوپاشهای خود را گرفته و سرمایههای مولد را بهصورت عادلانه توزیع کنند، کاملاً بهعکس و تحت عنوان تعدیل خیلی از افرادی را که کارمند ساده بودند بیرون و استخدامهای جدید را هم ممنوع کردند و از سوی دیگر آموزشو پرورش را بهسوی خصوصی کردن پیش بردند و این کار را تحت عنوان غیرانتفاعی انجام دادند؛ چراکه تأسیس مدارس غیرانتفاعی با انگیزههای انتفاعی صورت گرفته و اغلب آنها دارای یک شبکه هستند که پشت سر این مدارس فعالیت میکند، لذا میبینیم که مثلاً این شبکه هم کودکستان و مدرسه دارد و کم مانده دانشگاه تأسیس کند و دانشگاه آزاد دقیقاً چنین پدیدهای است و در همه این مناسبات آنها از رانت استفاده میکنند. در عرصه بهداشت نیز عیناً همین حرکات نئولیبرالی را پیش میبرند، آنها وقتی در انگلستان به قدرت رسیدند، کل نظام رایگان 1960 انگلستان را از بین بردند و در سوئد نیز همین کار را کردند، لذا عیناً این کارها در ایران هم انجام میشود که در صندوق تأمین اجتماعی و حقوق بازنشستگان دست میبرند، لذا اگر مقاومتهای مردمی و ایستادگی رهبری نبود، آنها تندتر جلو میآمدند. * اعتراضات عمومی به سیاستهای نئولیبرالی/تورم در دولت هاشمی رفسنجانی 49 درصد شده بود سیاستهای نئولیبرالی آقایان منتج به اعتراضات عمومی اسلامشهر و مشهد شد و این مسئله موجب شد که در سال 1374 در شورای امنیت ملی مصوبهای گذراندند تا این روند تعدیل را کُند کنند؛ چراکه سیاست اقتصادی نئولیبرالیها باعث تورم در دولت هاشمی رفسنجانی 49 درصد شده بود و در این شرایط فقرا باید له میشدند. آنها برای اینکه این نوع تضادها با انقلاب اسلامی را نشان ندهند، بهجای مستضعفین اقشار آسیبپذیر میگفتند. به قیمت فقر تودهها حلقه دولتمردان اشرافی درست کردهاند خود حضرت آقا نیز از منتقدان شدید این نگاه هستند، این نگاه به حلقه قدرت اجازه میدهد که به قیمت فقر تودهها و تحتفشار رفتن اکثریت جامعه برای خود سیاستهای خصوصیسازی را پیش ببرند و خود دولتمردان یک حلقه اشرافی درست کنند، لذا این روند در طی 4 یا 5 سال یک طبقه جدیدی را ایجاد کرد که هسته اصلی آن مدیران اشرافی بودند. *پدر معنوی کارگزاران معتقد بود مسئولان باید مانور تجمل بدهند بنابراین نگاه کارگزاران سازندگی دقیقاً همین است، پدر معنوی کارگزاران سازندگی معتقد بود که مسئولان باید مانور تجمل بدهند، این را در کنار نگاه امام در دهه 60 قرار دهید که بر سادهزیستی مسئولان تأکید بسیاری داشتند و همواره با ادبیاتی همچون سرمایهداران زالوصفت آنها را محکوم میکردند و میگفتند ما نباید تصور کنیم که مرفهان بیدرد و سرمایهداران مسیر مبارزه را با ما طی میکنند و کسانی که چنین تصوری دارند با الفبای مبارزه بیگانه هستند. *نتیجه نگاه نئولیبرالی کارگزاران رانتخواری و فساد شدید اقتصادی است این نگاه امام(ره) را در کنار دیدگاه مدیران کارگزاران دولت سازندگی قرار دهید که معتقدند مردم باید زیر چرخدندههای توسعه له شوند و کرباسچی بهعنوان یک فرد کارگزارانی میگوید کسانی که یکمیلیون حقوق ندارند از تهران بروند و از این نگاه آنهمه رانتخواری در شهرداری، فروش تراکم و هوا و فساد شدید اقتصادی پیش میآید، ازاینرو این مدیریت نتیجه نوع نگاه نئولیبرالی کارگزاران سازندگی است که چون دولت را در اختیار داشتند سریع آن را عملی میکنند.
*ترویج یک فرهنگ سکولار، لیبرال، مبتذل و بریده از آرمان توسط کارگزاران فارس: همین فاصله طبقاتی که دولت سازندگی یکی از مسببان اصلی آن است، آن را به شعارهای انقلاب تعمیم داده و القا میکنند که شعارهای انقلابی باعث چنین شکافهای اقتصادی شده است. زرشناس: دقیقاً یکی از کارهایی که لیبرالها در عرصه فرهنگ و اقتصاد انجام میدهد و در واقع یکی از مغالطهها و خیانتهای بزرگ آنها این است که با دور شدن از آرمانگرایی و عدالت انقلابی و با دور شدن از مکتب امام(ره) هم در فرهنگ یک فرهنگ سکولار، لیبرال، مبتذل و بریده از آرمان و تعهد و درد دین و محرومان را ترویج کردند و یک فرهنگ مصرفزده، رفاهطلب و آرمانگریز جا انداختهاند که به هیچ نوع اخلاقیاتی پایبند نیست. *نرمالیزاسیون جامعه از سال 60 کلید خورد فارس: ابزارهای آنها برای ترویج این فرهنگ چیست؟ زرشناس: از جهانبینی و علوم انسانی که تدریس میکنند گرفته تا قدرت رسانهای و فضایی که برای نرمالیزاسیون و به تعبیر خودشان غیرانقلابی کردن جامعه که از سال 60 شروع کردهاند را در برمیگیرد، نخستین مدیران دولت خاتمی در سالهای 62 به بعد یک جریانی را در بازار نشر کتاب راه میاندازند که ترویج و ترجمه و انتشار و تبلیغ کتابهایی است که میخواهند نوعی گریز از انقلابیگری و دوری از انقلابی بودن را القا کنند. *تفکری که معتقد است انقلابیگری فایدهای ندارد آنها میخواهند بگوید که ما باید عادی زندگی کنیم و انقلابیگری فایدهای ندارد و باید فقط به زندگی شخصی خود بپردازیم، لذا آنها میخواهند آن آرمان جهادی و ایثارگرانه انقلاب اسلامی را از بین ببرند، مثلاً در عرصه کتاب نمیتوانند به صورت مستقیم با انقلاب دربیفتند و حداقل تا سال 67 به صورت مستقیم در این حوزه با انقلاب درگیر نمیشوند، کتابهای خانم «هان آرنت» یک خانم یهودی و رئیس جامعه زنان صهیونیست حامی اسرائیل است که از اعضای ناتوی فرهنگی نیز محسوب میشود و ایدههای آرمانگریزانه و ضدانقلابی دارد و ما میبینیم کتابهای این خانم بلافاصله بعد از انقلاب چاپ و نشر میشود، از سال 68 به بعد فضا بهگونهای دیگر است، اما نکته این است به دلیل قدرت رسانهای که دارند این موارد را به جامعه القا میکنند. *بعد از قطعنامه مقالهای نوشتند عصر خردگرایی آغاز شده است آقای حجتی کرمانی بعد از قطعنامه یک مقالهای نوشت که عصر خردگرایی آغاز شد و آرمانگرایی ما را به هیچ جا نمیرساند، مجموعهای از تکنوکراتها که از ابتدای دهه 60 همواره در قدرت بودند و در سال های 84 تا 88 که فقط شاید بخشی از آنها در قدرت حضور نداشتند، ریلگذاری آنها همیشه ریلگذاری حاکم بر فضای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی بوده است و برخی چهرهها همیشه در این کشور مدیر و حاکم بودند و اگر هم مدیر دولتی نبودهاند، به ظاهر مدیر بخشهای خصوصی اقتصادی بودند. همینها اقتصاد و فرهنگ ما را به دهان هیولای نئولیبرالیسم بردهاند و از آن چیزی جز بیاعتنایی به عدالتی و اشرافیگری و ظلم و فاصله طبقاتی، فساد و رانت در نمیآید. فارس: با توجه به اینکه رهبر انقلاب تأکید کردهاند ما آسیبهای ناشی از فقر را شناخته و با آنها برخورد کردهایم، اما ما هنوز آسیبهای ناشی از اشرافیگری را بهدرستی نمیشناسیم و برای برخورد با آن هم برنامهای نداریم. مهمترین آسیبهایی را که شما برای اشرافیگری برمیشمارید، کدام موارد است، یعنی هم در سطح نخبگان و سیاسیون و هم در سطح جامعه و مردم. زرشناس: این از ویژگیهای اشرافیگری جدید در دنیای مدرن این روزهاست. *سرمایه از لحاظ اجتماعی یک امر بسیار جدید است/ اشرافیگری سرمایه ظهور اومانیسم فارس: ویژگیهای اشرافیگری پیشامدرن چگونه است؟ زرشناس: در دورههای ماقبل مدرن چیزی به عنوان سرمایه وجود ندارد، یعنی ثروت هست، اما سرمایه نیست. در آن دوره هم ما فرد ثروتمند و اشرافی داریم مانند شوالیهها یا کنتها و لردها، اما در همان اجتماعات فئودالی دهقان هم وجود دارد، اما فاصله آنها نجومی نیست. سرمایه از لحاظ اجتماعی یک امر بسیار جدید است و در واقع سرمایه ظهور اجتماعی، اقتصادی اومانیسم است، یعنی سرمایه ثروتی است که فقط انباشت نمیشود، بلکه بعد از انباشت یک روندی برای سود و سود بیشتر طی میکند، سرمایه ثروتی است که بهدنبال سود نامحدود و نامشروط و دمافزون است. پادشاهان قدیم و اشرافهای بردهدار یونانی و رومی مجموعهای از ثروت را در قالب کاخ یا زر و سیم جمع میکردند، اما اینگونه نبود که این مسئله جریان پیدا کند و بهسوی سود بیشتر برود. سرمایه ثروتی است که شکلهای متنوع دارد و سرمایه در راستای به دست آوردن سود بیشتر به هیچ عنوان توقف ندارد و یک موجود سیریناپذیر است و در این فضا برای خود یک مدارهایی را ایجاد میکند که مجموعه این مدارها یک عالم سرمایهداری ایجاد میکند که همه چیز را دگرگون کرده و تحت سلطه خود میگیرد، در حالی که این ویژگی در جوامع فئودالی دیده نمیشود، کاتولیکها جلوی انباشت را محدود میکرد، اما سرمایهداری میگوید فقط به دنبال سود باش و هیچ مسئلهای برای آن مهم نیست. * مدیران نئولیبرال نمایندگان اشرافیگری مدرن هستند/ بیعدالتی عمیق نتیجه اشرافیگری پس ما در باره اشرافیگری مدرن صحبت میکنیم، یعنی اشرافیگری سرمایهدارانه که مدیران نئولیبرال نمایندگان آن هستند، اولین ویژگی اشرافیگری این است که یک فاصله عظیم بین دولتمردان، مدیران و کسانی که از این رانت بهرهمند هستند با مردم عادی ایجاد میکند، نکته دوم این است که اشرافیگری جامعه را به سمت بیعدالتی عمیقی سوق میدهد. *مدیریت اشرافی برای ادامه حیات خود به قدرتهای بزرگ و نظام جهانی وابسته میشود سومین ویژگیهای آسیبهای ناشی از اشرافیگری فاصله عمیق و غریبگی بین مردم و مسئولان است، مدیریت اشرافی برای ادامه حیات خود چون به مردم تکیه ندارد، ناچار میشود که به قدرتهای بزرگ و نظام جهانی وابسته شود تا به حیات خود ادامه دهد، لذا وقتی فضای اشرافیگری حاکم شود، عدالت، پایگاه مردمی نظام، هویت مردمی نظام و استقلال از بین میرود و یک نظامی باقی میماند که نه اسلامی، نه انقلابی، نه آرمانگرا و غریبه از مردم و حتی مقابل آنهاست.
*یک مدیر انقلابی نمیتواند رانتخوار باشد فارس: در حالی که یکی از اهداف انقلاب اسلامی جنگ بین فقر و غناست. زرشناس: بله؛ شما ببینید مدیریت اشرافی چیست، یک حلقه بسته مدیران است که این حلقه از موقعیت حکومتی خود استفاده میکند و صاحب سرمایه میشود و این سرمایه را از حضور در این موقعیت و از رانت به دست آوردهاند. آیا این رانتخواری با آرمانهای انقلاب سازگاری دارد؟ یعنی یک مدیر انقلابی و مسلمان میتواند رانتخوار باشد؟ قطعاً پاسخ منفی است و همه اینها حاصل فرصتهایی است که در اختیار یک مدیر قرار داده شده تا خدمت کند، اما برخی آن را به فرصتی برای بهره بردن شخصی دعوت کرده است، لذا وقتی همه مدیران دولت را به سمت بهرهوری شخصی حرکت دهند، این دولت به عدالت بیتوجه میشود و اگر چنین شود به مستضعفین و آرمانهای انقلابی نیز توجهی نخواهد داشت، لذا ما درنهایت یک نظامی خواهیم داشت که شاید پوزیشن اسلامی داشته باشد، اما نه انقلابی است و نه مردمی و برای حفظ خود به سمت قدرتهای خارجی میرود و این دقیقاً مانند دولتهای مختلف و سرمایهداری پیرامونی جهانسومی است. فارس: این سیکل معیوب در دولت یازدهم نیز اتفاق افتاد، یعنی یک سری مدیران لیبرالیست روی کار آمدند که مشکلات کشور را به عدم ارتباط با آمریکا و مذاکرات گره زدند و خروجی آن نیز برجام است. زرشناس: این تازه یک بخش قضیه است و در واقع این هنوز از نتایج سحر است، «باش تا صبح دولتت بدمد»؛ میخواهم بگویم آنها تازه این روند را شروع کردهاند و آنها از دل یک انقلاب بزرگ اسلامی و مردم درآمدهاند و نمیتوانستند همه چیز را یکسره و سریع بازگردانند. وقتی در موقعیت دولتی قرار گرفتند، چون درک لیدر معنوی آنها از اسلام یک درک اشرافی و درک عثمانی است که به اشرافی صدر اسلام شبیه است، لذا این مدیریت اجازه داد تا آنها به رانتخواری بپردازند و دچار سرمایهاندوزی کنند، لذا کسب سرمایه تبدیل به یک طبقه شد و ما از سالهای بعد از جنگ شاهد یک طبقه سرمایهدار بوروکرات تکنوکرات نوظهور هستیم که از دل قوه مجریه جمهوری اسلامی درآمده است. آنها برای اینکه خودشان متمول شدند حلقههایی را در جامعه پیدا کنند و بنابراین حلقههای طفیلی از آنها شکل میگیرد و شما میبینید که هر کدام از این آقایان 30 تا 40 شرکت در اطراف خود دارند، لذا این یک روند تولید و انباشت سرمایه است که در دست یک طبقه خاص قرار دارد. طبقه فوقانی آنها نیز طبقه متوسط است که فقط بحث اقتصاد مطرح نیست، بلکه آنها از یک فرهنگ خاصی نیز برخوردار هستند و یک فرهنگ مصرفی است که باید ارضا شود، لذا «برج سفید» و «هایپر استار» و «پالادیوم» ساخته میشود و رسم میشود که مسئولان به آنتالیا و سفرهای آنچنانی بروند و این یک سبک زندگی جدید و شهرها را متحول میکند و ما میبینیم که به یک قطب سیاسی بدل میشوند که میخواهند سهم خود را در قدرت به صورت مداوم افزایش دهند. فارس: علت عدم موفقیت کامل آنها را در چه میدانید؟ زرشناس: اگر تاکنون آنها نتوانستهاند پیش بروند به این دلیل است که نظام جمهوری اسلامی به طور کامل در اختیار آنها نبوده است، یعنی در جمهوری اسلامی یک قوه مقننه هم بوده که در آن نمایندگان انقلابی حضور داشتند و قوه قضائیه نیز با مدیران دولتی همراهی نکرده است، اما از همه مهمتر بحث رهبری است، یعنی رهبری و مجموعهای که پشت سر ایشان هستند، اعم از حزبالله، بسیجی و سپاهی تا حدود زیادی جلوی این صف ایستادهاند، لذا این مدیریت اشرافی به صورت تام و تمام نتوانست جمهوری اسلامی را از بین ببرد و خواستههای خود را تحمیل کند و یک حکومت پیرامونی همسو با استعمار در ایران سر کار بیاورد. *مدیریت نئولیبرال برای در دست گرفتن کل قدرت خیز برداشته است بنابراین یک بخش انقلابی درون نظام همیشه ایستاده و با آنها درگیر بوده است، ما در قدرت خود یک جناح لیبرال داریم که 68 به بعد تا 84 بود و از 84 تا 88 حضورش کمرنگ شد، اما از 88 به بعد دوباره بروز کرد، لذا این مدیریت نئولیبرال برای در دست گرفتن کل قدرت خیز برداشته است که مصداق آن نیز حادثه 18 تیر و از آن مهمتر حوادث 88 بود، لذا اینها عرصه جنگ است که نشان میدهد نظام هنوز از بین نرفته و وجه انقلابی خود را حفظ کرده است، اما درعین حال یک جبهه نئولیبرالیسم نیز دارد و این دو دائم در حال کشمکش و درگیری هستند. *قوه مجریه از سال 92 تحت کنترل مدیریت اشرافی است/آنها از بانیان این مدیریت نئولیبرال بودهاند قوه مجریه از سال 92 کامل تحت کنترل طیفی قرار گرفته که میشود آنها را نماینده مدیریت اشرافی دانست، حتی میتوان گفت که آنها از بانیان این مدیریت اشرافی نئولیبرال بودهاند و دوباره شروع به سهمخواهی سیاسی کردهاند و میخواهند سیاستهای خود را ترویج کنند، لذا سیاستهای وزارت ارشاد و وزارت علوم نیز در همین زمینه قرار دارد، نمیتوان گفت همه چیز از بین رفته، اما میتوان گفت که خطری ما را تهدید میکند. *اگر علیه مدیریت اشرافی افشاگری نکنیم این غده سرطانی همه چیز را نابود میکند اگر ما جلوی مدیریت اشرافی نایستیم و مانع زیادهطلبی آن نشویم و آن را عقب نزنیم و نسبت به آن افشاگری نکنیم، این غده سرطانی رشد میکند و میتواند همه چیز را نابود کند. *تیم اقتصادی دولت یازدهم همگی نئولیبرالیست هستند ما سالهای 60 تا 68 دیدیم که این مدیرانی که بعدها کارگزاران شدند، شعارهای چپ میدادند، اما از 68 به بعد به سمت لیبرالیسم و خصوصیسازی گرایش پیدا کردند، کارگزارانیها کاملاً سمت و سوی خصوصیسازی دارند، افرادی همچون نوربخش و عادلی، زنگنه و خود آقای روحانی چنین رویکردی دارند، اما یک بخشی در بین مشارکتیها و طیفهایی که هنوز کموبیش مواضع چپ دارند، تیپ افراد اصغرزاده، اما فردی مانند حجاریان، خود را سوسیالدموکرات میدانند. در کارگزاران حسین مرعشی رسماً میگوید ما سوسیالدموکرات مسلمان هستیم، مسعود نیلی کتاب و انتشارات دارد و تدریس میکند، خروجی انتشارات او را نگاه کنید، او کاملاً نئولیبرال است، اکبر ترکان نیز همینگونه است، آنها بر روی اقتصاد ایران افتادهاند، لذا بین دولتیها در عرصه اقتصاد حتی فرشاد مؤمنی که گاهاً حرفهایی را میزند خیلی با خصوصیسازی مخالف نیستند، اما وقتی افتضاحات شدید میشود، ممکن است چند انتقاد هم بکنند. حتی در دولت آقای نوبخت خود را نهادگرا میداند، اما حتی او هم در بازی نئولیبرالیستها قرار دارد، کلاً تیم اقتصادی دولت یازدهم همگی نئولیبرالیست هستند، مثلاً موسی غنینژاد انگار خلاصه آقای هایک است. *این جریان ماهشهر را در حلقوم خود فرو کرده است/این مدیران نه نخبه هستند و نه استیو جابز فارس: درباره ویژگیهای خصوصیسازی اقتصاد نئولیبرالیستی با مردمی کردن اقتصاد در اقتصاد اسلامی به چه نکاتی اشاره میکنید؟ زرشناس: مردمی کردن اقتصاد غرب به دموکراتیزم اقتصادی قلمداد تعبیر میشود، یعنی لایحههای مختلف مردم را وارد اقتصاد کنیم و کاری کنیم که اقتصاد جایی باشد که تودهها و مردم عادی وارد فعالیتهای اقتصادی شوند. رهبری درباره خصوصیسازی تأکید ویژهای روی بخشهای متوسط و کوچک دارند و بارها این مسئله را مطرح کردهاند، اما نقطه مقابل این نگاه نئولیبرالها هستند که خصوصیسازی را اصلاً مشارکت بخش متوسط و کوچک نمیدانند، بلکه برای آنها گرانیگاههای اقتصاد سرمایه بزرگی است و آنها نیز انحصار هستند، لذا در هر کشوری نئولیبرالها سعی میکنند که کانونهای اقتصاد را در دست بگیرند، مثلاً ورودی سیگار مارلبرو یا سیگار وینستون یا فلان کالا و برند را به دست بگیرند، در انتخابات سال 93 اتاق بازرگانی پسران آقایان بودند، چه کسانی در مناطق آزاد عمل میکنند، مثلاً این جریان ماهشهر را در حلقوم خود فرو کرده است، مثلاً کیش و قشم دست برخی افراد دیگر است، لذا خصوصیسازی جریان نئولیبرال از این سنخ است، آنها حتی یک طبقه هم نیستند، بلکه هستههایی هستند که وقتی بسط پیدا میکنند یک طبقه را به وجود میآورند. این مدیران نه نخبه هستند و نه استیو جابز، اما حقوقهای نجومی و امکانات ویژه در اختیار دارند و بر روی اقتصاد کشور خیمه زدهاند و با زدوبند دست به غارت میزنند. اینها یک حلقه هستند که با خیمه زدن بسط پیدا میکنند و نیاز به شبکههای دنباله دارند، یعنی نیاز به کارخانه و تجارتخانه دارند و مجموعه آنها ایجاد یک طبقه میکند. *حقوقهای نجومی آزمون بزرگ و خوبی بود فارس: تحلیلتان از برخورد گروههای سیاسی با موضوع فیشهای نجومی چیست؟ و گفتمانی که مقابل بحث اشرافیت باید مطرح شود به نظر شما چیست؟ زرشناس: حقوقهای نجومی یک آزمون خوبی بود و من فکر میکنم یک فرصت بزرگ برای ما محسوب میشود، البته خود مسئله بسیار تلخ است که در دل یک نظام اسلامی و انقلابی با شعارهای دفاع از مستضعفین از نوع شیعی و با ماهیت ضداستکباری و ضد اسلامی روی کار آمده، خیلی بد است که ببینیم بعد از سه دهه مدیران آن به چنین اشرافیت وحشتناکی گرفتار میشوند، اما خود این ماجرا یک آزمون بسیار بزرگ است. *فیشهای نجومی باید به موج علیه اشرافیگری تبدیل شود در عین حال اگر ما نتوانیم از این فرصت بهخوبی استفاده کنیم و آن را به یک موج علیه اشرافیگری تبدیل کنیم، میتواند به تخریب هم منجر شود. در مورد آزمون بودن فیشهای حقوقی باید به برخورد مدیران و رسانههای دولت که خود را رسانههای مستقل مینامند، نگاه کرد، آنها اینهمه درباره آزادی حرف میزنند و درباره موضوعات حاشیهای مثل لغو کنسرتها سروصدا ایجاد میکنند و درباره جامعه مدنی و حقوق و انسان اینهمه دعوی دارند اما وقتی به یک مسئله اقتصادی، اجتماعی به این بزرگی برمیخورند، آنها را به حاشیه میکشانند. *یک برخورد صریح و منتقدانه از دولت در فیشهای نجومی نمیبینیم به این ترتیب که ابتدا آن را انکار میکنند اما وقتی میبینند که خود دولتمردان آن را پذیرفتهاند به توجیه روی میآورند و دولت احمدینژاد و قبلیها را هم مطرح میکنند، لذا یک برخورد صریح و منتقدانه از آنها نمیبینیم، مثلاً یکی از اصلاحطلبان مصاحبه میکند و میگوید دولت نباید مسئولیت این مسئله را میپذیرفت، دیگری میگفت اینها نابغه اقتصادی هستند. یکی دیگر از وزرای دولت میگوید این مسائل همه جای دنیا وجود دارد و نباید این همه برای این موضوع سروصدا ایجاد کرد. یعنی شما ببینید آنها از موضع پررویی و وقاحت چگونه ورود میکنند.
*اگر مساله حقوقهای نجومی در غرب بود حداقل متواضعانه رفتار میکردند آنها یک جریان اشرافی متبحری هستند که حتی اگر این اتفاق برای جریان سرمایهداری در اروپا یا آمریکا رخ میداد، آنها مؤدبانه و متواضعانهتر رفتار میکردند، لذا باید ببینیم چه گروهها و جریاناتی مقابل این تفکر ایستادهاند، همه انقلابیها با این مسئله مشکل دارند، همانطور که رهبری فرمودند من قائل به اصلاحطلب و اصولگرا نیستم و تقسیمبندی مبتنی بر انقلابی و غیرانقلابی را مطرح کردند و جلوی اشرافیت و فیشهای نجومی و این فساد و غارت بیتالمال ایستادند، اما غیرانقلابیها سعی کردند در باره این مسئله سکوت و یا آن را توجیه کنند، لذا فیشهای حقوقی آزمون برخورد و رویارویی انقلابیها و غیرانقلابیهاست و به هر دو جناح نیز حضور داشتند. جامعه ما به دلیل اینکه قدرت رسانهای این آقایان زیاد است، دچار مسئلههای کاذب و فرعی میشود در واقع اینها اینگونه مسائل کاذب را برای جامعه ایجاد میکنند، مثلاً آنها سه سال از قبل از پیروزی روحانی بر این طبل کوبیدند که تمام مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و تحریم هم ناشی از افراطیگری است، میخواستند این فرمول را به جامعه بدهند که انقلابیگری باعث لج کردن آمریکاییها و تحریم کشورمان و در نتیجه ایجاد مشکلات اقتصادی میشود. *تشدید تحریمها نتیجه کودتای شکستخورده 88 بود نه انقلابیگری لذا آنها سه سال تمام، صورت مسئله را واژگون کردند، درحالیکه تشدید تحریمها نتیجه انقلابیگری نبود بلکه نتیجه کودتای شکستخورده 88 بود که در آن سال آمریکا فهمید بخش کمی از جامعه را میتوان به خی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
پرونده آسیبهای اشرافیگری/ سلیمینمین در گفتوگوی تفصیلی با فارس: نگاه دولت یازدهم مدل سرمایهداری قرن 18 اس
پرونده آسیبهای اشرافیگری سلیمینمین در گفتوگوی تفصیلی با فارس نگاه دولت یازدهم مدل سرمایهداری قرن 18 است ثروت اندوزی از زمان سازندگی مباح شد بررسی مفاسد در دانشگاه آزاد برای ما یک دوره فوق دکترا بود برخی دولتیها برای برخورد با فساد دغدغه ندارند رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاسالاری در گفتوگوی تفصیلی با فارس: چرخ زندگی مردم سخت میچرخد/ باید در تیم وزرای دولت تغییراتی صورت گیرد/غربی
سالاری در گفتوگوی تفصیلی با فارس چرخ زندگی مردم سخت میچرخد باید در تیم وزرای دولت تغییراتی صورت گیرد غربیها به دلیل اقتدار نظامی ما پای میز مذاکره آمدند معتقدیم بخشی از جریان اصولگرا را میتوان اصلاحطلب کرد قائم مقام حزب همبستگی با بیان اینکه اکثریت مجلس دهم متعلق به اصلاحپرونده «مرگ یک سازمان»-8/ حجتالاسلام رازینی در گفتوگوی تفصیلی با فارس: داعش و منافقین فرقی ندارند/
پرونده مرگ یک سازمان-8 حجتالاسلام رازینی در گفتوگوی تفصیلی با فارس داعش و منافقین فرقی ندارند هوانیروز یک شبه کار 100سال دادگاه انقلاب را کرد اینقدر شهامت داشتیم که هرکس اعدام شد زیر حکمش را امضا کردیم به گذشتهام افتخار میکنم منافقین در عملیات مرصاد راه فراری جز یک جاده نسازنده بازی رایانهای «نبرد برای ایمان» در گفتوگو با فارس مسئولان همکاری نکردند، مجبور شدیم اقتباس
سازنده بازی رایانهای نبرد برای ایمان در گفتوگو با فارسمسئولان همکاری نکردند مجبور شدیم اقتباس کنیم جشنواره عمار میتواند ظرفیتهای شهرستانی را فعال کند محمدمهدی پورمسعود سازنده بازی رایانهای نبرد برای ایمان گفت حضور جشنواره بازیهای رایانهای عمار با رویکردهایی که در پیشدر گفتوگو با فارس مطرح شد ماجرای پرونده دادگاهی تونل توحید و تغییر پیمانکار
در گفتوگو با فارس مطرح شدماجرای پرونده دادگاهی تونل توحید و تغییر پیمانکار رئیس کمیته عمران شورای اسلامی شهر تهران گفت در حال حاضر حدود 2 سال است که پرونده پیمانکار و کارفرمای تونل توحید در دادگاه بررسی میشود اقبال شاکری در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس در مورد پرونده تونرمزگشایی از پرونده «پدرکش» پس از 14 ماه/ قتل به خاطر خساست!
جوان 20 ساله ای که مدعی است پدر خسیسش را به خاطر سخت گیری های بیش از اندازه در تامین هزینه های زندگی به قتل رسانده است در اعترافات تکان دهنده خود گفت جسد پدرم را در یک مخروبه چاردیواری به آتش کشیدم به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از خراسان رئیس پلیس آگاهی خراسان رضویرسیدگی به پرونده شکایت از «خبرگزاری فارس» در دادگاه مطبوعات
رسیدگی به پرونده شکایت از خبرگزاری فارس در دادگاه مطبوعات دادگاه مطبوعات امروز به پرونده خبرگزاری فارس و سایت خبری فاشنیوز رسیدگی کرد علی اکبر کساییان در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا درباره جلسه امروز دادگاه مطبوعات عنوان کرد امروز ۲ پرونده در شعبه ۹ دادگاهموسوی لارگانی در گفتوگوی تفصیلی با فارس: برخی نگذاشتند وام 500 میلیونی مدیران را در مجلس مطرح کنم/بسیاری از
موسوی لارگانی در گفتوگوی تفصیلی با فارس برخی نگذاشتند وام 500 میلیونی مدیران را در مجلس مطرح کنم بسیاری از نمایندگان به رفتار فاطمه حسینی معترض بودند دولت میخواهد بار ترمیم کابینه را به دوش مجلس بیندازد نماینده مردم فلاورجان در مجلس با بیان اینکه برخی جایگزینهای مدیران متخلفیاسر هاشمی:آقای هاشمی پیشبینی میکرد، مردم از روحانی برای چهارسال دوم حمایت میکنند/ پدرم منتظر بود تا پرونده
یاسر هاشمی آقای هاشمی پیشبینی میکرد مردم از روحانی برای چهارسال دوم حمایت میکنند پدرم منتظر بود تا پرونده مهدی اعاده دادرسی شود دیدار با رهبری صمیمی بود و صحبتی از پرونده مهدی نشد یاسر کوچکترین فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی این روزها مانند دیگر برادران و خواهرانش حال و روزجدیدترین واکنش بهمن کیارستمی به چند اظهارنظر تازه درباره پرونده پزشکی پدرش
جدیدترین واکنش بهمن کیارستمی به چند اظهارنظر تازه درباره پرونده پزشکی پدرش بهمن کیارستمی در جدیدترین واکنش به اظهارات اخیر دربارهی پرونده پزشکی پدرش عباس کیارستمی متنی را منتشر کرد بهمن کیارستمی در متنی که در اختیار ایسنا گذاشت نوشت در تاریخ ۳۱ فروردین وزیر ارشاد در پاسخ ب-